باز هم همچون تمام انتخابات گذشته بازار گمانهزنیها و نظرسنجیها در مورد میزان و درصد مشارکت مردم و واجدین شرایط در انتخابات مهم 28 خردادماه جاری داغ شده است. در این میان برخی معتقدند که مردم اینبار هم با وجود همه گلایهها، مشارکت بالایی در انتخابات خواهند داشت، عدهای پیشبینی میکنند که به علت همین گلایهها و برخی نارضایتیها، میزان مشارکت کاهش داشته باشد و البته برخی چهرههای سیاسی نیز رندانه تلاش میکنند کاهش احتمالی مشارکت را به انجام وظیفه قانونی و صریح شورای نگهبان در بررسی صلاحیتها ارتباط دهند نه نارضایتیها از عملکرد مسئولان اجرایی! اما بد نیست به موضوع مشارکت از زاویه دیگری نگاه کنیم.
سؤال اینجاست؛ چرا همیشه میزان مشارکت مردم در ترازوی تحلیلها و پیشبینیها یا محوریت نظرسنجیها قرار میگیرد؟ چرا یکبار موضوع «میزان مشارکت مسئولان» مورد توجه قرار نمیگیرد؟ میزان مشارکت در چه؟، بخوانید!
بدون تعارف مردم کشورمان را میتوان در نیم قرن اخیر بهعنوان الگو و پرچمدار مشارکت در بزنگاههای تاریخی و سرنوشتساز کشور خود دانست. از مشارکت عظیم مردم در جریان نهضت و مبارزات منجر به پیروزی انقلاب اسلامی و استقرار نظام جمهوری اسلامی با رای 98 درصدی تا حضور پرشور و تعیینکننده در 8 سال دفاع مقدس با نثار مال و جان خود و تقدیم بهترین فرزندانشان، از مشارکت و حضور دهها میلیونی در تشییع پیکر پاک سردار دلها، از مشارکت پرشور و مثالزدنی در انتخابات پرتعداد برگزار شده با وجود همه مشکلات و گلایهها از عملکرد برخی از مسئولان تا حضور در هر صحنهای که لازم بوده، همه و همه کتاب قطوری از مصادیق مسئولیتپذیری مردم و مشارکت در امور جاری کشور را به ارمغان آورده است.
اما سؤال این است که آیا این مشارکت مسئولانه از سوی مردم به اندازه کافی و مناسب از سوی مسئولان و مدیران اجرایی کشور که وظیفه خدمت به آنها را دارند پاسخ داده شده و آیا میزان مشارکت مسئولان در این عرصه همانند مردم مطلوب و رضایتبخش بوده است؟
هرچند با نگاهی منصفانه به عملکرد دولتهای شکل گرفته در کشورمان در حداقل سه دهه اخیر و پس از جنگ تحمیلی میتوان مصادیق و نمونههایی از رویکردها و خدمات مثبت و تلاش برای پیشرفت کشور را هم دید، اما متأسفانه در نگاهی جامعتر نمونههای متعددی از رهاشدگی مسئولیتها یا درصد نامطلوب مشارکت مسئولان در عمل به وظایف و سرگرم شدن در حواشی و کارهای بیثمر را نیز میتوان مشاهده کرد.
وقتی از رضایت یا نارضایتی مردم از عملکرد برخی مسئولان اجرایی سخن میگوییم به جرأت میتوان ادعا کرد که هرجا دولتها، انقلابی و وفادار به آرمانهای انقلاب و امام عمل کردهاند نتیجه حاصل شده مورد تأیید و رضایت مردم بوده و به همان نسبت، فاصله گرفتن از این آرمانهای مورد تأیید و علاقه مردم از سوی دولتهای مختلف دلخوری و نارضایتی آنها را در پی داشته است. برای اثبات این ادعا باید گفت مگر نه اینکه توقع مردم از مسئولان کشور چیزی جز ساده زیستی و پرهیز از روحیه اشرافیگری با دامن زدن به تجملات، یا پرهیز از سیاستزدگی مخرب و حواشی بیثمر یا دل نسپردن و چشم ندوختن به وعدهای پوچ دشمنان قسمخورده نظام، همچنین لحظهای غافل نشدن از خدمت بیمنت به محرومان و اقشار ضعیف و آسیبپذیر جامعه، یا تلاش همهجانبه برای رشد اقتصاد و تولید با نگاه به توانمندیهای کم نظیر داخلی و... نیست؛ آیا این انتظارات چیزی جز آرمانهای اصیل انقلاب و امام امت میباشد؟ آیا بیتوجهی و زیر پا گذاشتن این انتظارات به حق توسط مسئولان که باعث نارضایتی مردم میشود چیزی جز زیر پا گذاشتن اصول و آرمانهای انقلاب است؟
با در نظر گرفتن این اصول و انتظارات، تداوم برخی مشکلات و تبدیل آنها به دردهای مزمن با وجود امکان رفع با اندکی همت و تن دادن به سختیها به جای عافیتطلبی، همان ریشه نارضایتی مردم است.
