شماره 9،نهمین سال حضورش رادر استقلال سپری می کند. 9 سالی که برای او با خاطرات خوب و بد عجین شد،روزهایی که خندید و دل ها را شاد کرد و آن روزگارانی که بر او سخت گذشت و عرصه برایش تنگ شد. برهانی حالا جزو باتجربه های استقلال است،آن قدر تجربه دارد که در پیچ و خم پرسش ها،میان شمشادها گم نشود. چنان که حرفش را حالا جایی که لازم باشد بی پرده پوشی می زند و اینچنین است حرف هایی می زند که تا به امروز نخوانده اید.
چنان که می بینید و گفت و گویش را می خوانید:
*سال 94 از نظر فوتبالی و غیرفوتبالی برایت چطور گذشت؟
از نظر فوتبالی خوب بود اما ما نتوانستیم عنوان قهرمانی لیگ برتر را کسب کنیم و این کمی ناراحت کننده بود. خدا را شکر الان شرایط خیلی خوبی داریم. فینال جام حذفی هستیم و در لیگ هم در صدر جدول قرار داریم و یکی از شانس های مسلم قهرمانی هستیم. از نظر غیرفوتبالی هم باید بگویم خدا را شکر همه چیز خوب بود و فقط درگذشت هادی نوروزی و چند پیشکسوت پرسپولیس و استقلال کمی ناراحت کننده بود.
*سنت هر سال بالاتر می رود. قصد نداری ازدواج کنی؟
انشاالله در 35 سالگی ازدواج خواهم کرد. دو، سه سال دیگر تازه قصد دارم در مورد این که ازدواج کنم یا خیر فکر کنم. (باخنده).
*نزدیک به 9 سال است در استقلال هستی. آیا تا به حال به پرسپولیس رفتن فکر کرده ای یا حتی پیشنهادی از این تیم داشته ای؟
همان سال اول که به استقلال آمدم از پرسپولیس پیشنهاد داشتم. همه هم در جریان هستم. آمدم استقلال و تا الان به من دیگر پیشنهادی نشد. حتی دو سال پیش نیز از طریق دوستان نزدیک علی دایی به من پیشنهاد شد اما چون هنوز معلوم نبود ایشان به پرسپولیس خواهد آمد یا خیر. به همین دلیل این پیشنهاد نه زیاد جدی شد و نه من به پرسپولیس برو بودم.
*امسال لحظه سال تحویل آرش برهانی کجاست؟
قصد دارم به کرمان سفر کنم تا لحظه سال تحویل را در کنار خانواده ام باشم. حتی باید بگویم خانواده ام الان تهران هستند و با هم به کرمان سفر خواهیم کرد تا بتوانم بعد از مدت ها برادرانم را نیز ببینم.
*تا چه سنی قصد داری به فوتبالت ادامه دهی؟
به نظر خودم می توانم تا سن 35 سالگی به فوتبال ادامه دهم. اما باید ببینیم شرایط در آینده به چه صورت خواهد بود. در خودم می بینم که حداقل تا سه سال آینده فوتبالم را دنبال کنم.
*در اوایل حضورت در استقلال به تو عنوان «آرش گل نزن» داده بودند. چقدر این لقب تو را اذیت کرد؟
اگر بخواهند ببینند یک فوروارد از لحاظ گلزنی در چه شرایطی قرار دارد آمار گلزنی های او را در وهله اول لحاظ می کنند.من فکر می کنم در این فورواردهایی که در چند سال اخیر حضور داشتند آمار بدی نداشتم. جالب است شما مقایسه کنید آمار بازی های مرا با سایر مهاجمان که فکر می کنم آمارم قابل قبول است. البته در 40 درصد بازی هایی که بودم فقط در 20 دقیقه های پایانی فرصت حضور در میدان را پیدا می کردم و در سایر بازی ها نیز یا گوش چپ بودم یا گوش راست و به عنوان فوروارد نوک بازی نکردم. در تمام 5سال اخیر شاید در 30 درصد بازی هایم مهاجم نوک بوده ام.
