حمله به حماسه مردم‌سالاری با دموکراسی جنگی!

با گذشت بیش از دو هفته از فضاسازی‌های کشورهای غربی و تلاش امپراتوری رسانه‌ای نظام سلطه برای ابهام‌آفرینی درخصوص حضور ملت ایران در پای صندوقهای رأی ، اکنون بهتر می‌توان اهداف و پشت پرده پروژه آنها را رصد و تحلیل و تبیین کرد:

۱- در تناقض ادعاهای کشورهای مدعی دموکراسی همین بس، در حالی به کمک امپراتوری رسانه‌ای خود بعد از انتخابات ، دلسوز مشارکت مردم ایران شده‌اند و آن را زیر سؤال می‌برند که خود ماه‌ها قبل از انتخابات با هزینه کردن میلیاردها دلار و در یک فضاسازی گسترده و پرحجم، مردم را به مشارکت نکردن در انتخابات تشویق می‌کردند!

۲- برخلاف آمریکا و کشورهای غربی، دموکراسی و مردم‌سالاری در ایران هیچ‌گاه تعطیل‌بردار نیست. اولاً آمریکا که به‌طور دروغین خود را به‌عنوان مادر دموکراسی به دنیا معرفی کرده، آنجا که منافع ساختار قدرت این کشور اقتضا کند، دموکراسی را به‌راحتی حتی برای سال‌ها وتو و قربانی می‌کند. از جمله روزولت ۱۲ سال با حکومت‌نظامی و بدون برگزاری هیچ‌گونه انتخاباتی بر آمریکا حکومت کرد و آن را «دموکراسی جنگی» نامید! اما جمهوری اسلامی با ۴۰ میلیون نفر جمعیت در زمان جنگ تحمیلی و با دادن حدود ۲۰۰ هزار شهید برای پاسداری و حفاظت از جمهوریت نظام اسلامی و استقلال ملت ایران، حتی حاضر نشد در بحبوحه جنگ، برگزاری انتخابات و دموکراسی را تعطیل کند و انتخابات متعدد را در موعد مقرر و بدون یک روز تأخیر حتی در زیر شدیدترین بمباران‌ها برگزار کرده است، اما آمریکا با ۱۳۰ میلیون جمعیت در آن زمان فقط با کشته شدن ۲ هزار و پانصد نفر در خارج از مرزهایش آن‌هم برای تأمین منافع صاحبان کارتل‌های اقتصادی و اسلحه‌سازی، دموکراسی را تعطیل کرد! انتخابات سال ۲۰۰۰ هم که یکی از مفتضح‌ترین انتخابات آمریکا در اعلام نتایج محسوب می‌شود، عمق شکاف دموکراسی آمریکایی را عیان کرد. در حالی که شبکه‌های CNN، ABC، NBC و بسیاری از شبکه‌های خبری آمریکا اعلام کردند اَل‌گور نامزد حزب دموکرات، هم بیشترین آرای مردم را کسب کرده و هم در ایالت فلوریدا که تعیین‌کننده نتیجه انتخابات بود، با اختلاف ۲۵ رأی الکترال پیروز شده و چهل و سومین رئیس‌جمهور آمریکا است، اما پس از چند روز دیوان عالی ایالات متحده آمریکا جلوی ادامه بازشماری دستی آرا را گرفت و بوش را با پنج رأی الکترال بیشتر (۲۷۱ در برابر ۲۶۶ رأی الکترال) پیروز انتخابات اعلام کرد. این در حالی است که در بازشماری دستی صندوق‌های رأی فلوریدا، رأی‌های بوش از چندین هزار رأی، به ۳۲۷ رأی کاهش یافته بود! و مشخص شد در برخی شهرها هزاران نفر به بیش از یک نامزد رأی دادند! و برخی دستگاه‌های شمارش آرا تعداد رأی‌های اَل‌گور را منفی ۱۶ هزار رأی اعلام کردند! نکته مهمی که نشان می‌دهد شکاف عمیق دموکراسی در آمریکا ناشی از ساختار قدرت در این کشور است، این است که قانون شمارش آرای الکترال مربوط به ۱۱۴ سال و بیش از یک قرن قبل (۱۸۸۷) و برگرفته از قوانین برداری می‌گوید «اگر نتیجه انتخابات تا تاریخ ۱۲ دسامبر نهایی نشود، این نمایندگان مجلس ایالت هستند که می‌توانند تصمیم بگیرند که آرای الکترال ایالتشان را به چه کسی واگذار کنند و به‌جای رأی مردم تصمیم می‌گیرند»! سخنان اَل‌گور بعد از تن دادن به حکم دیوان عالی کشور نیز بسیار جای تأمل و اندیشه دارد. وی بدون پذیرفتن شکست، با بیان این جمله که: «من نمی‌توانم پیروز شوم، حتی اگر پیروز شوم!»، کنار کشید. نکته جالب‌تر اینکه وی بعد از اعلام حکم دیوان عالی کشور در پیامی به رئیس‌ ستاد انتخاباتی خود تأکید می‌کند: «مطمئن شو که هیچ‌کس هیچ انتقادی نسبت به دیوان عالی کشور بیان نکند»! انتخابات ۲۰۱۶ و ۲۰۲۰ آمریکا با حضور ترامپ نیز حکایت دردناک دیگری از لیبرال دموکراسی آمریکایی است. لذا در کاتالوگ دموکراسی جنگی آمریکا، این دولت عمیق و پنهان آمریکاست که با رأی الکترال به‌عنوان یک ابزار و حربه وتو رأی مردم، تصمیم می‌گیرد چه کسی را بر اریکه قدرت بنشاند و به‌عنوان رئیس‌جمهور منصوب کند! درنتیجه این آمریکاست که باید از الگوی مردم‌سالاری همیشگی ایرانی درس بگیرد نه ایران از الگوی لیبرال دموکراسی فصلی غربی و در چارچوب سیستم سرمایه‌داری آمریکا! ثانیاً در اروپا نیز که به‌نوعی دیگر مدعی دموکراسی هستند، دموکراسی تعطیل‌بردار است. در انگلیس بزرگ‌ترین انتخابات عمومی را یک سال به تأخیر انداختند و اردیبهشت امسال انگلیسی‌ها با یک سال تأخیر به علت شیوع کرونا پای صندوق‌های رأی رفتند. حزب حاکم و بوریس جانسون نیز، هم‌اکنون با رأی ۴۶ درصدی بر این کشور حکومت می‌کند. در حالی رسانه‌های غربی برای مشارکت پایین مردم ایران در انتخابات ریاست‌جمهوری تلاش و هزینه کردند که نتیجه را در انتخابات فرانسه گرفتند! در فرانسه نیز که یک هفته بعد از انتخابات ایران، انتخابات برگزار شد، فرانسوی‌ها رکورد عدم مشارکت در انتخابات را شکستند و حدود ۷۰ درصد شرکت نکردند و حتی لیست حزب رئیس‌جمهور این کشور با ۱۵ وزیر و عضو کابینه، در برخی مناطق مهم ده درصد آرا را هم کسب نکرد و در پاریس در رده چهارم قرار گرفت و شبکه تلویزیونی فرانس 2 عدم مشارکت گسترده فرانسوی‌ها در انتخابات امسال را نشانه «شکاف عمیق دموکراسی» و جدایی مردم از طبقه سیاسی فرانسه عنوان کرد. لذا نه در آمریکا و نه در اروپا برای تعطیلی و انتخابات و مشارکت پایین مردم، هیچ‌کس ‌اشک تمساح نریخت!

