در کشورمان ایجاد شبکه ملی ارتباطات و شبکه ملی اطلاعات در دستور کار است و سال هاست روی این موضوع کار می شود، اما هنوز نمود خارجی و عینی آن ملموس نیست، اگرچه برخی از اتفاقات و رودیداها مانند فاجعۀ کرونا سبب شده است تا ما بیشتر در این زمینه تلاش کنیم.
کرونا سبب شد تا ما دولت الکترونیک را بیشتر بسط وگسترش دهیم یا سرویس هایی در شبکه مجازی برای خرید آنلاین، حوزه سلامت و به ویژه اموزش افزایش دهیم و خدمات را ارتقا ببخشیم اما کماکان در لایههای مخاطبان، دیتا و پلت فرم ها دچار عقب ماندگی بسیار هستیم و باید به سرعت خود را در این زمینه به روز کنیم و به جبران کمبودها بپردازیم."
این ها بخشی از صحبت های حمیدرضا حسینی دانا کارشناس مدیریت رسانه و مدرس دانشگاه است. او بر این باور بوده که جنگهای نسل جدید نه نتها خونریزی و کشتن به همراه ندارد، بلکه روحیه افراد، آرمان ها، باورها و ارزش های شان نابود میکند و به جای توپ و تفنگ از رسانه در این جنگ استفاده می شود و گلوله هایی که در این توپ و تفنگ های جدید سوار می شود، اطلاعا ت خود مردم است که از مردم دریافت کرده و علیه شان دستکاری می کنند و مجددا به سمت آنها، اطلاعات را ارسال می کنند؛ به همین ترتیب هر کس براساس اطلاعات خودش در این جنگ مورد هجوم قرار می گیرد.
وی با اشاره به مستندهایی مانند هَکِ بزرگ، کلاهخود سفیدها، لایک و مخمصۀ اجتماعی که دستاندرکاران شبکههای اجتماعی معروف مانند فیسبوک، توئیتر و گوگل به تبیین دستکاری افکارعمومی توسط این شبکه ها می پردازند، گفت: آن قدر این خرابکاریها برملا شده که خود طراحان آن هم به رفتارهای سوء شان اعتراف می کنند.
با این کارشناس مدیریت رسانه ساعتی درخصوص ضرورت های شبکه ملی اطلاعات و آسیب هایی که از نبود این شبکه در کشور با آن مواجه بودیم، به بحث و گفت و گو نشستیم. آنچه از نظر می گذرانید، حاصل گفت و گوی ما با وی است.
** هر روز که می گذرد، بر تعداد کاربران فضای مجازی افزوده می شود و شاهد مشکلات بسیاری هستیم که گریبانگیر کاربران می شود. بخشی از این مشکل ناشی از نبود شبکه ملی اطلاعات است. تا چه اندازه وجود شبکه ملی اطلاعات را در عصر کنونی ضروری می دانید؟
- اگر شبکه ملی و هر فناوری روز دیگری را نداشته باشیم، یا برایش برنامه ریزی نکنیم، نمونۀ بومی اش را نسازیم و یا از کاربردهای آن مطلع نباشیم و نتوانیم استفاده مفیدی از آن داشته باشیم، به دلایل مختلف این فناوری ها از هر سد مقاومتی عبور می کنند و خودشان را به ما می رسانند، زیرا خاصیت فناوری های نو اینچنین است.
این فناوری ها زمانی که خودشان را به ما می رسانند، با خود یکسری نیازهای روز را به سمت ما می آورند و ما را مجبور می کند که از آنها استفاده کنیم؛ بنابراین هیچ فناوری در دنیا وجود ندارد که ایجاد شده باشد و ما بصورت مستقیم و غیرمستقیم و یا در کوتاه مدت و میان مدت به آن نیازمند نباشیم.
