در یک طرف این نبرد تحمیلی، ارتش مدرن بعث بود که با پشتیبانی اتحاد جماهیر شوروی و آمریکا هر روز بر تعداد تجهیزات خود اضافه میکرد و آنها را با تجهیزات جایگزین مانند جنگندههای میگ ۲۳ فلاگر به روز تر می کرد. ارتش بعثی در حوزه پدافندی و زرهی نیز یکی از قدرتهای آن روز به شمار میرفت و به پیشرفتهترین تانک آن روزگار یعنی تانک T ۷۲ دسترسی داشت. در طرف دیگر ایران بود و تجهیزاتی که بیشتر آنها به دلیل عدم تامین قطعات ریز و درشت غیر قابل استفاده میشد و ایران نیز بسیاری از تجهیزات را با قطعات ریز و درشت در انبارها و یا با خرید از کشورهای خارجی تامین میکرد. پس از مدتی این کشورها تحت فشار آمریکا قطعات مورد نیاز را نمیفروختند و کشورمان در استفاده از بسیاری از تجهیزات تحت فشارهای شدید قرار داشت.
متخصصان نیروی هوایی ارتش در دو حوزه تامین تجهیزات و طراحی عملیاتهای موفق و موثر نقش مهمی ایفا کردند. نخست تامین تجهیزات بود که نیروی هوایی ارتش با تاسیس جهاد خودکفایی اقدام به طراحی و ساخت قطعات مورد نیاز در بخشهای مختلف این نیرو کرد. بعدها این مرکز پیشرفت کرد و مرکز دیگری نیز با نام مجتمع اوج نهاجا در تهران تشکیل شد تا قطعات مهم را طراحی کرده و بسازد. دومین حوزه مهم نیز طراحی عملیاتهای موثر و مهم بود که باعث میشد تا خلبانان نیروی هوایی ارتش با شجاعت و دلاوری بسیار مراکز مهم دشمن بعثی را منهدم کنند.
نیروی هوایی ارتش در این راه شهدای بسیاری را هم تقدیم نظام و انقلاب کرده است که بسیاری از آنها مانند امیر سرلشکر خلبان شهید عباس بابایی، امیر سرلشکر خلبان شهید عباس دوران، امیر سرلشکر خلبان ابوالفضل مهدیار و بسیاری دیگر از آن جمله هستند. یکی دیگر از شهدای نیروی هوایی ارتش که شاید کم تر نام آن را شنیده باشیم و نقش مهمی نیز در تامین امنیت خلیج فارس در دفاع مقدس داشت، امیر سرلشکر خلبان محمد کاظم روستا نام دارد که پیکرش هنوز پیدانشده و در آبهای خلیج فارس جاوید الاثر است.
کدام خلبان ارتش جنگنده خود را با یک بال سالم به زمین نشاند؟
امیر خلبان شهید محمد کاظم روستا یکی از شهدای نیروی هوایی ارتش است که ۱۰ آبان سال ۱۳۳۲ در شهرستان آباده از توابع شیراز چشم به جهان گشود. تحصیلات ابتدایی و دبیرستان خود را در زادگاهش گذراند و موفق به اخذ دیپلم شد. به علت علاقه خود به خلبانی و پرواز، روز اول مهرماه سال ۱۳۵۱ وارد نیروی هوایی ارتش شد تا در دانشکده خلبانی این نیرو دورههای مقدماتی علوم پرواز را بگذارند. پس از طی موفق دورههای ابتدایی پرواز در ایران به علت استعداد و تواناییهای بالا برای گذراندن دوره پیشرفته خلبانی به آمریکا اعزام شد و با موفقیت نشان خلبانی جنگنده اف ۴ را دریافت کرد.
شهید روستا پس از بازگشت به ایران با درجه ستوان دومی به گردان ۶۱ شکاری پایگاه ششم بوشهر منتقل و در آن جا مشغول به خدمت شد. با آغاز جنگ تحمیلی علیه ایران همچون سایر هم دورههای خود برای دفاع از کشورش پروازهای بسیاری را انجام داد و از ابتدای جنگ تا هنگام شهادتش ۶۵ ماموریت موفقیت آمیز را برای انهدام ارتش بعثی اجرا کرد. او یکی از خلبانانی بود که در عملیات مشترک هوایی دریایی مروارید نیز حضور داشت و نقش مهمی در انهدام توان دریایی رژیم بعث داشت.
همسر شهید محمد کاظم روستا در خاطرهای میگوید که وقتی که محمد کاظم برای آخرین بار که به مرخصی آمده بود و من او را دیدم، اصلاً وضعیت جسمانی مناسبی نداشت و نمیتوانست به حالت عادی بنشیند. مثل اینکه در آخرین مأموریتش قبل از مرخصی، هواپیمایش آسیب میبیند و با یک بال آن را به زمین مینشاند و آنجا بود که مصدوم شده بود. اطرافیانش هم خیلی به او اصرار میکردند که گواهی پزشکی بگیرد و چند ماهی استراحت کند، ولی قبول نمیکرد.
