سومین فصل « عصر جدید » بعد از گمانههای زیاد با تغییر داوران، نیمه شعبان به آنتن رسید. البته مسابقه را از اول نوروز شروع کرد و در دو سه شب باقیمانده سال، تنورِ تحویل سال تلویزیون را با حضورِ اقوام و قومیتها گرم کرد. اگرچه احسان علیخانی هم مثلِ دوستانِ دیگر خود در شبکههای تلویزیونی باز به سراغِ سلبریتیها و چهرههای شناخته شده رفت.
در مواقعی که از چهرههای مردمی و حضورِ قومیتها بهره میبرد کمتر حاشیه داشت تا از چهرههای شناخته شده استفاده میکرد! مصادیق بارزی وجود دارد که یکی از آنها عبارتِ خارج از عرفِ مهران رجبی بود که در فضای مجازی حواشی زیادی ایجاد کرد و حتی کُرکُری استقلال پرسپولیسی «ایمان صفا» که به گونهای دیگر حاشیه آفرید.
علیخانی مثلِ زمانی که با «ماه عسل» روی آنتن بود، بساط عقد و ازدواج را راه انداخت؛ اتفاقی که از آن به عنوان فرهنگی درست و زیبنده یاد میشود. البته جالب است این اتفاق در شبی از مسابقات «عصر جدید» هم رخ داد که این بار بله برونِ یکی از شرکتکنندگان برنامه توسط احسان علیخانی و ژاله صامتی و حضور خانوادههای این دو شرکتکننده رویِ جایگاه «عصرجدید» اتفاق افتاد.
اما « خندوانه » و « دورهمی » زیر سایه «عصرجدید» قرار گرفتند و نتوانستند مثلِ این برنامه تلویزیونی مخاطب داشته باشند. هرچند رامبد جوان و همکارانش بیش از مهران مدیری تلاش کردند تا برنامهای متفاوت در ایام نوروز روی آنتن داشته باشند.
رامبد جوان همه تلاش خودش را کرد هر شبِ این برنامه یک لهجه و گویش و لباسی را معرفی کند. فضایِ برنامه را به سمتِ قومیتها و اقوام ببرد. میهمانان هم با این تناسب انتخاب شدند؛ مخصوصاً شبی که هادی حجازیفر با شهروندان آذری به برنامه دعوت شد.
بازتابها نشان میدهد حضور «جنابخان» و خارج شدن از کلیشه برگزاری مسابقه باعث شد «خندوانه» پربینندهترین برنامه از شبکه نسیم باشد و «دورهمی» باز هم نتوانست در قالبِ جدید مسابقهای خودی نشان دهد. خندههای مهران مدیری بیش از جذاب بودن، گاهی اوقات آزاردهنده و تصنعی بود. در واقع برنامهای تکنیکزده، فاقد هویت و محتوای سرگرمکننده مخاطبپسند!
هرچند دقیقه متنی را مقابل خودش قرار میداد و عریضه اسپانسر برنامه را میخواند؛ بیشتر به مجری رپرتاژ آگهی تبدیل شده بود تا اینکه برنامهای متفاوت و جذاب ارائه دهد. میهمانانی که بیشتر حرفهای تکراری میزدند و اتفاقاً نشان میدادند اطلاعات عمومی خوبی هم ندارند.
در این میان، «عصرجدید» از هر لحاظ بهتر بود و با اختلاف زیاد همه رقبا را پشتِ سر گذاشت. خنده، گریه، هیجان، تعلیق، ریتم ، شکوه دکورها، فضای چشم نواز، اجرا و تنوع حضور افراد بکر و تازه.
یکی از اتفاقاتی که خیلی جالب بود و مورد توجه قرار گرفت حضورِ اقوام مختلف و تنوعِ استعدادها و سهمِ تماشاگران در قضاوت و داوری که علیخانی و همکارانش به «عصرجدید» اضافه کردند و این مشارکت تماشاگران در داخل سالنِ برنامه، خودش به جذابیتِ برنامه اضافه کرد.
تغییر داوران نظرات مختلفی را به همراه داشت؛ بسیاری با آمدنِ ژاله صامتی، کارن همایونفر و مجید اسماعیلی موافق بودند و برخی هم به این نکته اشاره کردند که تغییر داوران بهتر از اینها هم میتوانست اتفاق بیفتد.
یکی از نکاتی که علیخانی و همکارانش باید به آن توجه کنند و بسیار دیده میشود، دخالتهای زیاد از حدِ مجری و ورود داوران به موضوعات فرامتنی و بعضاً تعریض ضدشخصیتی و جنسیتی که حواشی زیادی را به دنبال داشته است.