۳- نکته جالب تناقض‌آمیز کشورهای غربی در ‌اشک تمساح ریختن برای مشارکت مردم ایران، حمایت آنها از خشونت علیه دموکراسی بود. این کشورها که این همه علیه انتخابات ایران فضاسازی و لجن‌پراکنی کردند، حتی حاضر نشدند امنیت مشارکت هم‌وطنان ایرانی ساکن در کشورهایشان را تأمین کنند و یک کلمه در محکومیت تعرض و توهین‌های وطن‌فروشانی که در جلوی مراکز کُنسولی و رأی‌گیری مانع از حضور ایرانیان در پای صندوق‌های رأی می‌شدند و در دفاع از یک خانم ایرانی که توسط منافقین تروریستِ مورد حمایت خود، در بیرمنگام انگلیس به‌شدت مجروح و روانه بیمارستان شد، به زبان نیاوردند. مهم‌تر اینکه بی‌بی‌سی و اینترنشنال و فرانس پرس و دیگر رسانه‌های آمریکایی - غربی اعمال خشونت‌آمیز جمع اندک منافقین و ضدانقلاب‌ها علیه مشارکت ایرانیان در انتخابات را به‌طور گسترده پوشش می‌دادند و آن را آزادی بیان می‌خواندند و با استناد به آن مردم ایران را نیز از مشارکت در انتخابات بر حذر می‌داشتند و حال به‌طور دروغین مدعی پایین بودن مشارکت هستند!

