کریم انصاریفرد، قبل از بازگشت به یونان، در CIP فرودگاه امام خمینی (ره)؛ با او ساعتی نشستیم و برایمان از یک افسوس بزرگ حرف زد، از حسرتی که تا آخر عمر همراهش خواهد بود. او اعتقاد داشت این افسوس تنها برای او نیست بلکه برای همه ایرانیهاست. با کریم در این باره بیشتر حرف زدیم، همینطور درباره پنالتیاش مقابل پرتغال. او برایمان از حالوهوای تیم ملی حرف زد و از ماجرای خداحافظی رضا گوچی و سردار آزمون. این گفتوگو را تا آخر بخوانید، چون انصاریفرد حرفهای جذاب و خواندنی در آن به زبان آورد.
- بازی دفاعی جرم نیست
کریم برایمان تعریف کن روز بازی با اسپانیا و پرتغال در اردوی ایران چه گذشت؟ چه حرفهایی میزدید؟ مثلاً مهرداد پولادی قبل از بازی با آرژانتین در برزیل با خنده گفته بود چرا آرژانتینیها اینقدر جدی هستند؟ به آنها بگویید ما هم با شما هستیم. یا علی پروین که همیشه خاطرات شیرینی از بازی با هلند در جام جهانی آرژانتین تعریف میکند.
(خنده) نه در اردوی ما این بحثها نبود. دو روز خیلی حساس برای بازیکنان بود و به نظرم دو جنبه داشت. جنبه اول این بود که باید بازی آبرومندانهای جلوی این دو تیم انجام میدادیم تا دل هواداران را شاد کنیم. جنبه دوم این بود که میخواستیم جلوی بهترینها بازی کنیم. همه میخواستند ببینند چه میشود و این دو بازی چطور از آب درمیآید. طبیعتاً جلوی بهترینهای دنیا بازی کردن برایمان افتخار است ولی حضور این ستارهها باعث شد تا بخواهیم خودمان را هم نشان دهیم. قبل از بازی هرکس در حال و هوای خودش بود. همه با تمرکز کامل وارد زمین مسابقه شدیم. فکر کنم در بازی با اسپانیا همه این تمرکز را دیدند. پلن A و B داشتیم. روی یک اتفاق و با خوششانسی اسپانیا گل خوردیم. نباید اتفاق میافتاد ولی بعد از گل دیدید چقدر خوب بازی کردیم و موقعیتهایی هم داشتیم. هایلایت بازی را دوباره نگاه کنید. موقعیتهای ما از اسپانیا بیشتر بود.
البته عدهای انتقاد میکنند به ویژه بعد از اختلافی که بین برانکو و کیروش پیش آمد؛ منتقدان میگویند تیم ملی کاملاً دفاعی بازی کرد و فقط ۲۰ دقیقه مقابل اسپانیا و ۲۰ دقیقه هم برابر پرتغال عملکرد خوبی داشت.
خب قبول دارم یک عده خرده میگیرند که تیم ملی دفاعی بازی کرد. همین الان نگاه کنید، خیلی از تیمهای دنیا این شکلی بازی میکنند. در فینال چمپیونز لیگ، رئالمادرید دقیقاً مثل ما بازی دفاعی کرد. پس ما هم میتوانیم دفاعی بازی کنیم و این جرم نیست. دفاع کردن درست یک تاکتیک و یک حربه است ولی متأسفانه در ایران زیاد به این چیزها میپردازند. چرا یکی نمیگوید چقدر خوب دفاع کردید؟
البته بعضی از کارشناسان هم از بازی منظم دفاعی ایران تعریف کردند.
ببینید دفاع کردن یک تاکتیک است. جواب نداد؟ ما ۴ امتیاز در گروهی گرفتیم که همه فکر میکردند صفر امتیازی حذف میشویم. بازیهای حیاتی داشتیم و خدا را شکر مردم از تلاشی که بچهها کردند، راضی بودند. ما هم در هر مسابقه با ذهنیت شاد کردن دل هواداران وارد زمین شدیم.
