سوپر استار فوتبال ما با همان گلهای پیاپی و شادی گلهایی که در عین تکراری بودنش نحوه اجرایش، قلب میلیونها هوادار را شاد میکرد، اکنون به چهرهای خاص در فوتبال ایران تبدیل شده است. چهرهای شبیه یک دیپلمات که موضعگیریهای او میتواند تاثیر زیادی را روی جامعه داشته باشد. ماهنامه دیار در گفتگویی با علی دایی به زوایای مختلف زندگی شخصی و حرفه ای و البته اقتصادی او پرداخته است که با پاسخهای صریح او مواجه شده است و در ادامه میتوانید آن را مشاهده فرمایید.
این فصل با قبول هدایت تیم نفت دوباره ریسک بزرگی کردید و با باشگاهی همکاری میکنید که هنوز مالک آن مشخص نیست و با مشکلات مالی دست و پنجه نرم می کند.
کار کردن در فوتبال ایران همیشه با ریسک همراه است. فرق نمیکند کجا باشد! وقتی که به نفت آمدم این باشگاه را به «بهنام پیشرو کیش» واگذار کرده بودند. زمانی هم که در پرسپولیس بودم اسپانسر باشگاه همین شرکت بود و آشنایی مختصری با آنها داشتم. با توجه به اینکه در سالهای اخیر، دقیقه نود، تیمها را تحویل گرفتم با شرایط نفت ناآشنا نبودم. شما اسم این کار را ریسک میگذارید اما من با اعتقادی که به خودم، همکاران و بازیکنان دارم، هدایت نفت را قبول کردم.
اگر به اول فصل برگردیم با توجه به شرایط بهوجود آمده، باز هم هدایت تیم نفت را قبول میکنید؟
شرایط خاصی بهوجود نیامده است. تصمیم گرفتهام کار کنم و تا آخر فصل هم ادامه میدهم. امیدوارم مشکلاتی که هست، حل شود و تا آخر فصل نتایج خوبی بگیریم. تیم ما اگر حمایت شود و مشکلی از لحاظ مالی نداشته باشد میتواند نتایج خوبی در ادامه فصل بگیرد. روز اول به ما گفتند به هیچ عنوان شما مشکل مالی نخواهید داشت و فقط به فوتبال فکر کنید. تنها خواستهام این بود که من را وارد مسائل مالی نکنند و فقط بگذارند کار فنی انجام دهم. متاسفانه کشمکشهای بین وزارت نفت و شرکت «بهنام پیشرو کیش» سبب بروز برخی مشکلات شده و تمرکز تیمی ما را بر هم زده است. فوتبالیست باید تمرکز داشته باشد تا بتواند راحت تمرین کند. امیدوارم این مسائل حل شود. تیم ما چیزی کم ندارد و از لحاظ فنی از خیلی تیمها بهتر است. با ادامه این روند و در صورت حمایت بیشتر میتوانیم در میان دو سه تیم بالای جدول لیگ قرار بگیریم.
چنین اتفاقی سال پیش در صبا افتاد و تیم شما درحال اوج گرفتن بود، اما بهدلیل مشکلات مالی به یکباره افت کرد.
متأسفانه در فوتبال ما به غیر از چند تیم دولتی که دولت از آنها بهنوعی حمایت مستقیم یا غیرمستقیم میکند، بقیه تیمها دچار مشکل مالی هستند.
سال قبل بازیکنان تیم صبا بعد از نیمفصل، دیگر یک ریال هم پول نگرفتند و بیشتر اعضای تیم از این باشگاه طلب دارند. ادامه کار باشگاهها با توجه به مشکلات مالی را چطور ارزیابی میکنید؟
نمیدانم این باشگاهها در شرایطیکه هنوز حق و حقوق بازیکنان را پرداخت نکردهاند چطور به کارشان ادامه میدهند. البته این ماجراها در فوتبال ما کم اتفاق نمیافتد.
مردم دوست دارند شما را در تیمهای بزرگ مثل پرسپولیس و تیم ملی ببینند.
پرسپولیس، مربیای که میخواست را گرفته و تیم ملی هم که مربی بزرگی مثل آقای کیروش دارد.
