با خواندن این سوره "زودرنجی" را درمان کنید

سوره مبارکه «همزه» را که میخوانیم جهنم را به عنوان یک حقیقت می شناسیم و بر خطر آن با بندبند وجودمان شهادت می دهیم. این سوره را که می خوانیم طعن و سرزنش و تحقیر دیگران در چشمانمان با جهنم برابر می شوند. زمینه های طعنه زدن در ما، که شامل رویکرد نادرستمان به دنیا و نسبت آن با تحلیل نادرست تر از جاودانگی، از بین می روند؛ زیرا وقتی تصوراتمان درمی مانند از عظمت شعله هایی که خداوند بر افروخته باشد، و طلوعش از دل هاست، احدی از آن بیرون نمی ماند و امتدادش همه مراتب موجودیت انسان است؛ جایی و زمینه ای برای همز و لمز نمی ماند؛ پس آیینه ای می شویم، که به اقتضای آیینه بودن، برایش منظر‌های سه گانه ای را از تصور شکسته شدن، آداب و قواعد شکسته نشدن و نشکستن و مصادیق عینی کسانی که نمی شکنند تصویر می شود. این سوره، زودرنجی و شکنندگی را از تو می گیرد و پاکت می کند.

در مطلب قبلی با موضوعیت علل وتبعات صفت عیب جویی و تحقیر دیگران وعاملی که موجب تحقیر و خرد شدن انسان طعنه زن می‌شود با عنوان خردشدن انسان متلک گو!/حرف‌هایی که آتشت میزند اشاره کردیم.

 

در ادامه ،این مطلب بر اساس آیات ابتدا تا انتهای سوره مبارکه همزه به اشکال و انواع بازگو کردن عیوب دیگران را اشاره می کنیم .

سوره‌ای که زود رنجی را از ما میگیرد/عیوبی که تضمین نیست پیدا نکنیم!

 

قانون آینه بودن دیگران/عیوبی که تضمینی نیست پیدا نکنیم

وَیْلٌ لِکُلِّ هُمَزَةٍ لُمَزَةٍ ﴿۱﴾ واى بر هر بدگوى عیبجویى (۱)

قانون آینه ها می گوید اگر عیبی در کسی دیدیم به حکم آینه بودنِ او برای ما، باید به دنبال آن عیب درخودمان بگردیم. خیلی وقتها مثل آن عیب در خودمان هم پیدا میشود، اما جور دیگری . پس دستی می کشیم و عیب خودمان را برطرف می کنیم و این می شود که ما رشد می کنیم، شکوفا می شویم.

اگر هم مثل آن عیب را در خودمان پیدا نکردیم، خوب می دانیم که تضمینی نیست برای همیشه آن عیب را پیدا نکنیم، پس فکرمیکنیم و خودمان را بیشتر آماده میکنیم، و جلوی خیلی از عیب ها و نقص ها را ازقبل می گیریم، این می شود که باز هم رشد می کنیم وشکوفا می شویم.

وقتی نقصی را در دیگران می بینی معلوم نیست که اصلا درست دیده باشیم، اصلاً شاید شرایط او را درست درک نکرده باشیم، و خلاصه خیلی اگر و اما و شاید دیگردر کار است، اما نواقص و اشتباهات خودمان را خوب می دانیم بر ضعف خودمان به خوبی واقفیم؛ پس این است که دیگر جایی برای عیب گرفتن از دیگران وجود ندارد.

تازه وقتی دیگران با کارهایشان عیب هایمان را به ما نشان می دهند و یا زمینه ایجاد آنها را برطرف می کنند، دیگر جایی نمی ماند برای عیب جویی از آنها فقط می ماند یک مسأله و آن هم اینکه آیا ما هم برای دیگران آینه خوبی هستیم؟  که اگر ما هم قانون آینه بودن را رعایت کنیم، آن وقت است که می شویم مؤمن! همان که آینه است برای برادر مؤمنش.

سوره‌ای که زود رنجی را از ما میگیرد/عیوبی که تضمین نیست پیدا نکنیم!

 

خود را جای دیگران بگذار

وَیْلٌ لِکُلِّ هُمَزَةٍ لُمَزَةٍ ﴿۱﴾ واى بر هر بدگوى عیبجویى (۱)

همه ما در موقعیت‌هایی بوده‌ایم که رفتار یا گفتار یک نفر، بد و پر عیب و ایراد به نظرمان برسد. آن رفتار، ممکن است واقعا عیب هم باشد، اما نه آنقدر که ما فکر می کنیم! مثلا یک نفر می‌آید داخل مترو، هول می‌زند که زود روی صندلی بنشیند ،فکر می‌کنی: چه بی ملاحظه! چه خودخواه! حالا دو تا ایستگاه هم بایستی، نمی‌میری که!

 

دوربین را از خودت بردار بگذار روی او و بگذار روی محیط اطراف، حالا خوبِ خوب نگاه کن دو سکانس عقب‌ترمی رویم.

تمام شب روی پا ایستاده و کار کرده، برسد خانه باید بایستد پای گاز و برای خواهر و برادرهای کوچکش غذا درست کند. اگر اینها را بدانی، هنوز هم به نظرت خودخواه و بی‌ملاحظه می‌رسد؟ باز هم کارش به نظرت یک عیب بزرگ می‌آید؟ بلند نمی‌شوی جایت را به او بدهی ؟! و هزاران اتفاقاق دیگر که درزندگیمان می افتد به نظرت اگر تو جای او بودی، ممکن نبود همین طوری بشوی؟

نگاه به آدم ها  هر چه که هستند با در نظر گرفتن پس‌زمینه اجتماعی و خانوادگی‌شان کمک می‌کند آنها را بیشتر دوست داشته‌باشیم. بدی‌هایشان را از خودشان جدا ببینیم و فکر کنیم آنها هم می‌توانند خوب باشند. و ما هم می‌توانیم بد بشویم و بد باشیم.