روی اسکیت بُرد نشسته بود و به هوای کودکی هایش پیاده روی یکی از شمالیترین مناطق شهر را روی سرش گذاشته بود و آن طرفتر در کوچهای تاریک که درختان سر به فلک کشیده اش در هم تنیده بودند و به چراغهای داخل کوچه اجازه روشنایی نمیدادند چند دختر که تعدادشان از پسرها بیشتر بود سیگار در دست، گرم صحبت و خندیدن بودند که دقایقی بعد، دختر جوان اسکیت سوار هم به آنها ملحق شد.
صدای بلند بلند صحبت کردن و خندیدنشان نشان میداد که از صحبتها و کاری که میکنند نهایت لذت را میبرند و به همین خاطر، چند دقیقه یک بار قرار امشبشان در خانه مهراوه دوست دیگرشان و پهن بودن بساط دودشان را به یکدیگر یادآوری میکردند که در این میان، دو نفر از دوستانشان که دختران جوانی بودند و سنشان از بیست و یکی دو سال آن طرفتر نمیرفت، پیش آنها رفتند و صدای جیغهای آنها که حاکی از خوشحالی بی حد و حصرشان بود، تمامی نگاههای کوچک و بزرگ اطراف را به سمت خود کشید.
آن دو دختر جوان به محض رسیدن، با خوشحالی به دوستانشان گفتند که با دست پر و جنس خوب آمده اند و بساط سور و دورهمی امشبشان جور است و دو زن که فاصله چندان زیادی با آنها نداشتند به علامت تاسف سری تکان دادند و یکی از آنها گفت: " خونه ما همین نزدیکیه. اینا کار هر شبشونه. میان این جا دوتا کار میکنن یا ورق بازی میکنن یا میرن کنار اون درختای کوچه به سیگار کشیدن که معلوم نیس چی توشه که اینقد دود داره و شادشون میکنه. "
آن زن میانسال دیگر گفت: " من نمیدونم اینا کار و زندگی ندارن؟ آخه دختر و پسر تو این سن که هنوز دهنشون بوی شیر میده باید حلقشونو پر از دود کنن؟ مخصوصا اینا که بیشترشون دخترهستن و در آینده میخوان مادر بشن. "
از خط افقی که از بالای شهر و پایین شهر دو دنیای متفاوت ساخته بود به یکی از جنوبیترین مناطق شهر رسیدم که دود آسمان آن جا سیاهتر بود.
داستان از سیگار گذشته بود و در پیاده روهایش، دقیقا در لابه لای سبزههای آن جا که پناهگاهی بی سقف، امّا امن برای آنها بود چند زن و دختر جوان ژنده پوشی را دیدم که به اذعان خودشان، سیاهی سرنوشتشان, آنها را به چنین روزگاری کشانده بود؛ به طوری که یکی از آنها با وجود این که شاید چهار دهه از زندگی اش سپری شده بود با آهی عجیب گفت: " این جا هم جهنم ماست و هم بهشتمون. ببین پیشونی ما رو توی خیابونو کثیفیاش میشونی."
چند تکه مقوای قهوهای رنگ که لا به لای آن سوراخهای کوچک و بزرگی مشاهده میشد را زیرانداز خود و چند وسیله فلزی و کبریت را بساط دود و تفریح خود کرده بودند.
در آن سیاهی شب، نگاه اندک عابری به آنها میافتاد که یا بی توجه و یا صرفا با یک نگاه سرسری از کنار آنها عبور میکرد، آنها هم در سکوتی سرشار از ناگفتهها، شب خود را این طور با این دیو سپید سپری کرده و جوانی خود را دود میکردند.
رویا نوری، جامعه شناس و پژوهشگر آسیبهای اجتماعی و اعتیاد, در خصوص رشد فزاینده مصرف اعتیاد در میان زنان و دختران اظهار کرد: شرایط فعلی اجتماعی در مقایسه با گذشته تغییر کرده است چرا که تغییرات جهان امروز بسیار شتابان است و جامعه از حالت سنتی به مدرن تغییر کرده و این مدرنیته شدن متوقف نشده است و همچنان در حال حرکت است؛ به طوری که عناصر جدیدی را درون خود جای داده است.
وی بیان کرد: در حال حاضر، در جامعهای تند و سرعت زده زندگی میکنیم که حتی تمامی وعدههای غذایی مان را به سرعت میخوریم، به سرعت صحبت میکنیم تا حق مطلب ادا شود، علاقه مندی هایمان را به سرعت زیاد دنبال میکنیم و حتی روابطی را که منجر به ازدواج میشوند را هم از طریق آشناییهای کوتاه مدت شکل میدهیم که همین شناختهای سریع و شتابان میتوانند در نهایت منجر به طلاقهای سریع و شتاب زده شوند.
این پژوهشگر اعتیاد تصریح کرد: تغییرات جهان امروز به حدی سریع اتفاق میفتد که دختران و پسران جامعه را در معرض تهدیدها و آسیبهای متعددی قرار میدهد که در این میان، زنان و دختران به دلیل آسیب پذیر بودن با خطرات جدی تری روبرو هستند و آسیبهای بیشتری را متحمل میشوند.
