صریح و رک صحبت میکند و همین صراحت کلام گفتگو را جذاب میکند. اصلا همین شیوه بیان او را میان منتقدان سینما مطرح کرده است. البته که از طنازیهای او در نقشآفرینیهایش هم نمیشود ساده گذشت. همه اینها را که کنار بگذاریم به شغل و تخصص اصلی این بازیگر و منتقد سینما میرسیم؛ پزشکی.
امید روحانی هر سه این کارها را با جدیت دنبال کرده و این روزها با وجود محدودیتهای ناشی از کرونا فعال و اکتیو بین بیمارستان و لوکیشنهای فیلمبرداری در رفتوآمد است تا در هر دو میدان برای هموطنانش مؤثر واقع شود. با ما همراه باشید تا بخشهایی از گفتوگوی این هنرمند ۵۹ ساله را بخوانیم.
سؤال اول را از سر کنجکاوی میپرسیم. در این روزها که تلفن همراه جزء لاینفک زندگی هر فردی شده، سخت نیست که تلفن همراه ندارید؟ از تجربه دنیای بدون تلفن همراه برایمان بگویید.
به دلایل متعدد موبایل ندارم. اولاً میخواهم آرامش داشته باشم. موبایل تنها فایدهای که دارد این است که خیلی زود میتوانند شما را پیدا کنند و من نمیخواهم مرا راحت پیدا کنند، آرامشم را به هم زده و به من استرس بدهند. تلفن همراه با فواید و محاسنی که قطعا دارد، مهمترین مشکلی که دارد این است که استرس میدهد. آنچه من بین رفقا میبینم این است که بیش از ۵۰ تا ۶۰درصد تماسها زائد هستند؛ در واقع بهگونهای است که نیاز مبرم به تلفن موبایل نیست و میشود با تلفن ثابت صحبت کرد.
البته در طول یکماه ممکن است یک یا ۲ بار به ارتباط با تلفن همراه مجبور باشم. همان یکی دو بار هم با کمک دوستان و موبایل همسر این کار را انجام میدهم. دلیل دوم این است که من چندین نوع زندگی و مشغله دارم و باید روی کارم به خوبی تمرکز کنم. یکی از تخصصهای من بیهوشکردن کودکان است. تصور کنید حین بیهوشی بچه یکساله موبایل زنگ میزند. حتی همین که بگویم بعدا تماس بگیرید، ممکن است خللی در کار من ایجاد کند و این، خود بازی با جان مردم است. دلیل سوم هم این است که نیازی به داشتن آن احساس نمیکنم. اصلا چه نیازی به موبایل هست؟ مثلا در یک صحنه نمایش فاصله ۲ دستیار فقط ۲ اتاق است. دستیار دوم به دستیار سوم میخواهد بگوید فلان کار را انجام بده. بعد با موبایل تماس میگیرد. خب داد هم بزنند صدایشان به هم میرسد! ۹۰درصد تلفنهای موبایلی که من میبینم دوستانم انجام میدهند، زائدند. الحمدلله سلامتیام را مدیون این هستم که تسلیم موبایل نشدهام. از این به بعد هم قصد ندارم تسلیم شوم.
من ۱۴ساله بودم که نخستین بار تلفن را دیدم. من برای نسلی هستم که تلفن برایش مهمترین عامل تکنولوژی بوده است. الان بچه یکساله با موبایل آشناست. گاهی در کار میبینم. بچه یکساله را میخواهم آنژیوکت بزنم و بیهوش کنم، برای آرامکردنش، موبایل برایش روشن میکنند. نسل جدید فرق میکند، شما نیاز مبرم دارید به موبایل. بدون موبایل نمیتوانید زندگی کنید. عوارضش را هم میکشید، پدرتان هم درمیآید، چارهای هم ندارید. من در این سن و سال حاضر نیستم به مشکلات موبایل تن بدهم.
