مهدی مطهرنیا در ارزیابی خود از تحولات اخیرا افغانستان گفت: قبول طالبان به عنوان یک عنصر سیاسی در فرآیند آینده افغانستان توسط آمریکا در دو جناح فکری جمهوریخواه و یا دموکرات در حال نمود و بروز است. از پامپئو و ترامپ پست نومحافظهکار گرفته تا جوبایدن دموکرات که تلاش میکند نقش طالبان را در آینده این کشور نادیده نگیرند.
وی تصریح کرد: در واقع آمریکاییها میخواهند دموکراسی ارشادی با مدل خودشان را در منطقه گسترش دهند و نیروهای رادیکال مورد پذیرش نیروهای دیگر قرار گیرند.
این استاد دانشگاه همچنین بیان کرد: منطق دیگر این است که مرکزیت آمریکا به عنوان قدرت اصلی ایجاد کننده امنیت در خط روابط بینالملل است و فراموش نکنید که آمریکاییها خود را قدرت هژمون میدانند و اینکه از متن دو قطبی امنیت نظام بینالملل بازماندهاند.
این کارشناس مسائل سیاسی در ادامه اظهار کرد: بنابراین آمریکاییها با اعلام خروج بخشی از نیروهایشان از افغانستان و منطقه بازی را تغییر دادهاند. به بیان دیگر تغییر تفکر آمریکا در افغانستان و خروج بخشی از تجهیزاتشان به گونهای رقم خورده که شاهد پیشروی طالبان هستیم و این اتفاق پیام مهمی را در منطقه به دنبال دارد.
مطهرنیا یادآور شد: در سطح تحلیل سوم هم میتوان به این اشاره کرد که نگاه آمریکاییها به چین و کاری است که پکن در حال انجام آن است که همان طرح جاده ابریشم میباشد که از این منطقه گذر میکند و حتی ایران را میتواند وارد معامله کند و دوباره به مدیریت ناامن در منطقه بازگرداند.
وی اضافه کرد: با گسترش تنش در منطقه و شرق ایران به نظر میرسد که انتقال بحران در افغانستان بیشتر فراهم شده و آمریکاییها هم تلاش میکنند تا با ایجاد منطقه بحرانخیز در شرق آسیا افکار عمومی خود را برای حضور نظامی در این منطقه قانع کنند.
این استاد دانشگاه همچنین اظهار کرد: اینکه بگوییم آمریکاییها بالغ بر دو دهه هزینه، را رها میکنند و بدون بهره برداری نهایی از منطقه خارج میشوند به نظر یک سیاست آرزومندانه است. این گفتوگوها و استراتژی آمریکا افکار عمومی کشورش را قانع میکند که آمریکاییها در پی کاهش هزینه نظامی و همچنین کاهش مالیات بر ملت خود هستند. ضمن این که از سویی با گسترش ناامنی و ضربههای ناشی از آن نشان میدهند که بازگشت قدرتمندانهای در منطقه داشتهاند. در نتیجه نباید نادیده بگیریم که آمریکا تلاش می کند هزینه منطقهای را کاهش دهد ولی این کاهش ضمن عقلانی بودن به معنی خروج ازمنطقه نیست.
مطهرنیا در رابطه با استراتژی ایران نسبت به تحولات منطقه به ویژه افغانستان اظهار کرد: ایران یک استراتژی سیال در رابطه با مسائل منطقه دارد و در چارچوب نگرش ایدئولوژیک عمل میکند.
وی تصریح کرد: ایران از یک طرف معتقد است که جنبشهای اسلامی و طالبان را از جایگاه دشمن به دوست قابل تامل تبدیل کند و از طرف دیگر آمریکا همواره دشمن اصلی استراتژیک ایران تصویر شده و این موضوعات پارادوکس ایجاد شده را نشان میدهد.
این استاد دانشگاه در پایان اظهار کرد: گاه طالبان به آمریکاییها نزدیک میشود که این مساله با سیاست خارجی ایران با دیدگاههای ایدئولوژیک همخوانی ندارد و در محیط لغزان این اصول ایدئولوژیک تنشهایی را برای جمهوری اسلامی ایران فراهم میکند.