قبل از بیان تفاوت میان سیاست بایدن و دموکراتهای آمریکایی با ترامپ و جمهوریخواهان آمریکایی علیه ملت ایران باید به چند نکته زیر توجه کرد:
۱- سیاست و منافع آمریکا- اعم از جمهوریخواهان و دموکراتها- در تضاد اصولی با سیاست و منافع ملت ایران است:
الف- در زمینه فرهنگی، ملت ایران معتقد به دین اسلام و اجرای کامل آن در تمام ابعاد زندگی خود است و تنها اسلام را ناجی خود میداند، در حالی که آمریکا، مبلغ سکولاریسم و به دنبال نفی دین اسلام در تمام ابعاد آن است.
ب- در زمینه اقتصادی، ملت ایران به دنبال استقلال اقتصادی و عدم وابستگی به سرمایهداران آمریکایی است و رابطه با دستگاه اقتصادی دنیا را تنها برای رشد خود نه بردگی اقتصادی، لازم میداند. در حالیکه آمریکا به دنبال وابستگی ملت ایران و تمام ملل جهان به اقتصاد و کالاهای تولیدی خود و تقویت نظام سرمایهداری خود است.
ج- در زمینه سیاسی ملت ایران به دنبال اصول سیاسی است که اسلام عزیز و پیامبر و ائمه هدی علیهمالسلام به دنبال آن هستند، یعنی زیر بار ظلم و زور نرفتن و نجات بشریت از ظلم مستکبرین و کفار.
آمریکا در زمان رژیم سابق، بخش اعظم نفت ایران را به یغما میبرد و در تمام ابعاد اقتصادی، سیاسی، نظامی و … ملت ایران دخالت و بلکه تصمیمگیر اصلی بوده است به طوری که هیچ مسئول مهمی در ایران بدون کسب نظر و رضایت آمریکا جابهجا نمیشد یا در زمینه نظامی، در حالی که ارتش ملت ایران، ۲۰۰ هزار نفر عضو داشته است، آمریکا در ایران ۵۰ هزار مستشار داشته است-یعنی به ازای هر ۴ نظامی ایرانی، یک آمریکایی در ایران حضور داشته است- و ایران به دستور آمریکا باید از اسرائیل دفاع میکرده است، به برخی از کشورها، نیروی نظامی میفرستاده است و...، اما ملت ایران با اعتماد به خود و تواناییاش و بر اساس مکتب اسلام، با پدید آوردن انقلابی بزرگ، خود را از بردگی کامل آمریکا و چپاولشدن توسط آنها نجات داده است.
تفکر ملت بزرگ ایران نه تنها منجر به مبارزه با استثمار و چپاول آمریکا در درون ایران شده است و آمریکای ظالم و خونخوار و چپاولگر را از ایران اخراج کرده است، چنین تفکر اسلامی آزادیبخشی چون منطبق با فطرت بشریت است، بهصورت گسترده زایش عظیمی داشته است و فطرتهای پاک و سالم را در ملتهای دیگر بیدار نموده و موجب پدیدآمدن حزبالله در لبنان، حشدالشعبی در عراق، دفاع وطنی در سوریه، انصارالله در یمن، حماس در فلسطین و … شده و پرچم مبارزه با ظلم و زروگوییها و چپاولها در ملتهای آزادیخواه برافراشته شده و موجبات اخراج آمریکا در منطقه را فراهم کرده است.
از اینرو، سیاستهای آمریکا در ابعاد گوناگون در تضاد اصولی با سیاستهای ملت ایران قرار دارد و این تضاد، اختصاصی به جمهوریخواهان و دموکراتها ندارد.
۲- بر این اساس، آمریکا به دنبال نابودی ملت مسلمان و مستقل ایران برای رسیدن به منافع نامشروع خود است.
۳- نابودی ملت ایران در صورتی که با یک حمله ساده نظامی ممکن میبود، هیچ دولتی در آمریکا درنگ نمیکرده است، اما به سبب عدم امکان چنین امری، آمریکا به دنبال مهار قدرت ملت ایران است. ابتدا با تحریک گروههای تروریستی مختلف از جمله کومله و دموکرات در غرب کشور، زمینهسازی برای کودتاهای مختلف از جمله کودتای نوژه، سپس تحریک صدام و تحمیل جنگ هشت ساله، سپس تقویت و ایجاد فتنههای گوناگون از جمله فتنه سالهای ۷۸، ۸۸ و اغتشاشات آبان ماه ۹۸ و در نهایت با تحریمهای گسترده بیسابقه علیه ملت بزرگ و سرافراز ایران به دنبال مهار قدرت ملت ایران میباشد.
