«شاد» اما نگران!

 کرونا سال قبل در شرایطی مدارس را به تعطیلی کشاند که پنج ماه از سال تحصیلی گذشته بود و باقی مانده سال تحصیلی به‌صورت آموزش مجازی و آموزش تلویزیونی از سر گرفته شد. با گذشت زمان، شبکه «شاد» برای یک پارچه‌سازی و ساماندهی آموزش مجازی دانش‌آموزان توسط آموزش و پرورش رونمایی شد و مورد استفاده قرار گرفت.

در سال تحصیلی جدید نیز که درصد بالایی از دانش‌آموزان با تصمیم خانواده‌ها گزینه آموزش غیرحضوری را انتخاب کرده‌اند، شبکه «شاد» با ارتقای امکانات در کنار آموزش تلویزیونی دروس، به محوری‌ترین ابزار آموزشی دانش‌آموزان تبدیل شده است.

تهدید عدالت آموزشی از جمله مواردی بود که از همان ابتدا در مورد آموزش مجازی دانش‌آموزان از سوی کارشناسان و رسانه‌ها مطرح شد، حال آنکه به گفته مسئول شبکه «شاد»، سه میلیون و ۲۰۰ هزار نفر یعنی ۲۱ درصد دانش‌آموزان به دلایلی همچون نداشتن ابزار هوشمند یا دسترسی به اینترنت از شبکه «شاد» محروم هستند.

رهبر معظم انقلاب نیز یازدهم شهریور امسال در ارتباط تصویری با رؤسا و مدیران آموزش و پرورش، ضمن تأکید بر اهمیت تحقق عدالت آموزشی فرمودند:«حالا که مسئله‌ آموزش مجازی و مانند این حرف‌ها پیش آمده، یک مقداری مسئله‌ عدالت حسّاس‌تر است، برای خاطر اینکه ممکن است همه امکان استفاده‌ از فضای مجازی را نداشته باشند، تمکّن مالی نداشته باشند؛ باید برای این فکری کرد.. .. صدا و سیما به خصوص بایستی کمک کند و آموزش از طریق صدا و سیما می‌تواند بخش مهمّی از این را جبران کند. بالاخره عدالت آموزشی بسیار مهم است.»

 راهکار آموزش و پرورش در پاسخ به انتقادها و نگرانی‌ها در سال گذشته، ارجاع دانش‌آموزان به آموزش تلویزیونی و وعده تامین بسته‌های آموزشی مناسب در مناطق محروم بود. امسال اما آموزش و پرورش راهکار حضور در مدارس را پیش روی خانواده‌های محروم یا ناتوان از تهیه ملزومات آموزش مجازی قرار داده است که با وجود نگرانی خانواده‌ها از شیوع گسترده کرونا قابل تأمل است.

گذشته از اینها یک نگرانی مهم نیز در زمینه آموزش مجازی دانش‌آموزان به‌صورت پررنگ و ویژه از همان سال گذشته مطرح شد که اکنون هم ادامه دارد و آن هم موضوع مهم خطرات حضور گسترده دانش‌آموزان سنین مختلف در فضای مجازی به بهانه و علت دریافت مطالب آموزشی و درسی است.

پیش از این و در سال‌های گذشته نیز با گسترش دامنه‌دار تکنولوژی گوشی‌های همراه و سایر ابزارهای فضای مجازی، کارشناسان بسیاری نه تنها در ایران بلکه در سراسر دنیا نسبت به خطرات‌تربیتی، روحی و حتی جسمی‌حضور بدون ضابطه و افراطی کودکان و نوجوانان در فضای مجازی و دسترسی آسان آنها به ابزار هوشمند همچون گوشی، تبلت و. .. هشدار داده بودند. در این میان در کشورمان نیز بسیاری از خانواده‌های دغدغه‌مند با توجه به هشدارهای کارشناسان، موضوع کنترل و نظارت بر دسترسی فرزندانشان به ابزار هوشمند و فضای مجازی را سرلوحه خود قرار داده‌اند تا از بروز آسیب‌های موجود و گسترده فضای مجازی بر فرزندان خود پیشگیری نمایند.

اما ارجاع ناخودآگاه و یک‌ باره آموزش مدارس به فضای مجازی در همه پایه‌ها و مقاطع، بسیاری از این کنترل‌ها و برنامه‌ریزی‌های خانواده‌ها را به هم ریخته و نگرانی بسیار زیاد آنها را در پی داشته است.

