در حال رصد فضای مجازی بودم که تصاویر و ویدیوی تازه منتشر شده یکی از خوانندگان جوان کشور با یکی از شاخهای اینستاگرامی ترکیه نشین در صدر سوژههای داغ قرار گرفت.
این خواننده، محسن سعیدی کیا یا همان مهراد جم بود. فردی که در نگاه اول، شاید اگر طرفدارش نبودی و همان چند قطعه معروفش را همانند بسیاری از قطعههای دیگر، بدون توجه به تصویرش، صرفا در اتومبیل یا تلفن همراه گوش کرده بودی، نمیشناختی اش و با خود میگفتی:" اِ... این خواننده همون آهنگه، این رفته ترکیه؟ "
موضوعی که نگرانی بسیاری از دوستان و دوستدارانش را به همراه داشت، یک چیز و آن هم سوء استفاده ابزاری به عنوان یکی از گردانندگان تازه نفسِ سایتهای شرط بندی بود. چرا که رفتن برخی از چهرههای موسیقی و ورزشی که امروز، جزء گردانندگان فعال سایتهای شرط بندی هستند به این واقعیت، بیشتر دامن میزند.
"شما صبح که از خواب بیدار میشی، هیچ کس نیستی، بعد یه آهنگ میدی بیرون و تا عصر کلی دنبال کننده پیدا میکنی. بعد که یکم معروف شدی، شب با یه جادوگر پیر آشنا میشی و میشی مال اون و این طوری معروفیتت چندبرابر میشه. "
«مهراد جم خواننده پاپ به ترکیه مهاجرت کرد. مافیای سایتهای شرط بندی در ترکیه توانسته است با توافق کامل این خواننده را به این کشور بکشاند. امسال پس از مانی رهنما ، مهدی مدرس و هومن نامداری، «مهراد جم» چهارمین عضو جامعه موسیقی است که از کشور خارج شده است.»
اینها بخشی از توییتهای یکی از خبرنگاران حوزه موسیقی و فعالان عرصه مجازی با هشتگهای نام این خواننده و مهاجرت است که در روزهای اخیر و بدنبال مهاجرت مهراد جم و رابطه او با دنیا جهانبخت، یکی از شاخهای مجازی منتشر شد. موضوعی که به فاصله کمتر از ۲۴ ساعت تمام فضای مجازی را به خود مشغول و بازدیدهای صفحههای آن ها را میلیونی کرد و به دنبال آن، واکنشهای زیادی را به همراه داشت چرا که به اذعان دوستان این خواننده جوان، در باورشان نمیگنجید که او به یک باره بار سفر ببندد و سر از ترکیهای در آورد که در سالهای اخیر بوی پولهای حاصل از شرط بندیها از آن استشمام میشود و این موضوع هم وقتی برای کاربران جالبتر شد که مهراد جم با فردی رابطه عاطفی برقرار کرده است که اولین و قطعا آخرین شکار او نخواهد بود.
تمامی واکنشهای کاربران، به تیتر " سایتهای شرط بندی " و موضوعی خارج از بعد عاطفی ختم میشد. چرا که پیشینه شاخهای مجازی حاضر در ترکیه و یکسان بودن پلتفرمهای سایتهای شرط بندی آن ها، چیزی جزء این را ثابت نکرده و نمیکند.
آنها که به بهانه جدایی، دعوا، فحاشی و لایوهای زنده، به دنبال جذب دنبال کننده هستند و هر چند وقت یک بار صفحههای خود را بدین صورت خانه تکانی میکنند تا بلکه با جذب دنبال کنندگان بیشتر بتوانند برای سایتهای شرط بندی خود بازارگرمی و مشتریهای بیشتری نیز دست و پا کنند که میتوان از اغلب تصاویر ویدیوهای موجود در صفحه جستجوی اینستاگرام و توییتهای موجود، به حقیقت این موضوع پی برد.
سوژههای داغ و حواشی، صرفا به این چهره معروف اینستاگرامی و مهراد جم، ختم نشد و دیگر شاخ های فضای مجازی هم ساکت نمانده و دست از تلاش برنداشتند. به طوری که سناریوهای رقابتی برای جذب دنبال کننده و مشتری بیشتر نوشتند که کافی است نگاهی به صفحههای افرادی چون؛ پویان مختاری، نیلی افشار و...انداخت تا بیش از پیش متوجه شد که هر یک از آنها به گونه ای، دستشان در یک کاسه است؛ به طوری که هر یک از آنها با دعوا، جدایی، افشاگری و...، خود را در صدر فضای مجازی قرار داده اند و در حال شور کردن آشی هستند که برای دنبال کنندگان و مشتریهای خود پخته اند.
