تیم نبی، رغبتی و عرب که مثلث مدیریت فوتبالی وزارت ورزش بر پرسپولیس هستند، فکر می کردند میتوانند با انداختن توپ پول آماده است، بیا بگیر، برانکو را روبروی هواداران این تیم قرار دهند اما باورشان نمی شد که سرمربی محبوب ۴ سال اخیر یکباره سکوتی رادیویی کند و تصمیمی که در گفت و گو با رسانه ای کروات به طور کامل گفته بود و تیم واسطه های تهران نشینش که بزرگترین ضررکنندگان از نبود او هستند، هرچه به دروغ رویش ماله کشیدند اما در نهایت مربی کروات همان تصمیمی را گرفته که پس از گرفتن عکس یادگاری با ۵ جامش در تهران داشت. یعنی گفتن جمله خداحافظ.
اخبار ورزشی- اصلا به همین دلیل هم بود که فردای رفتنش از ایران در دبی کار سال بعدش را تمام کرد. او به سقف خواسته هایش در این تیم رسیده بود پس رفت. حالا مدیران پرسپولیس چه می توانند بکنند؟ فردای بعد از برانکوی شان چه خواهد بود؟ آنها فعلا سیاست شان خرید وقت است. اینکه بگویند می آید و از تیم عربستانی شکایت می کنند و رویاهایی از این دست که چه بسیار در فوتبال ما اتفاق می افتد و اتفاقا مهدی محمدنبی از دوره حضور در فدراسیون فوتبال به واسطه برادرش، چه شکایت هایی که علیه عراق و همه کشورهای آسیا به فیفا و شورای حکمیت ورزش کرد عایدی همه شان برای فوتبال مان چیزی بیشتر از هیچ نبود.
در این شرایط اما عرب برای کم کردن فشار باید از گزینه های سوخته چون نام هایی که هواداران از ابتدا برابرشان گارد گرفته اند یعنی قطبی و دایی بگذرد و سراغ گزینه های با مقبولیت بیشتر برود. چطور استراماچونی یا مصطفی دنیزلی آب روی آتش شدند؟ دنیای فوتبال پر از گزینه های مناسب ارزان تر از برانکوی بیکار است که اگرچه جای مربی بی نظیر قرمزها را پر نمی کند اما کمک می کند تا التهام از این تیم زدوده شود. مربیان جوان و موفق همان بلوک شرق گرفته تا گزینه های اروپایی ارزان تر زیر یک میلیون دلار .
برگرداندن ستاره های تیم و بستن جمعی که با برانکو بزرگی کرده هم کمکی خواهد بود برای قرمزها تا بحران را پشت سر بگذارند. سیاستی که باید دید مدیریت تیم آن را بلد است یا خیر؟