در کشور ما، سال هاست میلاد حضرت معصومه(س) به عنوان روز دختر گرامی داشته می شود. سال هاست ما ایرانی ها در این روز به دخترانمان هدیه می دهیم و به آنها یادآور می شویم وجودی ارزشمند دارند، می توانند رشد کنند، قابلیت ها، استعدادها و توانمندهای خود را در عرصه های مختلف فردی، خانوادگی و اجتماعی بروز داده و به عنوان فردی موفق به زندگی خود ادامه دهند. به آنها یاد می دهیم سلامت و شادی را در اولویت قرار دهند و برای خود ارزش زیادی قائل شوند. همه اینها را دین اسلام از همان اول به پیروان خود یادآور شد.
حضرت محمد(ص) برای زنان ارزش زیادی قائل بود و این ارزشمندی را در عمل و گفتارش همیشه نشان می داد. این که برای دخترش حضرت فاطمه(س) مرتبه بالایی در نظر گرفته بود و آن مرتبه را مدام یادآوری می کرد. پیامبر ما تمام عشق زمینی اش را نثار دخترش می کرد تا دیگران بیاموزند با دختر چگونه رفتاری باید داشته باشند. جهان متمدن غرب اما از ما دیرتر متوجه این نکته شد که اگر قرار است به دختران یادآوری شود که موجودات ارزشمندی هستند باید روزی را به نام آنها در تقویم ثبت کند. در سال۲۰۰۳ بود که سازمان ملل روز۱۱ اکتبر را به نام روز جهانی دختر معرفی کرد. خیلی از کشورها اما به این نامگذاری اعتنایی نکردند و اولین کشوری که برای روز جهانی دختر برنامه هایی را در نظر گرفت، آلمان بود و به مرور دیگر کشورها هم به آن اعتنا کردند. اما هنوز هم در کشورهای زیادی است که دختران از کمترین حق حیات برخوردارند و باید برای به دست آوردن ابتدایی ترین آنها از جمله حق تحصیل و سواد مبارزه کنند. در کشور هند که از نظر تکنولوژی یکی از پیشرفته ترین کشورهاست، اما هنوز تعداد زیادی از مردمانش فرزند دختر را کسر شان خود می دانند و آسیب زدن به دختران و خشونت علیه زنان در این کشور بسیار زیاد است. در کشورهای آفریقایی و برخی کشورهای عربی هنوز دختران به عنوان موجودی زنده به رسمیت شناخته نمی شوند و از حقوق شهروندی بی بهره اند.
با این اوصاف ما ایرانی ها این فرصت را داریم که در طول سال دو بار ارزشمندی دخترانمان را یادآوری کنیم. یکی روز میلاد حضرت معصومه(س) و دیگری روز جهانی دختر. رابطه خوبی که مجید مظفری با دخترش نیکی دارد، زبانزد عام و خاص شده است. آنها هم پدر و دخترند هم بهترین دوستان یکدیگر. به مناسبت روز جهانی دختر با مظفری هم صحبت شدم تا درباره این رابطه خوب برایمان بگوید.
عدد بی ارزش سن شناسنامه ای
از مظفری می پرسم حدود ۳۷سال با دخترتان اختلاف سن دارید در دوره ای که خیلی ها از اختلاف بین نسل ها صحبت می کنند، اما شما از این مساله آسیب ندیده اید.
می گوید: سن که یک عدد بی ارزش در شناسنامه است. نه جان دارد و نه کاری می تواند بکند. آنچه مهم است، آدم ها هستند که با روح و قلب خود به زندگی و روزهای آن مفهوم می دهند. سن شناسنامه ای من و دخترم هیچ ربطی به میزان رفاقت ما با هم ندارد. من عاشقانه او را دوست دارم و امیدوارم همه پدران نسبت به دخترانشان همین حس را داشته باشند. به عنوان یک پدر به همه دختران سرزمینم روز جهانی دختر را تبریک می گویم و برایشان آرزوی سفید بختی می کنم و امیدوارم بهترین ها برایشان رقم بخورد.
صلح خانوادگی
به مظفری می گویم، ارتباط خوبی که با دخترتان دارید احتمالا ریشه در خانواده ای دارد که خودتان در آن بزرگ شده اید...
