شبکه دو برای شبهای رمضان گفتگوهایی آرام ترتیب داده که در آنها مژده لواسانی، میزبان چهرههایی تازه است. چهرههایی از میان مردم، نه قهرمانان شناختهشده و دور از دسترس، افرادی که تلاش کردهاند جمله معروف «اول از خودت شروع کن» را به عمل درآورند، به همین خاطر در حرفهشان کارهای ویژهای صورت دادهاند، دست کسی را گرفتهاند یا اتفاقات مبارکی را رقم زدهاند. لواسانی که چند سالی است اجرای رمضانی نداشته است، همین ویژگی مهمانان « در پناه عشق » را دلیلی برای بازگشتش میداند. این برنامه هر شب ساعت ۲۲ و ۳۰ دقیقه پخش میشود. با لواسانی درباره چند و، چون اجرای این برنامه، حال وهوای رمضان، چالش مجریان زن و... گپ زدیم.
شما سالهاست اجرا میکنید و تجربه اجرای رمضانی هم دارید. از تکرار نمیترسید؟
درست است سالها اجرا میکنم، اما همیشه برنامههایی را اجرا کردهام که هویت مستقل داشتهاند و سعی کردهام در آن سال فقط همان برنامه را اجرا کنم نه چند تا؛ بنابراین همیشه به فکر این هستم تکراری نباشد و با همدیگر همپوشانی نداشته باشد. بعد از یکی دو سال قبول کردم اجرا کنم و با برنامه «بسته پیشنهادی» هفتهای یک روز به تلویزیون بازگشتم. برنامهای که کاملا محتوایش با «در پناه عشق» متفاوت است. اجرای برنامه رمضانی را هم پیش از این یکبار قبول کردم که سال ۹۵ بود.
چه برنامهای؟
برنامه «بهترین شکل ممکن» بود که از همین شبکه بعد از افطار پخش میشد؛ چون وقتی روزه هستم نمیتوانم اجرا کنم.
چرا در پناه عشق را پذیرفتید؟
کاملا با بسته پیشنهادی فرق میکرد. حالوهوای رمضانی دارد و یک گفتوگوی آرام و دلنشین شبانه است. این برنامه به دور از فضای چالشی و خبری است. ما در این یک ساعت که در اختیار داریم، تلاش میکنیم کنار مردم با حال بهتری برای روزهداری در روز آینده آماده شویم. یک جشن شبانه آرام با پخش کلیپهای شاد و حضور مهمانانی از جنس مردم. همچنین این برنامه به مشاغل توجه دارد. برایم مهم بود اگر یک کشاورز برنامه را تماشا میکند، نماینده خودش را شبی در این برنامه ببیند. برای همین هم این اجرا را پذیرفتم. برنامه را دوست دارم، ولی به نظرم شبهای اول به مثابه قلقگیری است و باید جلوتر برویم تا ببینیم چه اتفاقی میافتد.
این فضای آرام و بدون چالش قرار است چه جذابیتی برای مخاطبان داشته باشد؟
۳۰ شغل را در نظر گرفتیم که هر شب یکی از شاغلان آن حوزه مهمان برنامه خواهند بود؛ آدمهایی که در شغل خودشان تلاشی برای دیگران کردهاند. مثلا شب دوم دادستانی ۳۰ساله را دعوت کردیم که در یک شهر کوچک در استان یزد دادستان هستند. او هم میتوانسته مانند بسیاری در این شغل کارش را بکند و برود، اما تلاش کرده است اتفاقات ویژهای برای زندانیان رقم بزند که در برنامه توضیح داده شد و همین جذاب است. به نظرم خوب است که این افراد در ماه رمضان دیده شوند. آنها نه قهرمانان عجیب غریب هستند، نه از دره سقوط کرده و بعدش زنده ماندهاند و نه معجزهای را تجربه کردهاند.