از فضای مجازی چطور؟ از این فضا هم دور هستید؟
با کامپیوتر به اینترنت وصل هستم. اینها فوایدی دارند و از فوایدشان استفاده میکنیم، اما دچار مضراتش نمیشویم. مطلقا در فضای اجتماعی نمیروم و مخالف فعالیت در اینستاگرام هستم؛ به من چه ارتباطی دارد که بخواهم وارد مسائل خصوصی مردم در فضای مجازی شوم؟ که بخواهم فحاشی کنم یا نظر بدهم؟ مطلقا با اینستاگرام کاری ندارم و در کل در هیچ فضای اجتماعی نیستم.
شما پزشک هستید و بهعنوان یکی از مدافعان سلامت هنوز سرکار میروید؛ با کرونا چه میکنید؟
بله متخصص بیهوشی کودکان هستم و با رعایت پروتکلهای بهداشتی به کارم ادامه میدهم. با ۲ماسک و سپر حفاظتی که به آن شیلد میگویند، گان یعنی همان لباس مخصوص، دستکش و کلاه زندگی میکنم.
اگر اشتباه نکنم شما تنها بازیگری در ایران هستید که کار پزشکی و بازیگری را توامان انجام میدهید؛ سخت نیست؟
بله من تنها کسی هستم که این دو کار بازیگری و پزشکی را همراه با یک کار سوم که بعدها خواهم گفت، با هم جلو میبرم؛ بنابراین با برنامهریزی خاص خودم اینها را تنظیم میکنم.
با آمدن کرونا در حوزه بازیگری کارتان کمتر نشده؟
برعکس خیلی هم سرم شلوغ است و درگیر چند کار با هم هستم که با برنامهریزی انجام میدهم. هرگز در تاریخ تولید سینمای ایران، این میزان تولید سریال ندیده بودم. دستاندرکاران این حوزه دریافتهاند اگر میخواهند در این روزهای کرونایی برای کاهش مرگومیر، مردم را در خانه بنشانند باید برای آنها خوراک فرهنگی تولید کنند. ۲نوع خوراک فرهنگی در ایران مرسوم است: یکی از طریق شبکه نمایش خانگی، دیگری هم تلویزیون. تلویزیون با توجه به عقبماندگیای که پیدا کرده بود الان بهشدت عقبماندگی خود را جبران میکند. من هم در چند سریال جدید آن ازجمله «با خانمان» بازی کردم. در نمایش خانگی هم چند فیلم ازجمله «خوب بد جلف۳» بازی کرده و چند سریال دیگر هم مثل «بچه مهندس ۴» برای کار دارم. هنوز کار من در «زیرخاکی ۲» شروع نشده است. یکسریال برای سال بعد با آقای سیروس مقدم قرارداد دارم و تعداد دیگری که قرار است بازی کنم.
بین رشته تحصیلیتان پزشکی و تخصصتان بیهوشی، نقد فیلم و بازیگری، خودتان فکر میکنید هویت واقعیتان کدام یک از اینهاست؟
هیچ کدام؛ کاش هیچکدام از اینها نبود و در خانه مینشستم قهوهام را میخوردم و به موسیقی مورد علاقهام گوش میدادم. سفر میرفتم و از دیدنیهای دنیا لذت میبردم. هویت هر آدمی مجموعهای است از کارهایی که میکند؛ من مجموعهای از همه اینها هستم. البته به تازگی ۲فعالیت دیگر را هم انجام دادهام که بعدا از آنها خواهم گفت؛ بنابراین هویت من مجموعهای است از نوشتن من درباره فیلمهای سینمایی، حضور و بازی در سینما و پزشکی در چند رشته. این هویت من است با همه شلوغبازیهایم. از درون تلاش میکنم که از این کارها لذت ببرم.
