هنگامی که کتاب تاریخ کشورمان را ورق می زنیم پر است از نام هایی که هر کدام همچون برگ های زرین در این کتاب به چشم می خورند. هشت سال دفاع مقدس نقطه عطفی بود برای نشان دادن ایمان و اعتقادات جوانانی که به تازگی انقلاب کرده و کشور خود را از شر ظلم نجات داده بودند. شهدایی که برای دفاع از سرزمین خود حتی سیم خاردار هم نداشتند؛ اما ایستادند و مردانه دفاع کردند. تفاوت اصلی دفاع مقدس با جنگهای دیگر تاریخ کشورمان هم همین بود، در دفاع مقدس جوانان ما جان دادند، اما یک وجب از خاک خود را ندادند، جوانانی همچون شهید حسن باقری، شهید سید علی هاشمی، شهید ابراهیم هادی، شهید محمد ابراهیم همت، شهید مهدی باکری، شهید حسن باقری، شهید حسین خرازی، شهید عباس بابایی، شهید عباس دوران و هزاران هزار شهید دیگر.
باید در تشریح عوامل موفقیت ایران در جنگ تحمیلی به اتحاد و همدلی مردم و نیروهای مسلح نیز توجه کنیم که باعث شد تا نیروهای مسلح موفقیت های بیشتری را در خلال جنگ تحمیلی به دست بیاورند. این اتحاد و همدلی به قدری مهم بود که در صورت عدم وجود این اتحاد شاید وضعیت دیگری داشتیم.
شهید سید علی صفوی سهی که بود؟
امیر سرلشکر سید علی صفوی سهی یکی از فرماندهان شهید ارتش در دفاع مقدس است که ۷ مردادماه سال ۱۳۱۹ در یکی از روستاهای اصفهان و در یک خانواده متدین چشم به جهان گشود. سه سال بیشتر نداشت که پدرش سید موسی صفوی درگذشت و سرپرستی او به دست مادر و عمه اش افتاد. پنج ساله بود که با رفتن به مکتب خانه به فراگیری قرآن مشغول شد. سالهای اول و دوم ابتدایی را در زادگاهش طی کرد و برای ادامه تحصیل با کمک عمویش میرزا عیسی خان صفوی که از رجال سیاسی وقت بود به شهر میمه و از آنجا به اصفهان رفت. سید علی با علاقه بسیار به درس همواره به دنبال آموختن بود و با همین پشتکار و هوش توانست تا به راحتی دیپلم خود را در رشته ریاضی اخذ کند.
فرماندهای که به کتابهای شهید مطهری و دکتر شریعتی علاقه داشت
سید علی از همان دوران نوجوانی و جوانی به مطالعه و کتاب خوانی علاقه داشت و در بیشتر مواقع کتاب های متفاوتی را مطالعه می کرد. اگر به کتابخانه شخصی او که توسط خانواده اش به یادگار مانده نگاه بیندازیم اکثر تالیفات استاد مرتضی مطهری و دکتر علی شریعتی را در آنجا مشاهده میکنیم. در بین کتاب های او عناوین بسیاری در حوزه ادبیات و شعر، فلسفه و عرفان، آئین دوست یابی، علوم اجتماعی و سیاسی از جمله تالیفات جامعه شناس فرانسوی ژان ژاک روسو و برتراند راسل و همچنین دوره کامل تفسیر آیتالله طالقانی به چشم میخورد.
او بر طبق عادت در صفحات اول کتاب هایش، مقطع زمانی خرید و مطالعه آنها را مینوشت. در عین حال به هنر نقاشی هم علاقهمند بود، هم اکنون نیز آثاری در این حوزه از وی به جا مانده است.
چرا شهید صفوی سهی به ارتش پیوست؟
شجاعت، اراده قوی و تمایل به مشاغل دشوار باعث شد تا سید علی به ارتش و نظامی گری نیز علاقهمند شود و جهت گذراندن تحصیلات دانشگاهی در فروردین ماه سال ۱۳۴۲ در آزمون دانشکده افسری شرکت کند. او پس از پذیرش در این آزمون وارد نیروی زمینی ارتش شد و تحصیلات خود را ادامه داد. سال ۱۳۴۵ بود که سید علی از دانشکدهی افسری فارغ التحصیل شد و برای طی دوره مقدماتی به مدت یک سال به مرکز پیاده شیراز رفت.