در جام جهانی و پیش از هر تمرین، شما حلقه اتحاد تشکیل میدادید و برای ما خیلی جالب بود که بدانیم چه چیزهایی میگفتید؟
تشکیل این حلقه فقط مربوط به جام جهانی نیست و ما همیشه این کار را میکنیم. در حلقه اتحاد هم همیشه کاپیتان یا سرمربی تیم ملی حرف میزنند. ما جلوی دوربینها و عکاسها نمیخواهیم شعار بدهیم و حلقه درست کنیم. اهل شو نیستیم که بخواهیم فقط این کار را جلوی آنها و هواداران انجام دهیم. بارها و بارها ثابت کردیم چه اتحادی داریم. خیلی وقتها در اردوی ما دوربین نیست ولی واقعاً همبستگی و اتحاد داریم. همیشه به یکدیگر روحیه میدهیم. به هم انرژی میدهیم. در حلقه هم کاپیتان و سرمربی حرفهایی میزنند که بیشتر کنار هم باشیم و برای هم در زمین جان بدهیم. خیلی حرفها زده میشود؛ اینکه اگر یک نفر خسته شود، دیگری بیشتر بدود. اگر یک کسی دریبل میخورد نفر بعدی محکمتر برای توپ برود. اگر کسی توپ را از دست میدهد، برای صحنه اکشن بعدی جبران کند. فکر کنم این یکی از چیزهای کلیدی است که همیشه میتواند باعث موفقیت تیم ملی شود.
قبل از یکی از تمرینات حتی یادمان هست در وسط حلقه، خرس وسط هم بازی کردید!
نه، شاید توپ زیر پای یکی از بچهها بوده و آن را قل داده است. چیز خاصی نبود.
- جای گوچی در قلب ماست
کریم بعد از بازگشت تیم ملی به ایران دو اتفاق افتاد که واقعاً شوکآور بود. رضا گوچی و سردار آزمون تصمیم گرفتند از تیم ملی خداحافظی کنند.
من در این یکی، دو روز آنقدر درگیر کارهای شخصی بودم که نشد با سردار و رضا صحبت کنم. بیشتر کنار خانوادهام بودم ولی صددرصد هر دو دلایل قانعکنندهای برای خودشان دارند.
به نظر میآید سردار خیلی احساسی تصمیم گرفته تا رضا.
فکر میکنم شرایط هر دو فرق دارد. به نظر من در حق سردار آزمون خیلی نامردی شد. او کسی بود که وظایف محوله از سوی کادر فنی را به نحو احسن انجام داد. چیزی که کادر فنی میخواست در زمین پیاده کرد. او واقعاً پرتلاش بود. دوید و درگیر شد. جنگنده بازی میکرد. من خودم مهاجم هستم. در خط حمله هر قدر بجنگی و تلاش کنی به چشم نمیآید ولی میتوانی ۹۰ دقیقه راه بروی و یک گل بزنی، در آن صورت همه راضی خواهند بود. نمونهاش کاستا بود که جلوی ما بهترین بازیکن زمین شد. سردار مثل برادر کوچک من است. او میتواند آینده خوبی داشته باشد و به نظرم احساسی تصمیم گرفته است. امیدوارم سردار در زندگیاش محکم باشد. سختی را تحمل کند و با تلاش جواب منتقدان را بدهد، آن هم در زمین. بهترین کار همین است که با عملکردش جواب منتقدان را بدهد. به نظر من عملکرد سردار خوب بود و واقعاً زحمت کشید، درست مثل بچههای دیگر.
نظرت درباره خداحافظی رضا چه بود؟ انگار رفتنش قطعی است.
خب قضیه سردار با رضا فرق میکرد. تصمیمی که او گرفت شخصی بود. ناگهان هم چنین تصمیمی گرفت. برای ما قابل احترام است. رضا برای تیم ملی خیلی زحمت کشید. ما همبازی بودیم. رضا گلهای خیلی حساسی برای تیم ملی زد. او شادی را به خانه ایرانیها آورد. افتخار میکنم همبازی او در تیم ملی بودم. رضا مثل برادر بزرگتر من است. جایش همیشه در قلب ماست.
- فکر میکردند ۱۰ تا از اسپانیا میخوریم
یکی از اتفاقات پر سروصدای جام جهانی لایی امیری به پیکه بود.
آخ!
