«جعفر حقپناه» درباره آخرین وضعیت سیاسی و میدانی افغانستان گفت: تحولات داخلی افغانستان برآیند معادلات قدرت در سطح منطقهای و بینالمللی است. اگر دولت افغانستان سقوط کند، میتوان به این نتیجه رسید که جریان برانداز دولت مرکزی کابل از حمایت منطقهای و بینالمللی برخوردار است کمااینکه پیشرویهای طالبان بدون حمایت برخی از کشورهای منطقه و فرامنطقهای ممکن نبوده است.
وی با بیان اینکه من هنوز به این نتیجه نرسیدهام که کابل قدرت را یکسره قدرت در اختیار طالبان قرار دهد، اظهار داشت: شرایط بسیار سختی هم پیشروی دولت مرکزی افغانستان و هم طالبان قرار دارد و با آنکه اکنون اکثریت افغانستان در اختیار طالبان است، این گروه برای آنکه بتواند بر تمامی این کشور مسلط شود و قدرت را در کوتاهمدت در اختیار بگیرد، کار بسیار سختی دارد.
این کارشناس مسائل بینالملل با بیان اینکه طالبان یک بار تجربه ناکام زمامداری در افغانستان را دارد و این مسئله درسهای زیادی به آنها داده است، تصریح کرد: تجربه ناکام پیشین طالبان موجب شده تا آنها بفهمند که تنها قدرت نظامی کافی نیست بنابراین آنها همزمان با تصرف شهرها و در کنار تلاش نظامی، دست به پارهای از اقدامات منطقهای و بینالمللی برای کسب مشروعیت میزنند.
استراتژی طالبان تسلط بر مناطق مرزی و بستن راههای مواصلاتی است
حقپناه استراتژی طالبان را تسلط یافتن بر مناطق مرزی و بستن راههای مواصلاتی و ترانزیتی عنوان کرد و گفت: طالبان تاکنون تمامی مناطق مرزی را در اختیار خود قرار داده که این کار را هم برای دولت مرکزی و هم سایر کشورها برای کمکرسانی دشوار میکند که نشان از جاهطلبی آنها است.
وی با بیان اینکه طالبان ولایتهای مرزی ایران مانند فراه، هلمند و نیمروز را تحت تسلط خود قرار داده است، ابراز داشت: از روزهای گذشته شاهد سیل آوارگان به سمت ایران و مناطق مرزی همچون زابل و نهبندان بودهایم که به نظر من، این ابتدای کار است و بر میزان آن افزوده خواهد شد و مشکلات بیشتری در پیش خواهیم داشت.
این استاد دانشگاه درباره تصرف هرات و قندهار توسط طالبان و تاثیر این مسئله بر صحنه میدانی افغانستان بیان کرد: طالبان با تصرف هرات و قندهار نشان داد که از نظر عملیاتی در شرایط برتری کامل نسبت به دولت مرکزی افغانستان در تسلط بر شهرها و ولایتهای پیرامونی این کشور دارد. اکنون فقط ولایتهای مرکزی افغانستان توسط طالبان تصرف نشدهاند که نوعی حالت محاصرهگونه نیز دارند و تنها راه ارتباطی این مناطق، راه هوایی است.
طالبان سه تا شش ماه آینده به سمت تصرف کابل نمیرود
حقپناه با بیان اینکه تصرف هرات و قندهار ناتوانی دولت مرکزی و ارتش افغانستان را نشان داد، یادآور شد: سقوط هرات و قندهار اعتماد به نفس دولت مرکزی و ارتش افغانستان را کاهش و بر اعتبار و قدرت طالبان افزود. این مسئله موجب افزایش مشروعیتزدایی و از دولت کابل شد و بر صحت حرفهای طالبان مبنی بر عدم اقتدار دولت و ارتش افغانستان افزود.
وی ادامه داد: اکنون ریسک برخورد با طالبان بیش از هر زمان دیگری شده و انگیزه نظامی را هم برای برخورد با طالبان از سوی کشورهای دیگر از بین رفته است. در واقع، شرایط کنونی موجب شده تا همه به سمت تعامل با طالبان برای حل مسائلشان بروند.
این کارشناس مسائل افغانستان در پاسخ به این سوال که طالبان چه زمانی به سمت تصرف کابل حرکت خواهد کرد، عنوان کرد: فکر نمیکنم طالبان تا حداقل سه تا شش ماه آینده به سمت تصرف کابل برود چراکه مسئله فقط نظامی نیست بلکه تصرف کابل نیازمند سازوکارها و تمهیدات دیگری است مگر آنکه تمامی راههای پیشروی خود را بسته ببیند و مزیت نظامی خود را نسبت به سایر مزیتهایش برتر بداند.