با این آدمها میشود همذاتپنداری بیشتری داشت؟
دقیقا. آدمهای معمولی هستند که در کارشان حرکت ویژهای انجام دادهاند. نه امداد غیبی رسیده است و نه چیز دیگری. از همان ابتدا میخواستم دنبال سوژههای عجیب نرویم؛ چون به نظرم بس است. در این دو دهه که برنامههای افطار سروشکل دیگری گرفتهاند، مردم از چنین سوژههایی اشباع شدهاند. درست است آدمهای عجیبی وجود دارند که کارهای جالب میکنند و این خیلی بینظیر است، اما گفتن از آنها در این ایام تکراری شده است.
یعنی اگر اجرای اینگونه برنامهها به شما پیشنهاد شود، نمیپذیرید؟
راستش را بخواهید تا الان هزاران بار پیشنهاد شده؛ یکی دو بار نبوده است. اگر با ایده و پرداخت جدیدی ساخته شوند، حتما میپذیرم، اما تا حالا هر چه پیشنهاد شده، تکرار همان کارهای قبلی بوده است. وقتی برنامه بسته پیشنهادی را با خانم بهبودی طراحی کردیم، دنبال این بودیم حرف همیشگیای بزنیم که به دل بنشیند. خدا را شکر در آن شش ماه آنقدر بازخوردش خوب بود که قرار است ادامهاش را در سال جدید بعد از رمضان برویم.
پس به نظرتان اشکال در ساختار این دست برنامهها است؟
بله. ما که نمیتوانیم به یکباره مضمون جدیدی خلق کنیم. مثلا آدمها سالیان سال است که درباره عشق حرف میزنند، اما نوع گفتن فرق میکند که یک غزل با غزل دیگری متفاوت میشود. پس بستر، فرم و اجرا اگر تفاوت داشته باشد، آن مضون اگر به ظاهر تکراری هم باشد، به دل مینشیند.
گفتید یکی دو سال کار نکردید. خودخواسته بوده است؟
بله، چون هرچه پیشنهاد میشد تکراری بود؛ شبیه برنامههای شبانهای که من ۱۰ سال پیش در همین شبکه دو اجرا کردم و در آن با کارشناسان و مسوولان گفتگو داشتم. هیچ آوردهای برایم نداشتند. به خاطر اینکه از بچگی اجرا کردهام، الان در ۳۲ - ۳۱ سالگی احساس میکنم خیلی چیزها تجربه شده است و کاری که پیشنهاد میشود، باید برایم جذابیت داشته باشد. نمیخواهم مردم بگویند «وای دوباره مژده لواسانی اومد با یه کارشناس گفتگو کنه!»
برای مجریگری چه میکنید تا بهروز باشید؟
در گفتگو همیشه اشراف کامل بر روی آن آدم و موضوع برایم در اولویت است. باید بدانم طرف کیست و چه پیشینهای دارد؟ گروه برنامه هم در این زمنیه به من کمک میکنند. برای کسانی که میخواهند وارد این حرفه شوند و از من میپرسند باید چه کار کنند؟ میگویم بهروز بودن برای یک مجری، یعنی به اندازه خودش از سینما، ادبیات، موسیقی، وقایع اجتماعی و تحلیلهای آن بداند. کتاب بخواند و اشراف کلی به مسائل روز جامعه خودمان و جهان داشته باشد. خودم هم همیشه تلاشم را در این زمینه کردهام، اما اینکه تا چه اندازه موفق بودهام را نمیدانم؟ مثلا من هیچوقت گفتوگوی سیاسی انجام نمیدهم، اما حتما از سیاست روز مطلع هستم.
چرا گفتوگوی سیاسی اجرا نمیکنید؟
من همیشه مجری اجتماعی - فرهنگی بودهام و کارم را دوست دارم. خودم خیلی به سینما و ادبیات علاقهمند هستم و مایلم در این حوزه اجرا کنم. به نظرم مجال چالش برای مجری زن در تلویزیون ما خیلی کمتر است. اصولا گفتگوهای مهم چالشی، خواسته یا ناخواسته به خانمهای مجری واگذار نمیشود. بقیهاش میشود گفتگو با مسوولی که قرار است گزارش عملکرد بدهد. البته خانمهایی هستند که چنین گفتگوهایی داشتهاند؛ مثل المیرا شریفیمقدم.
