1-«تعامل» یعنی عمل متقابل. جمهوری اسلامی ایران، سال 92 وارد فاز تازهای از تعامل با آمریکا و اروپا شد. رئیسجمهور آن زمان تصور میکرد میتوان با غرب به توافقی پایدار رسید، حال آنکه تجربه ده سال قبلتر وی، به شهادت کتاب خاطراتش، خلاف این را میگفت. نظام با این وجود، توافق را برای ارتقای رشد عمومی پذیرفت. شش سال بعد، تجربهای مهم پیش روی ماست که اتفاقا تاثیر مثبت خود را بر افکار عمومی ما گذاشته است.
اخبار سیاسی- برخلاف انتظار دولت، در این دوره با تشدید تهدیدها و فشارهای دشمن در کنار بدعهدی مواجه شدیم. بنابراین جمهوری اسلامی ایران - از جمله شخص آقای روحانی- از چند ماه قبل اعلام کرد بر صبر راهبردی یک سال گذشته، نقطه پایان میگذارد و وارد فاز اقدام متقابل میشود؛ هرچند که ایران برخلاف آمریکا، هنوز فشارش را حداکثری نکرده است.
2- این یک تجربه ملی بود و انتظار میرود آقای روحانی نیز بر این برداشت عمومی احترام بگذارد و ضمن تاکید بر انسجام داخلی، در مسیر پیش رو، تجدید نظر کند. اما بعضا رفتارهایی خلاف این ضرورت سر میزند و این پرسش را پدید میآورد که علت برخی اوقات تلخیها یا اتخاذ مواضعی خلاف تجربه شش سال گذشته کدام است؟ منتقدان مدتهاست مشی مدارا پیشه کردهاند. آنها امیدوارند بدین ترتیب، جبهه داخلی در برابر دشمن، هر چه منسجمتر شود. به همین علت، سخنرانی آقای روحانی، با وجود برخی لغزشها در سفر نیویورک، با «دست مریزاد کیهان» مواجه شد؛ چه اینکه او تصریح کرد «بر همگان ثابت شده آمریکا به تعهدات خود پشت میکند و اروپا از اجرای تعهداتش ناتوان است. پاسخ ما به مذاکره تحت تحریم، «نه» است. آمریکا با اعمال تحریمهای فرامرزی، به راهزنی بینالمللی دست زده است. تنها راه ما تکیه بر عزت و اقتدار ملی خودمان است». کار به جایی رسید که آقای عراقچی معاون وزارت خارجه اخیرا گفت «برجام وضعیت خوبی ندارد و در ICU به سر میبرد».
3- با این وجود، آقای روحانی چهارشنبه در اظهاراتی بیربط در مراسم بازگشایی دانشگاهها گفت «دعوا سر برجام نیست، مسئله بالاتری است. یک عده میگویند وقت تلف میکنید با خارجیها حرف میزنید. ما باید قوی شویم، و خارج را تهدید کنیم، روزی در برابر ما به زانو در میآید. پیشرفت و آینده کشور در سایه تعامل با دنیا به دست میآید یا تقابل با آن؟ 41 سال است ما هنوز به جواب راهبردی نرسیدهایم. برخی میگویند دشمن خبیث است و باید با او دوئل کرد و زد و کشت یا کشته شد. عدهای در مقابل میگویند باید تعامل کرد. 40 سال است بحث میکنیم، پس اگر به نتیجه نرسیدهایم راهش این است که در همه پرسی از مردم بپرسیم». مگر آقای روحانی با غرب مذاکره نکرده و امتیازهای هنگفت نداده است؟ مذاکره با غرب، جعبه ناگشودهای نیست که بتوان از نو برای مردم کادوپیچ کرد. آقای روحانی شش سال قبل (و نیز سال 82) این نسخه را به اجرا گذاشت و پاسخ آن را با توهین و عهدشکنی و دهنکجی اروپا و آمریکا گرفت. آقای روحانی، چنان تصویری به دست میدهد که انگار نه در مهر 98 بلکه فروردین 92 سخن میگوید! تعامل یکطرفه با غرب اکنون باید میوه میداد، نه اینکه غربیها، آقای روحانی را سنگ قلاب کنند. بر همین اساس بود که روحانی گفت مذاکره دوباره با آمریکا که میگوید توافق موجود اجرا نشود، دیوانگی است. در مذاکرات سال 82، اروپاییها به روحانی گفتند بلوف نزنید، مجلس و دولت شما با ما هم نظر هستند و شما جای مذاکره و چانه زنی و «نه» گفتن ندارید! پوست خربزه رفراندوم، ادامه همان کاری است که افراطیون مدعی اصلاحات، سال 82 با روحانی کردند و او بهدرستی شاکی شد.