شاید بیش از هر حاشیهای، ماجرایِ اجرای موسیقی لُری به واسطه وایرال متعدد، سرِ زبانها افتاد. اظهاراتِ ژاله صامتی داورِ این برنامه تلویزیونی که درباره اجرایِ این خواننده، خبرساز شد. همان عبارتِ «آمدی تهران باید لهجهات را حذف کنی!» بسیار وایرال و موجی از اعتراضات در شبکههای اجتماعی را به همراه داشت.
هرچند بریدهای تقطیعشده از نظر این داور بود اما بازتاب زیادی پیدا کرد و محل نقد منتقدان و مردم در فضای رسانهای شد. در بخش کاملتر این ویدئو، صامتی سعی دارد دلسوزانه و مادرانه توضیح دهد که چرا به این استعداد منفی داده است.
برخی کاربران اظهارات منتسب به ژاله صامتی را نظر کارشناسی و فنی نسبت به این خواننده تلقی کردهاند و برخی دیگر آن را توهین به این فرد و قوم لُر دانستهاند. اما فارغ از این رفتار، برخی قرمز دادنهای صامتی به شهرستانیها را سوژه کردهاند و معتقدند او با شهرستانیها خیلی نامهربانی میکند.
در عین حال صامتی در همین برنامه هم بارها موتور محرکِ داورانِ «عصرجدید» بوده و حتی خیلی از رأیهای سفیدِ او هم جریانِ هدایتگر و کمککنندهای داشته است.
مجید اسماعیلی روانشناس و کارشناس که به جایِ بشیر حسینی در این فصل حضور دارد، بیشتر از نگاه فرهنگسازانه به آیتمهای رقابتی رأی میدهد. حتی در جریانِ اجرای یکی از برنامههای عجیب روی جایگاهِ «عصرجدید»، به دنبال دادنِ رأی سفید خودش اعلام کرد که من به خاطر اینکه از جریانِ حضورِ افراد شجاع و با شهامت در ایرانِ اسلامی حمایت کرده باشم این رأی را دادم.
یک بخشی از حواشیِ عصرجدید هم به راستیآزمایی برخی از میهمانانش برمیگردد. دختری که بعد از 21 سال بیناییاش را به دست آورد. تارا صبی به همراه مادرش به برنامه تحویل سال «عصرجدید» آمد و این نکته را مطرح کرد.
او گفت که به بیمارستان خدادوست شیراز رفته و عملی انجام داده، چشمِ چپِ او بینایی صددرصدی پیدا میکند و چشم راستِ او به خاطر افتِ بعد از جراحی، 40 درصد بینایی دارد و دوباره قرار است در اولین فرصت عمل کند تا این بینایی هم به صددرصد برسد.
این اظهارات خیلی زود مورد انتقادِ گروههایی قرار گرفت. حتی برخی پیگیری کردند که این عمل انجام شده اما به خاطر انحراف چشم! پیگیریها نشان میدهد این میهمان از سویِ بهزیستی معرفی شده و نامهها و اسنادی هم مبنی بر درستی اظهاراتی که این میهمان در برنامه مطرح کرده، وجود دارد.
البته همواره نسبت به حضورِ میهمانان و کارشناسان تلویزیونی، شائبههایی وجود داشته که در بسیاری از اوقات با حواشی و چالشهایی همراه بوده است.
برخی از این میهمانان و حرفهای جنجالیشان در همان برنامه «ماه عسل» هم بوده که انتظار میرود علیخانی و همکارانش که تجربه برنامهسازی قدیمی دارند راستیآزمایی میهمانان و شرکتکنندگان را خیلی با دقت و ظرافت انجام دهند تا مو لایِ درزِ آن نرود.
با همه این ضعفها و نقدهای جدّی که به «عصرجدید» و رفتارهای داوران و مجریاش خصوصاً برخورد با شرکتکنندگان وارد است، «عصرجدید» پیشتازِ نوروزِ تلویزیون است. اما باید عوامل و دستاندرکاران این برنامه توجه داشته باشند که مردم به یکسری از برخوردها حساساند خصوصاً شرکتکنندگانی که از مناطقِ دورافتاده میآیند. مردم توقع دارند شرکتکنندگان برنامه خصوصاً چوپانی که در برنامه حاضر میشود را محترم بشمرند.
صامتی و دیگر داورانِ برنامه باید خوددارتر برخورد کنند. مداخله بیشتر از نظر دادن همیشه مسئلهدار بوده و هرجا داوران به نظرات فرامتنی ورود کردهاند در هر عرصهای مسئله ایجاد کردهاند. داور باید در محدوده داوری خودش خلاق باشد.