شهید محمد کاظم روستا در عملیات ۱۴۰ فروندی نیز حضور داشت که نیروی هوایی ارتش توانست در آن عملیات پاسخ دندان شکنی را به ارتش بعث بدهد. همسر شهید با ذکر خاطرهای از این عملیات نیز میگوید که زمان عملیات ۱۴۰ فروندی، خاطرم هست که یک زوج جوان که تازه ازدواج کرده بودند مهمان ما بودند. محمدکاظم، پسرمان هاشم را روی زانو گذاشته بود و داشت به او غذا میداد. هواپیماهای عراقی که حمله کردند، سریعاً هاشم را داخل گهواره اش گذاشت، حتی لقمهای که برای خودش گرفته بود را هم نخورد و به سرعت آماده رفتن شد و جزو اولین خلبانانی بود که در عملیات ۱۴۰ فروندی فقط چند ساعت بعد از آغاز رسمی جنگ به کشور عراق حمله ور شدند و پاسخ دندان شکنی به صدام داد.
او در ۲۹ تیرماه سال ۵۷ با همسرش ازدواج میکند که حاصل این ازدواج یک فرزند پسر به نام هاشم بود که او نیز در سال ۱۳۸۰ به دیدار پدرش میشتابد.
خصوصیات اخلاقی شهید محمد کاظم روستا از زبان همسرش
خانم ایلیایی همسر شهید در خاطره دیگری از او درباره خصوصیات اخلاقی شهید روستا میگوید که محمدکاظم خیلی خودمانی بود. به قول خودمان خاکی بود. وقتی از آمریکا برگشته بود، خیلی صمیمی و ساده در تمام کارهای خانه به پدرش و مادر کمک میکرد، خودش از مهمانها پذیرایی میکرد. او در کارهای کشاورزی خیلی به پدرش کمک میکرد، همیشه میگفت: «قرار نیست، چون من در یک کشور خارجی دوره خلبانی را دیده ام همه چیز را کنار بگذارم، من هم مثل بقیه انسانها هستم و فرقی با آنها ندارم.»
کم میخوابید، میگفت وقت برای خوابیدن بعداً زیاد است. یادم هست در خانههای سازمانی پایگاه بوشهر منزل سازمانی که در اختیار ما قرار داده بودند را به حدی آباد کرده بود که در کل پایگاه معروف بود. با همان مقدار آب کمی که در اختیارمان بود، بهترین سبزی کاری را در حیاط خانه داشت. خیلی منظم بود و به وقت شناسی معروف. همیشه ساعت ۶ صبح پوتین هایش را میپوشید، واکس میزد و آماده رفتن به محل کار بود.
معمولاً هم با افرادی نشست و برخاست داشتیم که من راحتتر بودم. میگفت: «با کسی رفت و آمد کنیم که اولاً نخواهیم درباره مسائل کاری در خانه حرف بزنیم و دوماً شما راحت باشی.» شهید روستا به حجاب، صبر و نماز اول وقت خیلی خیلی اهمیت میداد، حتی سالی که از آمریکا برگشته بود، برای خواهرش و بقیه چادر مشکی به عنوان سوغاتی آورده بود.
شهادت و عروج به سوی معبود
امیر سرلشکر خلبان شهید محمد کاظم روستا با آغاز جنگ تحمیلی به علت اهمیت استراتژیک موقعیت پایگاه شکاری بوشهر در عملیاتهای آفندی و پدافندی علیه دشمن بعثی همچون سایر همرزمانش وارد عمل شد. او در هشتمین روز از آذرماه سال ۱۳۵۹ به همراه همرزمش شهید حسن مفتخری فر از بوشهر به پرواز در میآیند تا اسکله معروف الامیه را بمباران کنند. جنگنده آنها در هنگام بمباران این اسکله مورد هدف پدافند موشکی مستقر در روی اسکله قرار میگیرد و پس از برخورد موشک آتش گرفته و در خلیج فارس سقوط میکند. شهید روستا و همرزمش تا سال ۱۳۷۰ جاوید الاثر بودند تا اینکه شهادتش در روز سوم تیرماه سال همان سال محرز شد. پیکر مطهر شهید روستا و همرزمش شهید مفتخری در خلیج فارس باقی ماند و هرگز به زادگاهش بازنگشت.
مسئولان بنیاد شهید برای شهید روستا در شهرستان محل زادگاهش یعتی آباده یادمان ساختند تا یاد او را گرامی بدارند. همچنین در قطعه ۵۲ بهشت زهرای تهران نیز مقبرهای در کنار مقبره سایر شهدای جاوید الاثر نیروی هوایی ارتش نیز ساخته شده است.