گزارشی مخفی از مراکزسقط جنین غیرقانونی

به گزارش افکار نیوز ،همشهری آیه پرونده ای درباره سقط جنین منتشر کرده است. در این پرونده گزارشی از چند مرکز سقط جنین وجود دارد که کوتاه شده آن را می خوانید؛

با حالتی ناراحت و پریشان به اتاق مامایی می‌رویم. کسی آنجا نیست. گفته بودند کسی هست که جنین سقط می‌کند. سراغش را از خانم منشی می‌گیریم. اسمش را هم نشنیده! نگران می‌شویم. زمان می‌گذرد و دوباره سمت اتاق مامایی می‌رویم. حالا دیگر خانم دکتر جوانی در اتاق نشسته. آرام وارد می‌شویم. سرم را در گوش دکتر می‌برم: «خانم… اینجا کار می‌کنند؟»

کمی کنجکاو نگاهمان می‌کند و می‌‌گوید: «با او چه کار دارید؟»

می‌گویم: «خصوصی است!»

بلافاصله می‌پرسد: «کارتان چیست؟»

آرام اطراف را نگاه می‌کنم و می‌گویم: «سقط!»

خانم دکتر آرام اشاره می‌کند در را ببندم. می‌فهمیم که درست آمده‌ایم؛ «آن خانم مدت‌هاست اینجا کار نمی‌کند. چهار سالی می‌شود که دیگر این کار را نمی‌کند».

انگار همه نقشه‌هایمان نقش بر آب شده باشد، وا می‌رویم. موبایلش زنگ می‌خورد و شروع می‌کند به حرف زدن. با همراهم پچ‌پچ می‌کنم. سعی می‌کنیم رفتارمان طبیعی باشد. صحبتش که تمام می‌شود، می‌پرسد: «برای خودت می‌خواهی؟»

می‌گویم: «نه. برای همسر برادرم می‌خواهم».

دست به دامانش شده‌ایم که دست خالی نرویم. حال ما را که می‌بیند، کم‌کم نطقش باز می‌شود. مشخصات زن باردار را می‌پرسد و می‌گوید: «۱۲ هفته برای سقط زیاد است. برای مادر خطر دارد و احتمال نازایی را بالا می‌برد».

جزئیاتی را می‌گوییم که احیانا بو نبرد خبرنگاریم؛ اینکه خانم باردار ۲۷ ساله بچه را نمی‌خواهد چون مجبور می‌شود کارش را‌‌ رها کند، اینکه بچه اولش است و برایش مهم نیست که بچه‌دار شود، اینکه از چه کسی حامله شده و….

در مورد علت سقط کنجکاوی می‌کند. جوابم را که می‌شنود انگار که بو برده باشد، می‌گوید: «به هر حال من که اینجا نمی‌توانم کاری بکنم. خانم… هم دیگر مدت‌هاست کار نمی‌کند».

شماره خانم سقط‌کننده را می‌خواهیم. با حس امانت‌داری می‌گوید نمی‌تواند شماره را بدهد؛ «من با این خانم در دانشگاه آشنا شدم. مربی من بود. مدت‌هاست می‌شناسمش. نمی‌دانستم که این کار را می‌کند. شما اولین نفری هستید که سراغش را برای این کار می‌گیرید!»
نشانی‌های ما درست است اما به هر حال آن خانم الان دیگر بازنشسته شده.



راه‌های رسیدن فراوان است!
دست از پا درازتر از دکتر سراغ راه دیگری را می‌گیریم؛ اینکه جایی دیگر و سراغ کس دیگری برویم و از او بخواهیم بچه فرضی ما را سقط کند. زیر بار نمی‌رود. بعد از اصرار زیاد ما بالاخره می‌گوید: «پیش هر دکتر زنان و زایمانی بروید این کار را می‌کند. اصلا چیزی نیست که بخواهید دنبال یک جای مخفی بگردید!»

آدرس درمانگاه بالایی را می‌دهد و می‌گوید: «آنجا هم کسانی هستند که این کار را بکنند».

با چهره‌ای مثلا خوشحال از پیدا کردن راه دیگر، خداحافظی می‌کنیم و به درمانگاه بالایی سر می‌زنیم. از پذیرش در مورد دکتر مامایی می‌پرسیم. ویزیت ۸ هزار تومانی از ما می‌خواهد. با اکراه پول را می‌دهیم؛ چیزی مثل حق مشاوره. پیش دکتر می‌رویم و با‌‌ همان قیافه ناراحت روبه‌رویش می‌نشینیم؛ «دکتر، همسر برادرم می‌خواهد بچه‌اش را سقط کند».

روزی چند نفر برای این کار به‌سراغش می‌روند. این را وقتی فهمیدیم که ما را با یکی که صبح آمده بود اشتباه گرفت. آنقدر تعدادشان در روز زیاد است که خیلی اشتباه می‌کند؛ «تو همانی هستی که می‌خواستی دوقلو بیندازی؟»

دوقلو؟! یعنی واقعا کسی هست که دلش بیاید دو تا بچه نازنین را با هم از بین ببرد؟! از شنیدن این حرف شوکه می‌شویم. در مورد علت سقط بسیار کنجکاوی می‌کند. توضیحات ما قانع‌کننده است؛ آنقدر که راضی‌اش می‌کند؛ «دکتری را می‌شناسم که این کار را انجام می‌دهد. خیلی کارش خوب است. هر کس را پیشش فرستاده‌ام راضی بوده».