4- ما با روحانی و ظریف، اختلاف نظر جدی در حوزه سیاست خارجی داریم. اما دلیل نمیشود که کام ما از اهانت مقامات ورشکسته آمریکایی و اروپایی نسبت به دولتمردانمان تلخ نشود. سخن دقیق را در این باره، مدیر مسئول کیهان به یورونیوز گفت: «یک موی ظریف را با تیمهای مذاکرهکننده غرب عوض نمیکنیم». آمریکاییهای بیسرو پا، از اینکه ظریف بتواند در بیمارستان از آقای تخت روانچی عیادت کند، مانع شدند. آنها تا روز آخر بر سر راه صدور ویزای هیئت ایرانی کارشکنی کردند. شبیه همین توهین را دولت اوباما روا داشت که حمید ابوطالبی را تروریست خواند و برای نمایندگی ایران ویزا ندادند و این در حالی بود که تصور میشد معاون سیاسی دفتر رئیسجمهور بتواند باب مراودات جدید با اوبامای مودب (تعبیر روحانی) را باز کند. دهن کجی به توهم تعامل، از این بزرگتر؟! در بحبوحه سفر روحانی به وین، دبیر سوم سفارت ما در اتریش را در آلمان بازداشت کردند که 17 ماه است تحت بازداشت است. هنگام سفر روحانی به پاریس هم، دست سازمان تروریستی منافقین را برای برگزاری میتینگ و فحاشی باز گذاشتند. یک رئیسجمهور در تاریخ 40 ساله پس از انقلاب سراغ داریم که در دادگاه اروپایی برایش حکم جلب صادر شد و او کسی نبود، جز مرحوم هاشمی رفسنجانیِ خوش بین به تعامل با غرب!
5- آیا از این روند نامتوازن و توهینآمیز، ضرورت مذاکره و معامله دوباره در میآید؟ آیا آقای روحانی از نظرسنجیها خبر ندارد؟ یا خبر دارد و از همین ناراحت است؟ اما چرا باید به هم بریزد؟ یک تجربهای بوده با امضا و اجازه نظام (با وجود بیاعتمادی مطلق به آمریکا) و جواب نداده است. حالا چرا دولت، مسیر را اصلاح نکند و به عزت، حکمت و مصلحت باز نگردد؟ این عین حرّیت است؛ اما کدام مشاوران مانع میشوند؟ چه کسانی از این اصلاح مسیر که مایه عزت و آبروی دولت است، خسارت میبینند؟ جز آمریکا و اروپای زورگو؟ نظرسنجی اخیر دانشگاه مریلند نشان میدهد بیشتر ایرانیها خواستار مقابله به مثل و خروج از برجام هستند. ۵۹ درصد مردم معتقدند ایران باید از برجام خارج شود. ۷۴درصد، از سیاست عبور تدریجی از محدودیتهای برجام حمایت میکنند. ۷۵درصد معتقدند حتی اگر آمریکا قول دهد که تحریمها را تسهیل میکند، باز هم ایران نباید غنیسازی را متوقف کند. برای اولین بار، حمایت از برجام به ۴۲ درصد رسیده است. ۶۹درصد به اینکه سایر اعضای برجام به تعهدات خود عمل کنند، اعتمادی ندارند که نسبت به نظرسنجی 10 ماه قبل، ۳۳ درصد افزایش را نشان میدهد. نگرش منفی به آمریکا، به ۸۶درصد رسیده است. این نتایج، بر خلاف ایده نادرست «بیشتر در مقابل بیشتر» است. نظرسنجی مذکور شاید، از جهت دیگری هم خوشایند روحانی نیست، آنجا که او را در جایگاه ششمین فرد محبوب، بعد از سلیمانی، ظریف، رئیسی، قالیباف و احمدینژاد نشان میدهد. سردار سلیمانی با ۸۲ درصد، بالاترین میزان محبوبیت را دارد. محبوبیت سید ابراهیم رئیسی از دیماه ۹۷، بالغ بر ۱۰ درصد رشد داشته و به ۶۴ درصد رسیده است. میزان محبوبیت آقای روحانی هم 42 درصد است.