*به تازگی در نظرسنجی 90 بین هشت فوروارد برتر چند سال اخیر فوتبال ایران نبودی. در حالی که آمار گلزنی ات خوب است.
من برای همه آنهایی که در این لیست قرار داشتند احترام قائلم. همه آنها مهاجمان خوب هستند. البته بازیکنان دیگری هم بودند که می توانستند در این لیست حضور داشته باشند. اعتقاد دارم آن برنامه حتما معیار و ملاک هایی برای خودش داشته است. اگر بازی ملی، گلزنی و حتی حضور در جام جهانی بود که همه آنها را به قول کسانی که می خواهند کاندید شوند واجدالشرایط بودم. ولی جاهایی هم سلیقه ای رفتار می شود.
*فکر نمی کنی یک جاهایی فقط در قبال آرش برهانی سلیقه ای رفتار می شود؟
فکر می کنم این قضیه همیشه با من وجود دارد و آن را لمس می کنم.شاید در خیلی از مسائل خودم مقصر بودم که به خاطر اخلاق و رفتاری که داشتم باعث ایجاد یکسری سوءتفاهمات شده است. مصاحبه نکردن هایم را، ساکت بودنم و حاشیه درست نکردنم.
*ولی باعث شد با همین ساکت بودنت سه سال از بهترین سال های فوتبالت را نیمکت نشین باشی.
من بهترین سال هایی که می توانستم فوتبال بازی کنم و به قول معروف گل سال های فوتبالم باشد از 28 سالگی به بعد است که اوج یک فوتبالیست است. یکسری اتفاقات افتاد که همه در جریان آن هستند. خیلی فوروارد در استقلال آمد و رفت و من باید بالاخره نیمکت کسانی می نشستم که به استقلال ملحق شده بودند. بازیکنی داشتیم که هنوز قرارداد خود را با استقلال امضا نکرده و فقط یک جلسه تمرین کرده بود آمد و در استقلال فیکس بازی کرد و من باید نیمکت این آدم می نشستم.
*ولی خیلی از همین آدم هایی که می گویی الان دیگر در فوتبال نیستند.
خیلی از آنها را می دانم دیگر در فوتبال بازی نمی کنند یا در لیگ یک دارد بازی می کنند یا در لیگ برتر در تیم هایی که در رده های پایینی جدول حضور دارند به میدان می روند. ولی در استقلال راحت بازی می کردند. من چون استقلال را دوست داشتم و خیلی از مسائل دیگر را می خواستم رعایت کنم و اصولم را زیر پا نگذارم هیچ وقت برای استقلال حاشیه درست نکردم. منظورم از سوءتفاهم ها این بود که همیشه همه می گویند آرش برهانی استقلال را دوست دارد و چیزی نمی گوید و برای تیم حاشیه درست نمی کند. اگر به آرش پول ندهیم اشکالی ندارد. بگذارید بعدا به او پول می دهیم. شاید جالب است بدانید من یکی از کسانی هستم که طلب زیادی از استقلال دارم. در مورد بازی کردن هم باید بگویم تیم مصدومان زیادی داشت و یا بازیکنان محروم از بازی داشتیم و به ناچار مرا بازی می دادند یا فشار هوادار که واقعا از آنها ممنونم و همیشه مرا مورد حمایت قرار دادند. همه این عوامل باعث می شد من بتوانم برای استقلال بازی کنم.این مسائل برایم متاسفانه اتفاق افتاده و خیلی از موارد حتی ضرر کردم. من مطمئن هستم کسانی که هوادار استقلال هستند فوتبال را قشنگ می بینند و آنالیز می کنند. یک بازیکنی که یک یا دو ماه هر بلایی را که می خواهند سرش می آورند و از نظر روحی او را در بدترین شرایط قرار می دهند و بعد او را به میدان می فرستند. بعد رو به هوادار می گویند نگاه کنید این برهانی بود. ولی هیچ وقت توجه نمی کنند در این مدتی که بازی نمی کند چه رفتارهایی با او صورت گرفته، چه فشارهایی را تحمل کرده است. فقط آن تایم خاص را می بینند که البته در آن مدت کم هم نمی توان معجزه کرد. نمی توانید شرایط کسی را داشته باشید که در شرایط بازی است و از لحاظ روحی و روانی در اوج قرار دارد. من سعی کردم در همان شرایط در مدت کمی که به میدان رفته ام گل بزنم، پاس گل بدهم و برای تیمم مثمرثمر باشم.
