بهنام برزای در بازی با استقلال روی یک فرار زیبا در دقیقه ۱۰ بازی موفق شد دروازه حریف را باز کند، تیمی که سال‌ها در آن بازی کرده بود و خاطرات خوبی هم در آن داشت. بهنام برزای در مورد شرایط خودش در پدیده و بازی با استقلال صحبت های جالبی به زبان آورد که در ادامه آن را می خوانید:
چطور شد که تصمیم گرفتی در نیم فصل با پدیده قرارداد امضا کنی؟
راستش را بخواهید من نیم فصل خوبی در صنعت نفت آبادان نداشتم و دلیل آن این بود که از ناحیه همسترینگ مصدوم شدم، همان مصدومیتی که در اواخر حضورم در استقلال هم با آن دست به گریبان بودم. کلا در صنعت نفت 6 بازی کردم و در سایر بازی ها به دلیل مصدومیت بیرون نشستم. اما در نیم فصل آقای یحیی به من زنگ زد و گفت به پدیده بروم و من هم با کمال میل پذیرفتم. وقتی که داشتم با پدیده قرارداد می بستم به ایشان گفتم مرسی به من اعتماد کردی و گفتم تمام تلاشم را می‌کنم که شما را روسفید کنم.
در مورد بازی با استقلال صحبت کن. به نظر خیلی برای این بازی که برابر تیم سابقت بود انگیزه داشتی. درست است؟
راستش را بخواهید این که بگویم انگیزه زیادی داشتم درست نیست و من در تمام بازی‌ها انگیزه دارم که خوب بازی کنم. برابر استقلال هم به هر حال انگیزه های خودم را داشتم اما این تیم، تیم سابقم بود که شاید هرگز فکر نمی‌کردم روزی برابر آن به میدان بروم.
صادقانه بگو، آیا از تصمیم شفر که تو را در لیست مازاد تیم گذاشت ناراحت هستی؟
نه هیچ ناراحتی وجود ندارد. شما اگر می‌دیدید قبل از بازی هم سمت ایشان رفتم و همیشه رابطه ام با آقای شفر خوب بوده است. به هر حال فوتبال است و این تصمیم ها بخشی از آن است و هرگز ناراحتی از ایشان ندارم.
شادی بعد از گلت برابر استقلال هم عجیب بود، از زمین بلند نشدی و با دو دست روی سرت می کوبیدی، دلیل این موضوع چیست؟
شما نمی توانید تصور کنید من چقدر استقلال را دوست دارم و چقدر به این تیم تعصب دارم. فکر نمی‌کردم روزی به استقلال گل بزنم و واقعا می توانم این طوری به شما بگویم که گل زدم ولی انگار گل خورده بودیم. از یک طرف از اینکه برای تیم گل زده بودم خوشحال بودم و از طرف دیگر هرگز فکر نمی‌کردم روزی مقابل استقلال قرار بگیرم، چه برسد به اینکه بخواهم به این تیم گل بزنم.
روی گلی که زدی سرعت بسیار زیادی داشتی تا جایی که روزبه چشمی دو سه قدم از تو عقب افتاد.
راستش را بخواهید بازیکنان بعد از بازی می خندیدند و به من می گفتند شبیه موشک می دویدی و سرعتت خیلی زیاد بود. (با خنده) ولی واقعیت این است که پاس اکبرصادقی بسیار خوب بود و من هم به آن رسیدم و توپ را وارد دروازه کردم. فکر می کنم روی این گل کمترین نقش را داشتم.
فکر می کردی که استقلال در این بازی این قدر شما را تحت فشار بگذارد؟
استقلال تیم فوق العاده ای است و همه بازیکنان این تیم بسیار باکیفیت هستند و حتی خود آقا یحیی هم قبل از بازی گفته بود که به هیچ عنوان بازی آسانی برابر این تیم نداریم. از بازیکنان با کیفیتی که در استقلال بازی می کنند انتظاری جز این هم نداشتیم اما فکر می کنم این بازی روز فوق العاده دفاعی ما بود که به خوبی توانستند حملات بازیکنان با کیفیت استقلال را دفع کنند.
بعد از بازی سمت محمد دانشگر رفتی و با او گریه می کردی. دلیل این کارت چه بود؟
به هر حال استقلال تیم سابقم بود و من از این که همبازی هایم را می دیدم از یک طرف خوشحال بودم و از یک طرف تحمل ناراحتی آنها بسیار برای من سخت بود. به همین دلیل زمانی که ناراحتی بازیکنان را دیدم دیگر نتوانستم جلوی خودم را بگیرم و همراه محمد دانشگر اشک می ریختم.
دوستی قدیمی با محمد دانشگر داری؟
من با بازیکنان استقلال مثل روزبه، علی کریمی، محمد دانشگر و فرشید اسماعیلی سال‌ها در تیم‌های ملی رده‌های پایه همبازی بودم و سال ها با هم زندگی کرده بودیم. مگر می‌شود من ناراحتی بازیکنی مثل محمد دانشگر را ببینم و از آن ساده عبور کنم و به روی خودم نیاورم؟ واقعا از اینکه استقلالی‌ها بعد از بازی ناراحت بودند بسیار ناراحت شدم.
فکر می کنی روزی می توان دوباره به استقلال برگردی؟
به این موضوع حتی فکر هم نمی کنم چون الان عضو باشگاه پدیده ام و بسیار برای این تیم احترام قائل هستم. یک سال دیگر با این تیم قرارداد دارم و مطمئن باشید تا پای جان برای موفقیت این تیم تلاش خواهم کرد.