۴- در راهبرد مبارزه با ملت ایران و مهار قدرت آن، هیچ فرقی میان جمهوریخواهان آمریکا و دموکراتهای موجود نیست. به همینجهت، هیچ فرقی در تحمیل تحریم، از سوی اوباما-که دموکرات است- و ترامپ-که جمهوریخواه بوده است-، موجود نمیباشد. یعنی اینطور نیست که اوبامای دموکرات علیه ایران، تحریم را تحمیل کرده است و ترامپ در این چهار سال، با ایران جنگ نظامی داشته است، نیز اینطور نیست که ملت مستقل و بزرگ ایران، در زمان اوبامای دموکرات، دوست مستکبرین و ظالمین آمریکایی بوده است و در زمان ترامپ دشمن آنها شده باشد، کما اینکه اوبامای دموکرات دوست ملت ایران نبوده است تا اینکه ترامپ دشمن شده باشد. بلکه هر دو –دموکراتها و جمهوریخواهان- به دنبال نابودی ملت ایران از طریق تحریم، حمایت از فتنهگران و معارضان داخلی ملت ایران و ضربهزدن به منافع ملت ایران میباشند.
۵- مبارزه با ملت بزرگ ایران و مهار قدرت ایران، نقطه مشترک اساسی میان جمهوریخواهان آمریکا و دموکراتها میباشد، از اینرو، استفاده از تحریم حداکثری نقطه مشترک میان آنها است، برای نمونه، صدور قطعنامههای تحریمی گسترده شورای امنیت با مدیریت آمریکا، از جمله قطعنامه بسیار شدید تحریمی گسترده ۱۹۲۹ در زمان اوبامای و بایدن دموکرات تصویب میشود و به دنبال آن، تحریمهای شدید بانکی و نفتی صورت میگیرد، همین امر در زمان ترامپ نیز صورت میگیرد و الان شدیدترین تحریمهای بانکی و نفتی را شاهد هستیم.
۶- اما اقتدار ملت ایران در سه امر مهم جلوهگر شده است: اقتدار هستهای، اقتدار موشکی و اقتدار منطقهای.
۷- برجام برای مهار اقتدار هستهای ملت ایران در زمان اوباما –و معاونت بایدن- دموکرات، طراحی شده است، به طوری که آنها معتقد هستند زمان گریز هستهای ملت ایران –BREAK OUT- را از سه ماه به حداقل یکسال تغییر دادهاند. بنابراین، برجام اولین مرحله مهار اقتدار ملت ایران است.
۸- به اعتقاد ترامپ جمهوریخواه، برجام سهاشکال اساسی داشته است:
اولاً: برخی از محدودیتهای ملت ایران در برجام، ابدی و حداقل طولانیمدت نیست.
ثانیاً: برجام شامل اقتدار موشکی ملت ایران نمیشود.
ثالثاً: برجام شامل اقتدار منطقهای ملت ایران نمیشود.
از اینرو، برجام در اجرای سیاست مهار اقتدار ملت ایران، ناقص بوده است و باید مهار اقتدار ملت ایران، کامل شود.
۹- اشتراکات بایدن و ترامپ:
در حقیقت، هم جمهوریخواهان و هم دموکراتها –مانند بایدن- معتقدند که باید تحریمهای گسترده علیه ملت ایران وضع شود و به دنبال آن اقتدار ملت ایران مهار شود، یعنی اقتدار هستهای گرفته شود، از سویدیگر، به لحاظ موشکی، با محدود کردن ملت ایران در تولید موشکهای نقطهزن با برد بالا که نقش مهم بازدارندگی دارند، اقتدار ملت ایران گرفته شود تا ملت ایران نتواند از خود دفاع کند و در نهایت، با گرفتن اقتدار منطقهای، ملت ایران، محصور در مرزهای خود شده و با فشار حداکثری تحریم علیه ملت ایران، این ملت، با یک تکانه کوچک اقتصادی و نیز حمله نظامی کوچک-مانند عراق زمان صدام- نابود شود. این سیاست مسلم آمریکا علیه ملت ایران است که امری فرادولتی است و بایدن دموکرات مانند ترامپ جمهوریخواه به دنبال آن هستند.
