در حالی که کمتر از 5 ماه تا انتخابات ریاست جمهوری آمریکا باقی مانده است، دونالد ترامپ در 3 بحران کرونا، اعتراضات ضدنژادپرستی و کتاب جان بولتون مشاور سابق امنیت ملی خود گرفتار شده است. در هر سه بحران که در چندماه اخیر فضای اجتماعی و حالا سیاسی آمریکا را تحتالشعاع قرار داده، عملکرد ترامپ به وضوح مهمترین دلیل اتفاقات بوده است. در ماجرای کرونا، از دست دادن زمان طلایی برای اعلام قرنطینه و تمسخر توصیههای پزشکی سبب شد آمریکا همچنان با بیش از 120 هزار نفر، پرتلفاتترین کشور دنیا در این حوزه باشد. در ماجرای اعتراضات ضدنژادپرستی، اعتراضات اندک منطقه مینیاپولیس به واسطه اظهارات عجیب و غریب ترامپ و اوباش خطاب کردن معترضان کل ایالات آمریکا را در 4 هفته گذشته درگیر بیسابقهترین اعتراضات 50 سال اخیر آمریکا کرده است و همین دیروز میلیونها نفر در 47 ایالت این کشور فریاد ضدنژادپرستی سر دادند. ترامپ حالا برای پیروزی در انتخابات راههای مختلفی را خواهد پیمود. یکی از این راهها که احتمالا نسخهپیچی اتاق فکر کمپین وی است، آغاز پروژه رقیبهراسی است. وی در همین ارتباط دیروز در مصاحبهای که با پسرش انجام داد، گفت: اگر من پیروز انتخابات نشوم، همه آمریکا مینیاپولیس میشود. کارشناسان معتقدند اظهارنظر ترامپ به معنای تهدید دموکراتها برای تشدید تقابل خیابانی سفیدپوستان نژادپرست با سیاهان در انتخابات است. نکته مغفول اظهارات ترامپ اینجاست که در نوع نگاه به پدیده تبعیضنژادی اساسا تفاوتی میان دموکراتها و جمهوریخواهان نیست و هر دو حزب سابقهای طولانی در تقویت بنیانهای نژادپرستی در ساختار قدرت آمریکا داشتهاند. با این حال اما در عرصه حرف، هر دو حزب مدعی رعایت حقوق رنگینپوستان هستند.
* ترامپ: من رئیسجمهور نشوم کل آمریکا مینیاپولیس میشود
روز گذشته به مناسبت روز پدر در آمریکا، دونالد ترامپ، رئیسجمهور این کشور در حالی که کنار پسر بزرگش نشسته بود، تصویری هولناک از آمریکا تحت ریاستجمهوری «جو بایدن» ارائه و هشدار داد: چنانچه در انتخابات ریاست جمهوری نوامبر ۲۰۲۰ پیروز نشود و جو بایدن رئیسجمهور شود، کل کشور به مینیاپولیس تبدیل خواهد شد.
مینیاپولیس شهری است که در آن یک مرد سیاهپوست به دست یک افسر سفیدپوست کشته شد؛ رویدادی که موجی از اعتراضات ضدنژادپرستی با شعار «زندگی سیاهپوستان مهم است» را در سراسر آمریکا و غارت و آشوب در شهر مینیاپولیس را به راه انداخت. از آن زمان تاکنون ترامپ تلاش کرده خود را به عنوان رئیسجمهور «نظم و قانون» به مردم ثابت کند و به همین خاطر از گارد ملی خواسته برای آرام کردن اوضاع در شهر مینیاپولیس مداخله کند. ترامپ ضمن انتقاد از شهرهایی که شهرداران آنها دموکرات هستند، گفت: بدون رهبری من به عنوان یک جمهوریخواه، کشور دچار آشفتگی، بینظمی و اختلال میشد. وی افزود: این یک موضوع بسیار ناراحتکننده است اما به مردمی که برای شرکت در انتخابات نوامبر آماده میشوند، میگویم تنها یک موضوع وجود دارد و آن این است که شما نمیتوانید به دیوانهخانه بازگردید. اگر دموکراتها در انتخابات پیروز شوند، فکر نمیکنم کشور مجدد بتواند سر پا شود. وی گفت: شهرهایی که دچار مشکل هستند، شهرهایی هستند که توسط دموکراتها اداره میشوند. شهرهای تحت کنترل دموکراتها شهرهایی هستند که مشکل دارند. ترامپ سپس بایدن را هدف گرفت و گفت: بدونشک بایدن در وضعیتی نیست که کشور را رهبری کند.