*ناراحتی از فرد خاصی داری؟
من از هیچ کسی ناراحت نیستم. همه برایم در فوتبال زحمت کشیده اند. اما می خواهم این را هوادار بداند. این یک مقایسه ساده است. اگر هوادار از فوتبال کمی متوجه شود. اگر یک بازیکن یک یا دو ماه هر بلایی سرش بیاورند او افت می کند و یک بازی به او می دهند و از او انتظار معجزه دارند. متاسفانه در این چند سال یادم نمی آید که من سه، چهار بازی توانسته ام برای استقلال فیکس بازی کنم.
*فکر نمی کنی اگر در سال اولی که بازی نکردی و به نوعی حقت را خوردند شاید سه سال از بهترین سال های فوتبالت را نیمکت نشین نبودی؟
اگر مصاحبه می کردم، یکسری کارهایی انجام می دادم شاید باید بگویم متاسفانه بیشتر بازی می کردم. من از این بابت ضربه خوردم. اگر باز هم به عقب برگردم با این تجربه ای که الان به دست آوردم باز هم سعی می کنم برای تیمم حاشیه درست نکنم. برای بازی کردن رفتارهای غیرورزشی انجام ندهم. همیشه سعی کردم با فوتبالم حقم را بگیرم. هواداران استقلال دوست دارند آرشی را ببینند که گل بزند، آماده باشد ولی نمی دانند وقتی در اوج آمادگی باشی، انگیزه داشته باشی، برای تیمت در دو هفته متوالی خوب بازی کرده باشی و ناگاه مربی به تو اعتماد نمی کند و باید نیمکت نشین باشی.
*برخی اعتقاد دارند برهانی بازیکنی است که از نظر روحی حساس است؟
اکثر بازیکنان فوتبال ایران چنین شرایطی را دارند. نزدیک به 80 درصد بازیکنان فوتبال ایران به خاطر همین مسائل روحی فوتبال را کنار گذاشتند و مابقی نیز به دلیل آسیب دیدگی. در همین استقلال بازیکنان بزرگتر از من وقتی دیدند که شرایط روحی و روانی شان اجازه نمی دهد مفید باشند دچار یک افت بسیار وحشتناک شدند و فوتبال را کنار گذاشتند. این اتفاقات که برای آرش برهانی می افتد اگر برای برخی از همین فوتبالیست ها اتفاق بیفتد نتوانند فوتبال را ادامه دهند. من باید بگویم در این مسائل به نوعی پوست کلفت شدم (باخنده). خیلی از دوستانم می گویند تا کی می خواهی حرف نزنی. شاید مردم مسائل را ندانند و بعد از مدتی باورشان شود که حق با تو نیست. از من می خواهند که دلایلش را بگویم و مسائل روشن نشود. فکر می کنم اگر در این چند سال کمی بیشتر هوای مرا داشتند شاید بهتر می توانستم برای استقلال مثمرثمر باشم و هم عملکرد خودم از لحاظ آماری بهتر باشد. بعضی مواقع عملکرد خوبی داشتم و وقتی متوجه می شدم در ترکیب استقلال قرار ندارم انگار آب یخی را بر روی سرم خالی می کردند. باز هم بلند می شدم و به تمریناتم ادامه می دادم و منتظر یک فرصت دوباره بودم.
*چند وقت پیش شایعه شد اگر امسال استقلال قهرمان شود شاید در پایان فصل برای ادامه فوتبالت تصمیم جدی را بگیری.
