اخبار ورزشی- نمردیم و دیدیم زنها را به ورزشگاه راه دادند و برایشان جایگاه اختصاصی در نظر گرفتند . با پارکینگ اختصاصی و حتی سرویس بهداشتی های اختصاصی و... من و اینهمه خوشبختی محال بود !
به گزارش افکارنیوز، بچه که بودم، تنها فکر و ذکرم این بود که در این مملکت ، همه خدمات برای آقایان است و همه قوانین به نفع آنها . همواره آرزو داشتم که کاش پسر بودم و میتوانستم فارغ از همه محدودیتها ، بیرون از خانه بروم و تا پاسی از شب با دوستانم خوش بگذرانم بدون اینکه گله و شکایت پدر مادر پشت سرم باشد و سوال و جواب بشوم .
نوجوان که شدم دیدم آرزوهای بزرگتری دارم . مثلا رشته مردانه در دانشگاه قبول شوم .. مهندسی، معماری چیزی بشوم و بگویم که از مردها کمتر نیستم .
در سالهای اخیر با تب و تاب سخنان افرادی چون سلحشوری و ملاوردی و سلبریتی ها به افکارم شکل جدیدتری دادم . مثلا اینکه بتوانم در خیابان با دوچرخه و موتور سیکلت تردد کنم و کاری به کارم نداشته باشند.
برایم مهم نبود که مثلا مادر خانه دارم "بیمه خانه داری" داشته باشد یا نه ؛ یا اینکه ساعات کاری اداری زنان در کشورم کمتر از مردان باشد تا کمتر خسته شوند ؛ یا مثلا از حق ازدواج و بارداری در دوران اشتغالم حمایت شود ؛ یا مرخصی زایمان و بارداری ۶ ماه باشد یا نه ماه یا هیچ ؛ یا حتی اینکه در برابر مزاحمتهای پیامکی و فیزیکی و روانی حمایت شوم .
برایم مهم نبود که وقتی به دکتر متخصص مراجعه میکنم ، حداقل در مسائل مربوط به زنان ، نیازی نباشد که به زحمت بیفتم تا پزشک و وکیل و مربی زن متهعد و متخصص پیدا کنم .
اصلا فکرش را هم نمیکردم که یک نماینده زن مجلس یا حتی وزیر زن در طول مسئولیتش چه کار خاصی برای زنان انجام داده و چه حقی را برای من احقاق کرده است !؟
میگفتم همینکه میتوانم بعد از عمری به ورزشگاه بروم و برای تیممحبوبم دست بزنم و جیغ بکشم و فریاد کنم و روی صورتم علامت پرچم را بکشم ، کلی ذوق زدگی دارد . اصلا کاش برای بعضی بازیها ، ورود مردها را قدغن میکردند و همه ورزشگاه در قرق ما زنها بود . نه؟! هرچند این اتفاق کم هم نیفتاده که مثلا مراسم لیگ قهرمانی زنان بوده ولی زنان تماشاگری نداشته ! عجیب نیست ؟
نمیدانم اینقدر که ما زنها به دنبال دغدغه های خودمان و احقاق حقوق از دست رفته مان هستیم ، مردها هم هستند یا نه ؟ مثلا یاد ندارم مردها به خاطر رفتن به سربازی هشتک نه به سربازی راه انداخته باشند ؛ یا برای دادن مهریه و نفقه جنجال رسانه ای به پا کرده باشند و بگویند نمیخواهیم مهریه بدهیم مگر زور است! چرا ما مرد شده ایم که همه کارهای سنگین برای ما باشد و زنها فقط کارهای لطیف و ظریف انجام دهند . مگر ما مردها دل نداریم ؟! یا مثلا بگویند چمیدانم من که مرد نیستم از درددل آنها خبر داشته باشم .
ولی حالا که بازی تمام شد و سطح آدرنالین خونم پایین آمد ، فرصت یافتم بیندیشم ،با خود میگویم ورزشگاه هم رفتیم و تشویق هم کردیم و تمام شد ! یک عده هم این وسط مثل همیشه از آب گل آلود ماهی گرفتند ؛ یک عده لباس زنانه پوشیدند و قاتی ما آمدند وسط زنان و به مرادشان رسیدند ؛ بعضیها عمدا یا سهوا فحشهایشان را جوری که ما بشنویم وسط بازی به سمتمان رها کردند و دلشان خالی شد ( این هم جهنم )، این وسط از اینهمه جار و جنجال چه چیز نصیب خوشبختی من شد و کدام مشکل از مشکلات واقعی ام حل گردید ؟ آیا آنان که برای ورزشگاه رفتن من بست نشستند و سخنرانی کردند و یقه دریدند ، تاکنون حتی یکبار ، برای ازدواج و بیمه و کار و ساخت ورزشگاه مخصوص زنان و توسعه ورزش بانوان و غیره سخنرانی کرده و یقه پاره کرده و تحصن کرده اند ؟
به نظرم دغدغه ما نه استادیوم رفتن است نه موتورسواری، که دغدغه اصلی ما این است که تا کی قرار است جنس زن ،نردبان به قدرت رسیدن لاشخورهای سیاسی و سلبریتی های بی سواد باشد؟!
تا کی قرار است به اسم جنسیت ما، هر روز یک نظر سنجی برای افزایش فالوور های خودشان راه بیندازند ، عده ای صندلی هایشان را در شوراهای شهر تضمین کنند ، برخی دیگر بر عمر حضورشان در مجلسی که در آن هیچ اقدامی برای زنان نکرده اند بیفزایند و آنسوتر نیز ، رویای وزیر و وکیل شدن برخی دیگر به واقعیت بپیوندد و دست آخر هم ما بمانیم و گلویی پاره شده از جیغ هایی که با شادی در ورزشگاه کشیدیم!
اصلا این مسیر پایانی دارد ؟ و به همین بهانه های کوچک رضایت میدهند ؟! آیا این مسائل حاشیه ای برای منحرف کردن افکار عمومی از مسائل اصلی جامعه و اولویتهای مهم مردم در حوزه معیشت و اقتصاد نیست ؟! آیا این پرده ای برای پوشاندن ناکارآمدی دولتمردان و صاحبان قدرت و ثروت، درست در موقعی که برخی از افراد خاصشان یک به یک به مظان اتهام ،دستگیر و محکوم میشوند نیست ؟!
صفورا ترقی
به بهانه حضور زنان در ورزشگاه؛
بالاخره به آرزویمان رسیدیم!
نمردیم و دیدیم زنها را به ورزشگاه راه دادند و برایشان جایگاه اختصاصی در نظر گرفتند . با پارکینگ اختصاصی و حتی سرویس بهداشتی های اختصاصی و... من و اینهمه خوشبختی محال بود !