* جانکری: ترامپ بیاید انقلاب میشود
هنوز چند ساعتی از سخنان ترامپ درباره تبدیل کشور به مینیاپولیس در صورت رأی آوردن دموکراتها نگذشته بود که نوبت به دموکراتها رسید تا رأی آوردن ترامپ را زمینهساز انقلاب در آمریکا بخوانند.
در همین ارتباط، جانکری هشدار داد چنانچه دونالد ترامپ بار دیگر پیروز انتخابات ریاستجمهوری باشد «وضعیت غیرقابل پیشبینی میشود» و دور دوم ریاست او خسارت هنگفتی به «جایگاه جهانی آمریکا و توانایی رهبری در عرصه جهانی» وارد میکند.
به نوشته نشریه نیوزویک، جان کری، وزیر خارجه پیشین آمریکا در نشست ۲۰۲۰ دموکراسی کپنهاگ که درباره شیوع ویروس کرونا به صورت مجازی برگزار شد، گفت: گمان میکنم ما قرار است رئیسجمهوری جدید داشته باشیم. او همچنین گفت جمهوریخواهان سابقه نقض حقوق رأیگیری برای رأیدهندگان دموکرات را دارند.
کری افزود: اگر مردم به صندوقها دسترسی نداشته باشند به نظر من میتواند سنگبنای یک انقلاب شود. اگر ظرفیت کارآیی دموکراسی را نزد مردم انکار کنید حتی بر اساس نوشته پدران بنیانگذار آمریکا در بیانیه استقلال و قانون اساسی ایالاتمتحده، ما این حق مسجل را خواهیم داشت که این انکار را به چالش بکشیم.
این سخنان جانکری از نگاه برخی تحلیلگران به منزله تهدیدی برای ترامپ است که در لفافه کلمات دیپلماتیک بیان شد.
جانکری همچنین گفت: تحت ریاست جمهوری کنونی، آمریکا «عملا موفق شده است خود را از دوستانش بیگانه کند». او افزود: تازهترین نظرسنجیها از پیشتازی جو بایدن حکایت دارد. هیچ چیز را بدیهی نمیدانم؛ من هم نامزد ریاست جمهوری بودم و میدانم چه اتفاقی میافتد اما کاملا به آینده آمریکا اطمینان دارم، به شرط اینکه تغییر در رهبری داشته باشیم. چنانچه تغییر در رهبری رخ ندهد، وضعیت درباره بسیاری از مسائل متفاوت واقعا غیرقابل پیشبینی میشود.
* 192 دروغ در یک ماه
اظهارات ترامپ در رابطه با آینده آمریکا در حالی مطرح میشود که شبکه خبری سیانان، با انتشار گزارشی اعلام کرده است ترامپ طی 5 هفته و از چهارم ماه مه تا هفتم جولای، 192 ادعای نادرست داشته است که ۶۱ مورد آن درباره ویروس کرونا یا بحران پاندمی بود که این مسأله بیش از سایر موارد مورد توجه قرار گرفته و درباره آن ادعای نادرست شده است. میانگین اظهارات ترامپ در این بازه 5 هفتهای حدود 5/5 ادعای نادرست در روز است که البته از 7/7 مورد ادعای نادرست از هشتم ژوئیه ۲۰۱۹ و زمانی که شبکه خبری سیانان آنها را رصد میکرد، کمتر است. ترامپ ۴۲ مورد از این ادعاهای نادرست را در توئیتر مطرح کرده، ۱۴ مورد را در مصاحبه ماه مه با فاکسنیوز، ۱۰ مورد را در مصاحبه خبری همان ماه با شبکه خبری ایبیسی، ۹ مورد را در سخنرانی ژوئن و 8 مورد را در 2 مصاحبه و یک حضور در جمع خبرنگاران مطرح کرده است.
