۱- معنویت: شاید جذابترین ویژگی سلوک رفتاری سردار شهید معنویت و گرایش به دعا و نجوای الهی، ارادت به اهل بیت عصمت و طهارت، اخلاص، خضوع و خشوع و در یک کلمه الهامبخشی مؤمنانه بود.
۲- امتگرایی: سردار سلیمانی از معدود مجاهدان این زمانه جهان اسلام بود که به عزت و عظمت امت اسلامی فکر میکرد. مانند سیدجمال به سراغ آنان میرفت، سخن میگفت و بشیر و نذیر بود. برای دور کردن توطئهها از امت اسلامی جهاد میکرد و مأمن و پناهگاه رزمندگانی بود که از سراسر جهان اسلام در ذیل پرچم اسلام جمع شده بودند. غیریت او در امتگرایی همانند امام غرب بود. پاکسازی جهان اسلام از نظام سلطه هم مأموریت و هم آرمان وی بود. او بیش از ۲۰ سال با امت اسلامی زندگی کرد، به دیگران آموخت و خود نیز تجربه آموخت و سرانجام در راه اعتلای وحدت جهان اسلام و مبارزه با سلطه غرب بر جهان اسلام از یکسو و مبارزه با تحجر از سوی دیگر شهید شد.
۳- ولایتمداری: سردار سلیمانی هشت سال به فرمان امام جنگید، ۲۲ سال به فرمان رهبر انقلاب آسایش و زندگی را بر خود حرام کرد. او خیر دنیا و آخرت جوانان را در همراهی با نظام جمهوری اسلامی دانست. حکمت را برجستهترین شاخص رهبری خویش میدانست و نگاه و تصمیم او را همیشه راهگشا میدانست، خود را سرباز ولایت میدانست و عشق دوطرفه ایشان و رهبری شاید نمونهای کمنظیر در طول تاریخ انقلاب اسلامی است. بهزعم نگارنده رهبر معظم انقلاب بعد از امام برای هیچکس بهاندازه شهید سلیمانی نسوخت و نگریست و وصیت شهید سلیمانی نیز نشان داد که دال مرکزی گفتمان این وصیتنامه «خامنهای» است. معنای دیگر ولایتمداری سردار شهید، اعتقاد به «اسلام سیاسی» بود و آن را با محوریت ولایت فقیه راهگشا میدانست.
۵- مجاهدت: تلاش ۴۰ ساله و بدون وقفه در راه هدف و تلاش برای دوری از زخارف دنیا برای ثابتقدم ماندن در مسیر مجاهدت، سیره عملی شهید سلیمانی بود. دنیا برایش بسیار کوچک بود و مجاهدت شبانهروزی خود را با هدف رسیدن به قرب الهی تنظیم کرده بود که اوج آن شهادت بود.
۶- مردمگرایی: دور بودن از پرستیژ، درجه و حصارهای مدیریتی و قاطی بودن با مردم ویژگی دیگر شهید سلیمانی است. این همان سیره و آورده انقلاب اسلامی است که بعضاً آسیب فراوانی دید، اما سردار سلیمانی این خصلت را در خود حفظ کرد. بیآلایش و خاکی بود و سربازی را بر سرداری ترجیح میداد و درجه و جایگاه او را احاطه نکرد. در سیل خوزستان میان مردم رفته بود. با بچهها مأنوس بود و عشق به مردم در سیره عملی و اخلاقی وی مشهود بود.
این ویژگیهای مکتب سلیمانی میتواند الگوی آموزشی و تربیتی کشور شود. مراکز تربیت معلم ما میتوانند محورهای شش گانه ذکر شده را راهبرد آموزشی خود قرار دهند. آموزش در احزاب و تشکلهای دانشجویی نیز میتواند متأثر از این جهتگیریها باشد تا افرادی مکتبی، عمیق و مجاهد خروجی آنان باشد و اینچنین کادر نظام جمهوری اسلامی در این مکتب تربیتی ساخته خواهد شد. مکتب سلیمانی نه از متون وی بهدست میآید و نه از سخن گفتن وی. سیره عملی قاسم سلیمانی عصاره مکتب اوست. ثبت این سیره عملی خصوصاً از زبان گمنامان نیروی قدس لازم است.
عبدالله گنجی