«سید عباس عراقچی » معاون وزیر امور خارجه و رئیس هیئت ایرانی شرکت کننده در مذاکرات وین یکشنبه ۳۰ خرداد بعد از نشست کمیسیون مشترک برجام در گفتوگویی، گفت که دور ششم مذاکرات وین با برگزاری جلسه کمیسیون مشترک به کار خود پایان داد. در جلسه کمیسیون مشترک یک جمع بندی از مجموعه مذاکرات فشردهای که در هفت هشت روز گذشته صورت گرفت، انجام دادیم.
رئیس هیئت مذاکره کننده ایران در مذاکرات کمیسیون مشترک برجام گفت: همه هیئتها اذعان داشتند پیشرفت نسبتا خوبی صورت گرفته و همه بر جدیت خود برای ادامه مسیر و رسیدن به یک توافق تأکید داشتند، ولی همه این را قبول دارند که برخی مسائل کلیدی وجود دارد که باید توسط مراجع تصمیم گیری در کشورها مورد تصمیم گیری واقع شود.
عراقچی خاطرنشان کرد: پیشرفت ما این دور نسبتا خوب بوده از جهت اینکه متون به مقدار بسیار زیادی الان آماده است و آن مقداری هم که آماده نیست، حداقل یک وضعیت کاملا مشخصی دارد و تصویری را از اختلافات نشان میدهد و اینکه اختلافات در چه مرحلهای هستند و این به تصمیم گیران کمک میکند که تصمیم درست را اتخاذ کنند. مسیر زیادی را تا الان آمادهایم و به اواخر کار نزدیک شدیم، ولی باقیمانده مسیر، همانطور که قبلا عرض کردم، مسیر سادهای نخواهد بود. امیدوارم و فکر میکنم اگر طرفهای مقابل ما بتوانند تصمیمات خودشان را بگیرد، انشاءالله بتوانیم به توافقی برسیم که مورد خواست ما بوده و مطلوب ما خواهد بود.
به منظور ارزیابی مذاکرات وین و روندی که در احیاء برجام طی میشود، با رحیم بایزیدی مدیر گروه روابط بین الملل پژوهشکده تحقیقات راهبردی به گفتوگو نشستیم که در ادامه مشروح آن را میخوانید.
آمریکا تمایل زیادی به حصول توافق تا قبل از روی کار آمدن دولت جدید در ایران دارد
سلام ممنون از وقتی که با ما دادید، لطفا ارزیابیتان از روند مذاکرات احیاء برجام که در وین در جریان بفرمایید؟ این مذاکرات در چه شرایطی قرار دارد؟
بایزیدی: با توجه به اینکه نشست ها از فروردین ماه امسال در حال پیگیری است و در این مدت طرف های حاضر در نشست اعلام کردهاند به توافقات قابل قبول دست یافتهاند، لذا انتظار میرود که در نشستهای پیش رو، کلیات توافق صورت گرفته مورد بحث و طرفهای شرکت کننده با مراجعه به کشور خود هماهنگی لازم را در جهت حصول توافق نهایی انجام دهند.
علاوه بر این با توجه به تغییرات سیاسی که در ایران صورت گرفته است، طرفهای مذاکره به ویژه ایران و ایالات متحده آمریکا تمایل زیادی به حصول توافق تا قبل از روی کار آمدن دولت جدید در ایران دارند. این تمایل هم متاثر از چند عامل است؛ از طرف ایران دولت فعلی بسیار تلاش دارد که مسئله توافق هستهای در دوران ریاست جمهوری دوازدهم به پایان برسد تا طی هفتههای باقی مانده، دولت بتواند احیاء برجام را به عنوان میراث خود در عرصه سیاست خارجی حفظ کند.
از سوی دیگر طرف های غربی از جمله ایالات متحده نیز بر این مسئله واقف هستند که در صورت روی کار آمدن دولت جدید احتمال دارد که وقفهای طولانی در روند مذاکرات ایجاد شود. این وقفه ناشی از این واقعیت خواهد بود که دولت سیزدهم در ایران، در طول ماههای آتی درگیر تشکیل کابینه و رای اعتماد از مجلس خواهد بود، هر چند با توجه به همسویی دولت سیزدهم و مجلس یازدهم، بعید است که فرآیند کسب رای اعتماد، چالشی برای دولت ایجاد کند، اما همین که دولت ایران چند ماه ابتدایی خود را درگیر تشکیل کابینه باشد، به معنی غنی سازی بیشتر و ذخایر اورانیوم غنی شده بیشتر خواهد بود که غربیها و حتی آژانس به شدت از آن هراس دارند.
