درست از زمانی که جو بایدن ، رئیسجمهور جدید آمریکا زمام امور را در دست گرفته است، حسن روحانی و محمدجواد ظریف شروع به ارسال سیگنالهایی برای بازگشت واشنگتن به توافق هستهای کردهاند. طی چند روز گذشته دولت تحرکات خود را در این زمینه افزایش داده و هر روز و مکررا درخواستهایی برای برای بازگشت آمریکا مطرح کرده است تا جایی که گاهی این درخواستها از چارچوبهای متعارف خارج شده و جنبه التماس نیز به خود گرفته است.
در طرف مقابل، در حالی که جو بایدن در خلال مبارزات انتخاباتی قول داده بود پس از رسیدن به قدرت فورا تصمیمات آمریکا در حوزههای مختلف از جمله برجام را به عقب بازگرداند، در همه زمینهها دستورات و تصمیمهای دونالد ترامپ را ملغی کرده یا تغییر داده است غیر از برجام! اقدامی که آب سردی بود بر خوشخیالانی که تصور میکردند دولت بایدن در عرض چند روز به برجام برگشته و تحریمها را نیز لغو میکند.
این مساله نشان داد تیم جدید امنیت ملی کاخ سفید، عملا ابتکار تازهای برای احیای برجام ندارد و بهرغم ژستهای منعطفانهای که طی چند ماه گذشته در قبال اشتباهات گذشته واشنگتن در زمینه خروج از برجام و تعامل با ایران گرفته بود، استراتژی ایالات متحده در مقایسه با دولت پیشین هیچ تغییری نکرده است. اینطور به نظر میرسد که راهبرد همان راهبرد همیشگی یعنی اعمال فشار حداکثری است و تنها تاکتیک ممکن است تغییرات اندکی داشته باشد.
1- شاکله تاکتیک جدید واشنگتن در قبال ایران، بازگشت به کرسی این کشور در گروه 1+ 5، فشار به ایران برای عقبگرد فعالیتهای هستهای فراتر از برجام، تقویت و طولانیتر کردن بندهای برجام و در نهایت چسباندن مساله موشکی و منطقهای به تنور داغ برجام است.
بهرغم اینکه تصور میشد جو بایدن در اسرع وقت، سیاست واشنگتن در قبال برجام را اعلام کند اما تاکنون به چند جمله کوتاه درباره برجام اکتفا کرده که کلیدیترین آنها آمادگی واشنگتن برای مذاکره با ایران در قالب 1+5 است. «آنتونی بلینکن» رئیس دستگاه دیپلماسی و «جیک سالیوان» مشاور امنیت ملی آمریکا نیز در تمام موضعگیریهای خود بر این نکته تاکید کردهاند که ایران باید ابتدا به تعهدات خود در برجام بازگردد و در این صورت آمریکا نیز آماده است همان کار را انجام دهد.
بلینکن در سخنرانی خود در کنفرانس خلع سلاح سازمان ملل بدون اشاره به نقض تعهدات آمریکا و خروج واشنگتن از برجام- برخلاف قطعنامه سازمان ملل- گفت: هر وقت ایران به تعهداتش برگردد، واشنگتن نیز به این توافق بازخواهد گشت. وی افزود: ما با متحدانمان کار خواهیم کرد تا بندهای برجام را طولانیتر و تقویت کنیم و دیگر نگرانیها از جمله رفتارهای منطقهای و مساله موشکی ایران را رفع کنیم». بلینکن یک روز بعد در سخنرانی دیگری به مساله حقوق بشر در ایران نیز گریز زد و مدعی شد آمریکا نقض حقوق بشر در ایران را محکوم میکند و در این زمینه به تهران فشار وارد خواهد کرد. نه بایدن، نه بلینکن و نه سالیوان هیچکدام صراحتا از لغو تحریمها سخن نگفته و فقط به صورت کلی وعده دادهاند در صورت بازگشت ایران به برجام، آنها نیز همان کار را خواهند کرد! در این صورت باید گفت اگر آمریکا مثل دوران ترامپ (قبل از خروج از برجام) در توافق باشد و تحریمها را لغو نکند، چه؟! در واقع چیزی که تاکنون از طرف آمریکاییها مشاهده کردهایم، موضعگیریهای کوتاه، مختصر، حسابشده و عاری از هر گونه تعهدسازی و ایجاد انتظار بوده است. بنابراین میتوانیم اضلاع بازی آمریکا در ارتباط با برجام را اینگونه خلاصه کنیم: «تلاش برای نشستن دوباره پشت میز مذاکره با ایران»، «عقب نشاندن ایران از فعالیتهای هستهای فرابرجامی» و «گسترش مذاکرات به حوزههای موشکی، منطقهای و حقوق بشر».
2- برای اجرای این سناریو، واشنگتن به ابزارهای مختلف نیاز دارد که در وهله اول تداوم تحریمهای حداکثری و در مرحله بعد تلاش برای اجماع جهانی از طریق همکاری و مشورت با طرفین دیگر برجام از جمله کشورهای اروپایی است. هر قدر دونالد ترامپ از کشورهای اروپایی فاصله گرفت، دولت بایدن به سبک راهبرد «باراک اوباما» در حال نزدیکتر شدن به اروپا برای افزایش فشارها بر ایران است. هر چند «جوزپ بورل» مسؤول سیاست خارجی اتحادیه اروپایی خواستار محدود شدن گفتوگوها با ایران به مساله برجام شده است اما این نگاه فقط برای شروع مذاکرات است نه هدف غایی. انگلیس، فرانسه و آلمان در همین چند هفته اخیر بارها از لزوم حلوفصل مساله موشکی و مسائل حقوق بشری ادعایی سخن به زبان آوردهاند. همین هفته گذشته بود که تروئیکای اروپا از چشمانداز بازگشت ایران و آمریکا به پایبندی به برجام استقبال و در بیانیهای بر عزمش مبنی بر تقویت برجام و رسیدگی به نگرانیهای امنیتی جامعتر درباره برنامه موشکی و فعالیتهای منطقهای ایران به همراه طرفهای منطقهای و جامعه بینالمللی وسیعتر تاکید کرد.
3- دولت روحانی که با خوشخیالی، امید زیادی به بازگشت واشنگتن به برجام و لغو تحریمها دل بسته است، تلاش کرده دلسوزی دلسوزان انقلاب برای جلوگیری از رودست خوردن دوباره در مذاکرات را به سنگاندازی در مسیر احیای برجام گره بزند و طی چند هفته گذشته انواع و اقسام اتهامات را نثار مخالفان برجام کرده است. بهرغم واکنش سرد دولت بایدن به درخواستهای ملتمسانه دولت روحانی از آمریکای بدعهد برای بازگشت به برجام و پیشبینی بدعهدی مجدد این کشور در آینده، تصمیم بر این شد یک فرصت دقیقه نودی دیگر به دولت تدبیر و امید داده شود تا در آینده فرصت هر گونه بهانهجویی برای توجیه ناکامیها و شکست سیاستها و تدابیر دولت گرفته شود. توافق ۳ ماهه دولت و آژانس بینالمللی انرژی اتمی برای ادامه برخی بازرسیهای فراپادمانی، آخرین تیر در ترکش دولت دوازدهم برای قمار روی تعامل با آمریکاست. باید منتظر ماند و دید آیا روحانی بعد از این فرصت ۳ ماهه باز هم نگاهش به سمت آمریکا باقی خواهد ماند یا نه!
سعید جباری