اگر برای مقایسه روند تغییرات «موازنه قدرت میان ایران و آمریکا» یک نمودار ترسیم کنیم، چه تصویری به دست میآید؟ آخرین شاخصها در این نمودار، شاخص «ضریب نفوذ قدرت» و «نحوه مواجهه با بحران کرونا» میباشد. جدیدترین مقایسهها را میتوان در چهار ماه گذشته انجام داد.
1- ماهواره نور به عنوان نخستین ماهواره نظامی ایران، چهارشنبه گذشته از طریق موشک «قاصد» در مدار ۴۲۵ کیلومتری زمین قرار گرفت. مقامات آمریکایی در مقابل این قدرتنمایی برای چند ساعت «کُپ» کردند. سپس مایک پمپئو گفت «عمیقا نگرانکننده است که سپاه پاسداران ایران، ماهواره نظامی به فضا پرتاب کرده است» و برایان هوک مسئول گروه اقدام علیه ایران نوشت «برنامه فضایی و پرتاب ماهواره، پوششی برای تولید موشک قارهپیما و نشانه پیشرفت ایران در برنامه موشکی است. جالب است که سپاه پاسداران -سازمانی که ما آن را تروریستی اعلام کردیم- اکنون با افتخار، به عنوان نیروی فضایی شناسایی میشود. فناوری موشک پرتابشده، در موشکهای دوربرد بالستیک استفاده میشود».
2- کریس مورفی سناتور آمریکایی 14 دی ماه 98 (پس از ترور سردار سلیمانی) گفت «ژنرال سلیمانی به عنوان یک شهید، میتواند برای آمریکا به مراتب خطرناکتر باشد. سؤالی که باید از خود بپرسیم این است که او زمانی که زنده بود، خطرناکتر بود یا الان که کشته شده؟» همین سناتور درباره پرتاب موشک ماهوارهبر توسط همرزمان شهید سلیمانی میگوید «پرتاب ماهواره نظامی، سندی بر این واقعیت است که سیاست دولت ترامپ، فقط به تقویت ایران انجامیده و باعث شده تا تهاجمیتر عمل کند. در مقایسه با ۴ سال گذشته، ایران در خاورمیانه تقریبا از هر جهت قدرتمندتر، و آمریکا ضعیفتر شده است».
3- اکنون تمام تحرکات آمریکا و اسرائیل در منطقه و فراتر از آن تحت رصد ایران است. اینجا لازم است اشارهای به ناموازنه 40 سال قبل داشته باشیم. ژنرال وفیق السامرایی رئیس استخبارات نظامی ارتش صدام بود و در کشتار شیعیان و کردها در انتفاضه 1990 دست داشت، اما مغضوب واقع شد و سال 1994 به شمال عراق گریخت. او در سال 1995 به کمک سیا و امآیسیکس کودتایی ترتیب داد که نافرجام ماند. سامرایی به عنوان یک عنصر ضدایرانی، در کتاب «ویرانی دروازه شرقی» که خاطرات جنگ تحمیلی است، برخی کمکهای پنهان آمریکا را بازگو میکند:
«وقتی ۱۹۲ هواپیمای جنگنده به طرف اهداف در خاک ایران به پرواز درآمدند، عدنان خیرالله وزیر دفاع به صدام گفت «سرور من! جوانها ۲۰ دقیقه قبل پرواز کردند» و او پاسخ داد «نیم ساعت بعد کمر ایران را خواهند شکست»... من هفتهای سه بار و گاه تمام روزهای هفته به سفارت آمریکا میرفتم و پاکتهای سیاهرنگی میگرفتم که حاوی اطلاعات ماهوارهای از آخرین تحولات جنگ بود. این عکسها و اطلاعات به گونهای بود که به راحتی میتوانستیم تصاویر سربازانی را که در پادگانها در حال آموزشند ببینیم؛ حتی کسانی که در رژه، دست و پایشان را اشتباه حرکت میدادند. ما کارخانههای سیمان را میدیدیم و حتی مقدار کیسههایی که روی کامیونها قرار داشت، قابل شمارش بود. ماهوارهها کلیه تحرکات ایران را برای ما زیر نظر گرفته بودند. همچنین نتایج حملات هوایی و موشکی ما را گزارش میدادند. آمریکا حتی
یک مجتمع اطلاعاتی پیشرفته در بغداد احداث کرد تا اطلاعات ماهوارهای را مستقیما از فضا دریافت کنیم».