* ترامپ عامل تفرقه در آمریکا
ادعای ترامپ درباره ایجاد نظم و برپایی امنیت در ایالاتمتحده در شرایطی مطرح میشود که بر اساس نتایج نظرسنجی آسوشیتدپرس و مرکز تحقیقات امور عمومی NORC ۶۰ درصد مردم آمریکا معتقدند با تشدید شیوع ویروس کرونا و تنشهای نژادی در فاصله 5 ماه مانده تا انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ آمریکا، «دونالد ترامپ» رئیسجمهور آمریکا در حال تفرقهاندازی در ایالاتمتحده است. بنا به گزارش پایگاه اطلاعرسانی هیل، جدیدترین نظرسنجیهای انجامشده نشان میدهد ۶۰ درصد شرکتکنندگان سفیدپوست در نظرسنجی و ۸۲ درصد پاسخدهندگان سیاهپوست بر این باورند ریاست جمهوری ترامپ، آمریکا را بیش از پیش دچار تفرقه کرده است و تنها ۱۲ درصد از پاسخدهندگان اعلام کردند ترامپ آمریکا را متحدتر از قبل کرده است. طبق این گزارش، تنها 5 درصد از دموکراتها و ۲۰ درصد از جمهوریخواهان بر این باورند ترامپ ایالاتمتحده آمریکا را در مقایسه با دورههای قبلی متحدتر کرده است. ۷۲ درصد شرکتکنندگان سیاهپوست و ۵۱ درصد پاسخدهندگان سفیدپوست تأکید داشتند بعد از مرگ شهروند سیاهپوست، ترامپ با مطرح کردن پیشنهاد «پاسخ قاطعانه» نیروهای امنیتی و سرکوب معترضان در مقابل کاخ سفید، اوضاع را بدتر کرده است.
* تظاهرات میلیونی در روز رهایی از بردهداری
یکی دیگر از دلایل اثبات رد ادعای ترامپ را باید در تظاهرات میلیونی مردم آمریکا در روز آزادی از بردهداری دنبال کرد. در شرایطی که تنشهای مرتبط با نابرابری نژادی در ایالاتمتحده همچنان در بالاترین سطح قرار دارد، میلیونها نفر در سراسر آمریکا در تظاهرات گستردهای به مناسبت صدوپنجاهوپنجمین سال پایان بردهداری شرکت کردند. این تجمع به پایان بردهداری در آمریکا در تاریخ ۱۹ ژوئن ۱۸۶۵ مرتبط است. علاوه بر واشنگتندیسی 47 ایالت دیگر آمریکا شاهد تظاهرات به مناسبت این روز بودند. بزرگترین تجمعها در خیابانهای شیکاگو، اوکلند، نیویورکسیتی، واشنگتن دیسی، سیاتل، سانفرانسیسکو و دیگر شهرها دیده شد. مردم شعار «عدالت اکنون» و «قدرت مردم» سر میدادند. معترضان همچنین تصاویر و بنرهایی با مضمون «زندگی سیاهپوستان مهم است» در دست داشتند. تظاهراتکنندگان واشنگتندیسی با حضور در محل بنای یادبود آلبرت پایک از ژنرالهای کنفدراسیون، این مجسمه را سرنگون کردند و به آتش کشیدند. به گزارش روزنامه واشنگتنپست، 80 تا 100 نفر از معترضان در این واقعه حضور داشتند. بر اساس این گزارش زمانی که معترضان مجسمه پایک را به آتش کشیدند، پلیس هیچ عملی به منظور مداخله انجام نداده است. مدت کوتاهی پس از این حادثه، دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا از پلیس شهر واشنگتندیسی به خاطر اهمال و کوتاهی در وقوع این اتفاق بشدت انتقاد کرد. ترامپ خواستار بازداشت فوری افرادی شد که در این حادثه دست داشتند. برخی ایالتها مانند ویرجینیا تلاش کردند این روز را تعطیل رسمی اعلام کنند. بسیاری از شرکتهای مهم آمریکایی شامل مسترکارت، تارگت، نیویورکتایمز، توئیتر، اوبر، اسپاتیفای، نایک و لیگ فوتبال ملی هم این روز را برای کارمندانشان تعطیل میکنند. در همین حال ایالت نیویورک روز ۱۹ ژوئن را که یکی از قدیمیترین جشنهای تاریخ آمریکاست، به عنوان تعطیل رسمی در تقویم این ایالت اعلام کرد.
19 ژوئن ۱۸۶۵ که به جونتینث (Juneteenth) شهرت یافته، مصادف با روزی است که نیروهای دولت فدرال موفق شدند با تسلیم کردن ژنرال لی در تگزاس، رسما ممنوعیت بردهداری را در سراسر آمریکا به اجرا در آورند. اگرچه 2 سال و نیم پیش از این روز، یعنی در ژانویه سال ۱۸۶۳ آبراهام لینکلن پایان بردهداری را اعلام کرده بود اما 11 ایالت در جنوب این کشور از جمله تگزاس، از تن دادن به این قانون سر باز زدند و کنفدراسیون ایالتهای جنوبی آمریکا را به وجود آوردند. امسال با توجه به اوجگیری دوباره جنبش مدنی سیاهپوستان آمریکا که پس از مرگ جرج فلوید آغاز شد، برگزاری جشنهای مربوط به این روز تاریخی در نقاط مختلف آمریکا رنگ و بوی متفاوتی به خود گرفته است. در این بین برگزاری کمپینهای انتخاباتی ترامپ نیز به یک چالش جدی برای مقامات ایالتی و شهرداران در شرایط ابتلا به کرونا مبدل شده است.