با این نگاه میتوان به تداوم درد مزمن بوروکراسی اداری، تداوم و رشد تصاعدی قاچاق، تداوم فشار بر تولیدکنندگان، تداوم معضل بیکاری و عدم استفاده مطلوب از خیل جوانان تحصیل کرده و خلاق، تداوم و رشد وحشتناک نقدینگی سرگردان، تداوم حیات دلالان زالوصفت، تداوم سیر افزایش قیمتها و عدم نظارت مناسب بر سیستم توزیع، درجا زدن صنعت خودروسازی بهعنوان نمونههای متعدد دیگر از مصادیق مشارکت نامطلوب یا ناکافی دولتهای گذشته (البته به نسبتهای مختلف) در رفع موانع پیش پای زندگی مردم اشاره کرد. مشکلاتی که در سالهای اخیر و در دولت کنونی متأسفانه با ضعف مشهود عملکرد دولت و چشم دوختن غیرطبیعی به گرهگشایی مشکلات به دست دشمن، بیش از هر زمان دیگری خودنمایی میکنند و عجیب آنکه مسئولان دولتی منت بدتر نشدن شرایط را نیز بر سر مردم میگذارند!
مردم البته به نیکی میدانند که هرجا و در هر حوزهای خواه در گوشهای از دولت یا بخشهای مختلف نهادها و سازمانهای دیگر کشور، پرهیز از حواشی بیهوده، عمل به وظیفه، باور به توانمندی داخلی، تبعیت از رهبر حکیم، دل نبستن واهی به دشمن، پرهیز از تنبلی و سستی و حرافی به جای عمل، توجه به شایستهسالاری و پرهیز از مدیریت رانتی و در یک کلام انقلابیگری اصل و معیار عمل قرار گرفت شاهد پیشرفت و رشد حیرتانگیز در بخشهای مختلف بودهایم، شاهد مثال این موضوع رشد صنایع موشکی و دفاعی همچنین پیشرفت در رشتههای مختلف علمی از هستهای تا نانوتکنولوژی و سلولهای بنیادی و... یا خودکفایی در تولید گندم در مقاطعی از سالهای گذشته تا بینیازی در واردات بنزین و حتی ایجاد ظرفیت صادرات آن با ورود جوانان و نهادهای انقلابی خدمتگزار میباشد. به این فهرست باید حضور مقتدرانه و امنیت بخش در سطح منطقه به پشتوانه رهبری هوشمندانه و حضور نیروهای غیور نظامی و فرماندهی شهید حاج قاسم سلیمانی و دیگر فرماندهان سلحشور را نیز اضافه کنیم. از سوی دیگر هر جا از آرمانها و شعارهای اصیل انقلاب اسلامی و مدیریت در تراز انقلاب فاصله گرفتیم یا به سمت عمل به نسخههای غیربومی و ناسازگار در حوزههای اقتصاد، فرهنگ، سیاست خارجی و... رفتیم عواقب ناخوشایندی را تجربه کردیم.
مردم فهیم ما که تفاوت مسئولیتپذیری و عمل به مسئولیت را با کمکاری، حرافی و وظیفه نشناسی کاملاًً درک میکنند، بارها ثابت کردهاند که همانطور که عقد اخوت با هیچ مسئول کمکار یا حزب و جناحی نبستهاند، قدرشناس خدمت و وظیفهشناسی مسئولان سالم و انقلابی هستند. نمونه این قدرشناسی را میتوان در حضور بینظیر و چندین میلیونی مردم در تشییع پیکر پیر و مراد الهی خود یا بدرقه سردار پاک سرشت و اسطورهای خود شهیدحاج قاسم سلیمانی یا شهید حججیها و شهدای غواص و سایر شهدای مدافع وطن و مدافع حرم مشاهده کرد یا این مشارکت همراه با قدرشناسی را در تجلی عشق مردم به رهبر حکیم و فرزانه خود و لبیک به ایشان در عرصههای مختلف از جمله حضور بینظیر در رزمایش همدلی لمس کرد.
اما یکی دیگر از جلوههای گلایه مردم از مسئولان اجرایی در کنار عملکرد آنها، برخی بیصداقتیها یا رفتارها و سخنان ناامیدکننده است.
