هوانیروز ارتش از مقابله با دشمن بعثی تا مردم یاری
هوانیروز ارتش از نخستین روزهای پیروزی انقلاب اسلامی با بیعت با امام خمینی (ره) جزو بدنه انقلاب اسلامی شد و با شروع قائله ضد انقلاب در کردستان به مقابله با این اشرار پرداخت و آنها را تار و مار کرد. خلبانان هوانیروز پس از آن نیز با تهاجم سراسری رژیم بعثی به ایران اسلامی همچون عقابهای تیزپرواز به دفاع از کشورمان مشغول شدند و تا پایان جنگ نیز دشمن بعثی را از دستیابی به اهداف شوم خود در اشغال و تصاحب خاک کشور اسلامی ما ناکام گذاشتند.
براساس آماری که امیر سرتیپ خلبان دوم یوسف قربانی فرمانده هوانیروز ارتش در گفتوگو با باشگاه خبرنگاران جوان میدهد؛ این یگان در طول دفاع مقدس چیزی در حدود ۵۰۰ هزار ساعت پرواز را در کارنامه خود دارد که آماری بی سابقه و تکرار نشدنی در سراسر جهان است. البته هوانیروز ارتش در عملیاتهای بی شماری حضور داشته است که شاید بتوان یکی از شاهکارهای این نیرو را عملیات مرصاد دانست.
هوانیروز در زمان جنگ تحمیلی علاوه بر ایفای نقش دفاع از کشورمان در برابر دشمن بعثی تدارکات را به مناطق و رزمندگان ایران اسلامی منتقل میکرد و مردم را از مناطقی که احتمال اشغال آن میرفت به مناطق امن منتقل میکرد. هوانیروز پس از پایان جنگ تحمیلی بالگردهای خود را در اختیار اورژانس هوایی کشور نیز قرار داده است و بالگردهای هوانیروز همواره در مواقع لزوم به فریاد مردم میرسند.
هوانیروز ارتش و نهضت قطعه سازی
هوانیروز ارتش همانند سایر یگان های پروازی نیروهای مسلح ما یک نیروی تجهیزات محور است که قطعات مورد استفاده در آن باید پس از مدت مشخصی تعویض شوند، به همین دلیل هم این نیرو با وجود تحریم های ظالمانه استکبار جهانی از سال ها پیش به سوی خودکفایی در تعمیرات و ساخت قطعات مورد نیاز خود رفته است و بسیاری از قطعات حیاتی مورد نیاز خود مانند دوربین دید در شب را با استفاده از توان داخلی متخصصان ایرانی طراحی کرده و ساخته است.
اهمیت این فناوری در آنجاست که بالگردهای هوانیروز ارتش تا پیش از این فقط در فاصله طلوع تا غروب آفتاب قابلیت پرواز داشتند که با این فناوری، بالگردهای هوانیروز میتوانند به صورت ۲۴ ساعته پرواز و از تمامیت ارضی کشورمان دفاع کنند. این دوربینها بر روی بالگردهای ترابری و شناسایی هوانیروز نصب و عملیاتی شده است.
هوانیروز ارتش چه تعداد شهید به ایران اسلامی تقدیم کرده است؟
هوانیروز ارتش در راه دفاع از ایران اسلامی نیز شهدایی را به اسلام و ایران تقدیم کرده است؛ شهیدان شیرودی، کشوری، شمشادیان، سهیلیان و بسیاری دیگر از این جمله هستند. امیر سرلشکر خلبان شهید غلامرضا چاغروند یکی از خلبانان شهید هوانیروز ارتش جمهوری اسلامی ایران است که در ادامه با زندگی این شهید بزرگوار آشنا میشویم.
کدام فرمانده شهید ارتش به شهید بی سر معروف است؟
امیر سرلشکر خلبان شهید غلامرضا چاغروند یکی از شهدای هوانیروز ارتش جمهوری اسلامی ایران است که دومین روز از بهمن ماه سال ۱۳۳۱ در خرمآباد و در یک خانواده مذهبی چشم به جهان گشود. غلامرضا در سن ۶ سالگی به تحصیل در دبستان مشغول شد. پس از گذراندن تحصیلات ابتدایی و متوسطه در دبیرستان امیرکبیر خرم آباد موفق به اخذ دیپلم شد. سال ۱۳۵۴ بود که وارد هوانیروز شد و دورههای مقدماتی پرواز و زبان انگلیسی را فراگرفت و سپس وارد کادر هوانیروز ارتش شد. او از همان اوایل زندگی روحی سرشار از عشق به اسلام و قرآن و عمل به احکام اسلام داشت و هر لحظه یاد خداوند را همچون مونس خود میدانست.
او در طول زندگی بسیار فروتن بود و همواره در جلسات قرائت قرآن و سخنرانیهای روحانیون شرکت میکرد و در مسیری بود که در تمام حالات زندگیش با توجه بسیار زیاد توصیههای دین را کاملا رعایت میکرد.