تیم ملی نتایج خوبی میگیرد و مردم راضی هستند، شما عملکرد تیم کیروش را چگونه ارزیابی میکنید؟
تیم ملی، کادر فنی و تمام دستاندرکارانش تا الان عالی کار کردهاند و به آن چیزی که مردم میخواستند، رسیدهایم. البته نباید هیچ تیمی را دستکم بگیریم. امیدوارم این روند ادامهدار باشد و بتوانیم به جامجهانی صعود کنیم. آرزوی همه مردم است که تیم ملی را در بین تیمهای بزرگ ببینند. من از اول گفتم تیم ملی همیشه به باشگاهها ارجحیت دارد و باید همیشه پشت تیم ملی باشیم.
کیروش برای اینکه امکانات برای او و تیمش فراهم شود، مصاحبههای تندی را علیه مسئولان انجام میدهد. آیا شما موافق این شیوه هستید؟
اگر ما دنبال این هستیم که تیم ملی در جامجهانی نتیجه بگیرد و در آسیا حرف اول و آخر را بزند باید امکانات لازم را فراهم کنیم. بدیهی است وقتی آقای کیروش بهعنوان نفر اول باید جوابگو باشد باید تلاش کند بهترین امکانات برای تیم ملی فراهم شود.
عدهای از مربیان معتقدند نتایج خوب تیم ملی به این دلیل است که حریفان ما در آسیا ضعیف شدهاند.
چرا حریفان ضعیف شدهاند؟ اتفاقا آنها برنامهریزی منسجمتری دارند و هزینه بهمراتب بیشتری میکنند. در همین تیم کرهجنوبی چند بازیکن در سطح لیگ برتر اروپا بازی میکنند. چرا میگوییم تیمهای مقابل ضعیف شدهاند. تیم ملی ما الان آنقدر خوب کار میکند که کرهجنوبی مقابل ما موقعیت گل پیدا نمیکند. ازبکستان و قطر موقعیت گل چندانی در رویارویی با ما نداشتند. این نشان میدهد روی این تیم کار شده و به انسجام تیمی رسیده است. هم در کار دفاعی، هم در کار حمله، خوب کار میکنند. تاکتیک کیروش هوشمندانه است و از همه مهمتر نتیجه داده است. فکر و ایدهای پشت تیم ملی است که ما باید به این فکر احترام بگذاریم و این تیم را حمایت کنیم تا بتوانیم نتیجه بگیریم. رقبا را ضعیف شمردن، نظر معقولی نیست. اگر اینطور است چرا تیم ملی نتیجه میگیرد، اما باشگاههای ما نتیجه نمیگیرند. اینها را باید در کنار هم بگذاریم بعد ببینیم به چه میرسیم.
خیلیها معتقدند دیگر بازیکنی مثل علیدایی نداریم. شما همیشه بازیکن خوبی بودید و افتوخیز کمتری داشتید اما بازیکنان فعلی معمولا یک دورهای خوب هستند و بعد تمام میشوند!
نظر من مخالف شماست. در پستی که من بازی میکردم در حال حاضر ترافیک سنگینی هست و بازیکنان خیلی خوبی داریم. تمام بچههایی که در این پست بازی میکنند خوب هستند و باید به آنها زمان داد تا بهتر از این شوند. خواسته خود آدم هم خیلی شرط است. نمیدانم این بچهها چقدر علاقه دارند که پیشرفت کنند و بهتر شوند، اما آنچه که من میبینم همه آنها پتانسیل بازی را در باشگاههای اروپا دارند. الان سردار آزمون، طارمی و قوچاننژاد خوب بازی میکنند و شما نمیتوانید زحمات بازیکنانی چون قوچاننژاد را که دوره قبل با گل او به جامجهانی رفتیم، نادیده بگیرید. سردار آزمون، گلهای حساسی برای تیم ملی زده و مهدی طارمی هم بازیکن باهوشی است.
اگر برگردیم به عقب، بین فوتبال و بیزینس کدام را انتخاب میکردید و رمز موفقیت شما در عرصه تجاری چیست؟
من از ابتدای فوتبالیست شدنم وارد بیزینس شدم. اولین پولی که گرفتم مربوط به سال ۹۳ مقدماتی جامجهانی آمریکا میشود. آن موقع بهترین بازیکن و آقای گل شدم. با پولهایی که جمع کرده بودم با شراکت دوستم، مغازهای در منیریه خریداری کردیم. از سال ۹۳ تا الان این شراکت ادامه دارد. من دنبال ماشین عوضکردن نبودم و با توجه به اینکه پدرم کار فرش میکرد و قبل از آن در اردبیل برای خودش تجارتی داشت با بیزینس غریبه نبودم و به آن علاقه داشتم. سالی که در هیروشیما مصدوم شدم پرسپولیس تمام حق و حقوقم را قطع کرد. اگر بیزینسی برای خودم نداشتم چه میکردم؟ من از همان روزها به اینجا رسیدم.