۱۰- اما اختلافات بایدن با ترامپ:
تفاوت ترامپ جمهوریخواه با بایدن دموکرات در مبارزه با ملت ایران و مهار اقتدار ملت ایران در تاکتیکی است که به کار میگیرند، برخی از آنها به قرار زیر است:
الف- تاکتیک ترامپ و سایر جمهوریخواهان آمریکا:
اولاً: ترامپ به دنبال یکجانبهگرایی بیشتر در مبارزه با ملت ایران بوده است.
ثانیاً: سه امر مهم در اقتدار ملت ایران –یعنی اقتدار هستهای، موشکی و منطقهای- را در یک قالب و به صورت کلی میدیده است و به دنبال توافقی بوده است که هر سه امر را نابود کند.
ثالثاً: به دنبال فشار حداکثری علیه ملت ایران با وضع تحریمهای گسترده بوده است.
رابعاً: در نهایت، به دنبال مذاکره با ایران ضعیف شده بوده است تا اهداف خود را به ملت ایران تحمیل کند.
ب- تاکتیک بایدن و سایر دموکراتهای آمریکا:
اولاً: برخلاف ترامپ، بایدن به دنبال اجماع بینالمللی علیه منافع و اقتدار ملت ایران است نه یکجانبهگرایی. به همینمنظور شاهد هستیم که در زمان اوبامای دموکرات- که بایدن نیز از مسئولین بزرگ در دولت او بوده است- تمام قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل-مانند قطعنامه بیسابقه تحریمی ۱۹۲۹- با اجماع قدرتهای بزرگ شورای امنیت سازمان ملل تصویب میشود و یا تحریمهای یکجانبه آمریکا با مقبولیت گسترده کشورهای دیگر روبهرو میشود. کما اینکه هیلاریکلینتون دموکرات در سخنرانیهای انتخاباتی خود در ۲۰۱۶ تصریح میکند در صورت پیروزی در انتخابات، استفاده از اجماع جهانی علیه موضوع موشکی و منطقهای ایران را در دستور کار قرار خواهد داد.
اما در زمان ترامپ، با اعمال سیاست یکجانبهگرایی، این اجماع صورت نمیگیرد و برای نمونه، خروج او از برجام و یا اعمال مکانیسم ماشه از سوی آمریکا، مقبولیتی نزد قدرتهای بزرگ دنیا و سایر کشورها پیدا نمیکند. بر این اساس، سیاست دموکراتها-مانند بایدن- بسیار خطرناکتر از سیاست ترامپ جمهوریخواه میباشد.
ثانیاً: بایدن دموکرات، سه امر مهم اقتدار ملت ایران در زمینههای هستهای، موشکی و منطقهای را در قالب سه پرونده مطرح کرده و به صورت مجزا آن را مورد بررسی قرار خواهد داد، بهعبارت دیگر، مهار ملت ایران در این سه امر را به صورت مرحلهای اجرا خواهد کرد، برخلاف ترامپ جمهوریخواه که همه آنها را در قالب یک پرونده میدیده است.
ثالثاً: بایدن دموکرات نیز به دنبال تحمیل تحریمهای گسترده و فشار حداکثری -اما به صورت مرحلهای- است و در این امر هیچ تفاوتی با ترامپ جمهوریخواه ندارد. به همینمنظور، شاهد هستیم که تحریمهای بانکی و نفتی در زمان اوباما و بایدن دموکرات به همین صورتی بوده است که در زمان ترامپ صورت گرفته است. در واقع، مقدار تحریمی که در زمان اوبامای دموکرات و با همکاری بایدن علیه ایران اعمال شده است، بسیار بیش از تحریمهایی است که در زمان ترامپ جمهوریخواه علیه ایران اعمال شده است.