هر جایی ممکن است
«کجا این کار را انجام می‌دهد. جایش تمیز است حالا!» در جواب می‌گوید: «خب معلوم است دیگر! در مطبش. دکتر معروفی است».

می‌پرسم: «یعنی حاضر است به شهرتش لطمه بزند؟»

که می‌گوید: «الان دیگر همه این کار را می‌کنند. کسانی که به‌خاطر حفظ شهرتشان این کار را نکنند خیلی کم هستند».

نکته بامزه اینجاست که فکر می‌کردیم مراکز سقط غیرقانونی جاهایی است که در فیلم «میم مثل مادر» ملاقلی‌پور دیدیم؛ ‌‌ جایی که در آن بچه‌های نامشروع را از بین می‌بردند. الان دیگر جنین چه شرعی باشد و چه غیرشرعی، از بین می‌برندش! مهم این است که بتوانی از پس مخارجش بر بیایی. می‌گوید: «در هر جایی که این کار انجام می‌شود، با وسایل استریل و تمیز است».

می‌پرسم: «پس اینکه می‌گویند در خانه‌های قدیمی و دخمه‌های نمور جنین را سقط می‌کنند چیست؟»

می‌خندد و می‌گوید: «ای بابا، این مال قدیم‌هاست. الان دیگر این‌جوری نیست. این خانم دکتر این کار را زیاد کرده».

می‌پرسم: «یک وقت نکند بعد از سقط دیگر بچه‌‌دار نشود!»

می‌گوید: «کسی که معرفی می‌کنم خیلی کارش درست است! هر کسی را که به او معرفی کرده‌ام، دوباره بچه‌دار شده و مشکلی برایش پیش نیامده». خیلی از کار دکتر مذکور راضی است و راحت در موردش حرف می‌زند. انگارنه‌انگار که دارد در مورد جان یک انسان حرف می‌زند! شاید تصورش این است که این جنین هنوز روح ندارد که بخواهیم نگرانش باشیم؛ «پدر بچه راضی است؟» می‌پرسم: «مگر رضایت پدر لازم است؟!»

که می‌گوید: «بله. اگر پدر راضی نباشد، دکتر کاری برای مریض شما نمی‌کند».
می‌پرسم: «مگر کارتان غیرقانونی نیست. پس دیگر رضایت پدر را می‌خواهید چه کار؟!»

می‌گوید: «خب باشد. مگر بچه پدر ندارد. بالاخره باید بیاید بگوید می‌خواهد بچه‌اش را بکشد یا نه!»
بر سر این قضیه کلی با او چانه می‌زنیم و وانمود می‌کنیم که پدرش راضی نیست. کلافه می‌شود و می‌گوید: «دیگر کاری نمی‌تواند بکند».

می‌پرسم: «اگر بچه شرعی نباشد باید اجازه پدر زن را بیاوریم؟»

می‌گوید: «باید برویم و رضایت پدر را بگیریم».

قبول می‌کنیم که با پدر جنین خیالی صحبت کنیم و رضایتش را بگیریم. می‌گوید: «پس من برایتان از خانم دکتر وقت می‌گیرم. زن باید با همسرش بیاید آنجا».

می‌‌پرسیم: «مگر رضایتنامه کتبی کفایت نمی‌کند؟» که می‌گوید: «نه. خودش باید باشد تا برگه‌ها را امضا کند».

دیگر حرفی برای گفتن نمی‌ماند. خیلی راحت دارد ترتیب همه چیز را می‌دهد. می‌خواهد با دکتر حرف بزند و وقت بگیرد تا جنین را دو دستی تقدیمش کنیم. ما را از همه چیز مطمئن می‌کند؛ از کار خوب دکتر، از اینکه خیلی‌ها تعریفش را می‌کنند و مو لای درز کارش نمی‌رود، از اینکه ریسک کار خودمان را باید بپذیریم و دکتر ‌‌نهایت تلاشش را می‌کند و از این جور حرف‌ها. انگار دارد با خیالی آسوده در مورد تولد هدیه‌ای از طرف خدا حرف می‌زند!



هزینه سقط جنین چقدر است؟

طبق قانون اگر وجود بچه برای مادر مضر باشد یا بچه دچار نقض ژنتیکی و… باشد دستور سقط قانونی صادر می‌شود؛ ولی اگر مدت زمان کوتاهی در جمع خانم‌های باردار بنشینید حتما می‌شنوید که در خیلی از بیمارستان‌ها و مطب‌ها سقط به دستور پزشک و آن هم با یک نامه سقط تشخیصی ساده انجام می‌شود!

در بسیاری از موارد وقتی جنین در هفتههای ابتدایی شکلگیریاش باشد، با تجویز یکسری قرص، سر و ته قضیه را هم میآورند و جنین بعد از مصرف داروها از بین میرود و دفع میشود؛ ولی اگر هفتههای بارداری بیشتر باشد، دیگر کار از قرص و دوا میگذرد و جنین دو تا چهار ماهه را با زایمان یا کورتاژ از بین میبرند.