برای اینکه بدانیم شبکه ملی اطلاعات در چه حوزه ای برای مان کاربردی خواهد بود، بایستی بدانیم که از دهه هفتاد میلادی با به اوج رسیدن اینترنت روبرو بودیم و به مرور به اواخر قرن بیستم رسید و با ورود به هزاره سوم بحث رسانه های اجتماعی و شبکه های اجتماعی به تدریج خودش را مطرح کرد و برخی از ارتباطات انسان ها اعم از پیام رسان ها، ملاقات های فضای مجازی، امکان گفت و گو، نامه رسانی و موارد اینچنینی مبتنی بر فضای مجازی ایجاد شد و براساس همان خاصیت این نوع از فناوری ها که با آمدن شان نیازهایی را برای مردم می آورند، آنها را مجبور به استفاده از آن می کنند. یعنی مردم مجبور می شوند که به سمت فناوری ها حرکت کنند.
فناوری های جدید جذابیت های خاص خود را دارند
علاوه بر این موضوعات، هر فناوری جدیدی که مطرح می شود با خودش جذابیت هایی به همراه دارد که می توان به جذابیت های صوت، تصویرو ابزارهای مختلفی اشاره کرد کاربران که برای برقراری ارتباط یا انجام کارهای روزمره شان، سواربر این فضای مجازی شده اند و همین امر باعث شد تا مردم با اشتیاق بیشتری به سمت این فناوری ها حرکت کنند و از آن استفاده کنند.
فضای مجازی به موازات فضای فیزیکی که ما هزاران سال در آن زندگی کرده ایم، خدمات و کارکردها، ابزارها و شهروندان خاص خود را دارد و روز به روز به جمعیت شان اضافه می شود و تقریبا جهانی موازی جهان فیزیکی ایجاد شده که بسیاری در آن زیست می کنند ؛ خرید و فروش می کنند، احتیاحات شان را از این طریق فراهم می کنند و حتی به ارائه و دریافت خدمات می پردازند؛ بنابراین توجه به فضای مجازی بسیار حائز اهمیت است.
**در خصوص فضای مجازی و شبکه ملی اطلاعات کلیتی شرح می دهید؟
- اگر ما بخواهیم فضای مجازی را در یک کلام به چند قسمت تقسیم بندی کنیم، حداقل پنج لایه می توان برایش شرح داد؛ لایه اول که پایین ترین لایه بوده تحت عنوان زیرساخت است؛ پس از این لایه می توان به لایه منطقی یا لاجیک اشاره کرد که شامل سرورها و تنظیم های کلی استقرار شبکه در آن است.
لایه بالاتراز آن، لایه سکو یا پلت فرم است که تمام خدمات و فعالیت ها در این بستر ارائه می شود. پس از این لایه شاهد لایه مخاطبان هستیم و در نهایت لایه بالاترین، لایه اطلاعات و دیتاست.
خاستگاه اینترنت جهانی مطابق آنچه که در دنیا مطرح شده اینترنت نیویورکی یا جهانی است؛ اینترنتی که آمریکایی ها ایجاد کرده اند و بالطبع اگرچه گفته شده که فضایش آزاد است، اما مدیریت و پلت فرم های بزرگی در شاهراه های ارتباطی و اطلاعاتی ایجاد کرده اند تا تقریبا همه مردم دنیا را به نوعی به خود مشغول کرده و حتی گاهی آنها را کنترل می کنند.
در این میان کشورها به این نکته متمرکز می شوند که آیا می توانند خودشان چنین سازه بزرگی را در محدودۀ مرزهایشان ایجاد کنند؛ برای مثال درکشورمان لایه زیرساخت، لایه ای است که به خوبی از پس آن برآمده ایم و آن را ایجاد کرده ایم و حتی به نگهداری آن پرداخته ایم ودر نهایت شاهد توسعه آن هستیم.
برخورداری از عملکرد خوب در لایه لاجیک
در لایه لاجیک، کم و بیش عملکرد خوبی داشتیم، البته در این مورد نیازهایی به کشورهای مختلف به لحاظ انبارها، سرورها و پشتیبانی ها داریم.
