بنا به اعلام بسیاری از منابع قابل اعتماد و نسبتاً رسمی، جوبایدن نامزد دموکرات انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا برنده این کارزار شده و رئیسجمهور بعدی آمریکاست. پیشبینی میشود حضور وی به تغییرات جدی در سیاستهای آمریکا در حوزه انرژی منجر شود.
* صادرات نفت
بنا به آنچه بایدن تاکنون اظهار کرده سیاستهای وی شبیه به دولت قبلی دموکرات در زمان اوباما خواهد بود که احتمالا به معنی بازگشت ایران و ونزوئلا به عنوان دو عضو اوپک و خروج از تحریمهای آمریکاست. البته این به شرطی است که مسیر برای خروج بحران بین آمریکا و این دو کشور ترسیم شوند.
در مورد ایران باید گفت که این مسیر خروج از بحران احتمالا شامل همکاری واشنگتن و اروپا برای تعامل با ایران شبیه آنچه در زمان دولت اوباما و توافق هستهای با این کشور انجام شد، خواهد بود.
در موضوع ونزوئلا هم به نظر میرسد بایدن تمایل دارد همچنان با اعمال تحریم به فشار علیه دولت مادورو در این کشور ادامه دهد اما ممکن است به سمت برخی تلاشهای دیپلماتیک برای پایان دادن به بحران در این کشور از طریق برگزاری انتخابات جدید و یا فراهم کردن زمینه برای توزیع قدرت بین موافقان و مخالفان برود.
تحریمهای دولت ترامپ علیه ایران و ونزوئلا باعث شده تا از عرضه روزانه ۳ میلیون بشکه نفت به بازار جهانی کاسته شود که کمتر از ۳ درصد کل عرضه به بازار به شمار میرود.
*رویکرد در قبال اوپک
یکی از کمبودهای دولت بایدن نسبت به ترامپ این است که آنگونه که جمهوریخواهان رابطه نزدیکی با عربستان داشتند به خصوص در حوزه نفتی دموکراتها احتمالا نخواهند داشت. ترامپ توانسته بود روابط خوبی را به خصوص با محمد بن سلمان ولیعهد سعودی که در عمل پادشاه این کشور است و امور را به دست گرفته ایجاد کند. عربستان تأثیرگذارترین کشور در اوپک است و عدم وجود رابطه خیلی نزدیک بین بایدن و سعودیها بدان معناست که احتمالاً آن گونه که تا پیش از این آمریکا بر سیاستهای اوپک اثرگذار بود، دیگر نتواند بر این گروه نفتی تأثیرگذار باشد.
از طرف دیگر انتظار میرود دموکراتها برخلاف سیاست توئیتری و آشکار ترامپ به سمت کانالهای دیپلماتیک پشت پرده برای فشار بر اوپک بروند. البته تیم بایدن هنوز درباره جزئیات نحوه تعامل خود در این زمینه اطلاعاتی ارائه نکرده اما به احتمال زیاد هر کاری که آنها بکنند بر مبنای همان سیاست نگه داشتن قیمت نفت در ارقام میانی خواهد بود. هر کسی که رئیسجمهور آمریکا شود باید قیمت حاملهای انرژی را به گونهای تنظیم کند که برای مصرف کنندگان آمریکایی مناسب باشد. اما برای دولت بایدن این قیمتها باید تا حدی افزایش یابد که بتواند شرایط را برای جایگزین شدن انرژیهای پاک به جای انرژیهای فسیلی بر اساس آنچه در انتخابات وعده داده فراهم کند.
ترامپ توانسته بود در دوران ریاست جمهوری نزدیکترین روابط را نسبت به همه رؤسای جمهور قبلی آمریکا با اوپک برقرار کند.
وی حتی توانسته بود با توئیت کردن و یا تماس تلفنی بر سیاستهای اوپک اثرگذار گذاشته و از کاهش قابلتوجه قیمت و یا افزایش زیاد آن جلوگیری کند چرا که از یک طرف قیمت باید پایین میآمد تا برای مصرف کنندههای آمریکایی مناسب میشد و از طرف دیگر باید افزایش مییافت تا تولید نفت برای شرکتهای آمریکایی به صرفه میشد. سیاستهای ترامپ همچنین باعث تضعیف اثرگذاری کشورهایی نظیر ایران و ونزوئلا در اوپک شده بود و در واقع از این طریق دو مخالف سرسخت خود در این گروه را تا حدودی از میدان به در کرده بود.
