حجت الاسلام و المسلمین علیرضا صادقیواعظ کارشناس مذهبی به ترسیم شرایط حاکم بر عصر امام موسی ابن جعفر (ع) پرداخت و گفت: در میان امامت ائمه معصومین (ع)، دوران امامت موسی ابن جعفر (ع)، یک دوران پرفراز و نشیب و دشوار است چرا که ایشان با پنج حاکم جور و ظلم هم عصر است. بیشترین دوران امامت حضرت در دوران حکومت هارون بوده که ۱۴ سال از این مدت را حضرت در زندان به سر میبرند و به را حتی با شیعیان در ارتباط نیستند. از طرفی کسانی که در خاندان خود حضرت و مدعی پیروی از اهل بیت هستند، اما به مخالفت با حضرت پرداخته و حتی کسانی به دروغ مدعی امامت شدند که حضرت سعی درآگاه کردن شیعیان و جلوگیری از این انحراف و فتنه داشتند.
انزوا گریزی در اسلام
وی افزود: یکی از مهمترین اقدامات اهل بیت عصمت و طهارت در طول تاریخ تربیت پیروان خود در باب زندگی اجتماعی است. از نکات مهم دوران امامت موسی ابن جعفر (ع) که مورد توجه قرار نمیگیرد این است که با همه مشکلات و مسائلی که در آن دوران وجود داشته، حضرت به هر مناسبتی و در هر فرصتی سعی در تعلیم آداب اجتماعی و اصلاح سبک زندگی مردم داشتند.
چشمها را باید شست!
این کارشناس مذهبی با اشاره به اینکه حضرت موسی ابن جعفر (ع) در موارد متعدد سعی بر اصلاح آسیبهای مختلف زندگی اجتماعی و تبیین روش صحیح زندگی داشتند، بیان کرد: اولین مورد در خصوص این مسئله که حضرت چه در گفتار و چه در رفتاشان آن را تعلیم میدهند پرهیز از هرگونه سوء ظن و برداشت نادرست نسبت به گفتار و رفتار افراد است. یکی از مهمترین آسیبهایی که در جامعه به آن مبتلا هستیم قضاوتهای عجولانه و برداشتهای نادرست از گفتار و رفتار دیگران است که باعث رواج تهمت ها، غیبتها و گفتن ناحقها در جامعه شده و ثمره آن از بین رفتن محبت و دوستی بین مردم و ایجاد تفرقه، قهر وکینه است. آقا موسی ابن جعفر (ع) به پیروان خود یاد میدهد که اگر چیزی را به چشم ندیده و به آن یقین ندارید یا حتی یقین حاصل شد، اما گفتنش مفسده دارد و مشکل ساز می شود حق باز گو کردن آن را ندارید تا آبرویی نرود.
در صورت انکار برادر یا خواهر مسلمان خود گوش چشمتان را تکذیب کنید
وی تصریح کرد: حضرت موسی ابن جعفر (ع) سعی در حفظ آبرو و حسن ظن نسبت به دیگران داشته، لذا ایشان در وصیتی به فرزندان خود فرمودند که «اگر راجع به شخصی مطلب زشت و بدی نقل و خود آن شخص این اتهامات را منکر شد، گوش و چشم خود را در مقابل برادر و خواهر مسلمانتان تکذیب کنید و هرگز چیزی که مایه عیب و ننگ برادر و خواهر مسلمانتان میشود و شخصیت آن را از بین میبرد، در جامعه پخش نکرده و با برملا کردن معایب دیگران روابط، رفاقت ها، خانواده ها، دوستیها و محبتها را از بین نبرید. آن چه در مورد افراد می شنویم یا میبینیم همیشه بهترین و یا درستترین نیستند».
