این اولینبار نیست که خبر مهاجرت یک هنرمند در رسانهها منتشر و بین مردم دستبهدست میشود و احتمالا تا پایان سال شاهد مهاجرت تعداد دیگری از خوانندهها خواهیم بود. پیش از این و در مهرماه درباره مهاجرت هنرمندان و مقایسه وضعیت فعلیشان با شرایطی که در ایران داشتند در نوشتهایم.
در چند روز اخیر خبر مهاجرت مهدی مدرس و مهراد جم به خارج از کشور نیز منتشر شده و اکثر آنهایی که این خبر را میشنوند اولین سوالشان این است که «کدوم بودن و چی خوندن؟» خوانندگان متوسطی که بهواسطه قدرت مافیاهای موسیقی مشهور شدندف اما اینبار داستان فرق میکند. رفتن مهراد جم با رفتن شادمهر عقیلی، محسن نامجو یا حمید طالبزاده و حتی با سفر اخیر مانی رهنما و همسرش هم متفاوت است.
به این جملات دقت کنید: «اون که اومده بود برنامه علی ضیاء »، «اون که تو کنسرتاش داد میزد» و «اون که با سینا سرلک خوند». اینها تمام نکات مهم دوران خوانندگی محسن سعیدیکیا یا همان مهراد جم متولد مرداد ۷۶ است.
جالب است بدانید که او اولین فعالیت هنریاش را بهصورت جدی با ترانهسرایی و آهنگسازی برای قطعه میثم ابراهیمی بهنام «جانجان» در بهمن سال ۹۷ آغاز کرد! و بعد در اردیبهشت سال ۹۸ و در حالیکه ۲۲ ساله بود اولین قطعهاش با نام «شمال» را منتشر کرد و قطعه بعدیاش هم بهنام «غمت نباشه»، در انتهای همین اردیبهشت ۹۸ منتشر شد و به این ترتیب او در فاصله زمانی کمتر از یک ماه و با داشتن فقط دو آهنگ توانست در شبکههای اجتماعی مطرح شود.
بله، در جامعه هنری و حتی غیرهنری ما و بهواسطه فضای مجازی میتوان بهسرعت و بدون اینکه کار مهم و خاصی بکنی مشهور و البته بههمان سرعت هم ناپدید شوی. اما قصه این مهاجرت همانطور که گفتیم فرق دارد، خوانندهای که مجوز داشته و تعداد قطعاتش حتی هنوز به عدد انگشتان دو دست هم نرسیده و بعضیها که میشناختنش، در فضای مجازی رفتنش را بهترین خبر این روزها میدانستند، چرا باید چنین تصمیمی بگیرد؟ انتشار فیلمش با دنیا جهانبختی که پیش از این با چهرههای مشهور دیگری هم رابطه داشته و ظاهرا جزء لاینفک مهاجرت سلبریتیهاست! نشان داد که این سفر دلایل دیگری هم داشته است.
مسعود جهانی که تنظیمکننده بعضی آهنگهای مهراد جم بوده و خودش را یکی از عوامل موثر در ورود او به دنیای موسیقی میداند بعد از عدم تعهد جم به قرارداد کاری با وجود دریافت دستمزد، در صفحه اینستاگرامش اینگونه نوشت: «دوماه پیش از زندگیم حذف شدی. الان ثابت کردی که درست حذف شدی. برات روزای خوبی رو نمیبینم.
شما قوانین کشورمونو شکوندی. دل ما رو شکوندی. قلب هوادارامونو شکوندی. دین و دنیاتو با هم فروختی. تموم پلها رو خراب کردی. من فردی به این اسم در زندگیم نخواهد بود.»
شرط میبندم میبازی
«وقتش رسیده بپذیرید دعوای پیام صادقیان با تتلو ساختگی است. پیام و تهی و تتلو و علیشمس و ساشا و احلام و سایر شاخهای راهزن مجازی از یک کانون شرطبندی حقوق میگیرند. لیدرشان در اسپانیاست: ملقب به مونتیگو.
سناریوی خودکشی دنیا جهانبخت بهخاطر ساسی، دزدیده شدن ساشا سبحانی در آلمان، افسارگسیختگی تتلو، دوئل داود هزینه با وحید خزایی، جذب پدر آرات، مراسم پایانناپذیر دعوا و آشتیکنان صوری بین خودشان همه این نمایشنامهها را سعدالله امیرشقاقی (ملقب به دکتر) در ترکیه مینویسد. آنها فروشنده ابتذالند و میلیونها نفر نیز خریدارش!
با هرجنجال مصنوعی، جمعیت بیشتری به صفحاتشان میپیوندند تا پولهایشان را در سایتهای شرطبندی آتش بزنند. تتلو دستمزد هنگفتی میگیرد و وظیفهاش عربدهجویی و لایو گذاشتن با اعضای شبکه برای داغ ماندن مداوم صفحاتشان است....» اینها را مهدی رستمپور، خبرنگار فراری در اینستاگرامش نوشت و از اسامی دیگری هم نام برد.
گفته میشود مهراد جم به طمع و ترغیب سایتهای شرطبندی از ایران رفته است و هنرمندان دیگری هم در نوبت سفرند. بهجز جم چهرههای مشهور دیگری هم پایشان به سایتهای شرطبندی باز شده بود. اینها اکثرا خودشان شرطبندی نمیکنند و درآمدشان از میزان باخت طرفدارانشان است.
هرقدر تعداد بیشتری ببازند، جناب سلبریتی سود بیشتری دریافت میکند و باید هرازگاهی کاری کند که روی بورس باشد، اتفاقات ساختگی که قرار است بهواسطه آنها دیده شوند، حتی اگر منفی و ظاهرا بهضرر او باشد. چندسالی است که از بانک مرکزی، وزارت ارتباطات و وزارت اطلاعات خواسته میشود جلوی این سایتهای شرطبندی را که یک پایشان معمولا در داخل است، بگیرند، البته گفته میشود اقداماتی صورت گرفته است. معمولا گردانندگان سایتهای شرطبندی، سراغ کسبوکارهایی که دارای درگاه بانکی هستند، میروند و خواهان اجاره یا حتی خرید درگاه بانکی آنها هستند تا ازطریق درگاه بانکیشان تراکنش خود را انجام دهند.
شاید همین دادوستد باعث شده که ردپایی از خودشان نمیگذارند، حتی اگر به قیمت قربانی کردن بخش بزرگی از کاسبان و مردم کوچه و خیابان باشد. میانگین سنی مشتریان این سایتها نوجوانان و جوانان ۱۵ تا ۲۵ ساله هستند و حتی برای تشویق آنها بهحضور در سایت شرطبندی آهنگهایی هم خوانده شده و مخاطب هدفشان بهطور مشخص دهه هفتادیها هستند.
حالا مهراد جم قرار است بهواسطه طرفدارانش! ثروتمند شود و بهواسطه پول فالوئرهایش زندگی لاکچری داشته باشد و دستهای پشتپرده هم از این تعامل سودی ببرند. تا وقتی پول زیاد هست و طمع انسان، شاهد مهاجرتهای بیشتری هم خواهیم بود.
باید از سرچشمه جلوی این بازیها گرفته شود، البته مهراد جم و آدمهایی شبیه به او چیزی برای باختن ندارند، اما میتوانند باعث باختن سادهلوحانی باشند که یا پول مفت پدرانشان را یا تلختر از آن پول زحمت کشیده آنها را قرار است به باد دهند و خودشان نمیدانند که در یک بازی دو سر باخت شرکت کردهاند.