کوری چشم پسر بچه در بازی کودکانه

به گزارش افکار نیوز به نقل از روزنامه ایران، ساعت ۱۰ شب ۱۴ اسفندماه سال گذشته پدری به همراه کودکش با موتوسیکلت وارد پارکینگ ساختمانشان شد.

پسر بچه که پیاده شده بود در اوج هیجان به بازی کودکانه در چند قدمی پدرش پرداخت و وی سرگرم پارک کردن موتوسیکلت شد.
چند ثانیه‌ای نگذشته بود که فریاد‌های دلخراش امیرعلی کوچولو که ۲ سال بیشتر نداشت فضای پارکینگ را پر کرد و پدر با وحشت به سمت وی برگشت.

صحنه‌ای که می‌دید را اصلاً دوست نداشت باور کند، پسرک بانمک به خود می‌پیچید و صورتش خون‌آلود بود.

پدر وقتی امیرعلی کوچولو را در آغوش گرفت و به صورتش خیره شد دید که خونریزی از چشم پسرش است و با دقت به اطراف، چشمش به شیشه میز‌هایی افتاد که زن همسایه برای کارگاه غیر قانونی مونتاژ میز در پارکینگ انباشته بود.

با هیاهویی که در ساختمان به پا شد، پدر سراسیمه پسر بچه‌اش را که چشم چپش بشدت خونریزی داشت به بیمارستان رساند و با شنیدن این که چشم امیرعلی آسیب جدی دیده و وی قادر به دیدن با آن نیست انگار دنیا روی سرش خراب شده بود.

شکایت در دادسرا

وقتی امیرعلی کوچولو چشم چپش را از دست داد، پدر و مادرش که بشدت از لحاظ روحی به هم ریخته بودند به شعبه دوم بازپرسی دادسرای یافت‌آباد تهران رفتند و خواستار تحت تعقیب قرار گرفتن عامل این حادثه شدند.

مادر امیرعلی که همراه با بغض و گریه حرف می‌زد به بازپرس موسیوند گفت: خانه‌مان در شهرک ولیعصر است و پارکینگی داریم که برای استفاده همه همسایه‌‌ها است. در این میان زن ۴۰ ساله به نام فریبا از سکوت همسایه‌‌های دیگر سوءاستفاده کرده و پارکینگ را به کارگاه مونتاژ میز تبدیل کرده است.

وی افزود: ما از این کار ناراضی بودیم اما رعایت حال این زن را می‌کردیم و نمی‌خواستیم نان‌بری شود تا این که پسرم دچار حادثه شد و علتش انبار شدن شیشه‌‌های میز در پارکینگ بود.

پسرم حق طبیعی‌ای برای بازی دارد اما این شیشه‌‌ها چشم چپ وی را گرفتند و ماتم به زندگی‌مان انداختند، دوبار چشم پسرم را جراحی کرده‌ایم اما هنوز ترمیم نشده و برای کور نشدن آن امیدی نیست، امیرعلی دیگر نمی‌تواند با چشم چپ ببیند و من از فریبا شکایت دارم و وی را باعثاین کوری می‌دانم.

گریه‌‌های امیرعلی کوچولو

پسرک ۲ سال بیشتر ندارد، از گریه‌‌های مادرش ترسیده است شاید نمی‌داند که چه حادثه تلخی برایش رخ داده و از این که مرتب به نزد پزشک و بیمارستان رفته و با تجهیزات مختلف مدام معاینه می‌شود، خسته است.

وقتی خبرنگار شوک خواست از این پسرک بانمک عکس بگیرد وی به تصور این که باز هم معاینات شروع شده است ترسید و به طرز عجیبی گریه کرد.

احضار زن همسایه

بنابه این گزارش با دستور بازپرس موسیوند، فریبا هم به دادسرا احضار شد و پذیرفت شیشه‌‌ها برای مونتاژ میز در پارکینگ انبار شده بود و از بروز این حادثه ابراز ناراحتی کرد.

این گزارش حاکی است، بازپرس پرونده با صدور قرار کفالت، متهم پرونده را آزاد کرد و قرار است پس از اعلام نظرپزشکی قانونی و کارشناسی محل حادثه، تصمیمگیری قضایی صورت گیرد.