رهبر انقلاب در ارتباط تصویری شهریور ماه با رؤسا و مدیران آموزش و پرورش تذکر مهمی‌را خطاب به این مسئولان مطرح کردند و گفتند: «در باب آموزش مجازی، یک نکته‌ دیگر هم وجود دارد و آن، زیان‌هایی است که احتمالاً در آموزش مجازی وجود دارد. حالا این شبکه‌ شاد که به‌وجود آمده، بسیار چیز خوبی است منتها بایست مراقبت کنید تا این موجب این نشود که جوان‌ها وارد فضای بی‌‌بند و بار و رهای اینترنت بشوند و سرشان گرم بشود به یک چیزهای دیگری که هم از لحاظ اخلاقی، هم از لحاظ اعتقادی خطرهای بزرگی برای اینها دارد؛ این را باید کاملاًً مراقبت بکنید، یعنی پیش‌بینی کنید. باید کار کنید در این زمینه؛ یعنی کاری است که نمی‌شود رها کرد این را؛ چون بحث به‌اصطلاح اُنس بچّه‌ها با فضای مجازی، محسّناتی دارد، عیوبی هم دارد. یکی از عیوبش این است که گفتم؛ یکی از عیوبش منزوی شدن بچّه‌ها در خانه است؛ وقتی که با این تبلت و مانند اینها آشنا شدند، می‌روند سرگرم آن کار می‌شوند و از محیط خانه و خانواده در واقع به تدریج دور می‌شوند. باید به اینها توجّه کنید و مراقبت کنید.»

اما این روزها که آموزش مدارس به طور جدی در بستر فضای مجازی در جریان است، خودنمایی برخی تبعات جانبی آن بیش از پیش ایجاد نگرانی کرده است.

ابتدا باید گفت نحوه برخورد خانواده‌ها با پدیده جدید آموزش مجازی فرزندان متفاوت است. در کنار اکثریت خانواده‌ها که دغدغه و نگرانی از اثرگذاری آسیب‌های موجود در فضای مجازی، آنها را به سوی کنترل و برنامه‌ریزی دقیق همراه با نظارت در نحوه دریافت این آموزش‌ها توسط فرزندانشان سوق داده است، متأسفانه هستند خانواده‌هایی که یا نسبت به اهمیت موضوع بی‌تفاوتند یا برخی والدینی که از تسلط یا علم و سواد لازم برای نظارت بر فعالیت مجازی فرزندانشان برخوردار نیستند و اصطلاحاً از فرزندانشان در این زمینه عقب افتاده‌اند که این موضوع می‌تواند خطرآفرین باشد.

اگر بخواهیم به‌صورت مصداقی به برخی از تهدیدات روزافزون حضور مستمر و پردامنه دانش‌آموزان سنین مختلف در فضای مجازی برای دریافت آموزش مجازی مثال بزنیم می‌توان به دانش‌آموزانی‌ اشاره کرد که پدر و مادر آنها هر دو شاغل هستند و این دانش‌آموزان در زمان دریافت آموزش مجازی در منزل بدون حضور و نظارت مستقیم والدین با در اختیار داشتن گوشی هوشمند و اینترنت ضمن دریافت آموزش درسی خود فرصت این را دارند که قبل یا بعد از آموزش مجازی در فضای رها شده و تقریباً بدون کنترل و جذاب و فریبنده اینترنت و شبکه‌های اجتماعی متعدد و غالباًً خطرناک یا نامناسب سنشان حضور داشته باشند. حال باید دید چه کسی پاسخگوی تبعات احتمالی و محتمل این رها کردن دانش‌آموزان کم سن و سال در دنیای پرتهدید مجازی است؟

این روزها خبرهایی به گوش می‌رسد از سرگرم شدن دانش‌آموزان با اصطلاحاً چَت‌های مجازی با دانش‌آموزان دیگر در همین بستر شبکه شاد و ارسال فایل‌ها و محتواهای مختلف و غیردرسی که شاید در بسیاری از موارد نظارتی هم بر آنها نیست. اما آیا این شبکه برای این کار راه‌اندازی شده است یا برای جبران خلأ آموزش حضوری؟

در مواردی تکالیف یا امتحان به جای بازه زمانی مشخص و محدود در ساعت‌های مختلف یا نامنظم ارسال می‌شود و این یعنی دانش‌آموز باید دائم در فضای مجازی حضور داشته باشد تا هر لحظه تکلیف  یا برنامه خود را دریافت کند.

واقعیت آن است که بسیاری از خانواده‌ها اگر مجبور به دریافت آموزش مجازی دروس نبودند تا چند سال آینده نیز برنامه‌ای برای ورود فرزندان کم سن و سال خود به فضای بی‌در و پیکر مجازی نداشتند اما اکنون نگران تبعات این مسئله هستند.  