طرفهای غربی گزینهای جدی به جز برجام و مذاکره در اختیار ندارند/ دولت فعلی پرونده احیاء برجام را حل کرده تا دولت سیزدهم، با دغدغه برجام درگیر نباشد
حتی اگر فرایند مذاکرات از دولت به شورای عالی امنیت ملی نیز انتقال یابد، باز هم تغییرات و احتمالا وقفههایی در مذاکرات ایجاد خواهد شد. به ویژه اینکه در شرایط موجود گرچه ایران از نظر اقتصادی تحت تاثیر تحریمها قرار گرفت است، اما طرف های غربی نیز گزینهای جدی به جز برجام و مذاکره در اختیار ندارند، چرا که اولا بحث حمله نظامی به لحاظ هزینه و فایده، مورد قبول آمریکا و اروپا نبوده و اصولا خلاف سیاستهای اعلامی برخی سیاستمداران، تهدید معتبری علیه ایران محسوب نمیشود. از سوی دیگر بحث فشار حداکثری با ابزار تحریم نیز در سراشیبی استهلاک قرار گرفته و روز به روز بر دامنه انطباق اقتصاد ایران با شرایط تحریمی افزوده میشود.
عامل سوم ممکن است به تصمیمات مربوط به سطوح عالی تصمیم گیری همچون شورای عالی امنیت ملی مربوط باشد؛ بدین معنی که دولت فعلی پرونده احیاء برجام را در زمان خودش حل کرده تا دولت نوپای سیزدهم، از همان ابتدا با دغدغه برجام و مذاکرات مربوط به آن درگیر نباشد.
دولت بعدی نیز به برجام پایبند خواهد بود
با توجه به انتخابات ریاست جمهوری کشورمان، آیا دولت جدید با طرفهای برجامی کار میکند؟ یا آنها با دولت جدید ایران کار خواهند کرد؟
بایزیدی: برای پاسخ به این مسئله باید به این نکته توجه داشت که خلاف رویکرد آمریکا، نگاه ایران به برجام نه به عنوان یک توافق بلکه همانند یک معاهده است. تصویب برجام در مجلس شورای اسلامی نیز موید این رویکرد است؛ بنابراین دولت بعدی نیز به برجام پایبند خواهد بود، هر چند که ممکن است راهبرد مذاکراتی یا رویکرد سیاسی این دولت نسبت به برجام متفاوت از رویکرد دولت یازدهم و دوازدهم باشد. این مسئله را نیز باید در نظر داشت که مذاکرات برجام محدود به احیاء یا عدم احیاء آن نخواهد بود.
با توجه به رویکردی که دولت آمریکا در مورد تحریمها در پیش گرفته و اینکه احتمالا با وجود بازگشت به برجام، ساختار تحریمها را حفظ خواهد کرد و حتی احتمالا وزن تحریمهای حقوق بشری را افزایش خواهد داد، ممکن است چالشهای جدی در مورد ادامه برجام شکل گیرد، البته این سناریو در صورتی خواهد بود که پرونده هستهای ایران همچنان در اختیار وزارت امور خارجه بماند و به شورای عالی امنیت ملی واگذار نشود. هر چند که در شورای عالی امنیت ملی نیز نمایندگان دولت از وزن بالایی برخوردار هستند.
احیاء برجام مطلوبترین گزینه برای کشورهای اروپایی و حتی آمریکاست/ غربیها نمیخواهند سرنوشت برجام را به دولت سیزدهم واگذار کنند
با توجه به اینکه دولت بعدی ایران حدود ۴۰ روز دیگر روی کار میآید تا بخواهد کابینه معرفی کند و مراحل رای اعتماد از مجلس دنبال خواهد شد و تقریبا چیزی حدود دو ماه و نیم طول میکشد و با توجه به اینکه طرفین ایران و آمریکا نمیخواهند مذاکرات احیاء برجام تا این حد طولانی شود. به نظرتون احیاء برجام توسط دولت آقای روحانی تمام میشود؟
بایزیدی: در مورد احیاء برجام تا پایان دولت دوازدهم، رویکرد اعضای برجام بسیار تعیین کننده خواهد بود. طرفین توافق در حالت کلی دو دسته هستند. یک طرفِ توافق، سه کشور ایران، روسیه و چین هستند که هر سه کشور به صراحت اعلام کردهاند که از احیاء برجام حمایت میکنند. در طرف مقابل نیز قدرتهای غربی شامل آمریکا و تروئیکای اروپایی هستند که آنها هم به دلایل مختلف خواهان احیاء برجام هستند. از جمله مهمترین دلایل این امر، همانطور که پیشتر نیز گفته شد، نبود گزینه جدی دیگر برای اروپا و آمریکا است.
این مسئله به این معنی خواهد بود که اگر برجام احیاء نشود، غرب بدیل بهتری برای جایگزینی آن ندارد. با توجه به اینکه ایران، توافق برجام اصلاح شده را نخواهد پذیرفت؛ لذا در نبود برجام، غرب دو گزینه بیشتر نخواهد داشت؛ یک گزینه بحث درگیری نظامی است، که چندان گزینه جدی نیست، به نحوی که نه اروپا، نه آمریکا و نه حتی بازیگران منطقهای توان و اراده درگیری نظامی با ایران را ندارند. گزینه بعدی غرب، ادامه تحریمهای اقتصادی علیه ایران است که کاربست این گزینه هم در سالهای اخیر موفق نبوده است، چراکه با وجود اثرگذاری تحریمها بر اقتصاد ایران، اما این تحریمها در دستیابی به اهداف سیاسیِ مد نظر آمریکا که اصلاح بندهایی از برجام بود، ناموفق عمل کرده است. بر این اساس، احیاء برجام مطلوبترین گزینه برای کشورهای اروپایی و حتی آمریکاست.