گفته میشود که اینها محصول ایدهپردازی و شم اقتصادی علی دایی نیست بلکه دایی مشاوران خیلی خوبی دارد که کارهای اقتصادی او را انجام میدهند، همینطور است؟
من مشاور آنچنانی ندارم بلکه دوستان خوبی دارم. برعکس آن چیزی که فکر میکنید من از دوستانم ایدههایشان را میگیرم. اگر جایی کارم ایراد دارد درست میکنم و پیشنهاد خوبی بدهند قطعا بررسی میکنم.
سالهاست که در برندهای ورزشی، برخی نمایندگیها متعلق به شماست و برخی نیز ادعا میکنند به علی دایی مرتبط هستند. بهطور شفاف بگویید نمایندگی کدام برندها متعلق به شماست؟
در زمینه ورزشی نمایندگی آدیداس و نایک را دارم. تولیدات خودمان (برند دایی) نیز کمافیالسابق فعال هستند. در مجتمع اداری الماس نیز فعال هستیم. در زمینه صنایع غذایی نیز با مشارکت یکی از دوستانم که از فرانسه آمده است، همکاری میکنیم. همسرم نیز کار جواهرات انجام میدهد و بعضا از من درآمدش بیشتر است. اخیرا با دو نفر از دوستانم شروع به فعالیتهایی در حوزه تبلیغات کردهایم.
با توجه به اینکه در میان مردم بهعنوان یک سرمایهدار شناخته شدهاید با حجم انبوهی از مطالبات مردمی مواجه هستید. واکنش شما به خواستههای مردم چیست؟
اینکه مردم من را بهعنوان یک سرمایهدار نگاه میکنند، ذهنیتی غلط است، چراکه در این حد نیستم. هر چه دارم همین است که میبینید و باور کنید در بین دوستانم از نظر مالی نفر سوم و چهارم هستم. موضوعی نیست که مردم باخبر نباشند. اینکه من را سرمایهدار میدانند برایم خندهدار است. بعد از این همه سال حدود سه سال و نیم پیش خانه خریدم. چطور میتوانم یک سرمایهدار باشم؟ بابت مطالبی که در فضای مجازی مینویسند، خندهام میگیرد. من نه در پنتهاوس زندگی میکنم و نه... من هر چه دارم همین است که میبینید و افتخار میکنم که نان بازوی خودم را خوردهام و میخورم. در زندگی به کسی محتاج نیستم و اگر بتوانم دستگیری هم میکنم. شاید باور نکنید اما یکبار نامههای ارسالی یک هفته مردم را بررسی کردم که اگر تمام زندگیام را هم میفروختم بازهم توانایی تأمین خواستههای مردم را نداشتم.
حضور قهرمانان المپیک در سیاست را چطور ارزیابی میکنید؟
هر کسی برای خودش دیدگاهی دارد و با دیدگاههایش زندگی میکند. بهطورحتم دوستان این توانایی را داشتهاند که وارد این مسائل شدهاند و برخی از آنها موفق هم هستند، اما همانطور که میگویید مثلا اگر مردم، من را در منطقه خودم قبول دارند بهخاطر این بوده که وارد سیاست نشدهام.
آقای دایی همانطور که گفتید شما فردی ورزشی هستید نه سیاسی. دو بار به ضیافت رئیسجمهور دعوت شدید و این دعوت از سوی رئیس دفتر ریاستجمهوری بود درحالیکه انتظار میرفت وزیر ورزش شما را دعوت کند اما این اتفاق رخ نداد. چرا؟
احتیاجی ندارم که وزارت ورزش من را دعوت کند. دعوت از سوی وزارت ورزش اهمیتی نداشت. حتما وزیر ورزش دوست نداشته من آنجا باشم. یا شاید هم ما جزو جامعه ورزش نیستیم.در زندگیام کارهایی را که دوست داشته باشم، انجام میدهم. من کاری به آنها ندارم ولی به نظرشان احترام میگذارم. شاید حضور من به ضرر آنها بوده است. اصلا از این بابت ناراحت نیستم. آنها کسانی را که با خودشان همسو و همراه باشند دعوت میکنند. من مدیون کسی نیستم.
