مهمترین اتفاقی که در این مسیر برای جمشیدی رقم خورد، آن بود که وی به مانند بسیاری از کشفهای سینمایی، چندان به صورت اتفاقی وارد این عرصه نشد. او در سال ۹۰ و از آنجایی که با سروش صحت ، رفاقتی دیرینه داشت، به عنوان مهمان، در یکی از قسمتهای «ساختمان پزشکان» بازی کرد. جادوی دوربین و روانی بازی او، هم جمشیدی و هم صحت را به تداوم این همکاری، اما به صورت جدیتر امیدوار کرد.
جمشیدی خیلی زود، پیشنهاد سیناپسگونهای از ساخت زندگی یک فوتبالیستی که چندان جدی گرفته نشده را به صحت میدهد و همین پیشنهاد، زمینه تولید سریال «پژمان» را فراهم میکند؛ سریالی که هنوز هم به عنوان اثری کالت در تاریخ تلویزیون کشورمان مورد توجه قرار دارد.
«پژمان» از بازیگری رونمایی کرد که موفق شد رابطهای گرم با مخاطب برقرار کند. یک شیرینی جذابی در کلام و اکتهای رفتاری او بود که مخاطب را جذب میکرد. روان صحبت میکرد و جنس شوخیهایش، خاص او بود که تا آن زمان، چندان از سوی بازیگری، ارائه نشده بود. تعادل خوبی در حفظ راکودهای حسی از خود نشان داد و اگرچه رزومهای نداشت اما بسیار پخته و کارکرده نشان میداد.
مجموعه تمامی این عوامل سبب شد تا مخاطب، استقبال خوبی از این سریال به عمل بیاورد و درست در همان زمان، سیل پیشنهادها به سمت جمشیدی سرازیر شد.
هوشمندی بالایی که در آن زمان، از سوی جمشیدی به کار بسته شد، تامل در انتخاب پروژهها بود. جمشیدی در همان زمانی که در کانون توجهات فیلمسازان سینمایی و تلویزیونی قرار داشت، به مطالعه در حوزه سینما و بازیگری پرداخت. تا توانست فیلمهای تاریخ سینما را دید و در رایزنی با صاحبنظران سینما، اینگونه تشخیص داد که برای ورود کاملتر به سینما، به روی صحنه تئاتر برود.
به این ترتیب، او از زمستان ۹۲ تا پایان سال ۹۵، در ۱۵ نمایش به ایفای نقش پرداخت و توانست جاپای خود را به عنوان یک بازیگر نوظهور در سینمای کشور ثابت کند.
در همان زمان، جمشیدی، فعالیت خود را به صورت توامان در مدیومهای مختلف ادامه داد تا برخلاف بسیاری از بازیگرانی که به شهرت میرسند، فعالیت خود را تنها محدود به سینما نبیند.
طبق این فرمول، جمشیدی تا سال ۹۵، علاوه بر اینکه در ۱۵ نمایش به روی صحنه رفت، تجربه بازی در ۳ سریال پرمخاطب «سالهای ابری»، «دیوار به دیوار ۱» و «نفس» را از سر گذراند و در سینما نیز در آثاری چون «آتش بس ۲»،
«من ناصر حجازی هستم»، «۵۰ کیلو آلبالو»؛ «خوب، بد، جلف»، «آذر من دیوانه نیستم» به ایفای نقش پرداخت.
این حسنانتخاب سبب شد تا جمشیدی معطوف به بازیگر کمدی نشده و علاوه بر اینکه در آثار جدی نیز به ایفای نقش پرداخت، با گسترش فعالیتهای خود به تئاتر، سینما، تلویزیون و شبکه نمایش خانگی، از خود چهرهای محبوب ساخت که هیچ محدودیتی به لحاظ فکری برای فعالیتش قائل نشد.
این جریان در نیمه دوم دهه ۹۰ و درحالی که جمشیدی، تجربه کافی برای تداوم فعالیتهای خود به دست آورده بود، با شتاب بیشتری ادامه پیدا کرد.
همین رویکرد کافی بود تا جمشیدی، علاوه بر اینکه برای چند سال به عنوان پرفروشترین بازیگر سینمای ایران لقب بگیرد، بلکه برای ۳ دوره، نامزد دریافت سیمرغ بلورین شود. نکته مهم این نامزدیها در آن بود که اگرچه نامزدی اولیه جمشیدی، چندان جدی گرفته نشد اما در نوبت دوم و سوم، توانست منتقدان عملکرد خود را تا جایی به سمت هنر خود معطوف کند که در جشنواره دوره چهلم، از او به عنوان ناکام بزرگ اختتامیه نام برده شد.
جمشیدی اگرچه موفق شد پاسخ منتقدان را با هنر خود بدهد اما برگ برنده در این زمینه، عدمگرایش به حواشی و نپرداختن به فرامتن بود. جمشیدی در تمامی این سالها، همواره مورد انتقاد گروهی بود که وی را به عنوان یک بازیگر، قبول نداشتند اما او هیچگاه به رویارویی مستقیم با این گروه نپرداخت و تا توانست در مدیومهای مختلف، کار کرد و رکوردها را به نفع خود جابجا کرد.
جمشیدی در تلویزیون، در تریلوژی «زیرخاکی» بازی کرد که یکی از پرمخاطبترین آثار تاریخ این رسانه محسوب میشود که رضایتمندی بالایی را به دست آورد. در سینما، در ۲۴ فیلم بازی کرد که هیچیک از این فیلمها، علاوه بر اینکه در گیشه شکست نخوردند بلکه در صدر یا نیمه بالای جدول پرفروشها قرار گرفتند که از جمله آن آثار میتوان به «۵۰ کلیو آلبالو»، «تگزاس»، «تگزاس» و «جهان با من برقص» اشاره کرد.
جمشیدی در سینمای ۹۸، با گیشه حدودا ۶۳ میلیاردی، پرفروشترین بازیگر سال شد. در سال ۱۴۰۰ نیز تنها یک فیلم «دینامیت» او ۶۰ میلیارد تومان فروخت و او را برای بار دوم، در رتبه پرفروشترین بازیگر سال قرار داد و برای امسال نیز او تا همینجا، با درام اجتماعی «علفزار»، ۱۶ میلیارد و ۴۰۰ میلیون تومان را در چنته خود میبیند. رقمی که با تداوم فروش «علفزار»، آغاز اکران دوزیست و احتمال نمایش چند فیلم دیگری که از او در نوبت نمایش قرار دارد، او را برای ۳ سال متوالی، به پرفروشترین بازیگر سال انتخاب کرده و رکوردی عجیب را برای این کشف نوظهور سینمای ایران رقم بزند.
جمشیدی این روزها، در پلتفرمهای اینترنتی نیز حسابی درخشیده و با «آفتابپرست» موفق شده مخاطبان بسیاری را جذب این سریال کند. او همچنین قرار است بهزودی مقابل دوربین «بخارست» برود تا با این کمدی، برای گیشه سالیان دیگر سینمای ایران نیز شمشیر بکشد.
پژمان جمشیدی کشف ارزشمندی برای سینما، تلویزیون، تئاتر و شبکه نمایش خانگی محسوب میشود؛ بازیگری که در تمامی این ۹ سال فعالیت جدی، علاوه بر آنکه سبک و شمایل بازی جدیدی را به سینمای ایران افزود بلکه ارزش آورده خوبی را نصیب مدیومهای تصویری و نمایشی کشور کرد که تراز مالی این صنعت را با رونق خوبی مواجه کرد.