کاپیتان سنگی که سپاهان را به خاک سیاه نشاند

خودش بود. همان هافبک صورت سنگی سپاهان. همو که در تمام یک دهه گذشته کاپیتان و همه کاره و مرکز ثقل زردها بوده. مردی که در تمام این سال ها درباره اش گفته می شد نقشی فراتر از کاپیتان دارد و به نوعی نقش یک همه کاره را در سپاهان ایفا می کند که از بالا و پایین باشگاه و از مدیرعامل گرفته تا سرمربی و حتی تدارکات تیم از او حساب می برند اما آن مردی که دوشنبه شب برابر عادل فردوسی پور در برنامه 90 نشست، محرم نویدکیا نبود! حداقل آن محرمی نبود که ما می شناختیم. او مردی بود که طلبکاری آمیخته به وقاحتش همه بینندگان برنامه 90 و البته عادل فردوسی پور را حیرت زده کرد و کار به جایی رسید که عادل تعارف و رودربایستی های معمولش را کنار گذاشته و در چشم او زل بزند و بی پیرایه از او انتقاد کند.

محرم نویدکیا با همان سردی ذاتی اش که با نوعی نخوت در هم آمیخته شده بود، از شاهکارهایش در سپاهان پرده برمی داشت. از اینکه به قول عادل فردوسی پور «با همه مشکل دارد» و از اینکه چگونه حسین فرکی را به خاک سیاه نشانده. او با قیافه ای حق به جانب فرکی را به مسلخ برده بود که چرا قرارداد دو میلیاردی بسته و او را به جرم همین قرارداد محکوم می کرد و اصرار داشت که به همین دلیل به سرمربی تیم پشت کرده.

او از استیماچ گفت و او را محکوم کرد که چرا بعد از چند باخت پیاپی در تمرینات بگو و بخند راه انداخته و چرا به مرخصی رفته و به خود این حق را داد که سرمربی کروات را به این دلیل در منگنه قرار داده که او کسی را هالو فرض نکند!

 

نویدکیا با خونسردی از شاهکارهایش پرده برداشت در حالیکه باید از استاد پرسید اساسا به چه حقی مربیان سپاهان را محکوم می کند و به چه حقی در همه مسائل حتی جزئی ترین و پیش پاافتاده ترین آنها که به او هیچ ارتباطی ندارد، دخالت کرده؟ نویدکیا مگر داروغه است که به همه چیز کار دارد و برای همه تعیین تکلیف می کند؟

او معنای جسارت را با وقاحت و پرده دری اشتباه گرفته. وقتی بی رحمانه مکالمات خصوصی حسین چرخابی را فاش کرد و او را زیر سئوال برد یا رسول کربکندی را به جرم یک انتقاد کوچک به توپ بست و یا حتی اعضای عالیرتبه هیات مدیره سپاهان از کفعمی گرفته تا سبحانی را نوازش کرد و حتی تهدید نمود که پشت پرده آقایان را بازگو می کند. نویدکیا پیشکسوتان فوتبال اصفهان را به جرم انتقاد فنی از او به مسلخ برد و به زعم خودش روی آنتن برنامه زنده رسوا کرد؛ گویی او پیامبر فوتبال اصفهان است و کسی حق انتقاد ولو فنی و نرم را هم از او ندارد و اگر مرتکب این اشتباه شود، گناهی نابخشودنی را مرتکب شده که کمترین سزایش رسوایی متهم در تلویزیون است!

او در پایان با همان قیافه حق به جانب و طلبکار از ویسی گفت و تاکید کرد که دست او را باز می گذارد و این حق را برای او قائل است که برای او تصمیم بگیرد و این جملات را با لحنی ادا می کرد که گویی با این جملات بزرگترین لطف عالم را در حق ویسی کرده است!

آنچه شب گذشته در برنامه 90 روی آنتن رفت، نمایش اوج بازیکن سالاری در فوتبال ایران بود. یک نمایش تمام و کمال با کارگردانی محرم نویدکیا؛ نمایشی آمیخته به طلبکاری و وقاحت.