در لایه های بعدی تدریجا به حالت کمتر توسعه یافته می رسیم، یعنی روی پلت فرم ها، توفیقات چندانی نداشته ایم. ما اگرچه موتور جستجوی ملی داریم اما به اندازۀ کافی فراگیر و قابل استفاده برای عموم نیست.
همچنین ایمیل ملی به آن گستردگی و ابزارهای متنوع نداریم. اگرچه تلاش هایی در این زمینه انجام شده است. با این حال در خصوص تجارت در فضای مجازی و سایر فعالیت ها کارهای زیادی روی زمین مانده است و بایستی فعالیت ها به سرعت و با گستردگی لازم دنبال شود.
** در لایه مخاطب و اطلاعات چه وضعیتی داریم؟
- در لایه مخاطب و اطلاعات، تقریبا برنامه مشخصی نداریم؛ اگرچه مرکز ملی فضای مجازی و سازمانهای عضو شورای عالی فضای مجازی در این زمینه ماموریت ملی دارند اما استقرار یک شبکه ملی کارآمد تا به امروز به طول انجامیده است. وابستگی به اینترنت نیویورکی را هم کماکان ادامه می دهیم، البته بسیاری از کشورها اینگونه وضعیتی مشابه ما را دارند و از آن طرف محدود کشورهایی هستند که توانسته اند برای خود سیستم های موازی ملی ایجاد کنند که می توان به چین اشاره کنیم که دارای اینترنت ملی است و ابزارهایی که کل خدمات را روی آن ها سوار می کند، کنترل آن دست خودش است. برای مثال ابزار وی چت که تا پیش از کرونا نزدیک به 730 خدمت ارائه می کرد، در ایام کرونا 30 خدمت جدید و با محوریت سلامت روی آن محقق کرده و بالغ بر 760 خدمت را کشور چین ارائه می کند.
در جایگاه حکمرانی ملی، نیازمند آن هستیم که ضمن صیانت از داشته های ملی، با رسانه های مهاجم مقابله کنیم تا به تدریج قدرت رسانه ای لازم را فراهم کنیم و به سطحی از بازدارندگی برسیم که مهاجمان نبردهای هیبریدی علیه کشور به سادگی نتوانند به ملت شریف ایران آسیب بزنند.
همچنین کشور روسیه که اینترنت ملی اش فراگیر شده و مردمش بیشتر از اینترنت ملی استفاده می کنند.
از طرفی برخی کشورها همچون فرانسه به دنبال این هستند که در کشور خودشان یا در اتحادیه اروپا چنین امکانی را ایجاد کنند و حتی در این زمینه به سرمایه گذاری کلان، فرهنگسازی و راغب کردن مردم برای استفاده از فضای مجازی پرداخته اند اما باید بپذیریم که این موضوع نیازمند سرمایه گذاری های کلان و مشکلات عدیده ای است که کشور فرانسه و یا اروپا هنوز نتوانسته اند برای خود اینچنین امکاناتی همچون شبکه فراگیر اطلاعات ملی را ایجاد کند.
** چرا علی رغم اختصاص بودجه های کلان برای شبکه ملی اطلاعات، ما هنوز از داشتن چنین شبکه ای بی بهره هستیم؟
- در کشورمان ایجاد شبکه ملی ارتباطات و شبکه ملی اطلاعات در دستور کار است و سال هاست روی این موضوع کار می شود، اما هنوز نمود خارجی و عینی ملموسی را شاهد نبودیم، اگرچه برخی از اتفاقات و رودیداها سبب شده است تا ما بیشتر در این زمینه تلاش کنیم که می توان به فاجعه کرونا اشاره کنیم. کرونا سبب شد تا ما دولت الکترونیک را بیشتر بسط وگسترش دهیم یا سرویس هایی در شبکه مجازی برای خرید آنلاین، حوزه سلامت و به ویژه اموزش افزایش دهیم و خدمات را ارتقا بخشیم، اما کماکان در لایه مخاطب، دیتا و پلت فرم ها دچار عقب ماندگی بسیار هستیم و باید به سرعت خود را در این زمینه به روز کنیم و به جبران کمبودها بپردازیم.