می گوید: دقیقا! من در یک خانواده پرجمعیت متولد و بزرگ شدم. ارتباط بین پدر و مادرم بسیار عالی بود. در تمام عمرم ندیدم حتی برای یک بار هم که شده آنها به هم بی حرمتی کنند یا اختلاف داشته باشند. در خانه ما همیشه صلح برقرار بود. من خواهر دوقلو دارم، رابطه ام با خواهرم بی نظیر بود و همه اینها به من یاد داد باید چگونه رفتار کنم که خانواده ای ایمن داشته باشم. از پدرم و برادرانم آموختم وقتی در خانواده بتوانی حرف بزنی و با دیگر اعضای خانواده رفیق باشی، به دیگران که خارج از خانواده هستند نیاز نداری. فضای خانه پدری را به خانواده خودم هم آوردم و همه تلاشم را کردم خانواده ایمنی را شکل بدهم که خدا را شکر موفق شدم. با همسرم تا بود رابطه عالی داشتم و با دخترم نیز. من و نیکی علاوه بر این که پدر و دختر هستیم، رفیق هم هستیم. نیکی همه مسائلش را به من می گوید حتی اگر از او نپرسم. حتی اگر ربطی به من نداشته باشد. همه دوستانش را می شناسم و همه رفت و آمدهایش را می دانم. ما زیاد با هم حرف می زنیم و به نظرم این گفت وگوهای دائمی برای هر پدر و فرزندی لازم است. بین ما احترام و اعتماد متقابل شکل گرفته و بنیه اش آن قدر قوی است که دیگر آسیب پذیر نیست.
به نظرم اعتماد و احترام باید بین همه اعضای خانواده به خصوص بین پدر و دختران شکل بگیرد. دختران وقتی در کنار پدر احساس آرامش و اطمینان داشته باشند تصمیمات درست تری می گیرند. من به نیکی از همان اول گفته ام روی من حساب کن. این را فقط در کلام نگفته ام. هر زمان که دخترم به من نیاز داشته، حضور داشته ام هر زمان که تایید مرا می خواسته، تاییدش کرده ام چون می دانم درست ترین انتخاب را دارد. از وقتی بچه بود روی انتخاب های درست با او صحبت کردم و تلاش کردم مهارت درست انتخاب کردن را یاد بگیرد. وقتی خانواده، پدر و مادر به فرزندان مهارت ها و اصول درست زندگی را یاد بدهند و باور داشته باشند کم نگذاشته اند، فرزند خود را تایید خواهند کرد. زیاد اهل نصیحت نیستم چون معتقدم بچه ها ما را می بینند و یاد می گیرند. اگر می خواهم بچه ام در تمام مراحل زندگی اش درست رفتار کند باید از همان اول به خودم یادآوری کنم که او، مرا به عنوان اولین الگویش می بیند و همه دیده هایش را ثبت کرده و در زندگی اول از آنها استفاده می کند. پس باید حواسم باشد جوری رفتار نکنم که بدآموزی داشته باشم و فرزندم که بزرگ شد به جای رفتار مطلوب و درست زندگی سختی را تجربه کند.
صبور باش
گاهی هم شده که از رفتار یا تصمیم نیکی ناراحت شده ام، اما با او صحبت کرده و توضیح داده ام که من از تو ناراحت نیستم، برای تو ناراحتم. برای اتفاقات ناخوشایندی که برایت رقم خواهد خورد ناراحتم. این دو تا با هم فرق دارند. در این روش فرزندت متوجه می شود تو همچنان او را دوست داری، بی قید و شرط. اما نگرانش هستی و تلاش می کنی اگر او قدم اشتباهی برداشته و به تو گفته، کمکش کنی که اصلاحش کنی. همچنان پشتش هستی و تنهایش نمی گذاری. اعتقادی به نصیحت های مدام ندارم، اما به باور من صحبت کردن کارگشاست. به نیکی همیشه توصیه می کنم؛ صبور باش حتی وقتی شرایط به نفعت نیست.آرام که باشی، صبر که داشته باشی، راهی برای حل مساله پیدا خواهی کرد. عصبانیت و عجله آسیب ها را بیشتر می کند. هرگز نگذار دیگران آن قدر قوی باشند که تو را عصبانی کنند. تو که آرام باشی آنها مجبور می شوند، آرام باشند و به حرفت گوش کنند، آن وقت است که برگ برنده دست توست.