* تهدید عجیب معترضان توسط ترامپ
رئیسجمهور آمریکا پیش از گردهمایی بامداد امروز (یکشنبه) در «تولسا»، ضمن تهدید مردم این شهر گفت: با معترضان بشدت برخورد میشود. وی در توئیتی نوشت: هرگونه معترض، آنارشیست، آشوبگر، غارتگر یا افراد سطح پایین که در حال رفتن به اوکلاهما هستند، لطفاً درک کنند با آنها طوری رفتار نخواهد شد که انگار در نیویورک، سیاتل یا مینیاپولیس تشریف دارند! صحنه اعتراضات احتمالی در اوکلاهما بسیار متفاوت خواهد بود! برخی فیلمهای منتشر شده از تولسا از حضور گارد ملی در این شهر خبر میدهد. برخی منابع رسمی نیز از حضور حدود ۲۰ هزار نفر از معترضان از خارج از تولسا در این شهر خبر دادند. ترامپ پیش از این از فرمانداران و شهرداران دموکرات در نیویورک، سیاتل و مینیاپولیس بابت سرکوب نکردن تظاهرات- که برخی از آنها به شورش انجامیده- بشدت انتقاد کرده بود. رئیسجمهور آمریکا از زمان شروع اعتراضات تاکنون چندینبار به صورت مستقیم و غیرمستقیم معترضان را تهدید کرده است. وی اصرار دارد برای سرکوب اعتراضات، علاوه بر نیروهای پلیس و نیروهای گارد ملی آمریکا از نیروهای ارتش نیز استفاده کند. ترامپ 2 هفته قبل در اوج اعتراضات علیه نژادپرستی ساختاری در آمریکا، در یک نشست ویدئویی با فرمانداران ایالتهای این کشور اعلام کرد دولتش قصد دارد هزاران نفر از معترضان به قتل یک شهروند سیاهپوست توسط پلیس را بازداشت و اعتراضات را بشدت سرکوب کند. هفته گذشته نشریه آمریکایی واشنگتنپست به نقل از منابع آگاه در کاخ سفید گزارش داد دونالد ترامپ خواستار استقرار 10 هزار نیروی ارتش در پایتخت آمریکا برای کمک به سرکوب اعتراضات بوده است اما «ویلیام بار» دادستان کل، «مارک اسپر» وزیر دفاع و «مارک میلی» رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا در کاخ سفید با استقرار نیروهای رزمی ارتش در شهر واشنگتن مخالفت کردهاند و در نهایت ترامپ از تصمیم خود عقبنشینی کرده است.
***
[استناد ترامپ به بنلادن]
در جریان مصاحبه، ترامپ برای نخستینبار از یک تبلیغ انتخاباتی پرده برداشت که در آن اعلام شد اسامه بنلادن موافق روی کار آمدن بایدن به جای ترامپ بود. اوراق کشف شده از محل اختفای بنلادن توطئه برای کشتن باراک اوباما و جایگزین کردن وی با بایدن را که آن زمان معاون رئیسجمهور بود، افشا کرد. بر اساس این اسناد بنلادن معتقد بود بایدن به هیچ وجه آمادگی ریاست جمهوری را ندارد و آمریکا تحت رهبری وی دچار بحران میشود. این نقشه برای نخستینبار توسط روزنامه واشنگتنپست در سال ۲۰۱۲ میلادی گزارش داده شد. با این حال ترامپ از آن بیاطلاع بود تا زمانی که دونالد ترامپ جونیور، پسر بزرگش این گزارش را به پدرش ارائه کرد و آن را هدیه روز پدر خواند.