ایشان مجری خبر هستند و این خیلی تفاوت دارد. من دارم درباره گفتگوهای چالشی صحبت میکنم که در برنامههای اجتماعی اتفاق میافتد. خود من از این گفتگوها در برنامه «کافه سوال» داشتم یا در برنامه «روبهراه» با کلی از سیاستمداران گفتگو کردم که خیلی هم خوب و چالشی بوده است. اما به نظرم مرزی وجود دارد. انگار برنامههای عجیب و خاص به مجریان زن واگذار نمیشود. شاید این انتخاب از عرف هم ناشی شود. امکان دارد توقع بینندگان هم این باشد یک مرد را در چنین برنامههایی ببینند. پس نمیشود گفت که مسوولان تلویزیون و سیاستگذاران مسبب آن هستند، بلکه برآیندی از یک باور عمومی اشتباه است؛ همان باوری که میگوید پزشکان و وکلای مرد، بهتر هستند!
اگر بخواهید از میان برنامههایی که اجرا کردهاید، یکی را نام ببرید و تواناییتان در اجرا را با آن نشان دهید، انتخابتان چیست؟
واقعا نمیتوانم بگویم، اما از میان برنامههایم بسته پیشنهادی را خیلی دوست دارم. تلاش زیادی کردیم تا برنامه بجا و درستی باشد. البته من به خاطر اجرای برنامه «روبهراه» از شبکه دو، به انتخاب مردم در برنامه سهستاره احسان علیخانی بهترین مجری زن تلویزیون در سال ۹۶ شدم؛ پس به آن اجرا تعلق خاطر دارم، چون مردم آن را پسندیدهاند.
همه گفتگوهای «در پناه عشق» زنده است؟
بله. من برنامه تولیدی اجرا نمیکنم.
چرا؟
برنامه زنده یعنی همنفسی با مخاطب. اگر مسابقه باشد، نمیشود زنده روی آنتن برود؛ اما برنامهای با این شکل گفتوگوها، دلیلی ندارد تولیدی باشد.
مهمانی هست در این برنامه که گفتگو با او برایتان خیلی جالب شده باشد؟
در همین قسمتهای پخش شده، شب اول را خیلی دوست داشتم. من اصلا نمیدانستم پروفسور سودابه داوران را در ایران داریم که یک دانشمند و اولین زن دارنده مدال یونسکو در حوزه نانو در جهان است. سالها قبل از اینکه به تولید دانشبنیان توجه شود، ایشان کارش را در این زمینه شروع کرده است.
گفتگوهایی مثل در پناه عشق در ماههای دیگر هم روی آنتن میرود. چه میکنید تا فضای رمضانی در برنامه ایجاد شود؟
رمضان در بخشهای تولیدی، پلاتوهای من و فضایی که به برنامه حاکم است، دیده میشود. اساسا آدمها در رمضان، چون روزه هستند، سعی میکنند کمتر دروغ بگویند، کمتر دل بشکنند و مواظب رفتارشان هستند، پس این ماه بستری است برای آدم بهتر بودن و در آن به خاطر رعایت این موارد، حالمان بهتر است. بر این باورم که رمضان فضایی مناسب و آماده برای دیدن و شنیدن چنین گفتگوهایی است. گفتگو با آدمهایی که در جایگاه خود توانستهاند حال مردم را بهتر کنند. در رمضان این حرفها تاثیر بیشتری دارد.
روزهداری در مکه حال عجیبی دارد
حال هوای رمضان خیلی خاص است. من در خانواده مذهبی رشد کردهام و این ماه مثل محرم و صفر که همه چیز در آن متفاوت است، برایمان تفاوت دارد. خیلی برایش شوق و ذوق داریم. یکی از ویژهترین خاطراتم از رمضان به حضورم در مکه بازمیگردد. رمضان سال ۹۲ در مکه بودم. فراموشنشدنی است که روزهدار باشی، طواف کنی و از افطاریهایی که آنجا میچینند، روزهات را باز کنی.