در اسلام مشاغل و کسب و کارها انواعی دارند. بعضی از آنها حرامند، بعضی دیگر مستحب، برخی هم مکروه اند و بهتر است به عنوان شغل اصلی قرار نگیرند. باید دقت کرد که وقتی شغلی مکروه میشود به معنای این نیست که هیچکس به سراغ آن نرود؛ به طور مثال سلاخی و ذبح حیوان مکروه است، اما خب نمیشود که هیچ کس این کار را انجام ندهد بلکه باید شغل اصلی کسی ذبح حیوان نباشد و فقط به جهت ضرورت، عدهای این کار را انجام دهند.
انواع مکاسب مکروه
۱. صرافی و هر کاری که ممکن است انسان را به ربا خواری یا سایر اعمال حرام بکشاند.
۲. کفن فروشی، هرگاه به صورت شغل و حرفه درآید.
ما در روایات داریم که این شغل هم مکروه است. چون کفنفروش، دائماً در فکر این است که مردم زودتر بمیرند تا او کفن هایش را بفروشد. کفنفروش میگوید: هر چه مرده بیشتر شود، برای من بهتر است؛ لذا این شغل هم مکروه است. نفس شغل بر روی روح اثر سوء دارد.
۳. معامله با افراد پست و کسانی که اموالشان مشکوک است هر چند ظاهراً اموالشان حلال باشد.
۴. معامله بین اذان صبح و اوّل آفتاب.
۵. هرگاه کسی اقدام به خریدن چیزی کرده و هنوز معامله او تمام نشده، دیگری داخل معامله او شود.
۶. بنده فروشی
۷. قصابی
امروزه قصاب، بهکسی گفته میشود که شغلش فروش گوشت است، و از این راه، کسب درآمد دارد.
در حالیکه روایات، ناظر به این معنای از قصابی نیستند. بلکه کراهت و مذمتی که در روایات، از قصابی شده، ناظر به سلّاخی و ذبح حیوانات است. یعنی کسیکه شغلش ذبح حیوانات است و از این راه امرار معاش میکند.
در روایت مفصلی اسحاق بن عمار از امام صادق علیه السلام سوال میکند که خداوند به من پسری داده، شما دوست دارید پسر من چه کاره شود؟
حضرت، فرمایشاتی دارند. تا اینکه میفرمایند:
«…وَ لَا تُسْلِمْهُ جَزَّاراً فَإِنَّ الْجَزَّارَ تُسْلَبُ مِنْهُ الرَّحْمَةُ…»؛
«فرزندت را به کار سلّاخی نگمار، چرا که چنین شخصی مهربانیاش را از دست میدهد.»
۸. زرگری
حضرت به او فرمودند: او را بر سر یک سری از کارها مگذار! "لَا تُسْلِمْهُ صَیْرَفِیّاً "، او را به زرگری نفرست. جهت آن را هم گفتند و من عین آن را می خوانم: "فَإِنَّ الصَّیْرَفِیَّ لَا یَسْلَمُ مِنَ الرِّبَا "، اگر او را به زرگری بفرستی، سر از ربا در میآورد. چون شما می دانید که زرگری از شغلها و معاملاتی است که به سرعت ربا در آن پیدا میشود. مثلاً در تبدیل طلا به طلا، اگر یک گرم اضافهتر شود، این ربا است.
علت کراهت بعضی از مکاسب
در روایاتی که درباره نهی از بعضی شغلها و حرفهها وارد شده است، اشارهای هم به جهت حکم هم وجود دارد. مثلاً در روایاتی اینطور آمده است که شما به دنبال این حرفه نباشید و به نروید سراغ آن نروید، در ادامه هم به جهت این کراهت اشاره کردهاند که دلیل این حکم آن است که این شغل، بر روی روح شما نقش تخریبی دارد. بهطور کلّی نقش تخریبی یک حرفه نسبت به روح انسان، دلیل کراهت داشتن آن شغل است. این همان نکتهای است که ما در باب تربیت می گوییم که انسان باید مواظب چیزهایی که بر روی روش و ملکات او تأثیر میگذارند باشد؛ لذا، چون این شغلها بر روی روح انسان اثر منفی گذاشته و به آدمی ملکه و روشی می دهد که زشت است، به ضرر انسان بوده و مکروه است.