نگاهی به صفحههای این شاخهای اینستاگرامی، چهره واقعی و هدفی که آنها دنبال میکنند را پررنگتر میکند که به طور مثال، می توان به سناریوی اخیر پویان مختاری و امیرتتلو اشاره کرد که در ظاهر، به خاطر قطع شدن یک رابطه عاطفی چند ساله به جان هم افتاده اند و به اصطلاح خودشان گرد و خاکی در فضای مجازی به پا کرده اند تا به لطف این کُری خوانی ها، از دنبال کنندگان و طرفداران خود نهایت بهره را برای رسیدن به هدف اصلی شان ببرند که در این آب گل آلود هم افرادی، چون امین فردین، یکی از چهرههای آن طرف آبی که خود را خبرنگار معرفی میکند به تیتر شدن هرچه بیشتر این بازی دامن بیشتری میزند؛ به طوری که در صفحه و استوریهای خود تاکید میکند که با سند و مدارک مختلف، پشت پرده تمامی این ماجراها را فاش میکند و مدعی است که با استفاده از تریبونش گره تمامی رازهای حواشی اخیر این شاخهای مجازی را یکی یکی باز میکند.
افرادی که هر یک از آنها حتی برای لایو گذاشتن و روشن شدن حقیقت ماجراهای ساختگی خود، شرط فالو و کامنتهای میلیونی گذاشته اند که حالا مقایسه آمار دنبال کنندگان قبل و بعد از این حواشی و روند صعودی آن ها، دست آنها را بیشتر رو کرده و اصل داستان این قهر و آشتیهای زرگری بین خودشان را بیشتر مشخص میکند.
راحیل شمسایی، روانشناس،، در رابطه با فعالیتهای شاخهای اینستاگرامی و دست به هر کاری زدن آنها به منظور جذب دنبال کنندههای بیشتر و وارد بازی کردن آنها در سایتهای شرط بندی، اظهار کرد: افرادی که تحت عنوان شاخهای مجازی یا اینستاگرامی فعالیت میکنند از طرف جامعه طرد شده و یک حالت گریز از جامعه پیدا کرده اند و در حقیقت، شاید برای مدتی و در نظر برخی از افراد شهرت پیدا کنند، اما محبوبیت واقعی را ندارند که از آن جمله میتوان به یکی از چهرههای جوان سینما که در ابتدای سال ازدواج کردند اشاره کنیم که حتی ازدواجشان هم به منظور مطرح کردن خودشان در فضای مجازی بود و به جای توجه بیشتر از سوی مخاطبان، بیشتر طرد شدند تا این که پس از مدت خیلی کوتاهی، ازدواجشان به جدایی ختم شد.
وی بیان کرد: ما یک سندرومی تحت عنوان " نتیجه فوری " داریم که برخی از افراد تمایل دارند به سرعت مشهور شوند و وقتی که به این شهرت دست پیدا می کنند و روی بورس آن قرار می گیرند، فعالیت خود را انجام میدهند، امّا به محض این که توجه مخاطب به آنها کم شد، دست به هر کاری میزنند که توجه بخرند و مورد توجه قرار بگیرند.
شمسایی تصریح کرد: این افراد برای این کار، به صورت انفرادی عمل نمیکنند بلکه دستها و افرادی به عنوان رهبران آنها پشت پرده هستند که در بطن ماجرا قرار دارند و میدانند چه خبر است؟ و به صورت کاملا روانشناسی، این وقایع را رهبری میکنند. چرا که خودشان، ذی نفعهای اصلی هستند و به محض این که متوجه شوند فعالیت شاخهای اینستاگرامی روتین شده است و مثل قبل فالوور ندارند تا بتوانند از آنها در جهت سایتهای شرط بندی شان استفاده کنند، دست به کار میشوند و جنگ روانی را شروع میکنند که گاهی حتی اطرافیان آنها هم متوجه این موضوع نمیشوند.
این روانشناس گفت: در روزهای اخیر، در جریان مهاجرت یکی از خوانندگان جوان به ترکیه دیدیم که مدیر برنامه هایش اعلام کرد که به هیچ عنوان از موضوع مهاجرت او اطلاع نداشته است. بنابراین، افرادی که چنین بازیهایی را مدیریت و رهبری میکنند به گونهای با شاخهای مجازی صحبت میکنند که آنها را شستشوی مغزی میدهند که برای مطرح و دیده شدن خود به هر قیمتی، دست به هر کاری بزنند که در حال حاضر، آمارشان در فضای مجازی، روز به روز در حال افزایش است.
وی تاکید کرد: نکته حائز اهمیت این است که تمامی این بازیها و اتفاقها زودگذر هستند تا جایی که میبینیم پیش از این، عدهای از آنها با یکدیگر وارد رابطه عاطفی یا دوستانه شدند که پس از مدتی، این رابطه آنها به سرعت به جدایی ختم شده است.
شمسایی با اشاره به برنامههای اصولی و سرمایه گذاریهای رهبران این صفحههای مجازی برای جوانان کشور، ادامه داد: آنها از لحاظ روانشناسی، از خلاءهای این جوانها اطلاعات کافی را بدست میآورند و سپس با برنامه ریزی و راه اندازی سایتهای شرط بندی، قول موفقیت و ثروت را به آنها میدهند تا برای رسیدن به هدف خود، آنها را تبدیل به شاخهای مجازی کنند و کسب درآمد داشته باشند.
