پایگاه اینترنتی رای الیوم در مقالهای به بررسی اختلافات میان کشورهای عربی حوزه خلیج فارس پرداخت و نوشت، تنش و اختلاف میان کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس دیگر موضوع پنهانی نیست و در بحرانی که طی چند سال گذشته میان عربستان سعودی و بحرین و امارات و مصر با قطر اتفاق افتاد کاملا مشهود بود.
اما امروز روابط عربستان و امارات به عنوان دو متحد و همپیمان قدیمی پس از یک دوره طولانی همکاری و روابط پایدار که گاهی همراه با احتیاط و سوءظن بود به یک نقطه تنش و اختلاف نظر شدید رسیدهاند.
در حال حاضر منطقه ما شاهد تغییراتی است که به افزایش شکاف و تعمیق رقابت میان کشورهای شورای همکاری خلیج فارس به ویژه کشورهایی که نقش اساسی در این شورا داشته و همچنین به دنبال یافتن یک جایگاه سیاسی در منطقه و جهان هستند یعنی عربستان و امارات و قطر کمک میکند.
اما منظور از این متغیرها چیست که به تعمیق و تداوم اختلافات و رقابت میان کشورهای مذکور منجر میشود؟
در این زمینه باید گفت که مهمترین این متغیرها در مرحله کنونی نقش سیاسی و اقتصادی و نظامی جدید رژیم صهیونیستی در میان کشورهای شورای همکاری خلیج فارس پس از امضای توافق عادیسازی روابط با امارات و بحرین است.
در شرایطی که رژیم صهیونیستی در همه ابعاد به امارات متحده عربی نفوذ کرده و از دروازه اقتصاد و فرهنگ در حال ورود به سایر عرصههای این کشور است، مناسبات کشورهای شورای همکاری خلیج فارس وارد مسیر جدیدی میشود.
بدیهی است که رژیم صهیونیستی روابط دوجانبه و بینالمللی خود را همواره در راستای منافع استراتژیک این رژیم به کار میگیرد که البته همه کشورهای جهان این استراتژی را دارند؛ اما تفاوت رژیم اسرائیل با کشورهای جهان این است که اسرائیل یک رژیم غاصب و اشغالگر به شمار میرود و اساساً یک دولت یا کشور نیست و بنابراین نمیتواند از ویژگیهای کشورهای طبیعی در جهان برخوردار باشد. در واقع اسرائیل در مرزهای کنونی آن به رسمیت شناخته نمیشود و همچنین ساکنان آن ارتباط تاریخی و جغرافیایی با زمینی که اشغال کردهاند ندارند و فاقد یک هویت ملی جامع هستند.
میتوان گفت که راز موجودیت رژیم صهیونیستی و تداوم بقای آن تا کنون در ایجاد جنگ و درگیری و ویرانی و فتنه در محیط اطراف آن است و در واقع مهمترین خطری که رژیم صهیونیستی را تهدید میکند پروژه هستهای نیست بلکه صلح و ثبات و توسعه در کشورهای اطراف است که موجودیت رژیم اشغالگر را به خطر میاندازد.
رژیم صهیونیستی در مداخله و کارشکنی و فتنه انگیزی به سمت کشورهایی میرود که آرزو دارند از نفوذ سیاسی استراتژیک منطقهای و بین المللی برخوردار باشند. علاوه بر آن تفاوتی ندارد که تمایل کشورهای منطقهای برای تثبیت نفوذ سیاسی استراتژیک در خاورمیانه یا سطح بین المللی به نفع اسرائیل باشد یا به ضرر آن. به عنوان مثال توسعه و پیشرفت کشوری مانند ایران قطعاً بر خلاف منافع رژیم صهیونیستی بوده و تهدید نیز برای آن محسوب میشود؛ اما جاهطلبیهای امارات برای یافتن جایگاه منطقهای و بین المللی به نفع صهیونیستهاست ؛ چراکه میتوانند از این رویکرد امارات برای تحقق اهداف مورد نظر خود استفاده کنند.
اما در هر صورت استراتژی آشوب آفرینی و فتنهانگیزی در مناطق اطراف روش معمول صهیونیستها برای رسیدن به اهدافشان است که در کشوری مانند امارات که با آن روابط عادی و علنی برقرار کردهاند نیز اجرا میشود.
در این میان از جمله موارد اختلاف میان عربستان و امارات متحده عربی پرونده توافق عادیسازی میان کشورهای عربی با رژیم صهیونیستی است که از امارات آغاز شد و این کشور در حالی که سعودیها شرایط لازم برای عادی سازی روابط با صهیونیستها را ندارند به سرعت و در مسیری چندجانبه به مناسبات خود با تلآویو ادامه میدهد.
نقش و مواضع امارات در جنگ یمن نیز از جمله دیگر موارد اختلاف میان ابوظبی و ریاض به شمار می رود که اخیراً همکاریهای عمیق میان امارات با رژیم صهیونیستی در یمن نیز فاش شده و دو طرف در صدد تسخیر مناطق راهبردی یمن هستند. بنابراین کارشناسان معتقدند که نمیتوان از نقش اسرائیل در اختلاف میان عربستان و امارات در جنگ یمن چشمپوشی کرد؛ به ویژه اینکه در حال حاضر اسرائیل از مواضع عربستان در قبال توافقنامههای عادی سازی و اینکه ریاض تاکنون توانایی برقراری روابط علنی با تلآویو را نداشته ناراضی است.
اختلاف امارات و عربستان بر سر سیاستهای نفتی مطابق با منافع مشروع دو کشور امری طبیعی تلقی میشود که در گذشته نیز وجود داشت اما به ماهیت روابط میان دو طرف آسیب نزده بود؛ اما اکنون بروز اختلافات میان ریاض و ابوظبی به این شدت و انتقادات تند وزیر انرژی عربستان از امارات و واکنش متقابل همتای اماراتی آن نشان از بیصبری سعودیها در قبال ابوظبی دارد که دارای ابعاد منطقهای و استراتژیک است.
همچنین درست است که رقابتهایی میان امارات و عربستان در زمینه تسلیحات و همچنین جلب نظر آمریکا وجود دارد؛ اما نقش فتنهانگیزانه رژیمصهیونیستی در دامن زدن به این رقابتها در راستای منافع خود را نباید نادیده گرفت.