باید توجه داشت؛ بیان هشدارها به معنی زیر سؤال بردن اهمیت و مزایای فضای مجازی یا فواید آموزش مجازی نیست چرا که شاید در حال حاضر با وجود شرکت نکردن بسیاری از دانش‌آموزان در کلاس‌های درس نیاز به تعامل با معلمان و دریافت دروس و تکالیف تا حد زیادی از این طریق جبران می‌شود، اما مسئله این است که متأسفانه یک‌بار دیگر شاهد هستیم کم‌کاری‌های سال‌های گذشته دولت و وزارت ارتباطات و سایر بخش‌ها در زمینه گسترش زیرساخت‌های شبکه ملی اطلاعات، ساماندهی شبکه‌های اجتماعی و بومی‌سازی فضای تبادل اطلاعات در بستر امن و سالم، کار را به جایی رسانده است که خانواده‌ها با ‌ترس و دلهره و نگرانی فرزندان خود را روانه فضای مجازی کنند و یک دانش‌آموز کم‌ سن و سال که مجبور به حضور در فضای مجازی برای دریافت تکلیف یا درس خود است باید با انبوه تهدیدات جانبی رو‌به‌رو شود، این در شرایطی است که وزیر ارتباطات دو سال پیش گفته بود: «من به پسرم اجازه استفاده از شبکه‌های اجتماعی را ندادم زیرا می‌دانم که این شبکه‌ها تهدیدی برای تغییر سبک زندگی است.» از سویی وزیر آموزش و پرورش هم از منتفی شدن وعده اپراتورها برای ارائه سیمکارت‌های کم‌خطر و امن‌تر «شاد» به بهانه محدودیت شماره خبر داده است.

 از سوی دیگر موضوع آموزش مجازی نیز موضوع جدیدی نیست و حتی در سند تحول آموزش و پرورش که با وجود ابلاغ، سال‌هاست در اجرا دچار تاخیر شده است نیز این موضوع مهم به نوعی دیده شده است اما وقتی به موقع به ایجاد زیرساخت‌های این تکلیف ابلاغ‌شده عمل نمی‌شود در تنگناهایی همچون شرایط امروز سرمایه‌های ارزشمند کشور یعنی دانش‌آموزان به اجبار و به قیمت تهدید و وارد آمدن لطمات در فضای مجازی پرخطر و مین‌گذاری شده توسط دشمن در جنگ فرهنگی و انبوه لغزشگاه‌های فکری و اخلاقی این فضا رها می‌شوند.

البته خسارت حضور پردامنه و بدون ضابطه و کنترل انبوه دانش‌آموزان در فضای مجازی لزوماً انحراف و آسیب‌های متصور در ذهن‌ها نیست بلکه گاهی این خسارت می‌تواند به چشم نیاید اما اتفاقاً عمیق باشد. چه‌بسا دانش‌آموزان مستعدی که می‌توانستند هر کدام دانشمندان برجسته‌ای همچون شهیدان علیمحمدی، شهریاری و احمدی روشن و... شوند اما حضور افراطی در فضای مجازی و درگیری‌های ذهنی و جاذبه‌های این فضا مانع تحقق و بروز کامل آن توانایی و استعداد شده و نهایتاً این دانش‌آموزان به‌جای دانشمند شدن کارمندان ساده‌ای شوند.  به عبارتی دشمن در مواقعی با ‌ترور فیزیکی کشورمان را از خدمات علمی ‌دانشمندان محروم می‌کند و گاهی ممکن است استعدادهای ناب ما را با سرگرم کردن در فضای مجازی از رسیدن به قله علمی ‌بازدارد. آیا این ضایع شدن استعدادها خسارت کمی‌ برای کشور است؟ همان‌طور که رهبر انقلاب فرمودند: «گاهی اوقات می‌بینید که یک استعداد برجسته و برتر یک کشور را از یک گذرگاه مهم و خطرناکی عبور می‌دهد و کارهای بزرگ انجام می‌گیرد؛ ما هم انصافاً احتیاج داریم، استعداد برجسته هم کم نداریم.» (بسا باشد که مردی آسمانی، به جانی سر فرازد لشکری را).

اکنون با توجه به ادامه‌دار بودن شرایط کرونایی و نامعلوم بودن نحوه حضور دانش‌آموزان در کلاس‌های درس در ماه‌ها و شاید حتی سال تحصیلی آینده، مسئولان امر در دولت و مجلس اولا، نباید ادامه این وضعیت را تنها گزینه ممکن بدانند و دوم اینکه باید به‌صورت جدی به موضوع ورود پیدا کرده و به رفع ‌اشکالات موجود در شیوه ارائه و فعالیت آموزش‌های مجازی یا تقویت آموزش از رسانه ملی و شیوه‌های دیگر اقدام نمایند.

همچنین مطالبه انجام وظیفه مسئولان مرتبط و بازخواست از کم‌کاری آنها در زمینه سالم‌سازی فضای مجازی توسط مجلس و دستگاه قضایی نیز می‌تواند راهگشا باشد.

 عباس شمسعلی