4- السامرایی همچنین شهریور 93 در گفتوگو با الجزیره فاش کرد «آمریکا قوانین داخلیاش را دور زد تا به ما درباره ایران اطلاعات بدهد. روابط ما با سیا از سال 1981 آغاز شد. طبق قانون آمریکا، دولت حق ندارد عکسهای ماهوارهای را در اختیار کشور دیگر بگذارد. آنها برای اینکه قانون را دور بزنند عکسها را میآوردند، کپی هم از آن میآوردند و من خودم کپی را با اصل مقایسه میکردم و عکسها را پس میدادم». فردی با این سوابق، اخیرا در فیسبوک نوشت «ایران در یک پیشرفت علمی تازه موفق شد ماهواره نظامی را در مدار قرار دهد. آمریکا باید قواعد بازی خود را در خلیج فارس تغییر داده و رفتارش را فورا اصلاح کند. زمان تهدید و ترور و تحریم به پایان رسیده، زیرا ایران با وجود شدت تحریمها توانست ماهواره به فضا بفرستد و پیشرفت علمی خود را نشان دهد». این تحلیل زمانی ادا شده که 26 ناو آمریکا گرفتار کروناست، فرمانده ناو روزولت به خاطر افشای ابتلای دویست نظامی زیردست خود به کرونا اخراج شده، و پنتاگون خواستار کنار گذاشتن شماری از ناوها به خاطر مشکلات امنیتی و اقتصادی است.
5- اکنون نه فقط نیروهای آمریکا بلکه مراکز مهم رژیم صهیونیستی تحت رصد ایران است. «هرتسل هالوی» فرمانده رکن اطلاعات در ستاد کل ارتش اسرائیل، ارزیابی درستی داشت که آبانماه 94 به مدیران مجموعه خود گفت «از ابتدای انقلاب 1979، ما 3 برابر رشد علمی داشتهایم اما رشد ایران 20 برابر شده. آنها به برتری فنی نزدیک میشوند. جنگ واقعی در آینده نیست؛ همین حالا جریان دارد. برداشته شدن فاصله 30 سال پیش، برای ما بسیار پرهزینه خواهد بود. جنگ امروز، جنگ ذهنهاست و تبلیغات طرف مقابل میتواند روحیه اسرائیلیها را درهم بشکند».
6- احتمالا برای چندمین بار و این بار بیاختیار، کلاه از سر یوزی رابین مدیر سابق برنامه موشکی اسرائیل افتاد، وقتی خبر رسید ماهواره نظامی ایران در مدار قرار گرفته و هر 90 دقیقه یک بار از فراز اسرائیل عبور میکند. او تیر ماه 1394 در جمع فعالان نظامی و افسران نیروی هوایی آمریکا گفت «ایرانیها به خوبی در جریان تحولات موشکی هستند. آنها فاتح 110 را برای شکست سامانههای موشکی ساختهاند و به عنوان یک مهندس باید بگویم به خوبی کار کردهاند. با افزایش دقت این موشک، آنها حالا میتوانند یک بلوک شهری را نابود کند. باورکردنی نیست: موشکهای بالستیک ایران در حجم بالا در حال تولید، ذخیره و حتی صادرات است. ایران نیازی به سلاح هستهای ندارد. آنها میتوانند با موشکهای 2000 کیلومتری نقطهزن، اسرائیل را فلج کنند. ایرانیها نشان دادند موشکهای قیام و قدر را انبار کردهاند. موشک قیام با برد 800 کیلومتر، ارتقای موشک اسکاد سی است. آنها در اینجا هم یک مهندسی خوب را به نمایش گذاشتنند. ایرانیها از موشک سومار رونمایی کردند که احتمالاً موتور جت آن متفاوت از نمونه روسی است. این، دستاوردی بزرگ است. من از لحاظ تکنیکی به احترام افرادی که این کار را انجام دادند، کلاه از سر برمیدارم. این دستاوردها در شرایط تحریم به دست آمده است».
7- «نور» و «قاصد» را همرزمان سردار سلیمانی در هوافضای سپاه ساختند؛ همانها که چهار ماه قبل پایگاه عین الاسد را شخم زدند و 150 تروریست ضربه مغزی شده را روی دست پنتاگون گذاشتند. آنها منحصر به فرد و رشکبرانگیزند و به سرعت میبالند و تکثیر میشوند. برخی تحلیلگران آمریکایی گفتهاند کاش ما هم در میان مدیران خود، مثل سلیمانی را داشتیم. مایکل روبین مقام سابق وزارت دفاع آمریکا (کارشناس اندیشکده امریکن اینترپرایز) آبان 96 در واشنگتن اگزمینر نوشت «از هر تحلیلگر اطلاعاتی یا افسر نظامی آمریکا بپرسید، میگوید قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران، یک تروریست است، اما بسیاری از ایرانیها از او به عنوان یک قهرمان و رزمنده واقعی یاد میکنند، نه مانند جیمز متیس وزیر دفاع ما که اینطور نیست. سلیمانی در عراق و جای دیگر، علاوه بر رزمندگی، چهره یک استاد معاملهگر و یک دیپلمات برجسته را هم دارد. ایران نه تنها استراتژی بلکه پرسنلی برای هماهنگی و اجرای آن دارد. مک گورک فرستاده ویژه آمریکا، خود را به عنوان یک دیپلمات قابل ثابت کرد، اما از روال و استحکامی که سلیمانی به خرج میدهد، برخوردار نیست».
