در منطقه چه خبر است؟

 سرعت تحولات در منطقه به حدی افزایش یافته است که می توان گفت پس از حادثه ۱۱ سپتامبر و گسترش بیداری اسلامی در جهان عرب، غرب آسیا هیچ گاه شاهد چنین تحولات پیچیده و معماگونه ای نبوده است. در حوادث اخیر بحران عراق به یک آشوب تمام عیار تبدیل شده و لبنان شاهد بازگشت به دوران بی ثباتی سیاسی است. سوریه نیز در وضعیت جدیدی قرار گرفته و احتمال جنگ و افزایش تنش میان دمشق و تل آویو وجود دارد. در کنار آن یمن وارد فضای جدیدی از عملیات های آفندی شده و توانسته در حوزه موشکی و پهپادی و جنگ در دریا دستاوردهایی به دست آورد.

عربستان در حال تغییر نظم جدید منطقه ای است و مجبور شده موضوع معامله قرن را به طور غیر رسمی اعلام کند. امارات و قطر نیز سهم بیشتری از بازیگری منطقه ای می خواهند و هم اینک بن زاید به دنبال جایگزینی ابوظبی به جای ریاض در تصمیمات کاخ سفید است. با این حال می توان منطقه را در حال چرخش جدید تحولات دانست.

بر همین اساس باید گفت: یک: عراق نسبت به لبنان وضعیت نگران کننده تری دارد‌.  آمار نگران کننده ای از عراق به گوش می رسد. مناطق نجف و حتی استان های جنوبی شاهد خیزش هایی از ناآرامی است که می توان به تشکیل کلونی ناآرامی از آن یاد کرد. در این شرایط دولت مرکزی با فشارهای مختلف استعفا کرد و این نگرانی وجود دارد که داعش و هسته های مختلف حزب بعث، ظرف مدت کوتاهی ضمن بازسازی نیروهای خود به اشغال مناطق راهبردی-همچنان که درحمله ای که روز یک شنبه در استان دیاله نشان دادند- یا عملیات های پر هزینه ای چون "گرگ‌های تنها" رو آورند.

در این بین، بیانیه و سخنرانی های اخیر نماینده آیت ا... سیستانی نشان می دهد ایشان از مردم خواهان جدا سازی صفوف معترضان با اشرار هستند تا عراق بیش از این با آشوب ها درگیر نشود. از سوی دیگر اصلاحات سیاسی به بن بست رسیده و طرف های درگیر مطمئن بودند عبدالمهدی توان اقناع عمومی همه گروه های سیاسی را ندارد و بر همین اساس باید استعفا کند. آن چه اوضاع عراق را نگران کننده کرده است، سفرهای مکرر رئیس جمهور و معاون رئیس جمهور آمریکا به این کشور و امکان لابی  در این کشور برای کودتای نظامی است.  عربی ۲۱ در خبری مدعی شد، ماه گذشته کودتای بزرگ با سرپرستی هسته ای اماراتی در عراق خنثی شد که می توانست بسیار خطرناک تر از کودتاهای قبلی باشد. این هسته آن قدر مهم بود که یکی از چهره های سرشناس و رابط دولت المالکی با کشورهای خلیج فارس توسط ابوظبی به گروگان گرفته شد تا بغداد هسته دستگیر شده را آزاد کند و تحت فشار از انتشار اخبار کودتا ممانعت به عمل آورد.کما این که مرکز آشوب ها در عراق توسط موسسه "ایلپ" که در توافق با دانشگاه تگزاس است، هدایت می شود.

دو: لبنان، هدف بی ثباتی سیاسی و امنیتی لبنان و قرار گرفتن این کشور در فرایند جنگ داخلی و در نهایت خلع سلاح مقاومت و نابودی بخش قابل توجهی از نیروی انسانی و توان مبارزاتی آن در طول این جنگ داخلی است؛ همان کاری که در دهه ۱۹۸۰ به بعد نتوانستند انجام دهند، حالا هدفشان را با بی ثباتی و فقدان دولت مرکزی دنبال می کنند. استعفای حریری با چراغ سبز ترامپ بود.  در این شرایط لبنان باید هرچه سریع تر دولت خود را برگزیند و نگذارد بی دولتی فرایندهای جدیدی از بحران های اجتماعی همچون بحران زباله به وجود آورد.

سه: یمن در وضعیت بهتری قرار دارد. یگان فرماندهی موشکی یمن یک هدف مهم در المخا  را هدف اصابت موشکی و پهپادی قرار دارد و بیش از ۳۰۰ تن از نیروهای نظامی سعودی، اماراتی و سودانی را به هلاکت رساند. در این عملیات هیبریدی یمنی ها نشان دادند بانک اطلاعاتی جامعی از اهداف متجاوزان دارند که می توانند در یک زمان و با دقت بالا آن را هدف قرار دهند. این بانک یمنی است و از این منظر نشان دهنده قدرت بالای یمنی ها در پشت میز مذاکره برای آینده صنعا خواهد بود.

چهار: رقابت خاموش میان امارات و عربستان شعله ور شده است. بن زاید اما خیال های جدیدی در سر دارد. بعد از ماجرای خاشقچی وضعیت بین المللی بن  سلمان آسیب جدی دیده است و محبوبیت شخصی او در میان سران سعودی پس از آسیب های آرامکو به شدت پایین آمده است. بن زاید حالا می خواهد از این فرصت برای انتقال قدرت بازیگری از ریاض به ابوظبی استفاده کند. در این بین افزایش قدرت هوایی و دریایی مهم ترین اولویت تسلیحاتی و خرید های خارجی اماراتی هاست. اماراتی ها حتی در فکر تاسیس چند پایگاه نظامی هوایی در آفریقا هستند که به زودی از آن رونمایی می کنند. بازیگری بن زاید سرعت یافته و احتمال این که در این بین خانواده پادشاهی سعودی با چراغ سبز کاخ سفید، بن سلمان را کنار بزنند وجود دارد. بن سلمان به دلیل کسری بودجه بالا از جنگ یمن مجبور است سهام آرامکو را به فروش برساند که به سبب حمله آفندی یمنی ها، این سهام در فرایند پذیره نویسی آفت جدی داشته است، برهمین اساس ولیعهد عربستان خانواده پادشاهی سعودی را تحت فشار قرار داده تا با خرید سهام آرامکو،هرچه سریع تر کسری بودجه موجود را جبران کند.در این بین بازیگری آمریکا به نسبت تحولات افزایش یافته است. ترامپ در برابر کنگره مجبور است پاسخ گو باشد و یک حادثه و جرقه مهم در غرب آسیا می تواند ترامپ را نجات دهد. بر همین اساس باید منتظر ماند و دید کاخ سفید با این تحولات چه تصمیمی در منطقه می گیرد.

 

نویسنده : امیرمسروری