بگذارید ببینید در آینده چه اتفاقاتی خواهد افتاد. من همیشه حتی اگر بهترین شرایط مالی برایم پیشنهاد می شد. در این سال ها هم که خدا را شکر هیچ وقت دنبال بازارگرمی نبودم و همه شاهد بودند. من یک نمونه را به شما مثال می زنم. یک سال ما خیلی بازیکن از دست دادیم. در سال 89 حدود 350 میلیون که آن موقع پول زیادی بود، بیشتر از استقلال به من می دادند حتی یک BMW نیز در قراردادم گنجانده شد که اگر آقای گل می شدم به علاوه اینکه یک فصل از آن استفاده می کردم سند آن به نام خود من زده می شد. شرایط مالی هیچ وقت برایم مهم نبود. شرایطی که حتی اگر بازی کنم یا نکنم شرایطی در رفتنم از استقلال نداشت. بزرگترین افتخارم این است که اول هوادار استقلال هستم و به عنوان یک طرفدار می توانم کمی بیشتر به استقلال کمک کنم. دوم اینکه اگر روی نیمکت یا سکو حضور داشتم چیزی از دست ندادم چون طرفدار استقلال هستم. اگر روی نیمکت باشم بازی را از نزدیک می توانم ببینم. اگر هم روی سکو باشم مثل سایر هواداران بازی تیم محبوبم را نگاه می کنم.
*الگوی فوتبالی ات در استقلال چه از دوران بچگی و چه زمانی که بازی می کردی چه کسی بود؟
جواب دادن به این سوال سخت است چون استقلال آن قدر بازیکن بزرگ و الگو داشته که نمی توان شخص خاصی را نام برد. استقلال خیلی اسطوره دارد. چند تا از آنها باعث شدند که من طرفدار این تیم شوم. خیلی ها هم بودند که من وقتی با آنها همکلام شدم آنها را به عنوان الگوی خودم قرار دادم.
*از بین مربیانی که با آنها کار کردی با کدامیک راحت تر بودی؟
تمام مربیانی که در استقلال بودند همه برایم زحمت کشیدند. از همه آنها هم تشکر می کنم. از اول فوتبالم خدا را شکر شانس آوردم چون با یک مربی آشنا شدم به نام همایون شاهرخی که تاثیر بسیاری در رشد فوتبالم داشت. ما آن زمان در پاس بازیکنان بزرگی چون محسن بیاتی نیا، خداداد عزیزی، بهرام اسماعیلی و رسول خطیبی. من جوان از یک تیم دسته یکی محلق شده بودم و در تیم بزرگی چون پاس که آن زمان قطب سوم فوتبال ایران بود. در هجده سالگی مرا بازی داد. بعد آقای جلالی به ما ملحق شد. او هم خیلی تاثیر داشت وقتی الان می توانم در پست هافبک راست و چپ بازی کنم برمیگردد به سال هایی که در تیم پاس حضور داشتم که آقای جلالی یکسری نکات به من گفت. دو مربی خارجی داشتم یکی مصطفی دنیزلی که واقعا آدم بی نظیری بود و دیسیپلین داشت. خیلی مدیون او هستم. درمورد دنیزلی باید بگویم تنها کسی بود که وقتی من در موقعیت گل قرار می گرفتم و آن را خراب می کردم فردای بازی در تمرین مرا تشویق می کرد و می گفت همین که درموقعیت گلزنی قرار می گیری نشان دهنده هوش خوبت است. دیگری برانکو بود که مرا در 19 سالگی به تیم ملی بزرگسال دعوت کرد و در جام جهانی به میدان رفتم. آن موقع این قدر بازیکن زیاد داشتیم. علی دایی، وحید هاشمیان، مهدوی کیا، علی کریمی و بعدها فریدون زندی اضافه شد که کنار آنها بازی کردن برایم افتخار بود.
*خیلی ها اعتقاد دارند نسل شما پشت بازیکنان بزرگی چون علی دایی سوخت.
