کامران پارسی نژاد نویسنده درباره شرایط جسمانیاش پس از ابتلا به کرونا بیان کرد: الان دو هفتهای است که از بیمارستان مرخص شده ام و در منزل بستری هستم. متاسفانه به پزشک متخصص دسترسی ندارم. انگار مطبشان را به دلیل حجم زیاد مراجعه بیماران مبتلا به کرونا تعطیل کردند.
وی افزود: اصلا نمیتوانم پزشک متخصصم را پیدا کنم. از آنجا که دستگاه اکسیژن روی صورتم است و هنوز آن را برنداشتم، نمیدانم باید به بیمارستان مراجعه کنم یا نه. الان اکسیژن خونم بین ۸۵ تا ۸۷ متغیر است. متخصصم پس از کاهش اکسیژن خونم میزان دارویم را افزایش داد و گفت اگر میزان آن افزایش نیافت به بیمارستان مراجعه کنم.
این نویسنده با اشاره به شرایط دسترسی اش به دارو اظهار کرد: از یک طرف به دلیل شرایطی که در بیمارستان داشتم از مراجعه مجدد به بیمارستان وحشت دارم؛ چون در آن دوران مشکلات و مسائل زیادی را باید خودم برطرف میکردم و باید برای رفع مشکلاتم با افراد مختلفی ارتباط برقرار میکردم.
پارسی نژاد ادامه داد: نداشتن اضطراب یکی از مهمترین مسائلی است که به درمان بیماری کرونا کمک میکند. مجتبی رحماندوست لطف کرد با رئیس بیمارستان مدرس هماهنگ کرد و شبانه با من تماس گرفتند و گفتند با این شرایط اضطراب دوباره به بیمارستان برمی گردی.
وی گفت: نه تنها برای من بلکه برای دیگران هم باید دارو توزیع شود. پسرم و اقوامم سه روز تمام در داروخانههای مختلف از جمله ۲۲ بهمن برای تهیه دارو مستقر شدند تا دارو را با قیمت بالا تهیه کنند. باید هرچه زودتر دارو به من تزریق میشد چهار روز منتظر دریافت دارو بودم پزشکم سلب مسئولیت کرد و گفت اگر دارو را پیدا نکنید دیگر کاری از دستم برنمی آید.
این نویسنده با اشاره به هزینه چهار میلیونی داروی رسیژن با قیمت دولتی و تاکید بر ایرانی بودن دارو افزود: دولت سرمایهای خرج کند دارو با هزینه کمتر به دست مردم برسد. درست است همه مردم یکسان هستند اما به قشر فرهنگی و هنرمندان باید نگاه خاصی داشته باشند.
پارسی نژاد ادامه داد: یک بخش عمده مشکلات بیماران مبتلا به کرونا علاوه بر خود بیماری وجود نداشتن حمایت از آن هاست. وزارت ارشاد یا حوزه هنری باید به هنرمندان و نویسندگان کمک کند. این بیماری یک سلاح شیمیایی است که غربیها آغازش کردند.
وی تصریح کرد: از یک سو احساس میکنم دوستانم مرا در شرایط سخت بیماری کرونا فراموش کردند. از سوی دیگر پزشکی در دسترس ندارم به من بگوید کاهش و افزایش اکسیژن خونم عادی است یا نه. یا اینکه باید دوباره در بیمارستان بستری شوم. ۵۰ میلیون تومان بدهکار شده ام. این مسئله مرا بیشتر اذیت میکرد. تنها دو نفر از دوستانم شرایطم را پیگیری میکنند هرچند راضی نیستند برای ترویج همدلی و همیاری اسامی شان را ذکر میکنم، یکی از آنها حسین قرائی است. او جزء معدود کسانی بود که کمکم کرد و از سازمان تبلیغات اسلامی خواست مبلغی به من اختصاص دهند.
این نویسنده ادامه داد: از دیگر دوستانم که تاکنون همراهم است، مجتبی رحماندوست است. در شرایط ابتلایم به کرونا هیچ یک از نهادهای فرهنگی به من کمک نکردند. سالها در انجمن قلم ایران بودم. این انجمن از نظر سازمانی به من کمکی نکرد تنها راضیه تجار به طور خودجوش پیگیر احوالم است. حتی حاضر نشدند نامهای برای وزیر ارشاد بنویسند. خودم نامه را برای وزیر نوشتم در آن شرایطم را گفتم و بیان کردم همسرم به بیماری سرطان مبتلاست. در این بین باید داروهای همسرم را هم تهیه می کردم. پرداخت این میزان هزینه در توان یک فرد عادی نیست. این مشکلاتم را برای وزیر نوشتم. تاجایی هم که پیگیری کردم نامه هنوز به دست وزیر نرسیده است.