******
دموکراتها نسخه «جین شارپ» را در آمریکا اجرا میکنند
شروین طاهری: وزیر پیشین خارجه آمریکا در نشست ۲۰۲۰ دموکراسی در کپنهاگ پیشبینی کرده است انتخابات ریاست جمهوری پیش رو در ایالات متحده میتواند سنگبنای یک انقلاب را در این کشور بگذارد. با توجه به نافرمانیها و شورشهای روزافزون نژادی در ایالات مختلف، ادعای این سیاستمدار شاخص دموکرات قابل اعتناست بویژه که متعاقب پیشبینی اخیر وزیر دفاع برکنار شده ترامپ، ژنرال جیمز متیس درباره احتمال فروپاشی ساختار حکومتی ایالات متحده مطرح میشود، یعنی شاخصترین نظامی آمریکایی وارد شده به عرصه سیاست واشنگتن در 2 دهه اخیر و یک چهره ذاتا نزدیک به جمهوریخواهان؛ جمهوریخواهانی که دانهدرشتهایشان نظیر جرج بوش پسر و میت رامنی هم- به عنوان 2 نامزدی که بیشترین آرای حزبی را در انتخابات ریاست جمهوری پیش از روی کار آمدن ترامپ داشتهاند- علنا از رئیسجمهور فعلی سلب حمایت کردهاند.
با این حال آنچه باعث میشود تعبیر «انقلاب» در لابهلای کلمات جان کری بیش از پیش جدی گرفته شود، این است که آخرین دموکرات سکاندار دیپلماسی واشنگتن - در دوره دوم ریاست جمهوری اوباما – در عمل از پیشبینی فراتر رفته و گویی برای انتخابات آتی شرط گذاشته است. او 2 پیشفرض موازی مطرح کرده است؛ اول اینکه «قرار است آمریکا رئیسجمهوری جدید غیر از ترامپ –یعنی جو بایدن- داشته باشد» و دوم اینکه «جمهوریخواهان سابقه نقض حقوق رایگیری دموکراتها را داشتهاند» (اشاره به مطرح شدن ظن تقلب در انتخابات مختلف توسط ستادهای انتخاباتی نیکسون، بوش پسر و خود ترامپ) و صریحا میگوید رئیسجمهور و دولت فعلی آمریکا باید در انتخابات پیش رو عوض شوند. در نهایت کری صریحا نتیجهگیری میکند اگر ترامپ کنار نرود، آمریکا نهتنها جایگاه بینالمللیاش را از دست خواهد داد، بلکه در جریان انتخابات – نه حتی بعد از آن – با شورش مردم خشمگینی مواجه میشود که از دموکراسی و صندوق رای محروم شدهاند. شگفتا که این «اسم رمز» دموکراتمآبها پیش از بلوای انتخاباتی 2020 آمریکا چقدر شبیه ادعاهای متقلبانه طیف موسوی، هاشمی، خاتمی و کروبی همسو با رسانههای لندن و واشنگتن است که با آنها به پیشواز فتنه انتخاباتی 88 رفته بودند.
در حالی که اعتراضات نژادپرستانه در ایالات در هم ریخته ینگه دنیا میرود که با واکنش خصمانه رئیسجمهور کله زرد و کلهپوستیهای سفیدپوست حامیاش، بستر یک جنگ نژادی همهجانبه را در آمریکا پدید آورد، شاهدیم نظریهپردازان و تریبونهای بیشتر و بیشتری از بروز «انقلاب رنگی» در این کشور بیم میدهند.
«انقلاب رنگی» آنگونه که از اوایل دهه 1980 میلادی توسط سازمان سیا در کشورهای بلوک شرق اروپا به کار گرفته شد، نوعی ساز و کار مدرن برانگیزاننده اجتماعی مبنی بر افزایش تواتر نارضایتیها و همسو کردن آنها در قالب شورش ضددولتی برای سرنگونی نظامهای سیاسی مخالف یا مستقل از غرب است. این حربهای بود که دولت دموکرات جیمی کارتر بر اساس نظریه «هرج و مرج جهانی» مشاور کاخ سفید، زبیگنیو برژینسکی و با بهرهگیری از فرمولهای «استحاله اجتماعی» مورد مطالعه موسسه آیندهپژوهی نیروی دریایی ایالات متحده موسوم به «رند» و اندیشکدههای همکار سازمان سیا تحت عنوان «دموکراسی» به کار گرفت تا ایده «جنگ نرم» را با حمایت از جریانهای برانداز در کشورهای خارج از بلوک سرمایهداری، جایگزین کارزارهای سنگین و پرهزینه جمهوریخواهان برای تهاجم نظامی کند.