**البته برخی ها اشاره می کنند که در برابر ایجاد شبکه ملی اطلاعات مقاومت هایی شده است، نظرتان در این مورد چیست؟
- سوابق قبلی نشان می دهد که ما در دوره های مختلف به جای تسلط و اعمال حاکمیت مقتدرانه و کارآمد بر فناوری های جدید با یک رویکرد مشخص سعی کرده ایم جلوی ورود برخی از فناوری هایی را بگیریم که احساس می کردیم اینها مخرب هستند و می توانند به فرهنگ و جمعیت ما آسیب بزنند.
برای مثال در دوره هایی نسبت به سینما، رادیو و تلویزیون، ویدئوهای خانگی، اینترنت و.. مقاومت هایی داشتیم، اما به تدریج این ها، ابزارهای روزآمد بودند و مجبور به استفاده از آنها بودیم و حتی زمانی که جلویش را کامل بسته بودیم، مردم خودشان به دنبال آن می رفتند تا به استفاده از آن بپردازند. البته این همان خاصیت فناوری است که از همه سدها عبور می کند و نمی توان سدی را مقابل آن بطور کامل ایجاد کرد. ما در خصوص فضای مجازی اینچنین وضعیتی داریم.
** البته این فناورهای تهدیدهایی را می تواند در بر داشته باشد.
- البته دیدگاه هایی وجود که دارای نگرانی است و این دیدگاه ها به ما می گوید که از طریق این فناوری ها با تهدیداتی روبرو هستیم. تهدیداتی که از نوع نظامی نیستند ولی منافع ملی و فرهنگ ایرانیان را هدف گرفته اند. بایستی بدانیم که این تهدیدات با تهدیدات دهه های شصت و هفتاد، بسیار متفاوت است.
جنگ در هر دهه ای متفاوت از دهه گذشته اش است
برای مثال در دهه شصت با جنگ تحمیلی روبرو بودیم ودشمن بطور فیزیکی به کشور حمله کرد و در دهه هفتاد با ظهور اینترنت و تلویزیون های مواهواره ای، تهدیدیدهایی در این زمینه شاهد بودیم که البته کنترل شد، اما تهدیدهای کنونی از دل تهدیدهایی است که در قالب عملیات روانی، جنگ های شناختی و جنگ های ادراکی، تحمیل می شود تا مخاطبان ما را دچار آسیب های جدی کند.
به این ترتیب اگر ما جنگ ها و تهدیدهای جدید را نشناسیم و بخواهیم علیه آنها مقابله کنیم و اقداماتی انجام دهیم، قطعا موفق نخواهیم بود؛ به عبارتی ما هم اکنون با فناوری هایی روبرو هستیم که به طور یک جا جمعیت ما را می بلعد.
پروژه «Space X» مدتی است که مطرح و پایلوت هایی را در برخی از مناطق ایالت متحده برایش انجام شده است و این پروژه به تدریج خود را ارتقاء بخشیده است.
این پروژه همان پروژه اینترنت ماهواره ای با گستره جهانی است و در زمانی که ما الان در دوران کرونا دچار ضعف در رساندن اینترنت به برخی از نقاط کشور هستیم و با ضعف استفاده و کمبود ابزارهای لازم برای یادگیری دانش آموزان در فضای مجازی روبرو هستیم، این پروژه خود را معرفی و تسریع پیدا کرده است و این پروژه همان تهدید است که اگر حواس مان نباشد، اینترنت ماهواره ای همچون ویدئوی خانگی و تلویزیون ماهواره ای وارد می شود و به کشورمان نفوذ می کند و از آن سمت ابزارهایی ارزان در اختیار کاربران می گذارند تا جمعیت کشورمان از این ابزارها و اینترنت جهانی به سادگی و ارزان قیمت استفاده کند.