* سیاستهای حوزه انرژیهای پاک
به احتمال زیاد دولت بایدن به سمت بازگشت به توافق پاریس که در زمان اوباما با هدف جلوگیری از تغییرات آب و هوایی بسته شده بود خواهد رفت. ترامپ با این ادعا که این توافق به ضرر اقتصاد آمریکاست از آن خارج شده بود. بایدن همچنین قول داده است که میزان آلایندگی در آمریکا را کاهش داده و شرایطی را فراهم کند که میزان آلایندگی در این کشور تا سال ۲۰۵۰ به صفر برسد. در قالب این رویکرد قرار است تولید آلایندگی در نیروگاههای آمریکا تا سال ۲۰۳۵ صفر شود که البته بعید است بدون حضور دموکراتها در اکثریت کنگره این سیاست به طور کامل عملی شود.
بایدن معتقد است که تغییرات آب و هوایی یک تهدید خطرناک علیه کره زمین است و گذر از سوختهای فسیلی و رفتن به سمت انرژیهای پاک میتواند یک فرصت اقتصادی جدید برای آمریکا باشد البته این به شرطی است که آمریکا به اندازه کافی سریع عمل کرده و بتواند در حوزه فناوری انرژیهای پاک پیشتاز شود.
دولت ترامپ تا پیش از این تلاش کرد تا سیاستهای مرتبط با کاهش آلایندگی در آمریکا را یا حذف و یا تضعیف کند که از جمله آنها میتوان به کاهش استانداردهای آلایندگی خودروها از سوی سازمان حفاظت محیط زیست آمریکا اشاره کرد.
وی همچنین سیاست رئیسجمهور قبلی این کشور برای کاهش نیروگاهها را کنار گذاشته است. حوزه حمل و نقل و تولید نیرو حدود نیمی از آلایندگی در آمریکا را ایجاد میکند. در حالی که بسیاری از شرکتهای بزرگ نفتی و گازی اروپا نظیر رویال داچشل و بریتیش پترولیوم به سمت اجرای سیاستهای مربوط به گذر از انرژیهای فسیلی و استفاده از انرژیهای پاک را در پیش گرفتهاند. شرکتهای بزرگ نفتی آمریکایی نظیر اگزون و شورون هنوز روی نفت و گاز متمرکز هستند که البته این به خاطر سیاستهای دولت ترامپ بوده است.
*حفاریهای فدرال
در حالی که ترامپ همواره به دنبال افزایش حداکثری تولید نفت و گاز در آمریکا بود، بایدن اعلام کرده است که قصد دارد صدور مجوز برای حفاریهای جدید در مناطق و آبهای فدرال این کشور را با هدف مقابله با تغییرات آب و هوایی ممنوع کند.
آمریکا در سال ۲۰۱۹ روزانه ۳ میلیون بشکه نفت از مناطق و آبهای فدرال خود برداشته کرده و میزان گاز برداشتی از این حوزه ها معادل روزانه ۱۳.۲ میلیارد مترمکعب بوده است. این میزان تولید نفت از نواحی فدرال معادل یک چهارم تولید نفت و یک هشتم تولید گاز آمریکا است.
بنا به آنچه بایدن گفته طی حدود چند سال تولید نفت و گاز از این مناطق متوقف خواهد شد. این مسئله همچنین میتواند بر درآمد دولت فدرال از محل تولید نفت و گاز که در سال ۲۰۱۹، ۱۲ میلیارد دلار بود اثرگذار باشد. تا پیش از این این پول بین وزارت خزانهداری آمریکا،ایالتها، شهرها، قبایل و صندوقهای حفاظت از محیط زیست تقسیم میشد. البته برخی ایالتها در تلاش هستند تا خود را از این قونین مستثنی کنند و باید دید آیا دولت بایدن راه خود را میرود یا اینکه به آنها معافیت خواهد داد.