تیمی که بزرگتری همانند مهدی رحمتی را ندارد. اگرچه محسن بنگر همه تلاشش را میکند تا این نقش را ایفا کند اما این لباس اندازهاش نیست چرا که آنچه در وهله نخست برای بزرگتر بودن و رهبری نیاز است نمایش بینقص است که بنگر این یکی را به هیچ عنوان ندارد. هفتهای نیست که رد پای او در گلهای دریافتی دیده نشود. سوای این موضوع، بنگر به آن اندازهای که باید «برش» داشته باشد و دیگران حرفش را بخرند، خالش نمیچربد. نشان به آن نشان که بازیکنان طی یک حرکت عجیب و بهتآور تصمیم میگیرند به مراسم ختم همایون بهزادی نروند و نمیروند اما بنگر که موافق این نمایش مضحک و تلخ نیست خودش یک تنه به مسجد میرود و همین موضوع باعث میشود بین بازیکنان به عنوان مهره «خودشیرین» شناخته شود.
مصیبتبارتر اینکه مهدی طارمی با یک فصل و نیم سابقه پوشیدن پیراهن پرسپولیس، به عنوان نماینده بازیکنان با سایت شخصی خودش مصاحبه میکند و از دلایل نرفتن بازیکنان حرف میزند. مصاحبهای که صفر تا 100 آن را مدیر برنامهاش برای او نوشته و محال است طارمی قادر باشد یک خط از آن حرفها را به صورت زنده بیان کند.
بدون تردید طارمی مهمترین بازیکن این فصل پرسپولیس است اما نه آنقدر «مهم» که بتواند یک تنه تیم را قهرمان کند. او در حال رشد است اما آنقدر بزرگ نشده که بخواهد در روز اعتصاب به عنوان نماینده بازیکنان روبهروی خبرنگاران قرار بگیرد و بگوید من بزرگتر هستم. اگر چه چند ساعت بعد متوجه اشتباه بزرگ و تاریخیاش میشود و باز هم این مدیر برنامهاش است که به صرافت میافتد برای پاک کردن این لکه جدید.
نشانهها روشن نیست. فقط با فوتبال روان و جذاب نمیشود قهرمان شد. مجموعه قهرمان، لیدر و بزرگتر میخواهد تا در هنگامه سختی یک تنه وارد معرکه شود و بلند به همه بگوید: کت تن من است. نمونه دم دستی همین استقلال که پرسپولیسیها تنها دلیل صدرنشینی آنها را خوششانسی میدانند و نمایش رحمتی اما به این سادگیها نیست. باید نقش رحمتی را فراتر از مهار چند توپ و پنالتی دانست. روزی که در استقلال چند بازیکن شروع به اعتصاب کردند و عنوان شد تا پول نگیرند تمرین نمیکنند این رحمتی بود که به عنوان بزرگتر واقعی نقشش را در پشت پرده ایفا کرد و برعکس بنگر که بلیتش چندان اعتبار ندارد در مجموعه آبی کسی شهامت مقابله با کاپیتان را نداشت و ندارد.
اگر پرسپولیس به صد دلیل لایقتر از استقلال برای تصاحب جام باشد، آبیها به همان تک دلیل رحمتی واجد شرایطتر هستند. پس از شکست مقابل نفت تهران و در خروجی رختکن رحمتی طوری که همه خبرنگاران بشنوند بلند به آرش برهانی گفت مقصر باخت تو هستی چون اجازه ندادی بین دو نیمه گوش این بازیکنان جوان را بپیچم .
این واقعیت فوتبال است. چه در ایران چه در بالاترین سطح آن در جهان. تیمهای بزرگ همیشه محتاج لیدرهای بزرگتر هستند. یکی شبیه همین کریم باقری که در روزهای پایانی فوتبالش در داربی و مقابل چشم میلیونها بیننده وارد دعوای شیث و علیرضا حقیقی جوان میشود و بدون هیچ واهمهای بازیکن خاطی را جریمه میکند.لیدر یعنی بازیکنی که شاید قابلیت این روزهای طارمی را نداشته باشد اما تجربه دارد و میداند چه زمان وقت چه کاری است. پرسپولیس هیچ وقت تا این اندازه به قهرمانی نزدیک نبوده اما ناگهان بعد از چند روز تعطیلی، بازیکنان دست به اعتصاب میزنند و جالبتر اینکه طارمی میشود پرچمدار و بزرگتر. چون بزرگتر و کاپیتان وجود ندارد؛ یکی که قبل از شروع تمرین همه را یکجا جمع کند و بگوید شما بچهاید و نمیدانید در این وضعیت اعتصاب یعنی از دست دادن همه چیز.همان اشتباهی که 2 فصل قبل بازیکنان پرسپولیس انجام دادند و این بزرگترین اشتباه تمام دوران مربیگری دایی بود که با نگاه اقتصادی به قضیه نگاه کرد و اجازه تکرار اعتصابات را داد. میدانید چه شد؟ بعد از یکی از همین اعتصابات بود که به راحتی بازی برده مقابل فجر را با تساوی عوض کرد و دست آخر به خاطر یکی، دو امتیاز جام را به فولاد داد و خودش در اهواز جشن دوم شدن برپا کرد!تیمی که آن تجربه تلخ و گرانقدر را دارد حالا ناباورانه در حال تکرار آن است چون 3-2 بچه مثل طارمی، مسلمان و رضاییان جلو افتادهاند و با سوار شدن بر ماشینهای چند صد میلیونی میگویند پول ندهید تمرین نمیکنیم.مقصر کسی نیست جز مدیرانی که پرسپولیس را اینچنین خالی از باتجربه کردند، مدیرانی که بلد نیستند چگونه مقابل اعتصاب واکنش نشان دهند. برعکس استقلال که بهرام افشارزاده با جیب خالی همه را تهدید میکند و میگوید تهدید کردید دیگر جایی در تیم ندارید. نه علی اکبر طاهری مدیریت افشارزاده را دارد و نه در کل پرسپولیس یکی همسنگ مهدی رحمتی پیدا میشود که بداند کجا صدایش را بالا ببرد و وارد معرکه شود.
همه چیز شانس و اقبال و شیرجههای مهدی رحمتی نیست. صدرنشینی چیزهای دیگری هم میخواهد و پرسپولیسیها فعلا آن را ندارند. تیمی که عرضه ندارد در چند بازی متوالی برای چند دقیقه پایانی، از برتریاش در اواخر بازی درست و درمان محافظت کند و تن هوادارانش را روی ویبره نبرد، تیمی که بازوبندنش بعد از فوت نوروزی به بدترین شکل ممکن بیصاحب شد، تیمی که لیدر ندارد مجبور است چنین روزهایی را تجربه کند. اگر فرمول بلیت مفت از 2 بازی دیگر جواب نداد ریشه تقصیر را در چنین روزهایی جستوجو کنید؛ روزی که یک بچه بزرگتر پرسپولیس شد.