علی دایی آن موقع در اوج آمادگی قرار داشت. اگر سالی چهل بازی انجام می شد دایی به خاطر شرایط بدنی عالی اش حداقل در 39 بازی به میدان می رفت. اگر او نبود گزینه بعدی وحید هاشمیان بود. تازه شما خداداد عزیزی را هم اضافه کنید. آن موقع هم من نوک بازی می کردم. آن موقع علی دایی و وحید هاشمیان جزو بهترین فوتبالیست های ایران بودند و باید آنها بازی می کردند. بعد که آنها رفتند کی روش آمد. بعد گفتند که باید جوانگرایی شود و آنهایی که 7 سال مانند من نیمکت نشین بودند باید از تیم ملی خداحافظی می کردند.
*نسل فوتبال ما به سمت جوانگرایی می رود. در این باره صحبت کن.
با جوانگرایی موافق هستم. زمان ما هم این اتفاق افتاد. من با 18 سال سن در جام جهانی بازی کردم. حتی زمانی که در تیم پاس بازی می کردم جوان های دیگری چون محمد نصرتی، میثم منیعی و هادی شکوری بود. ولی به نظرم الان جوانگرایی به نوعی تبدیل به شعار شده است. در همین استقلال در گذشته جوان هایی همانند نیکبخت بودند که در 18 سالگی استقلال روی کاکل آنها می چرخید. اعتقاد دارم یک تیم باید تلفیقی از جوانگرایی و باتجربه باشد تا بتواند موفق باشد.
*ممکن است روزی دوباره آقای گل شوی؟
در این چندساله همیشه به این موضوع فکر می کردم. در گذشته در خیلی از بازی ها گل زدم، پاس گل دادم و از نظر کارشناسان حتی در چند بازی بهترین بازیکن میدان شدم ولی یک دفعه سه هفته نیمکت نشین شدم. تو بخواهی فکر آقای گلی باشی یک دفعه چند هفته به میدان نروی. یادم است می گفتند فوروارد نوک باید گل بزند. در استقلال بازیکنی بود که 30 هفته بازی کرد و توانست فقط یک گل بزند. من 30 هفته نیمکت بازیکنی نشستم که خیلی خوب بود اما گلزن نبود. اما در 30 هفته به من ترجیح دادند. اعتقاد دارم اگر این اتفاق برای من می افتاد هر دقیقه اش مرا دار می زدند. اگر آن سه، چهار بازی که در گذشته انجام می دادم یا آن بازیکن محروم بوده یا مصدوم. فکر می کنم من اگر جای این بازیکنان بودم آنقدر از من انتقاد می شد که با خودم می گفتم شاید قتلی انجام دادم. حتی وقتی مرا می دیدند فکر می کردم شاید یک جانی دیده باشند. بی رحمانه ترین انتقادات و بدترین فشارها برای آرش برهانی بود چون سه هفته گل نمی زدم. من همیشه یاد گرفتم که انتقادات باعث افت روحی من نشود و باعث شود که من پیشرفت کنم. من مطالب مثبت آن را می گرفتم و از آن الگو می گرفتم.
*چند سال پیش عنوان بهترین گلزن تاریخ باشگاه استقلال را کسب کردی. چه حسی آن موقع داشتی؟
بعد از 30 سال رکورد را به دست آوردم و رکورد کسی را زدم که او سلطان باشگاه استقلال بود و بازوبند کاپیتانی بر روی دست او دوخته شده بود. او بازیکن بزرگ و تاثیرگذاری بود و جالب است بدانید یک ماه قبل از اینکه رکورد را بزنم تازه فهمیدم که چنین ستاره ای وجود داشته که 89 گل زده، آن هم در پست هافبک- مهاجم بوده. وقتی بیشتر سوال کردم فهمیدم هافبک فوق العاده ای بود و بیشتر احساس کردم که رکورد چه بزرگ مردی را زدم. به غیر ایشان بازیکنان بزرگی چون مظلومی ها، مرفاوی، حسن روشن و خیلی کسانی دیگر و حتی جدیدی ها مثل فرهاد مجیدی، رضا عنایتی، علی سامره در کنار این اسامی افتخار کسب کردن برایم باعث افتخار است. از یک ماه قبلش شوق و ذوق این را داشتم که بتوانم برای استقلال گل بزنم و بتوانم افتخار کسب کنم.