مسئله بعدی منافع اقتصادی اعضای اروپایی برجام از احیاء آن است. قبل از شروع کمپین فشار حداکثری ۱۰ هزار شرکت آلمانی، بسیاری از شرکتهای بزرگ فرانسوی همچون توتال، پژو، رنو؛ شرکتهای نفتی ایتالیا و یونان از بازار ایران منتفع میشدند. مطمئنا این شرکتها تمایل خواهند داشت تا بدون ترس از اعمال تحریمهای آمریکا به بازار ایران برگردند. دولتهای میزبان این شرکتها نیز به دلیل شرایط بد اقتصادی ناشی بحران کرونا، تمایل دارند تا زمینههای سیاسی و اقتصادی را برای افزایش مبادلات و تجارت با بازارهایی همچون ایران فراهم سازند.
در نهایت نیز این مسئله مهم است که اعضای اروپایی برجام و آمریکا، نمیخواهند سرنوشت برجام را به دولت سیزدهم واگذار کنند لذا تلاش خواهند کرد تا به هر شکل ممکن برجام را قبل از روی کار آمدن دولت سیزدهم احیاء کنند.
تحریمها؛ ابزارهای مهم سیاست خارجی ایالات متحده است/ بعید است که دولت آمریکا بخواهد یا بتواند تضمینی به ایران ارائه دهد/ ایران باید آمادگی برای لغو تعهدات هستهای را همواره در بالاترین سطح نگه دارد
پیشبینی شما از روند برداشته شدن تحریمها چی هست، آیا میتوان با تضمینی از آمریکا جلوی بدعهدی آنها را گرفت؟
بایزیدی: در ارتباط با موضوع تحریمها چند موضوع اساسی وجود دارد؛ اولا اینکه تحریمها از جمله ابزارهای مهم سیاست خارجی ایالات متحده است که سعی میکند در تعامل با کشورهای مختلف از جمله ایران استفاده کند، بنابراین در حالت کلی انتظار این که همه تحریمها برداشته شود، وجود ندارد. در تعامل با دولت آتی نیز دولت ایالات متحده سعی خواهد کرد به صورت گزینشی برخی از تحریمها در جهت ترغیب ایران و جلوگیری از پیچیده شدن فرایند تعاملات را بردارد.
نکته دوم این است که تحریمهای اعمال شده علیه ایران چند دسته هستند؛ برخی از آنها بر اساس فرامین اجرایی رئیس جمهور است که به دستور وی میتواند اعمال و یا برداشته شود. برخی دیگر از تحریمها نیز از سوی کنگره اعمال شده است که در این زمینه هر گونه تصمیمگیری در این مورد نیازمند اجماع گروههای مختلف است. مسئله دیگر برچسبهای مختلف تحریمهای ایران همچون حقوق بشر، اشاعه، تروریسم، تسلیحات و غیره هستند که برداشتن آنها را دشوارتر ساخته است. دولت جدید آمریکا بر این مسئله غیرمنطقی پافشاری میکند که تنها حاضر به لغو تحریمهای هستهای است، این در حالی است که بخش قابل توجهی از تحریمهای اعمال شده توسط آمریکا در طول سه سال اخیر، با برچسبهایی غیر از هستهای بوده است.
ضمن اینکه مکانیسم تقسیم قدرت در ساخت سیاسی آمریکا به نحوی نیست که دولت این کشور بتوان تضمین سیاسی قابل اتکایی در زمینه عدم خروج از برجام بدهد. اگر کنگره آمریکا بخواهد مصوبهای را تصویب کند، با دو سوم آرا، حتی وتوی رئیس جمهور را نیز از اعتبار خلع خواهد کرد. فرامین اجرایی رئیس جمهور آمریکا نیز هم با قوانین مصوب کنگره، هم توسط دادگاههای داخلی این کشور و هم توسط رئیس جمهور بعدی قابل لغو شدن هستند، حتی در خوش بینانهترین حالت، اگر دولت آمریکا برجام را به مجلس سنا برده و در آنجا به عنوان یک معاهده تصویب کند؛ که البته چنین امری با توجه به رویکرد اعضای کنگره در قبال ایران از نظر سیاسی امکان پذیر نیست؛ باز هم سنا از اختیار لغو آن در آینده برخوردار خواهد بود، بنابراین بعید است که دولت آمریکا بخواهد یا بتواند چنین تضمینی به ایران ارائه دهد لذا بهترین گزینه برای ایران این است که همانند آمریکا که همواره ساختار تحریمها علیه ایران را حفظ کرده و هیچگاه آنها را به طور کامل لغو نکرده است، ایران نیز آمادگی برای لغو تعهدات هستهای را همواره در بالاترین سطح نگه دارد تا اگر احیانا سایر کشورها دوباره از اجرای تعهدات خود سرباز زدند، در کمترین زمان امکان جبران وجود داشته باشد.