غلامرضا با شروع قیام همه جانبه ملت مسلمان برعلیه کفر ستمشاهی همچون دیگر همرزمانش که با مردم و امام خمینی (ره) همراه و همدل بود و با شروع انقلاب اسلامی به خیل مردم انقلابی پیوست و اعلامیههای امام خمینی (ره) را در همه جا توزیع میکرد و در کنار مردم در تظاهرات نیز حضور پر رنگی داشت. او در پخش اعلامیهها و رهنمودهای امام فعال بود و یکبار نیز در حین تظاهرات دستگیر و به دو ماه زندان محکوم شد.
انقلاب اسلامی که پیروز شد همراه با سایر همرزمانش برای مقابله با ضد انقلاب شرور به کردستان اعزام شد و درماموریتهای بسیاری حضور پیداکرد. او در این ماموریتها به نحوی شجاعانه عمل میکرد که با حضور او در هر عملیاتی امکان نداشت که آن عملیات با شکست رو به رو شود. غلامرضا در سال ۱۳۵۸ ازدواج و تا ۳۰ شهریور ماه سال ۵۹ در کردستان خدمت کرد و پس از آن با حمله عراق به خاک جمهوری اسلامی به جبهه ایلام اعزام شده و در آنجا مشغول خدمت شد.
ماجرای یک ماموریت بی بازگشت برای خلبان هوانیروز ارتش
شهید چاغروند عصر ۱۲ مهرماه ۵۹ به همراه ستوانیار مصری و گروهبان یکم عادل موسوی کمک خلبانهای خود برای اجرای ماموریت به منطقه دهلران اعزام شدند و در مسیر بازگشت زمانی که به منطقهای به نام دهات جالیز که بین موسیان و دشت عباس قرار گرفته میرسند، بالگرد آنها مورد اصابت گلوله دشمن قرار میگیرد و ضمن آسیب رسیدن به بالگرد، کمک خلبان نیز مجروح میشود. خلبان چاغروند که در اثر آسیب دیدگی بالگرد قادر به پرواز نبوده، برای سالم ماندن سرنشینان اقدام به فرود اجباری در بین نیروهای دشمن میکند. همین زمان بود که آنها به اسارت دشمن در میآیند.
دشمن بعثی که از هر فرصتی برای استفاده تبلیغاتی علیه کشورمان استفاده میکرد، پس از اسارت آنها اقدام به انجام یک مصاحبه رادیویی برای خوراک تبلیغاتی میکند. شهید چاغروند در مقابل خواست آنها مبنی بر هتک حرمت به ساحت امام خمینی (ره) ، خاک وطن و مسئولان جمهوری اسلامی ایران از خود مقاومت نشان میدهد که همانجا او را شهید و دفن میکنند. البته مزدوران بعثی صرفا به شهادت او اکتفا نمیکنند و با خباثت تمام سر مبارکش را از بدن شهید جدا میکنند. اینجا بود که شهید چاغروند در تاریخ ۱۲ مهرماه سال ۵۹ به درجه رفیع شهادت نائل میشود و به دیدار اولیای الهی میشتابد.
پیکر او در تاریخ ۱۲ اسفندماه سال ۶۲ در روستای جلیز با یک متر خاکبرداری و در حالیکه تنها استخوانهای او در داخل لباس خلبانیاش مانده بود پیدا شد، این درحالی است که او خلبان هلیکوپتر امدادی بود نه جنگی و برای امدادرسانی به طرف مناطق جنگی جنوب اعزام شده بود.
ویژگیهای اخلاقی شهید غلامرضا چاغروند
شهید چاغروند بسیار به دین و آداب آن مقید بود و با رشادت تمام به آنچه که وظیفه شرعی و انقلابی خود میدانست عمل کرد. شهید غلامرضا چاغروند لباس نظامی را بعد از انقلاب با اعتماد و غرور تمام به تن کرد و به خاطر اعتقاد و عشقی که به اهل بیت علیه السلام داشت، از آنچه فرا گرفته بود و آنچه میدانست، حداکثر استفاده را کرد و در زمان حیاتش، به بیعت خود با اهل بیت وفادار ماند.
وصیتنامه شهید چاغروند
با درود به رهبر عزیزمان و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران -سلام به پدر و مادر مهربانم امید است که همیشه خوشحال باشید. پدر و مادر مهربانم خیلی ممنونم از این که زحماتی را با من کشیده اید. امیدورام خداوند به شما اجر عنایت فرماید. پدر و مادر جان اگر خداوند مرا دوست داشت و شهادت نصیبم شد به شهید بودنم افتخار کنید، زیرا ما سربازان صاحب الزمان هستیم و باید هر چه زودتر به قوای کفر صدامی پیروز شویم. شما برادران به رزمندگان اسلام در جبههها کمک کنید و خواهر مهربانم زینب گونه راهم را ادامه دهید و اگر شهادت نصیبم شد مرا نزد شهدای لرستان دفن کنید. خداوند صبر و بردباری نصیب شما پدر و مادر خواهر و برادران عزیزم کند.
والسلام غلام رضا چاغروند