لهستان اولین کشوری بود که طرح خام «انقلاب رنگی» در آن آزمایش شد و به مرور فرمولهای«جین شارپی» جنگ روانی-رسانهای- خیابانی در جریان فروپاشی اتحاد شوروی و کشورهای بلوک شرق تکمیل شد. یوگسلاوی سابق و گرجستان، آخرین آزمایشگاههای موج اول انقلابهای رنگی سازمان سیا بودند. از نیمه دوم دهه 1990 و دولت دوم بیل کلینتون، این پروژه مختص براندازی دولتهای غیرکمونیست و غیرسوسیالیست گوشه و کنار جهان، بویژه خاورمیانه که حالا زمین بازی اصلی ابرقدرت آمریکا در جهان تکقطبی محسوب میشد، مجددا در دستور کار سیا قرار گرفت و دموکراتها آن را برای نومحافظهکاران دولت جمهوریخواه بوش پسر به ارث گذاشتند که برنامه «جنگ جهانی ابدی» را در دستور کار داشت.
این بار نهتنها جین شارپ و موسسه مطالعاتی-امنیتیاش موسوم به آلبرت اینشتین با تجربهای گران پای کار موجی جدید از کودتاهای مخملی آمده بودند، بلکه حالا به موازات لشکر نظامی پنتاگون، در عقبه میدان «جنگ آمریکایی برای دموکراسی» شاهد لشکرکشی دهها اندیشکده و انجیاوی حقوق بشری از NED (بنیاد دفاع از دموکراسی) در واشنگتن گرفته تا زیرشاخههای برنامه «یو اس اید» سیا (با تصویب کنگره) در اروپا، خاورمیانه و آسیا با سرمایهگذاری جرج سوروس بودیم. زیر سایه جنگهای سخت عراق، افغانستان و سومالی، حالا حاکمیت آمریکا فتیله شبهانقلابات رنگارنگ براندازانه را هم در جنوب شرقی آسیا، اوکراین، ایران و سپس سراسر بخش غیر شیخنشین خاورمیانه بالا میکشید. بوش و اوباما به یک اندازه در حمایت شورشهایی به رنگهای نارنجی، سرخ، زرد، آبی و سبز نقش داشتند.
ضمنا با روی کار آمدن دولت «تغییر» دموکراتها در واشنگتن، در سوریه، لیبی، یمن، عراق، ترکیه و حتی به شکلی کنترل شده در اتحادیه اروپایی، موج تکمیلی انقلابهای رنگی در بسترهای سیاسی و اجتماعی بیثبات شده به راه افتاد؛ جنگ نیابتی تروریستی. حالا تکفیریهای داعش و القاعده همان کارکردی را در تضعیف نظامهای مرکزی داشتند که لیبرالها، فمینیستها، دگرباشها، بنفشها و این اواخر جوکرها داشتند.
اما گردونه روزگار چرخید و مکر شیطان بزرگ به خودش بازگشت. به قول فرید زکریا، قرن بدون آمریکا از راه رسیده، زمانهای که هژمونی و نفوذ جهانی واشنگتن به قدری تضعیف شده که دیگر قادر به رقم زدن تحولات مهم در جهان پیرامون خود نیست. ناگزیر در عصر ترامپ که آمریکا دچار درونگرایی و خود درگیری روز افزون شده، او دشمن حاکمیت سایه به حاشیه رانده شده قلمداد میشود. در این وانفسا که ترامپ، آمریکا را به سمت انزوایی محافظهکارانه میکشاند، مافیای صهیونیست-لیبرال برای احیای امپراتوری جهانی خود به مرکزیت واشنگتن، در آتش انقلاب رنگی همهجانبهای با حمایت وسیع کارزار رسانههای شرکتیاش علیه او میدمد؛ انقلابی به رنگهای سفید و سیاه و بر اساس تعارض سیاهان با سفیدها؛ انقلابی که اسم رمز رهبران دموکراتمآبش، شکاف قومیتی و تقلب انتخاباتی است. اخبار حاکی از حمایت مالی چند صد میلیون دلاری بنیادهای راکفلر و سوروس از جنبشهای ضدنژادپرستانه مثل BLM (جان سیاهان اهمیت دارد) و «آنتی فا» به عنوان نمایندگان اقلیت خشمگین است. بر این اساس جنبشهای مزبور توسط نهاد بالادستی FRSO (سازمان سوسیالیست راه آزادی) تغذیه مالی، رسانهای و سیاسی میشوند؛ سازمانی که 6 سال پیش توسط کارزار انتخاباتی هیلاری کلینتون تشکیل شده بود. ترامپ هم میخواهد در مقابل اکثریت سفید متعصب را به میدان بیاورد. حالا آمریکا میرود که خود در خم رنگرزی حامیان انقلابات رنگی بیفتد.
