ارزش دفتری یعنی «ارزش کل داراییهای شرکت منهای بدهیهایی که دارد.» معمولا این ارزش بر مبنای هر سهم بیان میشود و اگر مبلغ حقوق صاحبان سهام شرکت را بر تعداد سهام تقسیم کنیم، عدد حاصل بیانگر ارزش دفتری هر سهم خواهد بود. اجازه دهید با یک مثال، این موضوع را روشنتر کنیم. تصور کنید که شما برای شرکت خود یک دستگاه به ارزش ۱۰۰،۰۰۰،۰۰۰ تومان خریدید علاوه بر این، ۲۰،۰۰۰،۰۰۰ تومان اضافی هم برای گسترش ظرفیت تولید آن دستگاه هزینه کردهاید از آن زمان تاکنون ۵۰،۰۰۰،۰۰۰ تومان هزینه استهلاک انباشته این دستگاه و ۲۵،۰۰۰،۰۰۰ تومان هزینه تعمیر ایرادهای آن برآورد شده است. درنتیجه ارزش دفتری این دستگاه ۴۵،۰۰۰،۰۰۰ تومان خواهد بود.
(۵۰،۰۰۰،۰۰۰+۲۵،۰۰۰،۰۰۰) – (۱۰۰،۰۰۰،۰۰۰+۲۰،۰۰۰،۰۰۰۰) =۴۵،۰۰۰،۰۰۰ تومان
چرا ارزش دفتری مفید است؟
مزیت اصلی استفاده از ارزش دفتری بهعنوان مبنایی برای ارزیابی یک شرکت این است که هیچگونه استنباط شخصی در محاسبه آن دخیل نمیشود. هنگامی که دارایی را خریداری میکنید، هزینه خرید آن برای ثبت ارزش آن دارایی وارد ترازنامه میشود. با گذشت زمان، آن دارایی مورد استفاده قرار میگیرد و به تدریج هزینه استهلاک، ارزش ثبت شده دارایی در ترازنامه را کاهش میدهد.
اگرچه روشهای محاسبه استهلاک معمولا اُفت واقعی ارزش دارایی در طول زمان را نشان نمیدهند، اما این تخمین، دیدگاه نسبتاً دقیقی از ارزش فعلی دارایی به شما ارائه میدهد. سرمایهگذارانی که معاملات سهامشان را بر مبنای ارزش یک شرکت انجام میدهند به رقم این ارزش توجه زیادی میکنند. اگر ارزش یک سهام کمتر از مبلغ ارزش دفتریاش باشد، معمولا سرمایه گذاران آن را به چشم فرصتی برای خرید زیر قیمت یک دارایی میبینند.
خطر بالقوه این است که اگر ارزش داراییها در برگه ترازنامه با دستکاری رقم بالاتری ثبت شده باشد، مبلغ ارزش آن کاملا قابل توجیه است و درنتیجه قیمت سهام معامله را نشان نمیدهد.
ارزش دفتری چه ایراداتی دارد؟
یکی از مشکلات عمده ارزش دفتری ، این است که ارزش داراییهای نامشهود مانند حقوق مالکیت معنوی را به درستی نشان نمیدهد. شرکتهایی که ماشین آلات یا ابزارهای مالی زیادی دارند، معمولاً ارزش دفتری بالایی دارند. در مقابل، شرکتهای معاملاتی، خدماتی یا طراحی ممکن است ارزش دفتری کم یا ناچیزی داشته باشند،چون سرمایه آنها افرادی هستند که در آنجا کار میکنند و تجهیزاتشان ممکن است بهای زیادی برایشان نداشته باشد.
استفاده از ارزش در ارزیابیها برای گروه دوم خیلی مفید نیست اما برای گروه اول، معیاری مهم است که بسیاری از سرمایه گذاران آن را در نظر میگیرند. برای حل این مشکل میتوانید از ارزش دفتری به عنوان « معیاری مقایسهای در یک صنعت مشخص» استفاده کنید.
مثلا اگر نسبت قیمت به ارزش دفتری یک شرکت فناوری از شرکتی دیگر بسیار پایینتر باشد، ممکن است این یک معامله تقریبا زیر قیمت و سودآور به نظر برسد. در نمونههای مشابه، این امکان وجود دارد که یک شرکت صنعتی که بهشدت به داراییهایش وابسته است، ارزش دفتری کمتری نسبت به یک شرکت تکنولوژی محور داشته باشد. اما اگر نسبت قیمت به ارزش دفتری آن شرکت، بیشتر از سایر شرکتهای موجود در همان بخش از صنعت باشد، ممکن است بیش از ارزش واقعیاش قیمتگذاری شده باشد. کاستی دیگر ارزش دفتری این است که ارزش داراییهای شرکت در ترازنامه بهروز نیستند و قیمت داراییها ممکن است در زمان محاسبه، تغییر چشمگیری پیدا کرده باشند.
ارزش دفتری از منظر ارزیابی، معیاری مهم تلقی میشود که از آن بهطور گستردهای برای تعیین ارزش یک شرکت و اینکه آیا قیمت سهام آن بالاتر یا پایینتر از ارزش واقعیاش است، مورد استفاده قرار میگیرد.
اما به طور طبیعی در زمان ارزیابی، باید همه گزارشهای مالی بهدقت مطالعه شوند و گزینههای دیگری نیز در کنار این ارزش مانند ماهیت داراییها و بدهیها، اینکه آیا شرکت در حال حاضر سودآور است یا زیان ده، نسبت بدهی به دارایی و غیره نیز مورد بررسی قرار بگیرند.