صادقی واعظ، با بیان داستانی از تاریخ به فردی اشاره کرد که در سفر حج با جوانی برخور داشته و با نظر به سادگی و بی تشریفاتیِ آن جوان میان کاروان ثروتمندان، از ذهنش عبور میکند که او با نشان دادن زهد، قصد تحمیل مخارج خود بر دیگران را دارد، به جوان رسیده و آن جوان آیه «اجتنبو کثیرا من الظن إنّ بعض الظن اثم (آیه ۱۲/ سوره حجرات)» را برایش تلاوت میکند و به او یادآور میشود که از بدگمانی نسبت به دیگران پرهیز کند زیرا گناه بزرگی است. او با تنبّه به این که این شخص از اولیائ خداست و از دلها خبر دارد پشیمان شده و قصد عذر خواهی از ایشان را میکند، ولی جوان را در نماز در حالی که اشک از صورت مبارکشان سرازیر شده بود مییابد و پس از اتمام نماز که آن فرد هنوز عذر خواهی نکرده بود، جوان خطاب به فرد گفت: «إنّی لغفار لمن تاب و آمن و عمل صالحا ثم اهتدی» یعنی ما از سر تقصیر تو گذشتیم به شرطی که تو ایمان بیاوری و بدگمانی و زشتی کارت را جبران کنی. فرد خطاب به جوان گفت که شما که هستی؟ حضرت فرمودند من موسی ابن جعفر علیه السلام هستم، همیشه آنچه که در مورد افراد میبینی و میشنوی بهترین و درستترین نیست، گاهی حقیقت خلاف آن چیزی است که شنیدی یا برداشت کردی، از بد گمانی نسبت به دیگران بپرهیز.
وی ادامه داد: اگر سوءظن را نسبت به همسر فرزند و عموم مردم و نوع دید و نگاهمان را نسبت به دیگران تغییر بدهیم، به جای جامعهای پر از کینه، قهر، تلخی و جدایی جامعهای پر از محبت، دوستی و اتحاد خواهیم داشت.
کمک رسانی به مردم حتی با هزینه از احساسات یا آبرو
وی دومین بُعدی که حضرت در خصوص زندگی اجتماعی در آن ورود پیدا میکنند را دستگیری و رفع نیاز از دیگران برشمرد و گفت: تصور ما این است که خیر، تنها در پول دادن و گره گشایی از مشکلات معیشتی مردم است؛ در حالی که رسول گرامی اسلام فرمود «خیر الناس من ینفع الناس؛ خَیِّر آن کسی است که بتواند نفعی به دیگران رسانده و وجودش جای شر و آزار سبب خیر و نیکی باشد»؛ لذا گاهی اوقات نیاز به پول دادن نیست بلکه باید از آبرو، احساسات و اخلاق هزینه کرد. این موضوع را حضرت موسی ابن جعفر (ع) تعلیم میدهد که تحت هر شرایطی از خدمت و خیری که در حق دیگران میتوانید انجام بدهید، اجتناب نکنید. روایت است، شخصی از اهل اهواز میگوید حاکم جدیدی که آمد تصمیم گرفت تا مالیاتها را چند برابر کند. اگر این کار را انجام میداد من از زندگی ساقط شده و چیزی برایم باقی نمیماند، با آمدن به مدینه به حضرت موسی ابن جعفر عرض کردم که یحی ابن خالد فرماندار اهواز شده و مورد را بازگو کردم، امام فرمودند اکنون پول به مقداری که میخواهی نزد من نیست، مرد با بیان این که من از شما کمک مالی نمیخواهم گفت اگر میشود یک سفارشی برای ما بکنید که حضرت میفرماید من آبرویم را برای نجات و دست گیری از تو خرج میکنم. قلم و کاغذ خواستند و نوشتند خطاب به فرماندار اهواز که بدان زیر عرش الهی سایه ایست که هیچ کس زیر آن قرار نمیگیرد مگر سه گروه؛ کسی که نیکی، احسان و کمک در حق برادر خود کرده، غم اندوهی را رفع و باعث شادی و سرور در قلب و زندگی مردم شده باشد؛ این کسی که نامه را پیش تو میآورد برادر توست. مرد با رساندن نامه، مشاهده میکند که فرماندار آن نامه را بر چشمان خود نهاده و میبوسد و مالیات را از همه مردم آن شهر به احترام حضرت موسی ابن جعفر (ع) کم میکند.
ببخشیم!
حجت الاسلام صادقی واعظ ادامه داد: سومین کاری که حضرت در باب زندگی اجتماعی انجام میدهد تعلیمِ عفو و گذشت بوده و این که مردم یاد بگیرند از اشتباهات و خطاهای یک دیگر بگذرند. جامعه اسلامی نباید کینه توز باشد و مردم سالها سر یک سوء تفاهم یا یک اتفاقی که پیش آمده و ممکن است برای هر کسی رخ دهد روابط و دوستیشان را از هم دریغ نکنند. آقا موسی ابن جعفر (ع) در وصیّتی به فرزندان فرمودند اگر کسی آمد در گوش راست شما مطلبی ناگوار یا ناسزایی بازگو کرد که باعث ناراحتی شما شد و همان لحظه در گوش چپتان از شما عذر خواهی و طلب عفو و بخشش کرد، شما بدون نگاه به خطای فرد عذرش را قبول کنید؛ و طلب بخشش را بپذیرید که این از کارهای انسانهای با کرامت است.