کرونا تمام مناسبات جهانی را برهمریخته و بسیاری از فعالیتهای اجتماعی محدود شده است. هنرمندان زیادی متضرر شدهاند؛ بهویژه در عرصه تئاتر. بهنظرتان راه برونرفتی مثل تلهتئاتر برای این هنر میتوان پیشنهاد داد؟
نه، تله تئاتر، تئاتر نیست. تئاتر تنها هنر باقیمانده از ۷ هنر قدیمی است. در تعریف قدیم میگفتند که ۷ هنر داریم. در تعریف جدید هنرها به ۲گروه تقسیم میشوند: هنرهای قابل تکثیر و هنرهای غیرقابل تکثیر. هنرهای تکثیری مثل ادبیات و سینما با کمک چاپ قابل تکثیرند. اما هنرهای غیرقابل تکثیر اینگونه نیستند. تنها هنر غیرقابل تکثیر که با حضور جمعی شکل میگیرد، تئاتر است. برای همین هم تئاتر، هنری است که رژیمهای توتالیتر با آن مخالفت میکنند، چون عده محدودی در یک سالن، یک نمایش را میبینند که ممکن است جهانی را به آتش بکشد. تئاتر بیشترین لطمه را از کرونا خورد و مشکوکم که به این زودیها پا بگیرد. حداقل باید این دوران تمام شود یا یک ایمنی جمعی شکل بگیرد یا یکی دو سال بگذرد. اگر دوستان چینی و دیگر کشورها ویروس جدیدی را بیرون ندهند و کرونای جدیدی شکل نگیرد، ممکن است بعد از ۴-۳ سال تئاتر، خودش را با نسل جدید احیا کند.
وضعیت سینما را در این روزهای کرونایی چطور میبینید؟
چندین بار در تاریخ سینما این تغییرات رخ داده است. زمانی فیلمهای صامت بود و در سینمای صامت، صدا وجود نداشت. نوابغی آمدند و آن را شکل دادند و به بالاترین قدرت خود رسید؛ و روزی دیگر صدا آمد و صدا همهچیز را عوض کرد؛ و در آن زمان بیش از ۸۰ تا ۹۰ درصد بزرگان سینمای صامت نتوانستند دوام بیاورند. بلد نبودند با صدا کار کنند، صدا با خودش ضرورتها و استعدادهای تازه آورد. کمدی صامت با درخشش ستارگانی حتی لورل هاردی کنار رفت و شکل جدیدی از کمدی شکل گرفت. وقتی رنگ به سینما آمد، سینمای سیاه و سفید به یک فرم بدل شد. این اتفاقات حالا در شیوه نمایش افتاده است. شیوه نمایش فیلم باید تغییر شکل بدهد؛ بنابراین وقتی به شیوه نمایش جدید میرود، شیوه قبل لطمههای شدید میخورد. تغییر شیوه نمایش، بر فرم اثر میگذارد و اجتنابناپذیر است. سریالهای تلویزیونی خودشان را با این فرم و قالب وفق دادهاند و حالا به اوج پختگی رسیدهاند و اگر خود را با شرایط وفق ندهند محکوم به تعویض روش هستند.
برسیم به جشنواره فجر امسال که بسیار متفاوت از همیشه برگزار خواهد شد. شما موافق برپایی جشنواره به این شکل بودید؟
بهنظر من کار اشتباهی بود. جشنواره یعنی حواشی؛ یعنی فرش قرمز و لباسهای عجیب و غریب. عکاسها هم عکس بیندازند و مصاحبههای خبری. غیر از این جشنواره معنی ندارد. امیدوار بودیم اگر جشنواره برپا میشود، همه فیلمها را بهصورت آنلاین به مردم نشان دهند که بهخاطر دانلودهای غیرقانونی ترسیدند و حق هم دارند. باید راهی پیدا کنیم که درصورت اکران آنلاین، تهیهکننده ضرر نکرده و مبلغ صرف شده برای ساخت فیلم جبران شود. در ایران، چون دزدی راحتترین شیوه نمایش آثار هنری است، اکران آنلاین جواب نمیدهد.