از طرفی مجری هم باید گرداننده باشد؛ بین میهمان و داور بده بستان ایجاد کند و نهایتاً این ارتباط با مخاطب ایجاد شود. اگر قرار باشد خودش نظر بدهد پس چرا داور برای برنامه انتخاب کرده؟! بنابراین نباید فراتر از وظایف خودش عمل کند.
نکته دیگری که در باره برنامه «عصرجدید» وجود دارد این است که نباید این برنامه را یک برنامه استعدادیابی محسوب کرد. این برنامه بیشتر نمایشی است؛ میهمانان و شرکتکنندگان میآیند واستعدادهای خودشان را به نمایش میگذارند و با رأی داوران و گاهی تماشاگران، صعود میکنند و به مراحل بالاتر میروند.
وقتی بدانیم «عصرجدید» برنامه استعدادیابی نیست، آنگاه میتوان از کنارِ آفتها و آسیبهای جدّی نمایشی شدن و صحنهای شدنِ بروز و ظهورِ استعدادها به راحتی گذشت. چون وقتی حرف از استعدادیابی به میان میآید، اینطور القاء میشود که استعداد همان چیزی است که در این برنامه دیده میشود.
ممکن است افرادی بیرون از این مسابقه باشند و استعدادهای بزرگی باشند که دیده نشدهاند. برخی اوقات هم گروهی با سودای دیده شدن به این فکر میافتند هر طور شده وارد چنین برنامهای شوند. در این مسیر، استعداد خاصِ آن فرد کشف نمیشود. به جای نشان دادن استعدادِ خودشان، راهِ نمایش گذاشتن و تأیید گرفتن از داورها را یاد گرفتهاند.
این مسئله همیشه مطرح بوده که به گروهی هم حسّ حقارت دست میدهد که خودشان را نمیبینند و احساس میکنند استعدادی ندارند و هیچوقت هم نخواهند داشت. بنابراین هر موقع «عصرجدید» را مقابلِ خودمان میبینیم با شمایلِ یک برنامه استعدادیابی، این برنامه را تماشا نکنیم.
نکته دیگر، تأکید بر مسیری است که احسان علیخانی در پیش گرفته و آن نشان دادن استعدادها و حضورِ قومیتها و آدمهای شناخته نشدهای است که رویِ جایگاه «عصر جدید» میآیند و اتفاقات خوبی برایشان میافتد. این همان ایجاد حسّ امید و خودباوری است که باید بسیاری از برنامههای صدا و سیما به دنبال آن باشند.
در بسیاری از بخشهای برنامه و مخصوصاً سخنِ مجید اسماعیلی داورِ «عصرجدید» میتوان به این مفهوم دست پیدا کرد، «ما نمیتوانیم» معنی ندارد و افرادی روی این صحنه میآیند که «ما میتوانیم» را به منصه ظهور میرسانند. از طرفی این برنامهها جلوی بیماری مزمنِ تهرانزدگی تلویزیون را میگیرند که اتفاق بسیار خوب و پیشبرندهای است.
اتفاقِ مناسب دیگر در برنامه «عصرجدید» که انتظار میرود گسترش بیشتری پیدا کند و از این اصل، فاصله نگیرد، اصل توجه به رویکرد بومی، ایرانی و اسلامی است.
یکی از بهترین نمونههای این اتفاق، اجرای گروه ورزش زورخانهای در چند شبِ گذشته بود که با زنگِ طلایی امین حیایی روبرو شد. یا اجرای گروههای بانوان و دوبلوری کودکان و نخبههای نوجوان و جوانی که مخاطب و داوران عصرجدید را کماکان شگفتزده میکند.
این امیدواری وجود دارد «عصر جدید» در کنارِ نمایش استعدادِ افراد شناخته نشده جامعه و تقویت خودباوری و امیدآفرینی، به سمتِ معرفی استعدادهای واقعی فرهنگساز برود. تا مخاطبِاین برنامه شاهد حضور تولیدکننده، کارآفرین، مربی و معلم نمونهای باشد که با سبک زندگی ایرانی و اسلامی توانسته به این موفقیت دست پیدا کند؛ که این اتفاق در نوعِ خودش فرهنگساز و حرکتِ رو به جلو است.
با اعلام نظرسنجی صداوسیما در این حوزه هم «عصر جدید» به عنوان پرمخاطبترین برنامه عیدانه تلویزیون در نوروز 1401 لقب گرفت. در این فصل ژاله صامتی، کارن همایونفر و مجید اسماعیلی هم به جمع داوران برنامه اضافه شدند و خود این تغییر در ترکیب داوران عامل کنجکاوی دیگری بود تا مخاطب بخواهد فصل جدید را با داوران جدید پیگیری کند.