برای نمونه، رئیسجمهور در آمریکا از اختیارات تقنینی و قضایی مهمی برخوردار است، به طوری که با استناد به قوانین مصوب کنگره و با اهرم مقابله با تهدیدهای غیرعادی و فوقالعاده، فرامینی را صادر میکند که در حقوق اساسی آمریکا به «فرامین اجرایی» معروف هستند. از این رو، بخش قابل توجهی از تحریمهای آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران در قالب صدور فرامین اجرایی رؤسای جمهور آمریکا اعمال شدهاند. در حالیکه ترامپ جمهوریخواه ۳ فرمان اجرایی علیه ایران جهت اعمال تحریمها به بهانه مبارزه با تروریسم و فعالیتهای بیثباتکننده ایران در غرب آسیا صادر کرده است (در تاریخهای ۱۵ مرداد ۱۳۹۷، ۵تیر ۱۳۹۸ و ۲۰ دی ۱۳۹۸)، اوبامای دموکرات با همکاری بایدن، ۱۲ فرمان اجرایی علیه ایران جهت اعمال تحریمها به بهانه مبارزه با تروریسم، مقابله با تسلیحات کشتار جمعی، دفاع از حقوق بشر، مقابله با دورزدن تحریمها و دخالت در کشورهای منطقه از جمله در سوریه صادر کرده است (در تاریخهای ۶مهر ۱۳۸۹، ۹اردیبهشت ۱۳۹۰، ۲خرداد ۱۳۹۰، ۲۹ آبان ۱۳۹۰، ۳اردیبهشت ۱۳۹۱، ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۱، ۸مرداد ۱۳۹۱، ۱۷ مهر ۱۳۹۱، ۱۷ بهمن ۱۳۹۱، ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۲، ۱۳ خرداد ۱۳۹۲و ۱۲ فروردین ۱۳۹۵.)
در یک نگاه اجمالی، رؤسای جمهور دموکرات آمریکا بعد از انقلاب چند برابر بیش از رؤسای جمهور جمهوریخواه آمریکا با صدور فرامین اجرایی علیه ملت ایران، تحریمهای گستردهای وضع کردهاند، به طوری که، دموکراتها ۲۲ فرمان (کارتر ۵دستور، کلینتون ۵دستور و اوباما ۱۲ دستور) و جمهوریخواهان ۹فرمان (ریگان یکدستور، جرجبوش پسر۵دستور و ترامپ ۳دستور را) صادر کردهاند.
رابعاً: بایدن دموکرات نیز با اعمال تحریمهای گسترده علیه ملت ایران به دنبال مذاکره با ملت ایران جهت مهار اقتدار ملت بزرگ ایران و در نهایت نابودی ملت مقاوم ایران میباشد. به علاوه بایدن دموکرات و تیم او معتقدند با عنایت به ضعیف شدن ایران که دلار ۳۰ هزار تومانی شاهدی بر آن است-، مذاکره در این زمان موجب دستیابی امتیازات بیشتری از ایران خواهد بود.
در زمان اوبامای دموکرات-که بایدن هم در دولت او بوده است- اقتدار ملت ایران در زمینه هستهای با برجام مهار شده است و این بار توسط بایدن دموکرات، قرار است اقتدار ملت ایران در زمینه موشکی و منطقهای مهار گردد (کاری که ترامپ جمهوریخواه نتوانست انجام دهد). پیشبینی میشود که بایدن جهت کسب حمایت سایر کشورها، به برجام برخواهد گشت ولی برداشته شدن تحریمها را مشروط به مذاکره و امتیاز دادن ایران در زمینههای موشکی و منطقهای خواهد کرد.
۱۱- بایدن دموکرات به دنبال مذاکره با ایران در موضوعات: ابدی کردن محدودیتهای هستهای، از بینبردن صنعت موشکی ایران و نابودکردن نفوذ منطقهای ملت ایران است.
۱۲- نکته آخر اینکه کسانیکه در داخل کشور به دنبال مذاکره با آمریکا هستند، قرار است چه امتیازاتی به بایدن دموکرات بدهند؟ آیا قرار است ملت ایران را در زمینه موشکی خلع سلاح و ضعیف کنند و توان دفاعی ملت ایران را از او گرفته و امنیت را از مردم ایران سلب کنند؟ آیا قرار است که با از دستدادن نفوذ منطقهای، ملت ایران را محصور در مرزهای خود کنند تا به راحتی آسیبپذیر شود؟ آیا در این صورت، به ملت ایران خدمت میکنند یا خیانت؟ مشکل اقتصادی ملت ایران، آیا با اعتماد به دشمنان ملت ایران حل میشود یا با اعتماد به ملت بزرگ ایران و توانائیهای جوانان نخبه آنها و نیز با مجاهدت مدیران؟
تمام سخن این است که به دشمن –جمهوریخواه یا دموکرات- اعتماد کنیم یا به ملت ایران و جوانان نخبه آن؟ با مدیران غربگرای ترسو و اشرافی و منفعتطلب مشکلی از ملت ایران حل نخواهد شد.
حجتالاسلام سید محمود نبویان