بازیکنی که پرسپولیسی ها پسش زدند تا استقلالی شد

بدترین تصویر تو روزهای پرواز غریبانه مهرداد اولادی، مربوط به اشک های شیث رضایی بود که در فراغ رفیق صمیمی اش می ریخت. صدای شیث که خیلی راحت از پرسپولیس کنار رفت و دیگر کسی سراغش را نگرفت و حالش را نپرسید، نشان از غمی دارد که با پرواز مهرداد بر دل او نشسته بود.

 

اظهارات شیث را در ادامه می خوانید:

 

* می دانم خیلی ناراحتی اما می خواهیم از مهرداد برایمان بگویی. او دوست خیلی نزدیک تو بود.

- چه بگویم؟ حالا که مهرداد از دست رفته چه می توانم بگویم. ای کاش زنده بود و اینطوری آتش به دلم نمی زد.

 

* کی متوجه موضوع شدی؟

- 45 دقیقه بعد از آن اتفاق به من خبر دادند. انگار سقف خانه روی سرم خراب شد.

 

* کی خبر داد؟

- یک خبرنگار زنگ زد و گفت مهرداد فوت کرده. خندیدم گفتم شوخی نکن. بعد که دیدم خیلی جدی است گفتم این هم از آن دست شایعات است که برای ورزشکاران و هنرمندان هر چند وقت یکبار درست می کنند که گفت اینطور نیست و خبر از واقعیت دارد. باز هم باور نکردم. رفتم سمت بیمارستان شهدای تجریش. وقتی آن جمعیت را جلوی در بیمارستان دیدم فهمیدم چه بلایی به سرمان آمده. نتوانستم بمانم و برگشتم.

 

* با مهرداد خیلی رفیق بودی؟!

- بله، 14 سال با هم دوست، هم خانه و هم اتاق تو اردوها بودیم. بیشتر مسافرت ها در کنار هم بودیم و با هم زندگی کردیم. من با دو فوتبالیست خیلی رفیق بودم و هستم. یکی مهرداد خدا بیامرز بود و یکی مهرداد قباخلو.

 

* خیلی می گفتند مهرداد تنهاست و ناراحت است و ...!

- این رسم این روزگاره! ورزشکار تا زمانی که در اوج است همه دوستش دارند و وقتی از اوج پایین امد همه می روند سراغ یکی دیگر! نمی گویند این ورزشکار در روزهای اوج چه زحمتی برای تیمش کشیده و چه کارها کرده. وقتی زمان برای یک فوتبالیست تمام می شود همه او را از یاد می برند و کاری می کنند که این ورزشکار خودش را ته خط ببیند. من که با این وضعیت کنار آمده ام اما همه نمی توانند این کار را بکنند.

 

* اما عمر فوتبال هم طولانی نیست!

- بله نیست اما انسانیت که با پایان فوتبال تمام نمی شود. بعد هم فوتبال مهرداد که تمام نشده بود. به خدا فوتبالیست ها انسان هستند و وقتی از چشم می افتند آسیب پذیرتر می شوند. خیلی سخت است که برایت هورا بکشند و بعد یک دفعه کنارت بگذارند و دیگر تو را نبینند. من پرروتر از این حرف ها هستم. از فوتبال کنارم گذاشتند و گفتند شیث فلان است و بهمان است. اما من ایستادم. تمرین می کنم تا بتوانم فوتبال بازی کنم. فوتبال نشد می روم سراغ خوانندگی و خوانندگی هم نشد می روم سراغ هنرپیشگی. کم هم نمی آورم و تا نفس دارم با این شرایط نامراد خواهم جنگید. می دانم در این راه هم فحش می شنوم اما می جنگم و می گویم حقم نبود با من آن طور برخورد کنند و من را از خودشان برانند به جای اینکه دستم را بگیرند!

 

* کسی مگر به تو بد و بیراه گفته؟!