۴- نکته خنده‌دار فضاسازی‌ها علیه انتخابات ایران اینجاست که حکومت‌هایی که تاکنون حتی یک انتخابات در کشورشان برگزار نشده و برگزار نمی‌کنند، با هزینه کردن میلیاردها دلار نفتی انتخابات ایران را زیر سؤال می‌برند. البته واکنش شبکه تلویزیونی روسیاالیوم و پاسخ کارشناس بخش عربی شبکه راشاتودی به ادعاهای سعودی‌ها و تحقیر مشاور آل‌سعود بسیار جالب بود. کارشناس شبکه راشاتودی در پاسخ به اظهارات سالم الیامی که علیه سلامت انتخابات ایران سخن می‌گفت، گفت «شما اگر جرئت دارید در کشورتان انتخابات برگزار کنید، اگر 2 درصد هم شرکت کردند ما می‌گوییم بزرگ‌ترین انتخابات تاریخ را شما رقم زدید»! وی تأکید می‌کند «وقتی شما حتی مفهوم مشارکت در انتخابات را نمی‌فهمید و آن را در کشورتان هیچ‌گاه به چشم ندیده‌اید، چگونه می‌خواهید از مشارکت پایین ادعایی خود در دیگر کشورها سخن بگویید؟!» شبکه تلویزیونی روسیاالیوم تصریح می‌کند «با وجود این همه اقدامات آمریکایی‌ها و غربی‌ها از جمله فعالیت ۲۲۰ شبکه فارسی‌زبان و رسانه‌های بین‌المللی برای منصرف کردن ایرانیان از حضور در انتخابات، این انتخابات پیروزی بزرگی برای مردم ایران به‌حساب می‌آید». نکته مهم‌تر این است که این کشورها بقای خود را در حمایت‌های کشورهای شیردوش خارجی می‌بینند، اما اکنون که با سیاست‌های مقتدرانه جمهوری اسلامی و محور مقاومت، دخالت و حضور کشورهای بیگانه در منطقه در حال پایان است، آنها نگران موجودیت خود هستند و تلاش دارند با فضاسازی علیه انتخابات ایران و به خیال خود با تضعیف محور مقاومت جلوی اخراج نیروهای بیگانه از منطقه را به‌عنوان عامل تداوم بقای خود بگیرند و بر بحران موجودیتشان سرپوش بگذارند. لذا مجبور شدن آمریکا به ترک منطقه و رها کردن متحدانی که سال‌ها آنها را دوشیده، بر نگرانی کشورهای دموکراسی به خود ندیده، افزوده است و این شرایط جدیدی است که آمریکا و این کشورها با آن روبه‌رو هستند و انتخابات ایران و انتخاب ملت ایران، تثبیت شرایط جدید را تسهیل می‌کند.

۵- هرچند رسانه‌های غرب‌گرا و اصلاح‌طلب حامی دولت حاضر به انتشار واقعیت‌های انتخاباتی در آمریکا و اروپا نیستند و آن را سانسور می‌کنند، اما جمهوری اسلامی از مرحله تحریم انتخابات و تأثیرگذاری جناح‌بندی‌های سیاسی و فضاسازی‌های غربی بر حقانیت نظام عبور کرده و این تا بدان‌جاست که حتی جریان‌ها و‌ اشخاص سیاسی که در برهه‌هایی از زمان انتخابات را تحریم و در مقاطعی فتنه‌های سال‌های ۷۸ و ۸۸ را رقم زدند و حتی در همین انتخابات به‌طور غیرمستقیم در جهت دلسرد کردن و رأی ندادن مردم تلاش می‌کردند، عملاً حیثیت سیاسی و عملکرد خود در تحریم انتخابات و ادعای تقلب را زیر سؤال بردند و مجبور شدند برای پاک کردن سابقه خود، رأی بدهند و این از برکات مردم‌سالاری دینی است.

دکتر محمدحسین محترم