آمریکا میخواهد مسئله افغانستان به یک موضوع منطقهای تبدیل شود
حقپناه درباره رویکرد طالبان در تصرف شهرها و مناطق نیز گفت: طالبان سعی میکند چهره متفاوتی از خود نسبت به گذشته نشان دهد تا نقاط منفی مانند ضدیت با زنان، اقلیتها، مذاهب و... را کمرنگ و حتی خنثی کند اما طالبان هر چقدر هم فرق کرده باشد، ملاحظات محلی، قومی و قبیلهای باعث بروز برخی رفتارها شده و باعث شده در بحران داخلی کنونی مسائل حالت شخصی، قومی و قبیلهای هم به خود بگیرند و گاهی همراه با خشونت باشند.
وی درباره رویکرد آمریکا نسبت به افغانستان اظهار داشت: ایالات متحده به دنبال آن است که مسئله افغانستان از سطح بینالمللی به یک موضوع منطقهای تبدیل شود و اگر کشوری میخواهد از وضعیت کنونی یا امنیت افغانستان سود ببرد، هزینه آن را پرداخت کند و از سوی دیگر، نیروهای نظامی و دیپلماتهایش در افغانستان نیز دیگر مورد هدف واقع نشوند.
به گفته این تحلیلگر مسائل سیاست خارجی، آمریکا در افغانستان حداقل درگیری را دنبال میکند تا هزینهای هم پرداخت نکند و از سوی دیگر، به دنبال مدیریت تنش در این کشور است. به عبارت دیگر، ایالات متحده در افغانستان از هیچ استراتژیای برخوردار نیست و اقداماتش تاکتیکی است تا افقی از آینده پدیدار شود تا براساس آن، خود را تطبیق دهد.
چین تحولات افغانستان را عینک پاکستان نگاه میکند
حقپناه با اشاره به توافق دوحه میان آمریکا و طالبان گفت: آمریکاییها در همان توافقی که با طالبان در دوحه انجام دادند، نشان دادند که به دنبال چه چیزی هستند یعنی اینکه طالبان تهدیدی برای آمریکا نباشد و از سوی دیگر، طالبان هم از تروریستهای بینالمللی داعش حمایت نکند.
وی درباره خبر منتشر شده مبنی به رسمیت شناختن طالبان در صورت سقوط کابل توسط این گروه اظهار داشت: این اعلام موضع از سوی چین به معنای دست برتر پاکستان در معادلات قدرت در افغانستان است. در واقع، این اعلام نظر چینیها نشان میدهد که آنها تحولات افغانستان با عینک پاکستان نگاه میکنند و همه امور تحت نظر اسلامآباد است.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه طالبان و گروههای افراطی یک خطر بالقوه برای چین هستند، تصریح کرد: پکن با این اعلام حمایت در رفع تهدیدات پیشدستی کرد و نشان داد که منافع مشترکی را همراه با اسلامآباد در افغانستان تعریف کرده است.
بلوک همکاریهای منطقهای در مورد افغانستان شکل نمیگیرد
حقپناه درباره احتمال شناسایی طالبان از سوی سایر کشورها تصریح کرد: علاوه بر پاکستان، عربستان سعودی و امارات متحده عربی هم قبلا پاکستان را شناسایی کرده بودند و اکنون نیز احتمال دارد این کشورها به همراه برخی از متحدانشان مانند مصر طالبان را مجددا شناسایی یا حداقل مورد حمایت قرار دهند.
وی درباره همکاریهای منطقهای درباره پاکستان هم خاطرنشان کرد: همکاریهای منطقهای درباره افغانستان از سوی ایران، چین، هند و روسیه بسیار اندک بوده و این در حالی است که ظرفیتهای زیادی میان این کشورها برای همکاری در مورد افغانستان وجود دارد که هنوز بالفعل نشده است.
این کارشناس مسائل افغانستان با اشاره به رویکردهای مختلف کشورهای منطقه نسبت به افغانستان ابراز داشت: هندیها منافع خود را در بلوک آمریکا تعریف کردهاند. چین با پاکستان همراه شده و روسها هم خود راسا عمل میکنند. هیچ هارمونی و هماهنگیای میان کشورها درباره افغانستان و همکاری برای مقابله با گروههای افراطی – که به نوعی آنها را هم تهدید میکند – دیده نمیشود. در چنین شرایطی من فکر نمیکنم بلوکی از همکاری میان کشورهای منطقه در مورد افغانستان شکل بگیرد.