- وقتی به مهرداد رحم نمی کنند می خواهی به من رحم کنند. برو ببین در پیج مهرداد چه پیغام هایی می گذارند. از هوادار استقلال شاید توقعی نباشد اما هوادار پرسپولیس چرا باید به او چنین حرف هایی را بزنند. به خدا مهرداد فوت کرده و دستش از دنیا کوتاه است. اگر به شما بد کرده بود حق داشتید به او بد و بیراه بگویید اما او آزارش به هیچ کس نرسیده بود. شما را به خدا به مهرداد اینقدر بد نکنید. فقط بدانید بازیکنی که از دید دور شده غمگین است. شاید افسردگی بگیرد و خیلی اذیت شود. امیدوارم این مسائل هیچ وقت برای هیچ فوتبالیست و اصلا هیچ جوانی تکرار نشود.

 

* راستی از مسئولان فوتبال کسی در مراسم خاک سپاری نبود. خدایی کسی از مسئولان هست سراغت را بگیرند و جویای احوالت شوند؟!

- من نیازی به احوالپرسی هیچ کس ندارم. من فقط امیدم به خداست و دستم پیش او دراز است. در پرسپولیس به من می گفتند چرا به دیدن سرطانی ها نمی روی. عکسی می گیرند برایت خوب است. قبول نکردم و خودم بی سر و صدا رفتم. رفتم تا خدا ببیند نه دوربین های عکاسی! چقدر در موردم حرف زدند! گفتند شیث باید از فوتبال برود. عیب ندارد بگذار بگویند و گناهانم را بشویند و سبکم کنند!

 

* دلت خیلی پر است!

- چرا نباشد؟ مهرداد را دیدی چقدر تنها و غریب رفت. این اتفاق برای همه ما می افتد. البته من گفتم پرروتر از این حرف ها هستم. من برای دل خودم به پرسپولیس رفتم و 8 سال برای این تیم بازی کردم. الان باز هم به عقب بروم همین کار را می کنم و با کمترین پول برای این تیم بازی می کنم و به این حضور افتخار خواهم کرد. اما امروز باید با همه وجودم با ناملایمات بجنگم و این کار را خواهم کرد. با دعای پدر و مادرم و به عشق آنهایی که حتی یک ذره دوستم دارند تلاش می کنم تا موفق شوم.

 

* از مهرداد و خصوصیات اخلاقی اش بگو.

- مهرداد خیلی زودرنج بود. زود از اتفاقات ناراحت و اذیت می شد. هر وقت با او صحبت می کردم می گفت شیث من می دانم زیاد عمر نمی کنم. خیلی زود می میرم. به او می گفتم مهرداد تو را به خدا اینقدر انرژی منفی نده. ایمانت به خدا باشد. مطمئن باش خدا درهای دیگری را به رویت باز می کند.

 

* می دانی چرا رفت استقلال؟!

- بله موقعی که می خواست به استقلال برود به من زنگ زد. به او گفتم چرا می خواهی به استقلال بروی. گفت الان نزدیک جام جهانی است. باید در یک تیم مطرح بازی کنم تا بیشتر دیده شود. گفت می خواست به پرسپولیس برود اما پرسپولیسی ها او را نخواستند.

 

* تو به او توصیه ای نداشتی؟

- چرا گفتم نرو. برای من هم پیش امد که به استقلال بروم. دو بار هم این اتفاق افتاد اما نرفتم. به او توصیه کردم نرود. تصمیم با خودش بود

 

* شنیدم این تراکی که خوانده ای شاد است. آیا قصد انتشارش را الان داری؟

- نه راستش را بخواهید اصلا حال و حوصله اش را ندارم. غیر از آن 2 تراک دیگر هم هست که فعلا بی خیال انتشار آن شده ام. در این شرایط نمی توانم این کار را بکنم.

 

* کی برنامه انتشار داری؟

- یک موزیک دارم برای بهترین دوستانم هادی و مهرداد که دیگر در بین ما حضور ندارند. این تراک را تا چهلم مهرداد آماده می کنم و به دوستداران این دو مرد پرسپولیس تقدیم خواهم کرد. فعلا این کار در اولویت برنامه هایم است.

 

* صحبت خاصی در پایان نداری؟

- نه فقط از رضا خالقی فر، جواد کاظمیان، میثم بائو، پژمان نوری و امیرحسین صادقی بابت حضورشان در مراسم خاکسپاری تشکر می کنم. دم همه مردم و دوستان با معرفت مهرداد گرم که تنهایش نگذاشتند.