8- پیشرفتهای چهلساله ما با عقبگردهای آمریکا قرین شده است. دنیا امروز شاهد ثبات بیشتر ایران و آشفتگی مضاعف در آمریکاست. کرونا، اگر آمریکا را به هم ریخت و تا حد دعوت ترامپ به آشوب علیه قرنطینه و تحرکات جداییطلبانه در برخی ایالتها پیش رفت، در ایران موجب همدلی و بسیج ظرفیتهای مردمی و حتی ثبات و آرامش بیشتر شد. این روزها در حالی که ایران از لحاظ درصد بهبودیافتگان جزو موفقترین کشورهاست، آمریکا رکورددار تعداد مبتلایان و قربانیان کروناست. در این مقایسه جهانی، اگر ایران بالاتر از آلمان و انگلیس و اسپانیا و ایتالیا و فرانسه ایستاده، شمار قربانیان کرونا در آمریکا به 60 هزار نفر نزدیک شده و تعداد مبتلایان، به
یک میلیون نفر رسیده است.
9- شبکه سیانان اخیرا اعلام کرد «شمار مبتلایان و قربانیان کرونا در نیویورک بسیار بیشتر از آمارهای رسمی است. تحقیقات نشان میدهد حداقل ۲ میلیون و ۷۰۰ هزار نفر در این ایالت مبتلا شدهاند، اما آمار رسمی، تنها ۲۶۹ هزار مبتلا را گزارش کرده است. ظرف یک ماه تعداد قربانیان در آمریکا از ۵۰۰ نفر به بالای ۵۰ هزار نفر رسید». مجله اکونومیست هم نوشت «تعداد مبتلایان کرونا در آمریکا احتمالا ۱۵ تا ۲۰ برابر آمار رسمی است». بیکاری 27 میلیون نفری، کسری بودجه چهار برابری، نابودی رشد اقتصادی یک دهه گذشته، صفهای طولانی دریافت غذا و جولان اسلحه به دستها در خیابان در حالی است که در آخرین سیاهبازی، رئیسجمهور آمریکا خواستار تزریق سفیدکننده به بیماران بستری شد. آیا وایتکس میتواند گرفتاریها و پلشتیهای رو شده آمریکا را بشوید و با خود ببرد؟ پریروز مجله آلمانی فرانکفورتر آلگماینه در گزارش روی جلد خود نوشت «ابرقدرتِ بیمار: چگونه ویروس کرونا ضعفهای آمریکا را آشکار میکند؟».
10- آمریکا در امکان استفاده از توانمندیهایش به موقعیت فلج نسبی رسیده است؛ همان گونه که شوروی رسید. شوروی موشک و ماهواره داشت و نتوانست در جنگ افغانستان پیروز شود و سرانجام فرو پاشید. آثار همین اختلال، در سیمای آمریکا دیده میشود که نه در جنگ افغانستان و عراق چیزی -جز خسارت هشت هزار میلیارد دلاری- به دست آورد و نه در اَبَرآزمون کرونا قادر است با بحرانهای به هم رسیده، پنجه بیندازد. چالشها اگر برای ایران تبدیل به نردبان همت و پیشرفت شده، برای آمریکا کشنده است. ماهواره اگر برای ایران مایه جهشهای همهجانبه خواهد بود، سالهاست دردهای آمریکا را درمان نمیکند. نه امروز، بلکه همان ایام منتهی به انقلاب اسلامی بود که جس جیمز لایف «رئیس بخش ایران در سازمان سیا»، به مجله اشپیگل گفت: «شعار سازمان سیا همیشه این است که با دیکتاتورها تا وقتی که با ما باشند مخالفتی نخواهیم کرد. مثلاً هر وقت که مسئله ایران در ستاد مرکزی سیا مطرح میشد روسا همیشه میگفتند آمریکا به شاه احتیاج دارد و تا او را داریم، هیچ غمی نباید داشت. از این رو جای تعجب نیست که ما در مقابل انقلاب ایران چنین انگشت به دهان ماندهایم. ما آنقدر مجهز هستیم که میتوانیم نمره اتومبیل لیموزین برژنف را هنگام ورود به کاخ کرملین از هوا برداریم، ولی متاسفانه عکسهای ماهوارهای ما کما فی السابق از منعکس کردن افکاری که مردم در سر دارند عاجزند. گناه بزرگ سیا این است که در ایران با همه کس جز مردم کوچه و بازار تماس داشت».
محمد ایمانی