سؤال «عاقبت نظام چه میشود؟» را این روزها حتی جوانان پرشور انقلابی هم از خود میپرسند، چه برسد به توسریخوردههای قدیمی سیاسی!
بهمجرد تقاضا برای فلان تجمع سراسری که البته آخرینش یعنی ۵ دی ۹۸ اصلا و ابدا نگرفت، ایبسا که با خود زمزمه میکنند؛ «عاقبت نظام چه میشود؟» ازقضا خیلی هم سؤال بدی نیست! اساسا آدمی باید از فرجام هر واقعهای بلکه از عاقبت خودش یک برآوردی داشته باشد لیکن ایراد بزرگ من و ما این است که عمدتا خدا را در محاسبات خود فراموش میکنیم! و این از قلت ایمان و توکل نشئت میگیرد! بپذیریم که باوجود همه درستیها و راستیهای نهفته در یک سؤال، گاهی سؤالاتی میپرسیم که پرده از بزرگترین ضعف اولاد آدم برمیدارد؛ ترس! چند روزی است که وارد ماه دی شدهایم و تو بگذار بنویسم که ناظر بر ۱۹ دی ۵۶ و کربلای ۴ سال ۶۵ مرتب این ۲ پرسش در اذهان شکل میگرفت که «عاقبت نهضت چه میشود؟» یا «عاقبت جنگ چه میشود؟»
و مگر چه شد عاقبت جنگ، بعد از آن شکست تلخ در نخستین روزهای زمستان ۶۵؟ جز اینکه خداوند خیلی زود بساط کربلای ۵ را راه انداخت تا پیروزی جایگزین شکست شود؟ باری در خاطرات حاج قاسم میخواندم که بعد از شکست در کربلای ۴ همه درگیر این سؤال روی مخ شده بودند که «عاقبت جنگ چه میشود؟» زمینی هم اگر نگاه کنیم، عاقبت جنگ این شد که حتی مجامع بینالمللی صحه بر تجاوزگری صدام گذاشتند! آری! به یمن خون شهدای وطن، ایران مشغول مقدسترین دفاع تمام تاریخش بوده و ۸ سال تمام ایستادگی کرد و یکوجب هم از خاک پاکش کوتاه نیامد!هم در عصر پهلوی و هم در عصر قاجار، با جنگ یا بیجنگ، کم سرزمین شوهر ندادیم به اجنبی! چه میگویم که حتی در اعصار تاریخی هم که گاهی زیاده از حد و ناسیونالیستی به آنها میپردازیم، گاه مواجه میشویم با تلخترین شکستها از قبیل آن بلا که اسکندر بر سر تخت جمشید آورد! حالا عاقبت هخامنشیان را بیخیال! زمستان سال ۵۶ واقعا چه کسی فکر میکرد که یکسال دیگر میوه نهضت انقلاب اسلامی، استقرار نظام جمهوری اسلامی شود؟ آری! ما غافلیم از الطاف الهی! ما توهم زدهایم خدا این نظام را با این دولت میسنجد ولی نه! الله پاسدار خون شهیدان است! و خدا نهضت و نظام ما را از کانال بچههای کانال کمیل محاسبه میکند و قصور و تقصیر هیچ دولتی را پای خمینی و خامنهای و اینهمه شهید نمینویسد! اگر نظام ثمره نهضت شد، ثمره خون شهدا هم گشایش راه ظهور است انشاءالله…
نویسنده : حسین قدیانی