مردم حتی با شکیرا همسر پیکه خیلی شوخی کردند. نظر تو در این باره چیست؟
ابتدا بگویم همه بچهها واقعاً تلاش کردند و وحید امیری هم یکی از خوبهای ما در این تورنمنت بود. به او یک خسته نباشید جانانه میگویم ولی من این فرهنگ را نمیپسندم. این قشنگ نیست که در فضای مجازی دست به چنین کارهایی بزنیم. در زمین فوتبال هزار و یک اتفاق میافتد. همانطور که یک روز میبری، یک روز هم میبازی. یک روز دریبل میزنی و یک روز هم دریبل میخوری. این اتفاقها در زمین بازی میافتد. حالا به شوخی یا جدی، من این رفتارها را نمیپسندم. نشان دادن چنین عکسالعملهایی خوب نیست. امیدوارم یک روز این رفتارها ریشهکن شود. متأسفانه این چیزها در فضای مجازی تبدیل به یک معضل اجتماعی شده است. مردم ما با فرهنگ هستند. مردم ایران دارای فرهنگ غنی هستند. آنها با شعور هستند. من به شخصه نمیتوانم قبول کنم ایرانیها از این کارها میکنند. شاید احساسی میشوند. شاید از یک عده دیگر تقلید میکنند. امیدوارم دیگر این رفتارها را نبینیم، چون اگر بخواهیم فرهنگ ایران را به هر فوتبالیست یا شخصی نشان دهیم، باید ابتدا رفتارمان خوب باشد نه اینکه چنین رفتارهایی کنیم. نباید جلوی دوربینها یا در فضای مجازی رفتاری کنیم که بعد درباره کشورمان حرفهای بدی بزنند. امیدوارم این چیزها ریشهکن شود.
جدا از این بحثها خود شما بعد از بازی چیزی به وحید نگفتید؟
باور کنید جدی میگویم و این حرفهایی که میزنم اصلاً شعار نیست. بعد از بازی با اسپانیا بچهها اینقدر ناراحت بودند... شاید قبل از بازی خیلیها فکر میکردند ما ۱۰ تا، ۵ تا یا ۶ تا از اسپانیا میخوریم و کیسهگل میشویم، اما بعد از بازی بچهها ناراحت بودند که چرا تیم ملی نبرد و یا بازی را مساوی نکرد. باورتان میشود صحنههای بازی از یادمان رفته بود؟ اصلاً صحنه گل یا لایی امیری در ذهنمان نبود. تا ۲۴ ساعت انگار همه چیز از جلوی چشممان پاک شده بود و حسرت میخوردیم که چرا نشد یک امتیاز از اسپانیا بگیریم ولی بعداً همه از وحید تمجید کردیم. همه بازیکنان در آن مسابقه عملکرد خوبی داشتند و توانستند چیزی را که کادر فنی میخواست در زمین مسابقه پیاده کنند.
کریم همه میدانند تو رئالی هستی. آخر بازی با اسپانیا هم که پیراهنت را با راموس عوض کردی. صحبتهایی هم کردید. درباره چه حرف میزدید؟
من کمی زبان اسپانیایی بلدم و زبان انگلیسی را هم نه کامل ولی حرف میزنم. با راموس چند ثانیهای همکلام شدیم و چیز خاصی نبود. بعد همان جا از او خواستم که اگر امکانش هست لباسمان را عوض کنیم که او با آغوش باز استقبال کرد. بعد از آن برای هم آرزوی موفقیت کردیم.
ولی این اتفاق در بازی با پرتغال نیفتاد. انگار از دست رونالدو عصبانی بودید.
بله، همینطور بود.
رفتارش خوب نبود؟
به نظر من پرتغال فیرپلی فوتبالی را رعایت نکرد. یک رفتارهایی میکردند که جالب نبود. طبیعتاً همه میدانند رونالدو در سطح دنیا چه بازیکن بزرگی است. انتظارات از او زیاد است. به اصطلاح انتظارات از او نسبت به چیزی که در تلویزیون میبینیم، در زمین مسابقه بیشتر است. من فکر نمیکردم اینقدر رفتارهای زشت کند. بیاحترامی یا بددهنی میکرد ولی مثلاً در صحنهای که مرتضی را از عمد زد، واقعاً کارش بد بود. به بازیکنان پرتغال میگفت وقت تلف کنند تا بازی مساوی تمام شود. این رفتار رونالدو ناجوانمردانه بود. ما میجنگیدیم تا بازی را ببریم. من در آن دقایق کاپیتان تیم بودم و مجبور بودم یکی، دو بار سمت داور بروم و با او حرف بزنم. در صحنهای که رونالدو مرتضی را از عمد زد، باید کارت قرمز میداد. من گفتم، چون رونالدو است نباید قرمز بگیرد؟ اگر قانون هست باید برای همه یکسان باشد نه اینکه به خاطر اسم رونالدو به او کارت قرمز ندهند. درست است من مادریدی دو آتیشه هستم ولی داخل زمین به شخصه با کسی شوخی ندارم. واقعاً هرکس میخواهد باشد، دوست دارم بجنگم با فیرپلی حقم را بگیرم ولی پرتغالیها فیرپلی را رعایت نکردند.