6- کارنامه اقتصادی دولت، متغیر دیگری است که میتواند بخشی از علل تندمزاجی روحانی را توجیه کند. او 20 ماه در جمع خبرنگاران ایرانی حاضر نشده بود. بنابراین وقتی بعد از 600 روز، در جمع خبرنگاران میرود، لابد باید حرفی برای گفتن داشته باشد تا روزنامههای حامی او، تیتر کنند. اما همان نشریات تیتر زدند «آمادهام برای ملتم قربانی شوم». قربانی برای چه؟ چرا این سخن به دل نشریاتی نشست که دولت را «رحم اجارهای» نامیدهاند؟ دوئل روحانی با خود، چه آوردهای دارد؟ این طیف به نیکی میدانند قضاوت عمومی چیست. حمزه غالبی (رئیسشاخه جوانان ستاد موسوی در انتخابات 88) اخیرا گفت «یکی از ضربههایی که نگاه روحانی به اقتصاد زد، این بود که کشور را سالها در بلاتکلیفی نگه داشت. دو سال گفت صبر کنید ببینیم مذاکره چی میشه. دو سال صبر کنید تا توافق، اجرایی بشه. دو سال صبر کنید تا اروپاییها، آمریکا را راضی کنند. بعدش هم صبر کنید تا ترامپ، انتخابات را ببازد».
7- یک علت دیگر میتواند محکومیت برادر (دستیار) رئیسجمهور به جرم فساد و ارتشاء در شرایطی باشد که مردم تورم 43 درصدی را تجربه میکنند. حسین فریدون پس از چند سال گردن کلفتی، به خاطر دریافت رشوه چند ده میلیارد تومانی -که یکی از اتهامات اوست- روانه زندان شد. به تصریح رئیسپیشین سازمان بازرسی، او ضمن اعمال نفوذ و انتصاب مدیر متخلف بانک ملی بر بانک رفاه ، نقش اصلی را داشته و تلختر اینکه، این کار را به نیابت از یک بدهکار بانکی انجام داده است! بدهی این بدهکار بزرگ تا مرداد ۹۵، بیش از ۴ هزار میلیارد تومان بوده که دو هزار و ۳۰۰ میلیارد تومان آن مربوط به بانک ملی و الباقی مربوط به بانکهای ملت و رفاه است. خیانتی اینچنین، در برخی کشورها موجب استعفای مدیر ذیربط یا دستکم عذرخواهی شود. اما متاسفانه برخی مدیران ما با اظهار شرمساری بیگانهاند، چنانکه در حیف و میل 18 میلیارد دلاری ذخایر ارزی دیدیم.
