حرف امیر قلعهنویی در مورد اینکه رحمتی باید به بزرگتر خود احترام بگذارد درست است اما ماجراهای این روزهای قلعهنویی، ملقب شبیه به آن بنده خدایی شده که در اتوبان همت رادیو را روشن کرد و شنید که گوینده می گوید: «رانندگانی که در اتوبان همت هستند مراقب باشند یک اتومبیل درحال حرکت در جهت مخالف اتوبان است.» او لحظه ای فکر کرد و بعد گفت: «یکی نیست که قربونت برم، هزار تا هستند»!
امیر قلعهنویی شاید با واکنش در ورزشگاه آزادی مواجه شده بود، اما هرگز پیراهن آبی برتن مردمانی نبود که به سمت او بطری پرتاب میکردند و علیه او شعار میدادند. امیر قلعه نویی باید در این رابطه فکر کند، او چه کرده که به اینجا که امروز هست، رسیده است؟
امیر قلعه نویی چه کرده بود که نتوانست برای دیدار با تراکتورسازی همراه استقلال به تبریز برود، چه بود که «تی تی»های تبریز علیه او موضع گرفته بودند آنقدر که شرایط برای حضور در تبریز و حتی نشستن روی نیمکت استقلال هم برایش ممکن نبود؟
امیر قلعه نویی باید از خودش بپرسد که چرا حتی در اصفهان که قهرمان لیگ هم شد اصفهانیها از حضور او در این باشگاه استقبال نمیکنند؟ چه شد که با وجود کسب بالاترین رتبه در لیگ برای تراکتورسازی و در حالی که او با لقب «امیر پاشا» در بدو ورود ده هزار استقبال کننده داشت، وقتی رفت هواداران تراکتور خوشحال شدند و وقتی دوباره برگشت با شعار هواداران علیه خودش مواجه شد!
امیرقلعه نویی باید از خود بپرسد کجای کارش اشتباه است که از شمال تا مرکز هرجا رفته مقام و جام آورده اما او را با بطری میزنند؟ علیه او کمپین ایجاد میکنند؟ او را نمیخواهند آنهم درحالی که میدانند او جام آور است و مربی خوبی محسوب میشود.
امیرقلعه نویی باید از خود بپرسد که چرا با مرحوم حجازی درگیر شده بود و علاوه بر مصاحبهها کارش با وی به شکایت رسید؟ باید از خودش سوال کند که چرا با جباری بارها به مشکل خورد؟ چرا با سیاوش اکبرپور کارش به درگیری در انزلی رسید؟ چرا با پورحیدری علیه هم مصاحبه میکردند؟ چرا با مظلومی مشکل دارد؟
باید از خود بپرسد چرا با فتح الله زاده به چالش رسید؟ چرا با افشارزاده مشکل دارد؟ چرا با نظری جویباری در قهر و آشتی است؟ چرا با آندو بر سر لیدرهای منتسب به خودش درگیر شد؟ چرا با نکونام به دادگاه رفت؟ چرا با سازمان لیگ و فدراسیون فوتبال مشکل پیدا میکند؟ با صفایی فراهانی چرا؟ امیر حسین صادقی چرا که این بازیکن شاگرد و کشف خودش بود؟ بیک زاده چرا؟ خسرو حیدری چرا؟
امیر قلعهنویی پرسشهای زیادی باید از خود داشته باشد مثلا اینکه چرا در تیم ملی با واکنش سنگینتر از اندازه واقعی مردم و کارشناسان پس از حذف با ضربات پنالتی مواجه شد و چرا مردم با همان نتیجه توسط کیروش کنار میآیند؟ چرا امیر جام میآورد و مردم دوستش ندارند (نه همه مردم) اما حجازی جام هم که نمیآورد، دوستش داشتند؟ چرا با خبرنگارها، با عادل فردوسی پور و ... درگیر است؟
اینها پرسشهایی است که اگر امیر قلعه نویی پاسخ آنها را بیابد، میتواند همه آینده کاریاش را عوض کند. او اگر در ورزشگاه آزادی بطری به سمتش پرتاب میشود و بازیکن پیشین خودش با او درگیر میشود، شاید همان درو میکند که خودش کاشته است؟ در انزلی کاشته و رختکن پیشگاه هادیان، در تبریز و رختکن یادگار امام(ره)، در تهران و رختکن آزادی، در اصفهان و رختکن فولاد شهر.
شاید او به دیگران احترام نمیگذارد تا احترام ببیند، شاید زیادی ترش رویی میکند، شاید حرفهایش از ته دل نیست وگرنه امسال منصوریان دو بار استقلال را با نفت برد و اگر قرار باشد یک استقلالی جام را از استقلال گرفته باشد او علیرضا منصوریان است و نه امیر قلعه نویی اما او تشویق میشود، فرهادی که هنوز جامی به عنوان مربی نیاورده محبوب است؟ اما امیر را با بطری می زنند! چرا؟