دو اتفاق مهم برایت در آن مسابقه افتاد. اول اینکه بازوبند را بستی و بعد هم آن پنالتی...
باعث افتخار من بود بازوبند کاپیتانی ایران را که قبل از من خیلی از بزرگان بسته بودند، به بازو ببندم. بخواهم اسم بیاورم، ممکن است نام کسی از قلم بیفتد ولی باعث افتخار بود. امیدوارم لیاقت این بازوبند را داشته باشم. هر وقت این اتفاق بیفتد از دل و جان مایه میگذارم. مثل همیشه تلاش میکنم تا تمام توانم را بگذارم.
و چقدر سخت بود آن ضربه پنالتی را زدن.
من در باشگاه المپیاکوس پنالتیزن اول تیم هستم. در تیم ملی هم اگر در زمین باشم و اتفاقی نیفتد، طبیعتاً سعی میکنم پنالتی را خودم بزنم؛ با احترام به بقیه بچهها که واقعاً اکثراً پنالتیزنهای خوبی هستند. در آن صحنه که داور داشت تصویر را چک میکرد و بعد آمد، من گفتم پنالتی را میزنم. کارلوس کیروش هم گفت: کریم انصاریفرد بزند. باورتان نمیشود جو تیم عالی بود. بازیکنان طوری به من اعتماد کردند و با جان و دل توپ را دادند که احساس کردم چه مسئولیت بزرگی است. آن ضربهای که من زدم، ضربه ۸۰میلیون ایرانی و کل بازیکنان ایران جلوی پرتغال بود. ما بعد از آن حتی شانس برد داشتیم و این مسئولیتمان را سنگینتر کرد. حالا نه اینکه خودم این پنالتی را زدم بگویم ولی زدن اینطور پنالتیها واقعاً سخت است.
قلب آدم از جا کنده میشود.
حاضرم قلبم کنده شود... ولی خب خدا را شکر گل شد. فکر کنم همه پدران و مادران و فرزندان ایران دستشان رو به آسمان بود و داشتند دعا میکردند تا پنالتی من گل شود. همه دعا میکردند لبخند روی لبانشان بیاید و خدا را شکر شرمنده آنها نشدم و این اتفاق افتاد. شاید باورتان نشود. بعد از بازی اکثر بچهها میگفتند با چه جرأتی رفتی پنالتی را زدی؟ شرایط واقعاً خاصی بود.
فقط یک لحظه به دروازه نگاه کردی...
داشتم تمرکز میکردم.
انگار میدانستی کجا بزنی.
فیلمش هست. من خودم در هایلایت بازی دیدم. تلویزیون نشان داد من پنالتیهایم را کجا زدهام. تقریباً در المپیاکوس هم ضرباتم را همینطوری زده بودم. همیشه یک شگردهایی دارم. خوب و بد یا درست و غلطش را نمیدانم ولی هرکس برای پنالتیزدن شگردی دارد. خدا را شکر فقط گل شد و شرمنده نشدیم. آن ضربه، ضربه یک ملت و بازیکنان بود و خیلی خوشحالم دل همه شاد شد.
- کیروش گفت بدون عذاب وجدان بخوابید
بعد از بازی با پرتغال کارلوس کیروش چه صحبتهایی با شما بازیکنان داشت؟
خب او برایمان حرف زد. در رختکن گفت: سرتان را بالا بگیرید. گفت: خوشحال باشید از اینکه مثل مرد به زمین رفتید و جنگیدید. پیش وجدان خودتان راحت باشید و شب راحت و بدون عذاب وجدان سرتان را روی بالشت بگذارید. شما هر چه توان داشتید در زمین مسابقه گذاشتید. خیلی تلاش کردید. به خود افتخار کنید. کیروش در ادامه در رختکن از بازیکنانی که به آنها بازی نرسید، عذرخواهی کرد. گفت: شاید تصمیم من غلط بوده ولی سعی کردم بهترین تصمیم را بگیریم. گفت: حق همه تان بود که بازی کنید ولی متأسفانه من فقط باید ۱۱ نفر را به زمین مسابقه بفرستم. این چیزهایی بود که کیروش گفت.