در روزهای اخیر اولین مناظره تلویزیونی نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری برگزار شد که چند نکته درخصوص این مناظره قابل توجه است. رهبر معظم انقلاب همواره ضمن تأکید بر لزوم جلب مشارکت مردم در انتخابات از اهمیت امیدآفرینی برای اقشار مختلف جامعه سخن گفتهاند. متأسفانه در مناظره اخیر برخی از کاندیداهای نزدیک به یک جریان خاص با نمایش از قبل دیکتهشده و تمام و کمال بیاخلاقی و تهمت و توهین به سایر نامزدهای این عرصه به جای پرداختن به مسئله اقتصاد که موضوع این مناظره بود در شرایطی که مردم زیادی خسته از مشکلات اقتصادی منتظر بودند تا برنامههای کاندیداهای مختلف را شنیده و به ارزیابی بپردازند باعث تأسف و ناامیدی طیف زیادی از بینندگان و شنوندگان و محروم کردن آنها از بهرهمندی مطلوب و متقاعدکننده از مناظره شدند. آیا این افراد که خود را مدعی و نگران مشارکت مردم در انتخابات دانسته و یکی از آنها در اقدامی ناپسند بدون اشاره به ضعف عملکرد و نارضایتی مردم از دولتی که وی تا چند روز پیش در آن مسئولیت یکی از گلوگاههای مهم اقتصادی را در اختیار داشته، از اطمینان خود از مشارکت نکردن درصد زیادی از مردم به دلایلی واهی سخن میگوید، میخواهند مشارکت مردم را با دروغ و تهمت و سیاهبازی بالا ببرند؟ این مناظره نشان داد که چه کسانی مردم را ناامید میکنند.
این در حالی است که چند روز قبل یعنی ششم خرداد رهبر انقلاب در ارتباط تصویری با نمایندگان مجلس در توصیه به نامزدهای انتخابات پیش رو فرمودند: «انتخابات را صحنه جنگ قدرت قرار ندهید. نگاه نکنید به آن چیزی که در آمریکا و بعضی کشورهای اروپایی معمول است که برخوردهای اهانتآمیز آبرویشان را برد. ما در گذشته هم هر وقتی که نامزدها در مناظرات تلویزیونی و غیره روش اهانت و توهین و تهمت و تخریب طرف مقابل و ترساندن مردم از رقیب را دنبال کردند، کشور به نحوی از انحاء ضررکرد؛ در گذشته هم این جور بوده. اینجوری نباشد که مردم را از رقیب بترسانیم که اگر او بیاید چنین خواهد شد، چنین خواهد شد. میدان انتخابات، میدان مسابقه خدمت است.»
اکنون که در آستانه انتخاباتی بسیار مهم و تعیینکننده هستیم باید به مردم بزرگوار و فهیم کشورمان یادآور شد که حضور پرشور و مشارکت بالای آنها در این انتخابات و برگزیدن هوشمندانه سکاندار مسئولیت خطیر اجرایی کشور در چهار سال آینده با رای بالا و پشتوانه دلگرمکننده مردمی در عرصه داخلی و خارجی بسیار حائز اهمیت است، تا جاییکه رهبر انقلاب در سخنان 14 خردادماه خود با اشاره به اینکه امام(ره) انتخابات را فریضه دینی میدانستند، فرمودند: «در وصیّتنامه امام یک عبارت بسیار هشداردهندهای هست که میفرمایند: «عدم حضور در انتخابات، در بعضی مقاطع چه بسا گناهی باشد در رأس گناهان کبیره»؛ یا در یک بیان دیگر میفرمایند: «کوتاهی در مشارکت - یعنی مشارکت در انتخابات- دارای پیامدهای دنیوی، چه بسا تا نسلهای بعد و مستلزم بازخواست الهی است».
از سوی دیگر باید به نامزدهای محترم انتخابات هم متذکر شد که گمان نکنند گرفتن رای از مردم و نشستن بر کرسی ریاست جمهوری پایان کار است بلکه انتخاب از سوی مردم شروع راه مهم خدمت به کسانی است که همچون همیشه با دنیایی از امید چشم به منتخب خود دوختهاند تا ضمن عمل به وعدههای انتخاباتی بالاترین درصد مشارکت در آبادانی کشور و عمل به وظیفه را از خود به یادگار بگذارد.
فراموش نکنیم مشارکت مسئولانه مدیران اجرایی کشور در عمل به وظایف و پرهیز از حواشی بیثمر و غنیمت شمردن فرصت زودگذر خدمت، بهترین تضمین برای تداوم مشارکت بالای مردم در انتخابات است و مردم نیز میدانند هرچند برخی کمکاریها و سوءتدبیرها در سالهای گذشته کام آنها را تلخ کرده است اما قطعاً حضور در پای صندوقهای رای و انتخاب هوشمندانه و آگاهانه بهترین راه برای رفع کژیها و رفع موانع و بهترین راه برای پایان دادن به مشکلات کشور است.
راستی؛ اگر یک یا چند تعمیرکار در تشخیص عیب خودروی ما دچار خطا یا اشتباه شوند خودرو را کنار خیابان رها کرده و از تعمیر آن ناامید میشویم یا تلاش بیشتری برای یافتن بهترین و متخصصترین تعمیرکار و رفع مشکل خودروی خود میکنیم؟
عباس شمسعلی