شما فرض کنید این اتفاق بیفتد. یعنی جمعیت یک کشور از این فناوری جدید به راحتی، آسانی و ارزان قیمت استفاده کند. آیا می توان انتظار داشت که دولت ملی بتواند با همان روش قبلی با مردم ارتباط برقرار کند؟ آیا به این ترتیب افکارعمومی و فرهنگ و رفتار مردم دستخوش تغییرات ناخواسته نخواهد شد؟
تهدیدات جدید از این دست است و تهدیداتی که بالفعل انجام می شود. شاهد هستیم تحریم های ظالمانه آمریکا علیه ایران که در بعد از جنگ جهانی دوم بزرگترین و شدیدترین تحریم های عالم در حوزه اقتصاد به شمار می رود و علیه ایران اعمال می شود، در کنارش رسانه های مهاجم با شدت انواع جنگ های شناختی، ادراکی، عملیات روانی، و جنگ های ترکیبی علیه ملت ایران راه اندازی شده است و مدل سازی کرده اند و در مدل های خود اینطور می گویند که در این جنگ جدید با دولت و ارتش کشور مقابل کاری نداریم بلکه سروکارمان با جمعیت کشور مقابل است تا آنها را در شناخت پدیده ها، دچار سردردگمی، ابهام و اشتباه کنیم و با همین نوع شناخت سردرگمی و مبهم آنها را واردار می کنیم تا تصمیمات اشتباه بگیرند و آنها در تصمیم گیری های اشتباه، کم کم ارزش های خود را فراموش می کنند و زمانی که از کشوری، ارزش هایش گرفته شد، دیگر نیازی نیست که به آن کشور حمله نظامی شود بلکه می توان آن کشور را به گونه ای هدایت کرد که هرچه شما بگویید، آنها مطیع امر شما باشند.
نمونه این جنگ ها را می توان در جنگ های اول و دوم خلیج فارس و در تهاجم نظامی امریکا علیه عراق مشاهده کرد. ایالات متحده با انواع جنگ های روانی اولاً با استفاده از شبکه CNN روی شناخت مردم عراق تأثیر گذاشت تا اینطور فکر کنند که حالا که از بی عدالتی دولت شان به ستوه آمده اند باید به قدرت امریکا پناه ببرند زیرا این کشور همیشه در جنگ هایش پیروز شده است و می تواند رژیم صدام را سرنگون کند. ثانیاً تهاجمات ادراکی امریکا در جنگ دوم خلیج فارس سبب شد تا مردم این کشور چنین تصور کنند که برای قوی شدن بایستی مانند دشمن مقابل باشند. این اشتباه تصمیم گیری سبب شد تا حتی در سالهای پس از جنگ هم این کشور نتواند دشمن اصلی خود را از کشور بیرون کند.
هدایت مردم از طریق فناوری
در حقیقت با انواع جنگ های شناختی و ادارکی این اتفاق انجام می شود. براساس دموکراسی تماشاچی والتر لیپمن، حاکمان دموکراسی های غربی، مردم را توده هایی می دانند که لازم نیست آنها را توانمند کنند بلکه تنها بایستی آنها را هدایت کنند. و به واسطه همین ابزارو فناوری ها، می توان این هدایت را انجام داد.
بنابراین جنگ جدید نه نتها خونریزی و کشتن به همراه ندارد، بلکه روحیه افراد، آرمان ها، باورها و ارزش های شان نابود می شود و به جای توپ و تفنگ از رسانه در این جنگ استفاده می شود و گلوله هایی که در این توپ و تفنگ های جدید سوار می شود، اطلاعا ت خود مردم است که از مردم دریافت کرده و علیه شان دستکاری می کنند و مجددا به سمت آنها، اطلاعات را ارسال می کنند؛ به همین ترتیب هر کس براساس اطلاعات خودش در این جنگ مورد هجوم قرار می گیرد.
