بهادر عبدی درباره درگیری لفظی اش با سعید رمضانی، سرپرست تیم اظهار داشت: من درگیری ایجاد نکردم. آقایان خودشان درگیری لفظی درست کردند و من هم دوست ندارم درباره او حرفی بزنم. ما با آدم های بسیار بزرگی که در تیم راه آهن حضور داشتند، مشکلی پیدا نکردیم. رمضانی که دیگر سهل است. همانطور که گفتم فعلا بنا ندارم درباره او حرفی بزنم.
وی ادامه داد: دیروز که تمرین تعطیل بود. امروز همراه با ابراهیم کریمی به تمرین تیم رفتیم که گفتند فعلا باشگاه هیچ پرداختی نمی تواند داشته باشد و شما دو نفر هم به منزل تشریف ببرید! محمد عباس زاده هم خودش علاقه ای به حضور در تمرین نداشت و به خانه رفت.
کاپیتان راه آهن با اشاره به مشکلات راه آهن عنوان کرد: من هر حرفی درباره مشکلات مالی زدم، به خاطر بازیکنان دیگر بوده است. به عنوان کاپیتان تیم باید به همه مشکلات بازیکنان رسیدگی کنم. همین حالا یکی از بازیکنان ما که چندی قبل مراسم عروسی اش برگزار شد، پول تالار خود را پرداخت نکرده است. یکی از بازیکنان دیگر خانه نداشت و مجبور شد به شهرستان برود. اینها مشکلات تیم ما است. من روزانه 35 تماس از بازیکنان و حتی بازیکنان رده امید دارم که انتظار دارند به عنوان بزرگتر تیم کاری انجام دهم.
عبدی در ادامه خاطرنشان کرد: من مطمئن هستم آقای کیانیان به عنوان مالک باشگاه آدم خوب و شریفی است. من و ابراهیم کریمی 20 دقیقه با او حرف زدیم و فهمیدیم انسان معقول و مهربانی است. مشکل اینجا است که برخی افراد در باشگاه نمی گذارند به مالک باشگاه دسترسی پیدا کنیم. قطعا اگر ایشان از مشکلات خبردار شوند، آن را برطرف می کنند. امروز من به تمرین رفتم تا مشکل بچه ها را حل کنم اما گفتند برو خانه تا صدایت کنیم!
وی افزود: ما مشکلی با خانه نشینی نداریم اما آقایان بدانند من 7سال در این تیم حضور داشتم و خون دل خوردم. از بهترین تیم های ایران پیشنهاد داشتم اما به خاطر راه آهن آن را رد کردم. ابراهیم کریمی از 13 سالگی تا الان که 30 سال سن دارد در راه آهن حضور داشته است. شک ندارم داستانی در باشگاه وجود دارد. اتفاقاتی عجیبی در راه آهن رخ داده است. در مسافرت های تیم مسائلی پیش آمده که فعلا نمی خواهم درباره اش حرف بزنم. ابتدا قصدم این است با آقای کیانیان مالک باشگاه دیداری داشته باشم. امیدوارم بتوانیم به ایشان دسترسی پیدا کنیم.
عبدی در پایان افزود: من و ابراهیم کریمی به عنوان کاپیتان های تیم همه کار کرده ایم. بارها پول خودمان را نگرفتیم تا جوان تر پول بگیرند. هر سال موقع قرارداد بسیار تخفیف دادیم. پارسال تیم ما آب معدنی هم نداشت اما خودمان می خریدیم تا راه آهن حفظ شود. حالا اما پاسخ زحماتمان این است که بگویند شما به خانه تشریف ببر! 20 روز پیش من و ابراهیم را داخل اتاق کشیدند و گفتند 20 درصد از مطالبات شما دو نفر را می دهیم و بچه ها را آرام کنید اما ما این کار را نکردیم. چون اعتقادمان است وظیفه بزرگتر، بزرگی کردن است. اخلاق اجازه نمی داد آن روز بچه ها را نادیده بگیریم. نمی دانم، شاید من اشتباه کردم که اینقدر به تیمی که دوستش داشتم، بها دادم!