این روانشناس افزود: از نظر علم روانشناسی، هر انسانی نیاز به حمایت، امنیت و پذیرفته شدن دارد. وقتی که افرادی تحت عنوان شاخهای اینستاگرامی ، برای مدتی از سوی کاربران و طرفداران خود پذیرفته شده و پس از مدتی طرد میشوند و مورد قبول جامعه هم قرار نمیگیرند، شروع به برنامه ریزی میکنند و نسل نوجوان و جوان را مورد هدف قرار میدهند و برای این منظور هم دست به هر کاری میزنند که این زنگ خطری برای جامعه است که حتما باید به تمامی دلایل روی آوردن این افراد به چنین کارهایی پی برد و راهکارهای مناسبی اندیشید.
وی با اشاره به اهمیت نقش خانواده و جامعه بیان کرد: نقش خانواده و جامعه به حدی پررنگ است که اگر خانواده حمایت گر و همراه نوجوان و جوان خود باشد حتی با مشاهده خطاهای آن ها، به جای رها کردن، دست آنها را محکمتر میگیرد تا هیچ گونه فاصلهای میان آنها نیفتد و همین تعلق خاطر و وابستگی، نقطه اشتراکشان شده و خیلی وقتها باعث خارج شدن آنها از باتلاق میشود.
شمسایی تصریح کرد: برخی از این شاخهای مجازی از خانوادههای از هم گسستهای هستند که اعمال و رفتار فرزندشان هیچ گونه اهمیتی برای آنها ندارد تا جایی که هیچ گونه اقدام درستی برای برطرف شدن خطاها و مشکلات آنها انجام نمیدهند و این باعث میشود که این افراد، صرفا دلخوش به طرفداران مجازی خود باشند که ممکن است مدتی باشند و مدتی دیگر نباشند. بنابراین، شاخهای مجازی و رهبرانشان، برای نگه داشتن این فالوورها و طرفداران، همیشه به دنبال سوژههایی هستند که از این طریق بتوانند خود را به نمایش بگذارند و بزرگ نمایی کرده و درآمدزاییهایی به شیوه سایتهای شرط بندی داشته باشند.
وی با ارائه راهکارهایی تاکید کرد: باید به صورت جدی روی استحکام بنیان خانواده کار کرد. چرا که هر قدر بنیان خانواده مستحکمتر و قدرتمندتر باشد در جامعه حقیقی و مجازی، کمتر شاهد چنین مشکلات و معضلاتی خواهیم بود که در این میان، جامعه و مسئولان هم در پذیرفتن نوجوانان و جوانان، نقش مهمی را ایفا میکنند. زیرا وقتی فرد از کودکی، آموزشهای صحیحی نبیند، راه برای شاخهای مجازی و رهبران آنها باز میشود تا از خلاء و نداشتههای جوانان در جهت منافع خود بهره ببرند و در نتیجه، جوان هم به منظور برطرف شدن این خلاء و عقدههای فروخورده خود، به دنبال تحقق این وعده و وعیدهایی که به او داده میشود، میرود.
شمسایی خاطرنشان کرد: نقش پرورش و تربیت حتی باید از آموزش هم پررنگتر باشد تا از همان کودکی، هویت فرد به خوبی برای او شناخته شود و به خودشناسی حقیقی دست پیدا کند. چرا که این هویت یابی بسیار مهم است و هیچ زمانی دیر نیست و فقط کافی است دست فرد را بگیریم و به او کمک کنیم.
مجید صفارینیا، رئیس انجمن روانشناسی اجتماعی ایران، در گفتوگویی با اشاره به اقدامهای متفاوت شاخهای مجازی به منظور جذب دنبال کننده، اظهار کرد: این افراد عمدتا با اختلال روانی روبرو هستند که برای جلب توجه، جذب مخاطب و افزایش فالوور در فضای مجازی، دست به هر اقدام درست و نادرستی میزنند؛ به طوری که پس از جذب فالوور و کسب اعتماد مخاطب، نوبت به کسب درآمد از این نوع شهرت میرسد؛ شهرتی که با بازدید هر کاربر از صفحات شخصی شاخهای مجازی رقم میخورد و گامی برای نزدیک شدن به اهداف مالی آنها میشود.
وی بیان کرد: بخش عمدهای از این دست افراد در صفحات خود سایتهای شرط بندی را تبلیغ و هوادارانشان را ترغیب و تشویق به حضور در این سایتها میکنند که در سایتهای شرطبندی شاخهای پوچ مجازی عموما برندهای وجود ندارد، اما باز هم این فعالان اینستاگرامی با راهکارهایی مانند روابط و ازدواجهای صوری، درگیریهای مجازی و حتی کارهای عجیب و غریب مخاطبان بیشتری جذب و به کلاهبرداری خود ادامه میدهند.
صفاری نیا با هشدار به کاربران فضای مجازی ، تاکید کرد: فریب بازیهای نمایشی شاخهای اینستاگرامی را نخورید! درآمد این افراد از موجسواری مردمی بر حواشی، میلیاردی است و هر روز درآمد بیشتری کسب میکنند.