وی افزود: بنابراین، زنان باید به گونهای دیگر تعریف شوند و حضور آنها در اجتماع و خطرهایی که آنها را تهدید میکند باید به شیوهای متفاوت بررسی شود چرا که دختران تا دیروز در خانه میماندند، امّا در حال حاضر و با تغییرات شکل گرفته، به دانشگاه میروند، در فضای بیرون از منزل کار میکنند و در محیطهای آموزشی حضور دارند و نقش پررنگ تری در جامعه دارند که در نتیجه، با حضور گستردهتر آنها در موقعیتها و فضاهای متفاوت اجتماعی، در تعاملات بیشتری با سایر افراد جامعه هستند که این جهان ارتباطات باعث میشود گستره تعاملاتشان وسیعتر شود و در معرض تهدیدهای بیشتری نیز قرار گیرند.
نوری گفت: اعتیاد، یکی از آسیبهای اجتماعی است که امروزه دختران را هم در آغوش گرفته و آنها را نیز بی نصیب از خود نگذاشته است چرا که دنیای امروز ما دنیایی است که رفتار دختران جامعه را در اتخاذ تصمیمهای خطرناک بی پرواتر کرده است. از اینرو، هراس آنها برای انجام رفتارهای پرخطر کمتر شده است؛ لذا دختران ما در شرایط اجتماعی نابسامانی که بستر و خاستگاه آن خانواده است، در معرض انواع تهدیدهای خطرناک قرار دارند.
وی ادامه داد: وقتی خانوادهای نتواند امنیت لازم را به فرزند خود هدیه دهد و پدر و مادر رابطه درستی با اونداشته باشد و پدر به عنوان اولین مرد زندگی یک دختر نتواند نقش اصلی خود را به درستی ایفا کند و رفتار صحیحی با او داشته باشد قطعا نقطه امنیت فرزندش به ویژه دختر خود را دچار بی ثباتی میکند و تعادل آن را ازبین خواهد برد.
این پژوهشگر اعتیاد درباره علت گرایش دختران به مواد اعتیادآورعنوان کرد: با مطالعاتی که در حوزه اعتیاد و آسیبهای زنان انجام شده است، میتوان گفت دختران ما میتوانند در پناه یک خانواده صمیمی و یک ارتباط خوب با پدر و مادر آگاه و در بستری امن بزرگ شوند و از آسیبهای جامعهای که به سرعت، جوانان را در معرض اطلاعات جدید خام و نقادی نشده قرار میدهد، مصون باشند.
نوری تاکید کرد: دختران جوان باید به گونهای در خانواده بزرگ شده باشند که محافظت کردن از خود را یاد گرفته باشند، خودشان را دوست بدارند و به خودشان احترام بگذارند که در این میان، والدین نیز میتوانند از دختران خود تمجید کنند؛ به طوری که به آنها بگویند که نه تنها زیبایی چهره دارد بلکه به زیبایی صحبت و رفتار میکند، شعر میخواند، نقاشی میکشد تا بتوانند با اشاره به تواناییها و مهارتهای دختران خود، نطفه بالندگی را در آنها رشد دهند و به آنها بیاموزند که بیش از توجه به ظاهر خود به تواناییها و مهارتهای فردی و شخصیتی خود توجه کنند چرا که با این کار، وقتی دختر وارد جامعهای پرشتاب میشود، انتخاب گر درستی خواهد بود که به دلیل در اختیار قرار گرفتن میزان و استانداردهای لازم در زندگی از طرف والدین خود، میتواند اول شناسایی و سپس انتخاب کند.
وی افزود: زمانی، پدر و مادر میتوانند استانداردهای زندگی را به فرزندان به ویژه دختران خود منتقل کنند که خودشان به آنها عمل کنند و خودشان الگوی درست و باورکردنی باشند تا دخترانشان بتواند با اطمینان، پایشان را جای پای پدر و مادر خود قرار دهند و محکم، ستبر و قدرتمند وارد جامعه شوند.
هومان نارنجی ها، پژوهشگر و درمانگر اعتیاد هم با تأکید بر رشد مصرف سیگار در بین دختران نوجوان و جوان به برخی از علل آن میپردازد و میگوید: با توسعه و حفظ حقوق انسانها و برابری زن و مرد، آسیبهای هر دو هم به مساوات تقسیم میشود. مثلاً نمیتوان گفت که در جامعه یک زن مثل مرد است و با هم برابری دارند، اما زنها کمتر آسیب میبینند.
وی گفت: اگر یک زن شاغل است در حوزه کاری خود بیشتر آسیب میبیند چرا که علاوه بر وظایف زنانه خود یک کار دیگر هم انجام میدهد.