وی در توضیح این مطلب گفت: نه این که به او بگویید برو دیگر من و نسل من هم باتو خوب نمیشود و سالها سر یک مسئله با هم اختلاف داشته باشند.
اعجاز بدون عصا و تسخیر قلوب با رفتار مناسب توسط موسی (ع)
این کارشناس مذهبی در ادامه گفت: فردی بود که وقتی حضرت موسی ابن جعفر به نماز میایستادند شروع به ایشان بی حرمتی کرده و میرفت. یاران از حضرت خواستار اجازهی تأدیب آن فرد شدند، که حضرت میفرماید «او به من اهانت میکند من هم میدانم با او چه رفتاری انجام دهم». مدتی پیدایش نمیشود که یکی از روزها حضرت از احوال فرد خبر گرفتند و این کار تعجب یارانشان را در پی داشت، فرمود نگرانم که برایش مشکل یا بیماری پیش آمده باشد و نیاز به کمک داشته باشد در این میان فردی میگوید که مرد فحاش اطراف مدینه مشغول کشاورزی است. حضرت با مرکب و بدون یارانشان به سوی مرد آمدند و مرد به محض دیدن حضرت دوباره شروع به جسارت و ناسزا کرد.
ملاک برتری افراد در یک جامعه
صادقی واعظی با اشاره به فراوانی مطالب در اینباره گفت: رفتار حضرت موسی ابن جعفر (ع) نشان دهنده برابری حقوق، اعتبار و شأن افراد جامعه در پیشگاه خداوند است و میزان قدرت، ثروت، سواد و جایگاه اجتماعی نباید باعث تفاخر دیگران نسبت به داشتههای شان، بهره مندی آنها و محروم شدن دیگران باشد.
وی با اشاره به اهمیت مردم و نیازها و گرفتاری هایشان اظهار کرد: یکی از وزرای هارون به نام علی ابن یقتین که تقیه میکرد، از جانب موسی ابن جعفر (ع) در دربار قرار گرفته و مأمور به رسیدگی به امورات شیعیان بوده و مذهب خود را پنهان میکرد تا اقدام به گشایش در امور شیعیان نماید. فقیری به خانه این وزیر آمده و درخواست دیدار و کمک گرفتن از وی را داشت که گفتند نمیتواند با وی دیدار کند و مرد که ناراحت شده بود رو به مدینه کرد و از بغداد با سلام به حضرت موسی ابن جعفر از وزیر شکایت کرد که بعد از مدتی وزیر به بهانه حج به مدینه آمده و در خانه حضرت را زد و حضرت وی را نپذیرفت. در مسیر مسجد به خدمت امام رسیده و عرض کرد چرا شما با این که از شرایط من با خبرید من را نمیپذیرید؟ حضرت فرمودند که فلان شخص را از در خانه ات رد کردی و وزیر میگوید بازگشته و مشکلش را حل میکنم. حضرت فرمودند تا از تو راضی نشود من تو را نمیپذیرم. وزیر عرض کرد که من اکنون دسترسی نداشته و حضرت با بیان اینکه پس از نماز عشاء راهی فلان قبرستان شود و با مرکبی که آن جاست به دعایی که امام آموزش داد طی الرض کرده و با انجام آن خود را در بغداد، مقابل خانه فرد یافته و مشکل او را حل میکند و با گذاشتن سر بر روی خاک به مرد میگوید که پا روی صورتش بگذارد و بگوید که از وزیر گذشته. وقتی مرد دلیل این کار را میپرسد وزیر پاسخ میدهدباید این غرور و سرمستی از قدرت در من نابود شود و بدانم اگر مسئولیتی است باید در جهت خدمت باشد نه خیانت؛ وزیر با بازگشت به مدینه و زدن در خانه حضرت، خود ایشان درب خانه را به روی او گشوده و او را در حالی که کار مردم را راه انداخته و همه در نظرش یکسان بودند و نگاهش به مسئولیت، نگاه خدمت به مردم است نه کسب قدرت و ریاست، پذیرفت.
حجت الاسلام والمسلمین علیرضا صادقی واعظ در آخر خاطرنشان کرد: امام هفتم، موسی ابن جعفر برای ما سبکی از زندگی اجتماعی را ترسیم میکند که اگر امروز به آن عمل کنیم بسیاری از معضلات و مشکلات اجتماعی از بین رفته و آن جامعه ایده ال و آرمانی که از نظر اسلام مطرح شده را به دست خواهیم آورد.