ذوب آهن هم حذف شد تا بیش از پیش متوجه شویم که کیروش همینکه تیم ملی ایران را به جام جهانی رسانده کار بزرگی انجام داده است چرا که باشگاههای ما در بین ۱۶ تیم برتر آسیا حذف شدهاند و باز هم بالاتر نرفتهاند اما تیم کیروش در رنکینگ اول آسیاست و سال هاست به هیچ تیم آسیایی حتی ژاپن و کره نباخته است.
منتقدان کیروش اما بزرگترین نقدشان را چنین عنوان می کنند: تیم کیروش دفاعی بازی میکند. صرف نظر از اینکه دفاعی بازی کردن چه شاخصههایی دارد و آیا یک نقد است یا تصمیمی با توجه به داشتههای فوتبال ایران، باید بپرسیم چطور کی روش میتواند تیمش را ۹۰ دقیقه مقابل آرژانتین بدون گل خورده هدایت کند و در دقیقه ۹۲ دفاعش از هم باز شود، یا مقابل نیجریه و شیلی که قهرمان آمریکای جنوبی شد و یا حتی سوئد میتواند آبروداری کند اما ذوب آهن و تراکتورسازی که نباید اجازه گلزنی به حریف خود میدادند، دادند و با همان گلهای خورده از لیگ قهرمانان آسیا حذف شدند.
گل محمدی البته منتقد کیروش نبود اما امیر قلعه نویی یکی از منتقدها بوده است و حالا بابت همان یک گل که در ورزشگاه خانگی دریافت کرد تیم قدرتمند و شایسته تراکتور سازی را حذف شده میبیند.
دفاع کردن هنر و علم است، هنر و علمی که بسیاری از مربیان ما با آن بیگانه هستند و آن را نمیشناسند که اگر می شناختند شاید امروز هم ذوب آهن و هم تراکتورسازی در آسیا مانده بودند و حذف نشده بودند.
ساختن یک دژ دفاعی قدرتمند شاید اولین کاری است که یک مربی باید انجامش بدهد. با این وجود باید تاکید کرد نه تراکتور سازی، نه ذوب آهن نتوانستند از دریافت گل اجتناب کنند و بدتر از این آن است که در میان مربیان ایرانی بخش بزرگی از آنها از کیروش انتقاد میکنند در حالی که او از نداشته های فوتبال ایران دفاعی ساخته سرسخت و صخره ای.
در واقع او در سئول و در برزیل ثابت کرد ما نیروی انسانی دفاع کردن را هم داریم اما علم و تواناییاش را در اکثر مواقع نداریم.
در واقع منتقدان کیروش به چیزی انتقاد میکنند که خودشان آن را ندارند. به راستی اگر کیروش همین نتایج را مقابل تیمهای آسیایی میگرفت با او چه برخوردی میکردیم؟ آیا او را دلیل اول و آخر این حذفها نمیدانستیم؟