*بعد از کسب این عنوان از سوی باشگاه از تو تقدیر شد؟
یک تقدیر شد به این عنوان که من اگر جای برهانی بودم 200 گل می زدم. آن موقع مسئولان استقلال چنین صحبتی را کردند. من در مورد موقعیت هایم بگویم. اگر موقعیتی به دست می آورم همیشه به قول دنیزلی باید به عنوان یک نکته مثبت به آن نگاه کرد. فکر نمی کنم زیاد موقعیت خراب کرده باشم. اگر یک مهاجم 200 موقعیت دارد و 120 تای آن را تبدیل به گل می کند باید با یک مهاجم که 50 موقعیت گلزنی دارد و آن را تبدیل به گل می کند فرق کند. من دوست دارم بازیکنی باشم که 300 موقعیت گلزنی هم برای تیمم به وجود آورم. مسئولان آن موقع استقلال چون خیلی فوتبالی بودند و از جنس ورزش آن مصاحبه را انجام دادند و این بود آن تقدیری که از من انجام شد. مثل آن است که الان مسی یا رونالدو عنوانی کسب کند و مسئولان به جای تقدیر مصاحبه کنند. من عنوان بهترین گلزن تاریخ باشگاه استقلال را کسب کردم و به جای اینکه به من روحیه بدهند مصاحبه کردند. فردای آن روز وقتی مصاحبه را دیدم خیلی ناراحت شدم اما وقتی بعد از ظهر در تمرین حاضر شدم مجتبی جباری یک آی پد برایم گرفته بود به عنوان هدیه در بین بازیکنان و از من بابت اینکه این عنوان را کسب کرده ام تشکر کرد که من هنوز در ویترین افتخاراتم این آی پد را گذاشتم و زیر آن نوشتم مجتبی جباری برای رکورد گلزنی در استقلال. این کار مجتبی از ناراحتی ام خیلی کم کرد.
*این لقب باعث شد که بعد از آن کمتر در استقلال بازی کنی.
این عنوانی که کسب کردم هیچ تاثیری در ادامه فوتبالم نداشتم. اینکه آن موقع گفته شود آرش عنوان بهترین گلزن را دارد و از نظر روحی در شرایط خوبی قرار دارد می تواند موثر باشد اما برعکس کمتر بازی کردم و بازیکنی جایم بازی می کرد که فقط یک جلسه با استقلال بازی کرده بود. فکر می کنم هواداران کامل در جریان هستند. انتظاری نداشتم که به من کمک شود. چون یک مهاجم به گذشته اش نگاه نمی کند. در زمان حال باید خوب باشد. این حال متاسفانه حال خوبی نبود. چون بیشتر از 45 دقیقه حمایت نمی شدم. بازیکنی به استقلال آمد، فیکس بازی می کرد و فصل بعد به لیگ یک رفت.
*امسال استقلال مدعی دو جام است.در این باره چه نظری داری؟
ما امسال نتایج خوبی گرفتیم.خوشحالم که هوادار خوشحال است.در کوچه و خیابان که هوادار را می بینم و می بینم آنها چطور رفتار می کنند احساس غرور می کنم.تا یادم نرفته از ناصر حجازی که در زمان حضورش به استقلال ملحق شدم،از پیگیری های حاجی فتح الله زاده که باعث شد به استقلال بیایم از امیر قلعه نویی که زمان او آقای گل لیگ شدم،از پرویز مظلومی که در زمان او 4 دربی را بردیم و مصطفی دنیزلی که تنها مربی بود که هر وقت موقعیت خراب می کردم فردایش در تمرین من را حمایت می کرد و تنها مربی بود که هیچ وقت موقعیت هایی که خراب می کردم را به رخ نمی کشید تشکر کنم.