حجت الاسلام و المسلمین احمد بصیری مشاور و کارشناس مذهبی ، در خصوص قتل رومینا اشرفی و شبهات و اتهام هایی که به دین اسلام زده میشود، گفت: متاسفانه این روزها موضوع قتل رومینا اشرفی به دست پدرش دل جامعه را به درد آورده است و در هر محفلی صحبت از چرایی و چگونگی این موضوع مطرح است، اما در این میان صحبتهایی مطرح میشود که نشانه تندروی برخی افراد است تا جاییکه انگشت اتهام را به سوی اسلام نشانه رفته و دین را متهم اصلی این قبیل پروندهها معرفی کرده اند.
اخبار مذهبی - وی افزود: این افراد با نگاه به ظاهر روشنفکری و ژست امروزی برخی احکام مانند اذن پدر برای ازدواج دختر و از این قبیل احکام را محدود به اسلام هزار و چهارصد سال پیش و منسوخ شده میدانند و پرونده قضایی برای دین تشکیل میدهند که با این پرونده سازیها،اسلام را زیر سوال ببرند.
حجت الاسلام بصیری در پاسخ به این شبهات و اتهامزنیها مطرح کرد: در مسئله رومینا ما با دو شبهه اصلی روبرو هستیم؛ یکی شبهه اذن ازدواج پدر و جد پدری برای دختر و دیگری کشتن فرزند توسط پدر که به این شبهات پاسخ میدهیم.
آیا اجازه پدر برای ازدواج دختر لازم است؟
این مشاور و کارشناس مذهبی گفت: از دیدگاه روانشناختی زن و مرد در بروز احساسات و چگونگی بیان آن با یکدیگر تفاوت دارند، زنان غالبا از طریق حس شنوایی و گفتار طرف مقابل عکس العمل نشان میدهند و این مطلب علمی نیز ثابت شده است؛ براساس همین استدلال علمی اسلام برای ازدواج دختر اذن پدر یا جد پدری را شرط قرار داده تا در مواردی که احساسات غلبه دارد با توجه به مصلحت فرزند با این موضوع برخورد صحیح شود.
وی ادامه داد: البته باید به این نکته اشاره کرد که اگر دختر توانایی تشخیص مصلحت خود را داشته باشد؛ میتواند با مراجعه به مراجع قضایی و بیان استدلال با حکم دادگاه اقدام به ازدواج کند. اگر اسلام شروطی برای ازدواج دختر قائل است، این شروط دلیل بر محدودیت نیست بلکه برای جلوگیری از صدمات احتمالی و سوء استفاده از احساسات پاک اوست، زیرا در رابطه پسر و دختر غالبا دختر ضربات روحی و گاهی جبران ناپذیر را متحمل میشود.
اسلام اذن به کشتن فرزند نداده است
حجت الاسلام بصیری در مورد شبهه جواز قتل فرزند به دست پدر بیان کرد: علاوه بر قوانین حقوقی که اجازه قتل را به هیچ شخصی نمیدهد، باید توجه داشت اسلام نیز هیچگاه اذن به کشتن فرزند نداده و ربط این موضوع به اسلام کذب محض است؛ بالاترین شاهد در این موضوع کلام خداوند در مورد زنده به گور کردن دختران در زمان جاهلیت است که میفرماید: «بِأَیِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ؛ (آن بی گناهان) به چه جرم و گناه کشته شدند؟»؛ توجه به این نکته در کلام فقها و قانون ضروری است اینکه اگر پدر فرزند خود را کشت قصاص نمیشود، به این معنا نیست که پدر در هر حالی فرزندش را بکشد قصاص از گردن او ساقط است بلکه منظور فقه در این موضوع ساقط شدن قصاص برای پدری است که «مجنی علیه» است یعنی کسی که جرمی به ضرر او واقع شده است. البته در این صورت قصاص اجرا نمیشود و فقط محکوم به دیه و حبس می شود و در نتیجه اگر پدری بی دلیل فرزند خود را به قتل برساند بر اساس فتوای فقها و قانون باید قصاص شود.
وی گفت: آن دسته افرادی که دین را مسبب این مشکلات میدانند، بدانند اذن پدر برای ازدواج، خط ترمزی برای جلوگیری از سوءاستفاده سودجویان است که با عواطف پاک زنان و دختران بازی میکنند و این شرط نه تنها ضرر نیست بلکه جلوگیری از ضرر میکند. با ملاحظه آمار و ارقام فساد، کودک آزاری و تجاوز در کشورهایی که ادعای آزادی دارند و محدودیتی قائل نمیشوند، میتوان به راحتی متوجه این موضوع شد. افرادی که اکنون برای قصاص فریاد میزنند (که به تشخیص دادگاه ذی صلاح صورت میگیرد) و ایران را به نقض حقوق بشر متهم کرده و قصاصی که به حق ظالم باشد را جرم میدانند، دنبال راهی برای از بین بردن و ضربه زدن به دین هستند.