8- وزیر اطلاعات ۲۴ تیر ۹۶ در کرمانشاه گفت «امروز همزمان با ناتوی فرهنگی و نظامی، با ناتوی اطلاعاتی مواجه هستیم». تحرکات ناتوی اطلاعاتی را در قالب تلاش برای ایجاد آشوب «مجازی بنیان» در عراق و لبنان و سوریه شاهد بودهایم و مشابه آن را زمستان 96 تجربه کردیم. میز عملیاتی مشترک، سالهاست توسط سیا، موساد، ام آی سیکس و سرویس جاسوسی فرانسه (DGSE) علیه ایران فعال است و از برخی مدیران و نمایندگان فراری دوره موسوم به اصلاحات سرویس میگیرد. در این میان، بازداشت مدیر کانال آمدنیوز، حائز اهمیت ویژه است. این کانال در انتخابات 96، از روحانی حمایت و رقبا را ترور شخصیت میکرد. نیما زم، پس از انتخابات در گفتوگو با یکی از عناصر ضد انقلاب تصریح کرد «ما تحلیل داشتیم. آن حمایت، برای افزایش ناکارآمدی و رساندن کشور به نقطه جوش بود». اکنون جعبه سیاه این شبکه ضدامنیتی در حال رمزگشایی است و باید مراقب بود مرتبطان پرونده نگریزند، مانند اتفاقی که برای رجوی در سال 60 افتاد. هر چه باشد به قول سخنگوی دولت که با کارهای امنیتی آشناست، «آمدنیوز در سایه سرویسهای خارجی، فروپاشی ذهنی جامعه را دنبال میکرد. دستگیری سرشاخه این شبکه که در دامن سرویسهای اطلاعاتی خارجی فعالیت میکرد، اقدام بزرگی است. سرویسهای خارجی و حتی اسرائیل به حمایت از آمدنیوز اعتراف کردهاند».
9- به فهم ناقص گردانندگان شبکه، آن مسیر شانتاژ رسانهای یا به براندازی ختم میشد و یا انفعال و تسلیم در برابر آمریکا. اما متاسفانه، برخی مدیران، اراده مقابله نشان ندادند و به شکل سؤالبرانگیزی مماشات کردند. حتی به بهانه اینکه کوچاندن کاربران از تلگرام زمان میبرد، دو پوسته هاتگرام و طلاگرام را راهاندازی و 21 میلیون نفر را که از تلگرام رفته بودند، دوباره به تلگرام برگرداندند! اکنون وقت آن است که معلوم شود کدام محافل هماهنگ با دولت ترامپ و بولتون دنبال تحقق آرزوی براندازی بودهاند؟ این همان شبکهای است که روحانی در سخنرانی 23 تیر 78 به عنوان مزدور اسرائیل و آمریکا که باید سرکوب و مجازات شوند، یاد کرد؛ اما برخی از همانها بعدا خود را موتلف انتخاباتی جا زدند. آنها سال 88، پس از شکست در فتنه، گرای تحریمهای فلجکننده را به دولت اوباما دادند.
10- به سخن آغازین برگردیم. آیا قرار است مثلا با نابودی برجام، روحانی و ظریف هم به حیات سیاسی خود پایان دهند؟ این حداکثر باید یک ناکامی عبرتآموز تلقی شود و نه یک شکست عاطفی! آیا روحانی به عنوان کسی که دهها سال در مناصب امنیتی بوده، حواسش به نقشه کلی دشمن هست؟ اکنون زمان اتحاد و انسجام ملی بیشتر است، یا دودستگی و تقابل، چنانکه دشمن تدارک میکند؟ رهبر انقلاب در آخرین دیدار دولت، از دولتمردان خواستند دو سال فرصت باقیمانده را دریابند. نگاه رهبر حکیم انقلاب، بر اصلاح مسیر دولت و کاربست ظرفیتهای بزرگ داخلی به موازات قطع امید از غربیهاست. این، اقتضای عقلانیت است، اگر عناصر نفوذی و بدخواه بگذارند.
محمد ایمانی