رابطه شما با فضای مجازی چطور است؟
زیاد اهل فضای مجازی نیستم. یک اکانت اینستاگرام دارم که همسرم مدیریت میکند. نه بلدم و نه یک مطلب تا الان در فضای مجازی کار کردم. به این مسائل علاقهای ندارم و نگاه هم نمیکنم. متأسفانه فرهنگ استفاده از فضای مجازی در کشور ما بسیار پایین است و به فضایی برای تخلیه عقدهها تبدیل شده است. بهجای اینکه از فضای مجازی لذت ببریم فقط ناسزا میگوییم و توهین میکنیم. در جهان از دنیای مجازی به شکل دیگری استفاده میشود و از آن بهرهبرداری مثبت میکنند.
برخلاف افتادگی خاصی که دارید در برخی موارد سماجتهایی از سوی شما دیده میشود. مثلا مشکلاتی که بین شما و مایلیکهن ایجاد شد.
از کسی کینه به دل نمیگیرم. آقای مایلیکهن بزرگ من است و هیچ وقت، جسارت نکردهام. در برخی موارد حساس هستم و اگر کسی وارد حریم زندگیام شود محکم میایستم و پاسخ میدهم. هیچ موقع شروعکننده دعوا و جدلی نبودهام. من بهخاطر اثبات حقانیتم حرف زدم. همیشه میگویند خیلی جاها سکوت کنی بهتر است، اما بعضی مواقع سکوت به ضررت تمام میشود و مجبور میشوی شفافسازی کنی.
شما گفتید که از شخصی کینه به دل ندارید. در مورد علی کریمی هم این موضوع صدق میکند؟
همیشه برای آقای کریمی احترام قائلم. اصلا فرق نمیکند آقای کریمی باشد یا هر کس دیگری. هر فردی مردم را خوشحال کند برای من عزیز است. من همیشه آقای کریمی را دوست داشتم و او برای من قابلاحترام است و مسئله خاصی هم بین ما نبوده است.
پس چرا میگویند رابطه علی کریمی با شما خوب نیست؟
من که نباید به این سوال، جواب بدهم.
گفته میشود در مقاطعی که علی کریمی هنوز مطرح نشده بود، در فوتسال بین شما درگیری پیش آمده است.
در سالن با هم بازی کردیم اما درگیری بهوجود نیامد.
میگفتند زمانی در تیم ملی باند داشتید و هرکس در باند علیدایی قرار داشت در ترکیب اصلی قرار میگرفت.
این مسائل زیاد مطرح شده است. بهجرأت میتوانم بگویم تنها کسی که در این مدت چه در تیم باشگاهی و چه در تیم ملی دنبال این مسائل نبوده، خودم بودم. من اصلا در زندگی دنبال این مسائل نبوده و نیستم و تا آخر عمرم نخواهم بود. ما برای چه موفق نیستیم؟ چون به جای اینکه فکر کنیم چطور موفق باشیم میخواهیم رفیق و همکارمان از ما جلو نزند.
شما جزو مربیان پرسپولیسی هستید که دو استقلالی را در نیمکت مربیان کنار خود قرار دادهاید. چرا این کار را کردید؟
این مسائل در تمام دنیا عادی است، اما در کشور ما حل نشده است. من به توانایی همکارانم کار دارم نه رنگها. غلامپور جزو بهترین دروازهبانهای ایران بوده است و ازلحاظ شخصیتی نمونهاش را ندیدم.
به غیر از جایگاه ملی، جایگاه شما در میان استقلالیها چگونه است؟
من نمیتوانم نظر بدهم، اما تا به امروز یک استقلالی ندیدم که به من توهین یا بیاحترامی کند. هر جا رفتم مورد لطفشان قرار گرفتهام. من برایشان احترام و ارزش خاصی قائلم. کریها همه در زمین فوتبال است و بیرون همه برایمان عزیز هستند.
مادرتان همیشه جایگاه ویژهای برای شما داشته است. این عشق مادری و این حس از کجا میآید؟
همه عاشق مادرشان هستند. مادر و پدر یک مقوله جدا است. من خصوصیت رفتاری در مادرم ندیدم که دوستش نداشته باشم. مادر و پدر دو موجودی هستند که تکرارشدنی نیستند.
شیرینترین و بهترین خاطره دوران ورزشی...
بازی با استرالیا و بازی با آمریکا در جامجهانی و جو آن دیدار را دیگر هیچگاه تجربه نکردم.