نارنجی ها تصریح کرد: در حالی که مرد وقتی سرِ کار میرود وظیفههای دیگری، چون بچه داری ندارد به همین دلیل است که این زن در مقایسه با مرد دچار فرسودگی بیشتری میشود و وقتی در اجتماع ظاهر میشود و در دانشگاه تعدادش از پسرها بیشتر شده و وارد بازار کار میشود و حتی وارد مشاغلی، چون رانندگی میشود به ازای آن، آسیبهای بیشتری هم میبیند.
وی گفت: اگر آمار مردان سیگاری چهارده درصد باشد این عدد برای زنان هم رشد میکند، چون در عرصه اجتماع حضور دارد و تمامی این موارد به افزایش مصرف سیگار در بانوان کمک میکند و تأثیر میگذارد. در نتیجه برابری زن و مرد باعث برابری آسیبهای جامعه هم میشود.
این درمانگر اعتیاد در خصوص نقش نهادهای نظارتی و متولیان پیشگیری از مصرف دخانیات ادامه میدهد: سیگار زیرساخت اعتیاد است، اما نهادهای متولی پیشگیری از اعتیاد کاری به سیگار ندارند که مثل این است در موضوع آنفلوانزای مرغی گفته شود با مرغ کاری نداریم و موضوع حائزاهمیت آنفلوانزا است. حال، این سوال مطرح است: آیا سیگار یک بچه ناخوانده است که هیچ کس متولی آن نیست؟!
نارنجیها آموزش در سنین کودکی را برای پیشگیری از افزایش مصرف دخانیات در جامعه بسیار مهم میداند و اضافه میکند: در حال حاضر در کتابهای بزرگ دنیا برای پیشگیری از اعتیاد، موضوع پیشگیری از سیگار را از مهدکودکها آغاز میکنند و در ابتدایی ادامه میدهند و در راهنمایی تقویت میکنند تا این موضوع بتواند جایگاه واقعی خود را پیدا کند، اما در کشور ما به این موضوع توجه نمیشود که برای این منظور باید ساز و کار تخصصی تهیه شود. حتما آموزش و پرورش و علوم و تحقیقات باید از روشهای جدید و موثر استفاده کنند.
امیرحسین یاوری, معاون کاهش تقاضا و توسعه مشارکت های مردمی ستاد مبارزه با مواد مخدر , در رابطه با اقدامات پیشگیرانه به منظور کاهش اعتیاد در جامعه زنان بیان کرد: برخی از اقدامات پیشگیرانه اعتیاد که ویژه جامعه زنان است، شامل؛ برگزاری دورههای آموزشی برای زنان همسران معتاد با همکاری سازمان زندانها، برگزاری کارگاههای آموزشی ویژه زنان بیسرپرست و بدسرپرست با همکاری سازمان بهزیستی و کمیته امداد امام خمینی (ره)، اجرای دورههای آموزشی با کمک بستهها و دستاوردهای امور بین المللی برای زنان همسران مصرفکنندگان مواد مخدر است.
جعفر بای, جامعه شناس, با اشاره به مصرف مواد مخدر در میان زنان تصریح کرد: از آن جایی که دشمن در صدد نابود کردن بنیان خانواده و نظام تربیت است و با تضعیف زن به عنوان رکن اصلی خانواده میتواند به این هدف شوم خود دست یابد برنامه اعتیاد زنان را در دستور کار خود قرار داد.
وی گفت: دشمنان از طریق محرک صنعتی کریستال (شیشه) قدم اول برای هدف شوم خود را برداشتند به طوری که تبلیغ این ماده مخدر، ابتدا در محافل زنانه مثل باشگاههای ورزشی و آرایشگاهها شروع شد و هدف آن هم این بود که کریستال (شیشه) میتواند باعث تناسب اندام آنها شود.
این آسیب شناس اجتماعی ادامه داد: اگرچه مصرف ماده مخدر کریستال (شیشه) شروعی برای برخی از زنان بود، اما امروزه شاهد مصرف دیگر مواد مخدر بین این قشر آسیب پذیر در جامعه هستیم و افزایش آن به حدی است که شاهد حتی فرزندانی معتاد از چنین مادرانی هستیم و این معضل جدی جامعه ما است.
فرزانه سهرابی، فعال در حوزه اعتیاد هم اظهار کرد: مصرف گل و حشیش میان دانشجویان دختر افزایش یافته است که این نشان میدهد اعتیاد زنان با مواد خطرناک شروع میشود و در مردان با مواردی، چون سیگار و قلیان صورت میگیرد.
وی خاطرنشان کرد: اگرچه زنان با مصرف ۲ ساله مواد مخدر به طور کامل به آن وابسته میشوند، این وابستگی در مردان در طول ۸ سال اتفاق میافتد که اعتیاد زنان میتواند تبعات مستقیم و غیر مستقیمی روی خانواده و جامعه داشته باشد که این موضوع مستلزم برنامه ریزیها و تدوین سیاستهای پیشگیری است چرا که میانگین شیوع مصرف مواد میان زنان در ایران از میانگین جهانی پایینتر است.