** شفاف تر در این موضوع توضیح می دهید؟
- گاهی اوقات تهیه این اطلاعات از جمعیت کشور مقابل از طریق جاسوسی یا ارتباطات تجاری یا ارتباطات فرهنگی جمع آوری می شود و گاهی اوقات نظرسنجی های عادی توسط نهادهای موجه همچون دانشگاه ها، انجام می شود. برای مثال دانشگاه مریلند در تورنتو، دارای مؤسسه ای به نام ایران پل است که نظرسنجی دائمی را از ایرانیان انجام می دهد و سالانه ده ها هزار نظرسنجی تلفنی از طریق دفتر تهران و برخی از دفاترش در شهرهای بزرگ با تلفن ثابت داخل ایران انجام می دهد و این نظرسنجی درباره همه موضوعات از جمله موضوعات فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی است. این موسسه اظهار می دارد که اطلاعاتش را به امریکایی ها و سایر مشتریان می فروشد!
مشابه این مؤسسه بسیار است که اطلاعات را جمع آوری و دستکاری کرده و درنهایت علیه ایرانیان استفاده می کنند.
همچنین به جبهه های رسانه ای همچون ایران اینترنشنال، بی بی سی فارس، من و تو، وی او ای(voa) اشاره کرد که در میان شان تقسیم کار کرده اند و هر کدام جمعیتی را هدف گرفته اند و سعی می کنند به دستکاری افکارعمومی و پریشان کردن مردم بپردازند تا فشار اقتصادی ناشی از تحریم با این فشار روحی و روانی که مردم پیدا می کنند، از خود رفتارهایی را نشان دهند که مورد انتظار آن دولت هاست.
در کنار آن موضوعاتی همچون شهروند خبرنگاران و پناهندگان هستند یا کسانی که پول و امکاناتی در آمریکا دارند و برای اینکه پول های شان را ازاد کنند، به ارایۀ اطلاعات می پردازند.
البته شهروند خبرنگاران بیشتر در این زمینه اطلاعات خوبی را برای شان فراهم می کنند که به این فرآیند سلاح سازی از اطلاعات مردم یا سلاح سازی از رسانه های اجتماعی گفته می شود.
** بنظر شما راهکار اساسی در این موضوع چیست؟
- اهمیت فضای مجازی آنقدر بالا است که مقام معظم رهبری می گوید اگر من رهبر نبودم، رئیس فضای مجازی می شدم. در عین حال ایشان نگران تهدیدات فضای مجازی هم هستند به گونه ای که در دیدار اخیرشان با هیأت وزیران که مردادماه امسال انجام شد، اشاره کردند که مردم در فضای مجازی نباید بی پناه بمانند.
در جایگاه حکمرانی ملی، نیازمند آن هستیم که ضمن صیانت از داشته های ملی، با رسانه های مهاجم مقابله کنیم تا به تدریج قدرت رسانه ای لازم را فراهم کنیم و به سطحی از بازدارندگی برسیم که مهاجمان نبردهای هیبریدی علیه کشور به سادگی نتوانند به ملت شریف ایران آسیب بزنند.
در جایگاه سازمان های رسانه ای نیز بایستی با قدرت و حساسیت کامل نسبت به ایفای مسئولیت های محوله مانند مسئولیت گفتمان سازی اقتصاد مقاومتی یا مسئولیت اطلاع رسانی کرونا که براساس قوانین برعهده صداوسیما قرار داده شده؛ به درستی عمل کرده و به موازات آن در راستای عمل به مسئولیت اجتماعی رسانه ها لازم است که پایداری ذهنی مخاطبان و آرامش جامعه به نحو مطلوب حفظ شود.