پرتغال به اروگوئه باخت و حذف شد. بیشتر افسوس نخوردید؟
مطمئن باشید این افسوس و حسرت از دل بازیکنان و مردم ایران پاک نمیشود.
چرا؟
چون این حذف برای ما حسرت بزرگی داشت. خود من به شخصه معتقدم این حسرت و افسوس را تا آخر عمر با خودمان یدک میکشیم. خیلی حیف شد. در این جام جهانی ما خیلی حرفها برای گفتن داشتیم... که نشد. کاش روز اولی که ما برنده شدیم، بازی اسپانیا و پرتغال یک برنده داشت و من و شما الان در فرودگاه ننشسته بودیم تا حرف بزنیم. الان هر دو در روسیه بودیم و معلوم نبود، شاید حتی به مرحله بعد صعود کرده بودیم. اگر اسپانیا یا پرتغال در روز اول میبردند آن شکلی از جام جهانی خداحافظی نمیکردیم. تیم ملی در روسیه حقش بیشتر از اینها بود. به شما قول میدهم این حسرت تا سالهای سال در دل ما و هواداران میماند.
سؤال آخر ما درباره آینده تو است. ظاهراً قرار است به بوندسلیگا بروی. برایمان تعریف کن چه خواهد شد؟
من یک سال دیگر با باشگاه المپیاکوس قرارداد دارم. فراموش نکنید این باشگاه هم از بزرگترین و ریشهدارترین تیمهای اروپایی است. خیلی خوشحالم که عضوی از این باشگاه هستم. فعلاً برای آینده هیچ تصمیمی نگرفتهام. همان موقع که لیگ تمام شد من به مدیربرنامههایم گفتم تا به جام جهانی بروم و برگردم درباره هیچ پیشنهادی با من صحبت نکن تا اینکه مسابقات تمام شود. گفتم بعد از آن هم چند روز استراحت میکنم و بعد با ذهن آرامتر تصمیم میگیرم. در چند روز آینده با مدیربرنامههایم دیدار خواهم داشت تا ببینیم پیشنهادات به چه صورت است. معلوم نیست بمانم یا بروم.
ظاهراً تیمهای آلمانی مصر هستند تو را بگیرند.
نمیدانم در اخبار که اینطور است. من هم بیشتر اخبار را شنیدم. ببینم خدا چه میخواهد.
ممنون کریمجان. انشاءالله سفر خوبی داشته باشی.
مرسی از شما که تشریف آوردید به فرودگاه. مرسی از هموطنان عزیز. در این چند سال که برای تیم ملی بازی کردم، واقعاً حمایت مردم را احساس کردم. امیدوارم این حمایتها ادامه داشته باشد و ما بتوانیم بهترین نتایج را به دست بیاوریم.
کیروش هم که باید بماند...
صددرصد. رفتن کیروش بزرگترین اشتباه فوتبال ایران است. امیدوارم او بماند، چون الان زمانی است که تیم ملی میتواند نتیجه بگیرد. البته نمیشود هیچ رقابتی را پیشبینی کرد. چیزی که مشخص است تیم ملی با کیروش سر و شکل گرفته است و با او میتواند بهترین نتایج را بگیرد. همه راضی هستند و این خواسته مردم است. مسئولان باید به هواداران احترام بگذارند و به خاطر رضایت آنها کیروش را نگه دارند. من یک جمله بگویم؛ کسی به اندازه کیروش برای تیم ملی زحمت نکشید. این حرفم برای خودشیرینی نیست؛ کی روش از هر ۲۴ ساعتی که در اردو حضور دارد، ۱۵ یا ۱۶ ساعت کار میکند. مدام همراه با دستیارانش در حال آنالیز است. او واقعاً زحمات زیادی برای فوتبال ما کشیده. امیدوارم کیروش در تیم ملی بماند و انشاءا... چند ماه دیگر همه بتوانیم در جام ملتها با هم خوشحالی کنیم.