******
سخنرانی تولسا؛ چشمک ترامپ به نژادپرستها
ثمانه اکوان: روز یکشنبه (ساعت 5 صبح به وقت تهران) دونالد ترامپ قرار است سخنرانیهای خود را در کمپین انتخاباتیاش بار دیگر بعد از ماجرای کرونا از سر بگیرد. مردم آمریکا که تاکنون درگیر تعطیلیهای مرتبط با بحران کرونا بودند، حالا با برگزاری مراسم سخنرانیای روبهرو هستند که قرار است تمام پیشنهادات و توصیههای بهداشتی را نادیده بگیرد و از سوی دیگر با تهدیداتی نظیر حضور گروههای نژادپرست نیز روبهرو هستند. به دلیل اینکه این سخنرانی اولین مراسم انتخاباتی بعد از برگزاری اعتراضات به تبعیض نژادی در آمریکاست، قرار است شهر تولسا در اوکلاهما به محلی برای رویارویی گروههای نژادپرست طرفدار ترامپ و گروههای معترض سیاهپوست تبدیل شود اما مسأله جالب توجهتر، تاریخی است که در چهره آرام این شهر مخفی شده و این روزها بیشتر از هر زمان دیگری خود را برای مردم آمریکا نمایان میکند.
شهر تولسا در ایالت اوکلاهمای آمریکا همان شهری است که سابقه رویارویی و درگیری سفیدپوستان با سیاهپوستان را در کارنامه خود داشته و سال 1921، سفیدپوستان، این شهر کوچک را که به دلیل اقامت سیاهپوستان ثروتمند و طبقه مرفه به «بلک وال استریت» معروف شده بود، مورد حمله قرار داده و حتی توسط هواپیما بمباران کردند. در این حادثه که یکی از مهمترین و در عین حال بینظیرترین حوادث تاریخ درگیریهای نژادی در آمریکاست، بنا به روایتهای مختلف 300 تا 1200 سیاهپوست جان خود را از دست دادند و حدود 800 تن دیگر بشدت زخمی شدند. ماجرای این شهر که حالا به نمادی از درگیری سفیدپوستان با گروههای سیاهپوست تبدیل شده است، از این قرار است: محله گرینوود در تولسای اوکلاهما یکی از محلههایی بود که توسط سیاهپوستان ایجاد شده و آنها در این محله با استفاده از منابع مالیای که در اختیار داشتند دست به تأسیس بنگاههای اقتصادی موفقی زده و این محله را به قدری با پیشرفت و رونق اقتصادی همراه کردند که از آن با عنوان «بلک وال استریت» یاد میشد. بعد از مدتی به دلیل ایجاد شدن فاصله طبقاتی بین سیاهپوستان و سفیدپوستان و ثروت بالای سیاهپوستان، رفتار سفیدپوستانی که در اطراف این محله و حومه شهر زندگی میکردند تغییر کرد و به دنبال بهانهای بودند تا با همسایگان سیاهپوست خود درگیر شوند. ادعای حمله به زن جوان سفیدپوست در یک آسانسور در این محله آن هم توسط یک مرد سیاهپوست، بهانه کافی برای حمله را به این افراد داد و بعد از چند ساعت درحالی که مرد سیاهپوست بازداشت شده بود، سفیدپوستان او را از زندان بیرون آورده و بدون هیچ محاکمهای وی را دار زدند. بعد از این اتفاق، درگیریها شدت بیشتری یافت و سفیدپوستان با کمک دیگر گروههای سفید برترپندار و بخشی از افراد گروه نژادپرست کوکلاکسکلان به این محله یورش برده و تمام مغازهها، خانهها و بنگاههای اقتصادی را آتش زدند و بعد از مدتی یک هواپیما نیز اقدام به بمباران کل محله کرد. با فاصله کمتر از چند ساعت، این محله پررونق و زیبا به یکباره به تلی از خاک تبدیل شد؛ در این ماجرا چندین هزار نفر از مردم سیاهپوست منطقه مجبور به فرار از خانههای خود شدند و حتی در بین راه نیز مورد هجوم گروههای نژادپرست قرار گرفتند. آنها تا سالها بعد نیز آواره بودند و حتی نتوانستند دادخواهیای برای این مسأله بکنند. بر اساس کمیته تحقیقی که سال 2001 یعنی در حدود 80 سال بعد از این اتفاق تشکیل شد، مشخص شد در این ماجرا 1256 خانه و مغازه و ملک شخصی به آتش کشیده شده است. در گزارش این کمیته تحقیقاتی تعداد کشتهشدگان این حادثه بین 100 تا 300 نفر اعلام شد اما منابع گروههای حمایت از حقوق سیاهپوستان در آمریکا و مستندهای بعدی که در این باره ساخته شد، نشان داد تعداد کشتهشدگان میتواند به بالای 1200 نفر نیز برسد و واقعاً آمار دقیقی از قربانیان این حادثه به دست اعضای کمیته تحقیق این حادثه نرسیده است.
