کارلوس کیروش سرمربی سابق تیمهای ملی فوتبال ایران و کلمبیا مصاحبهای با نشریه آ اس اسپانیا انجام داده و در آن درباره تجربه کاری اخیرش بهعنوان سرمربی تیم ملی کلمبیا که چند هفته پیش به پایان رسید، صحبت کرده است. مصاحبه آ اس با سرمربی پرتغالی سابق تیم ملی ایران را میخوانید:
آقای کیروش سلام. چند هفته از برکناریتان از سرمربیگری تیم ملی کلمبیا گذشته است. اوضاع چطور است؟
خوبم. این روزها در تلاشم تا پرونده دوران کاریام در کلمبیا را ببندم و دنبال فرصتهای شغلی جدید هستم. این فصل از کتاب زندگی من هم تمام شد، اما این کتاب برای من هنوز باز است. حالا میخواهم از گذراندن اوقات در کنار خانوادهام در ایام کریسمس لذت ببرم و برای فصل جدیدی از زندگی حرفهایام آماده شوم.
شما سرمربی رئال مادرید بودید و در آن زمان زینالدین زیدان هم بازیکن شما بود. او حالا سرمربی این تیم است، سرمربی تیمی که خوب آن را میشناسد. مربیگری در رئال مادرید اما مانند یک ترن هوایی پرفرازونشیب است. آنجا یک روز قهرمانی و روز دیگر برایت جهنم میشود. شما عملکرد زیدان را روی نیمکت رئال مادرید چطور میبینید؟
زیزو از حمایت کامل من برخوردار است. او هم مانند همه مربیان تحت فشار است و دلیلش هم بیثباتی است که کسی نمیتواند آن را توضیح دهد. بازی کردن در بازیهای خانگی در برنابئو زمانی که همه هواداران بودند با الان که باید در والدهبباس و بدون هیچ تماشاگری بازی کنند، خیلی فرق دارد. این روزها دیگر بازیهای خانگی و خارج از خانه معنی ندارند و قضاوتهایی که در طول بحران کرونا درباره عملکرد مربیان صورت گرفته هم بیرحمانه بوده است. آنهایی که از دور نظارهگر هستند از اینکه در تمرینات و مسابقات چه اتفاقی رخ میدهد، درکی ندارند. مثلاً برد ۶ بر صفر اسپانیا مقابل آلمان، اتفاقی نادر بود. من به اسپانیا تبریک میگویم، اما به نظر من این فقط یک اتفاق بود. اتفاقاتی که در فوتبال در طول مدت بحران کرونا رخ داده است، عادی نیست.
منچستریونایتد یکی از باشگاههایی است که همیشه تحسیناش کردهاید. شما در آنجا دستیار سرالکس فرگوسن بودید. این تیم دارد روزهای سختی را سپری میکند. علاوه بر صبر، چه نسخه دیگری را برای این تیم جهت بازگشت به روزهای اوجش تجویز میکنید؟
جبران فاصله با سایر تیمها در لیگ برتر خیلی سخت شده، چون کیفیت سایر تیمها بسیار بالا رفته است. با این حال به نظر من منچستریونایتد دو راه علاج دارد که در مورد تیم ملی کلمبیا هم صدق میکرد. بابی چارلتون (اسطوره منچستریونایتد) یک بار به من گفت که راز موفقیت منچستریونایتد وفاداری بیحد اعضا و بازیکنانی است که در این تیم حضور دارند، فرقی نمیکند که تیم در اوج باشد یا در بحران. علاج خروج از بحران تیم در دست کسانی بود که با این تیم کار میکردند. در مورد کلمبیا هم همین بود. در دنیا هیچکسی نیست که در مقطع فعلی بتواند بهتر از من راه حل مشکلات کلمبیا را به این تیم ارائه کند. مورد دیگر توصیهای بود که سرالکس فرگوسن درباره موفقیتهای منچستریونایتد به من انجام داد و آن این بود که هیچ بازیکنی بالاتر از تیم نیست. این دو نکته خیلی مهم هستند. در کلمبیا خیلی از مردم همه چیز را درباره فوتبال میدانند اما شما باید بدانید که در فوتبال امروز مسئله، تیمها، شخصیتها، جلب اعتماد بازیکنان و البته درک این موضوع که هیچکس جایگاهی بالاتر از تیم ندارد، مهم است.
بعد از موفقیت در رساندن ایران به جام جهانی، شما هدایت تیم ملی کلمبیا را برعهده گرفتید، اما در این تیم همه چیز علیه شما پیش رفت. چه اتفاقی افتاد؟
خب، توضیحش خیلی سخت است و نمیتوانم همه آنچه رخ داد را در چند جمله بگویم. اما میتوانم بگویم اتفاقاتی که در آنجا برای من رخ داد داستانی است که در فوتبال زیاد تکرار میشود. فوتبال گاهی اوقات بیرحم میشود. فوتبال گاهی اوقات چیزهای خوبی برای ما (مربیان) به ارمغان میآورد، اما گاهی اوقات هم غافلگیرمان میکند. نتایج بدی که برای تیم ملی کلمبیا ثبت شد اوضاعش را تغییر داد. زندگی یک مربی، ارزش یک مربی و نگاهی که مردم در خیابانها به او دارند، همه و همه به نتایجی که میگیرد، بستگی دارد.