او در شهریورماه سال ۴۶ موفق به اخذ گواهینامه پایان دوره نهم مقدماتی زرهی شد. سید علی در این مدت سختترین دورههای نظامی از جمله دوره رنجر و چتر بازی را طی کرد و پس از آن به مرکز آموزش ۰۴ بیرجند و بعد از سه سال به لشکر ۱۶ قزوین، تیپ همدان منتقل شد. سید علی در طول خدمت خود به شهرهای اصفهان، تهران، شیراز، بیرجند، همدان، اهواز و قزوین منتقل شده بود که خانواده اش در این دوران او را همراهی کردند.
دوستان و همرزمانش در وصف شخصیت شهید صفوی سهی میگویند که او مردی شجاع و با صلابت بود که با وجود فشارهای شدید، هیچ گاه سستی، ترس، شک یا تزلزلی به خود راه نمیداد و با طی مدارج مختلف و کسب مقام هرگز خضوع و خشوع خود را از دست نداد. یکی از خصوصیات بارز او در محیط کار این بود که نیروهای تحت امر خود اعم از کادر و وظیفه را به دقت زیر نظر داشت تا به دلیل دوری از خانواده و عدم وجود مراقبتهای والدین به فساد و تباهی کشیده نشوند.
آغاز تهاجم سراسری رژیم بعث و استقامت ایران
با حمله سراسری رژیم بعث در ۳۱ شهریورماه سال ۱۳۵۹ شهید سید علی صفوی سهی نیز همچون سایر همرزمانش به جبهههای نبرد حق علیه باطل شتافت. او در هنگام آغاز جنگ تحمیلی فرماندهی گردان ۲۹۳ تانک را عهده دار بود. سید علی این جنگ را علیه دشمنان شرافت و استقلال کشور میدانست و تا لحظه شهادت با همه وجود از همه توان و انرژی خود برای مقابله با تجاوز دشمن و روحیه بخشیدن به نیروهای خودی، مایه گذاشت. او همواره در سخنرانیهایش به نیروهای تحت امرش میگفت «هیچ گاه از کمی لشکر خود نسبت به قوای دشمن نهراسید که هیمه بسیار را آتش اندک تواند سوخت.»
شهید صفوی سهی در عملیاتهای گوناگونی از جمله آزادسازی ارتفاعات الله اکبر، ثامن الائمه، طریق القدس، فتح المبین، بیت المقدس و رمضان شرکت کرد. از افتخارات شهید صفوی سهی پیروزی ارتش اسلام تحت فرماندهی او در تنگه رقابیه بود که طی آن با کمترین تجهیزات در مدت ۲۴ ساعت، منطقۀ مورد نظر به دست توانمند ارتش اسلام بازپس گرفته شد و به همین علت او را فاتح تنگه رقابیه نامیدند.
شهید صفوی سهی چگونه شهید شد؟
امیر سرلشکر شهید سید علی صفوی سهی سرانجام و پس از چندین سال مجاهدت در راه اسلام و دفاع از کشورمان هنگامی در ساعت ۹:۳۰ دقیقه روز سه شنبه ۱۱ مرداد سال ۱۳۶۲، جهت بازدید از یکی از دیدگاههای گردان ۱۸۵ پیاده، به جنگل عمقر در شمال بستان رفته بود در اثر اصابت ترکش گلوله توپخانه دشمن به شهادت رسید. شهید صفوی سهی در زمان شهادت ۴۳ ساله بود, از او سه فرزند به اسامی فاطمه، اسماعیل و سارا به یادگار مانده است.