با توجه به اعتراضات به وجود آمده در آمریکا که کمکم وارد سیامین روز یعنی یک ماهگی خود میشود، ترامپ که از ابتدای دوران کمپین انتخاباتیاش در سال 2016، همواره از حمایت گروههای سفید برترپندار برخوردار بود و گروه نژادپرست کوکلاکسکلان نیز در دوره ریاست جمهوری او جان تازهای گرفت و فعالیتهای خود را تشدید کرد، قصد دارد اولین سخنرانی انتخاباتی خود بعد از ماجرای اعتراضات را به این شهر ببرد تا نشان دهد همچنان به آرمانهای نژادپرستانه این گروههای سفیدبرترپندار معتقد و وفادار است. نکته جالب در این باره این است که شروع اعتراضات ضدتبعیض نژادی در آمریکا چند روز مانده به 31 مه یعنی سالگرد حادثه تولسا بود و حالا ترامپ قصد دارد در ادامه راه نشان دهد میتواند به این اعتراضات در همانجا خاتمه دهد.
با این حال کار او به این آسانیها هم نخواهد بود. ترامپ قصد داشت این سخنرانی را روز جمعه که روز اعلام پایان نظام بردهداری در ایالت تگزاس است و به روز Junteenth معروف است، انجام دهد اما به دلیل مخالفتهای مکرر گروههای حقوق بشری و گروههای سیاهپوست، این سخنرانی به روز شنبه بعد از ظهر موکول شد. با این حال خاطره حادثه تولسا سایه پررنگی بر فعالیت انتخاباتی ترامپ در این شهر انداخته است و احتمال اینکه این سخنرانی به محلی برای درگیریهای نژادی تبدیل شود بسیار زیاد است. بر همین اساس بود که ترامپ قبل از برگزاری این سخنرانی، مردم این شهر را تهدید کرد. از آنجا که بسیاری از گروههای حقوق بشری و گروههای حامی سیاهپوستان در اعتراض به برگزاری این سخنرانی از روز جمعه در راه رفتن به شهر تولسا بودند تا با گروههای نژادپرست مقابله داشته باشند، دونالد ترامپ آنها را تهدید کرد با آنها مانند معترضان در شهر مینیاپولیس رفتار نخواهد شد و با خشونت و شدت بیشتری از آنها استقبال میشود.
با این حال آمادهباش گروههای مردمی و همچنین گروههای نژادپرست برای وارد شدن به این شهر، به احتمال زیاد این شهر را که همچنان در گیرودار مبارزه با کرونا است و هنوز نتوانسته به وضعیت سفید برسد نیز با موقعیت بسیار دشواری روبهرو خواهد کرد. به نظر میرسد محتملترین اتفاق این است که در جریان این سخنرانی یا در حاشیه آن، اعتراضات به مسأله تبعیض نژادی در این شهر یا شهرهای دیگر آمریکا افزایش یابد. با توجه به اینکه روز شنبه برای این کار انتخاب شده و تعطیلات است و مسأله اعتراضات سیاهپوستان هنوز در خیابانهای ایالتهای آمریکا جاری است، میتوان این پیشبینی را داشت که این سخنرانی از جمله سخنرانیهای مهم و پرحاشیه انتخاباتی ترامپ خواهد بود. در این سخنرانی مسلماً ترامپ دوباره به اعتراضات و معترضان حمله میکند و این مسأله میتواند هم سبد رأی فعلی ترامپ را تضمین کند و هم از طرف دیگر در رسانهها او را به نژادپرستترین رئیسجمهور آمریکا مبدل سازد.
سخنرانی تولسا آزمونی تاریخی برای ترامپ و سرآغاز حملات شدیدتر به او در کمپین انتخاباتیاش خواهد بود. دموکراتها که تا هماینک هم استفاده زیادی از اعتراضات نژادی در آمریکا بردهاند، مسلما سخنرانی تولسا را از دست نخواهند داد. اما در این بین تاریخ سیاه این شهر و ساکنان آن است که توسط سیاستهای 2 حزب دموکرات و جمهوریخواه زیر سوال رفته و به فراموشی سپرده میشود؛ تاریخی که از آن به عنوان سیاهترین کارنامه دولت آمریکا و نژادپرستان سفیدپوست در برخورد با مردمش یاد میشود.