امیر سرلشکر شهید سید علی صفوی سهی در طول مدت خدمت خود در ارتش مسئولیت هایی همچون فرماندهی دسته تانک، گروهان تانک، ریاست دژبان تیپ همدان، فرماندهی گروهان ارکان، رئیس رکن سوم گردان ۲۹۳ تانک، فرماندهی گردان ۲۹۳ تانک، سرپرست تیپ لشکر ۹۲ زرهی، فرمانده تیپ ۱ لشکر ۹۲ زرهی و جانشین لشکر ۱۶ زرهی قزوین را بر عهده داشت. او به دلیل رشادتهای بینظیر در میدانهای نبرد موفق شد تا ۴ ماه ارشدیت در عملیات طریق القدس و یک درجه ارشدیت در عملیات فتح المبین را از سوی سپهبد شهید علی صیاد شیرازی دریافت کند.
خاطراتی از شهید صفوی سهی
حضرت آیت الله خامنهای در خطبههای نماز جمعه ۱۴ مردادماه ۱۳۶۲ تهران دربارۀ این شهید فرمودند که «مناسب میبینم از بزرگ مردان و سرداران شهیدی که در این سه روزه در جبههها به شهادت رسیده اند، یاد نیک بکنیم. شهید صفوی از سربازان فداکاری است که در این جبهه به شهادت رسید. خدایا شهیدان عزیز ما را با شهیدان کربلا محشور کن.»
سرتیپ ناصر کریمی دربارۀ شهید صفوی گفته است که «در عملیات بازپس گیری ارتفاعات الله اکبر همراه با ماشین جیپی که رانندگی آن را او بر عهده داشت، با سرعت در جلوی ستون تانک در حرکت بودیم. ناگهان زیر آتش مستقیم تانک و تیربارهای دشمن قرار گرفتیم؛ اما وی بی محابا به جلو میراند. ناگهان یک گلوله تانک در سمت چپ خودروی ما به زمین اصابت نمود و سپس گلولهای دیگر در سمت راست. موج انفجار، تعادل جیپ را برهم زد. در همین هنگام گلولۀ سوم نیز به جلوی سمت راست راننده برخورد کرد و جیپ واژگون شد و هر کدام به سمتی پرتاب شدیم. پس از چند لحظه صدای شهید را شنیدم که میگفت: «ناصر سالمی؟. دستی به بدنم کشیدم و گفتم به حمدالله! شما چی؟ گفت: «با وساطت جدم این بار هم خطر رفع شد.»
پس از عملیات، تیمسار شهید سرلشکر فلاحی برای بازدید به یگان ما آمد. وقتی ماشین را دید و سوراخ روی شیشه را مشاهده کرد که حدود پانزده سانتی متر قطر داشت، گفت: «این جای چیست؟»
شهید صفوی جواب داد: «گلولۀ تانک!» شهید فلاحی گفت: «تمامی سرنشینان خودرو شهید شده اند؟» وی خندید و گفت: «خیر، من و ناصر در جیپ بودیم که به حمدالله هر دو سالم هستیم». سپس شهید فلاحی به سوراخ روی شیشه اشاره کرد و گفت: «صفوی، قدرت خدا را از اینجا باید دید». شهید پاسخ داد: «بله، ما به یمن این قدرت، زنده مانده ایم.»
این شهید والامقام در وصیت نامۀ خویش مینویسد که «اگر لیاقت داشتم و در راه خدا و به عنوان سرباز امام زمان (عج) در رکاب نایب برحقش در میدان مبارزهای که به همت والای فرزندان این مرزوبوم به عنوان یکی از مقدسترین مبارزات تاریخ علیه جور و ستم مطرح گردیده، بال شهادت گشوده و این جسم خاکی را ترک گفته و به سوی معبود شتافتم، امیدوارم پس از من عزیزان و آشنایانم به این خواسته هایم جامۀ عمل بپوشانند. از شما میخواهم خداوند را فراموش ننمایید و تمام تلاش خود را در راه فراگیری قرآن بنمایید و همیشه یار و یاور فرزندان رسول خدا به خصوص رهبر عزیزمان که به برکت وجودش به عزت و بزرگی دست یافتیم، باشید.»