با امروز، 5 روز از حمله بزرگ و بیسابقه به تاسیسات نفتی عربستان میگذرد. این حمله آنقدر دقیق، حسابشده و موثر بود که امروز، و در همین لحظهای که مشغول مطالعه این وجیزهاید، ضربه خوردهها هنوز، «گیج»اند و نمیدانند چگونه و از کجا ضربه خوردهاند. هنوز در نشستها و میزگردهای تلویزیونی و غیر تلویزیونیشان، دنبال پاسخ این سؤالهای مهم هستند که، چه کسانی، با چه سلاحی و چگونه این عملیات را انجام دادند؟ یکی میگوید، پهپادها 10 فروند و از نوع پیشرفته و غیر قابل ردیابی بود.
یکی میگوید، پهپاد نبود، موشک بود، یکی میگوید، هم پهپاد بود و هم موشک، آن یکی مینویسد، حمله از داخل خاک عربستان بود، دیگری معتقد است، از ایران بود، برخی حتی میگویند، از سرزمینهای اشغالی و ترکیبی از 12 موشک و 20 پهپاد بود و این اواخر حتی گفته شد، سلاحها ایرانی و حمله با انصارالله بود.
این «گیجی» همچنان ادامه دارد....انصارالله یمن اما میگوید، این حملات، کار آنها، از داخل خاک یمن و با 10 پهپاد انتحاری بود. انقلابیون یمن، چگونه به این نقطه از «عزت» رسیدند؟ چرا انقلابهای دیگر منطقه که همزمان با انقلاب یمن آغاز شده بودند، «محو» شدند؟ امروز «محمد مرسی» کجاست؟ انقلاب مصر چطور؟ راستی چرا ضربهخوردهها، ایران را متهم به انجام این حمله میکنند؟... بخوانید:
1- انقلاب یمن همزمان با انقلاب سایر کشورهای درگیر شروع شد. مردم در این کشور نیز علیه رژیم صهیونیستی، و خواستار برکناری رهبران وابسته به آمریکا بودند. اما همه این انقلابها یا «سرکوب» و «خفه» شد یا، مصادره گردید الا در دو کشور بحرین و یمن. امروز انقلابیون یمن -هرچند با هزینه سنگین- به نقطهای که در مقدمه این نوشتار اشاره کردیم، رسیدهاند. به هم ریختن بازار نفت جهان، تحقیر همزمان آمریکا و آلسعود و تمام تسلیحات پیشرفته و مراکز اطلاعاتی آنها و از همه مهمتر«گیج شدن این همه استراتژیست و کارشناس نظامی» آن هم با یک عملیات! راز این موفقیت چیست؟ پاسخ این سؤال در پرچمشان نوشته شده، همان پرچمی که همیشه و در تجمعات میلیونیشان حمل میکنند. همان پرچمی که همهجا با آنهاست، حتی در تجمع میلیونی ظهر عاشورای امسال در صنعا. مرگ بر آمریکا، مرگ بر اسرائیل و...
2- از عجایب سیاسی روزگار ما اینکه، انصارالله یمن پشت دوربینهای تلویزیونی تاکید کرده، «ما زدیم» اما آمریکا و آلسعود میگویند «نه! شما نزدید، ایران زد». چرا؟ چون تایید اظهارات انصارالله برای این دو کشور مدعی (یکی مدعی ابرقدرتی جهان و دیگری مدعی رهبری جهان اسلام) یعنی خفت و خواری. آنها «باید» بگویند حمله را یک کشور قدرتمند با توانایی نظامی پیچیده و بالا انجام داده تا بیش از این «تحقیر» نشوند. اما شاید حواسشان نیست که در این حماقت، ناخواسته در حال تایید توانایی بالای نظامی و منطقهای ما هستند. توانایی که برخی با شعار «دنیای فردا دنیای گفتمانهاست نه موشکها» آن را باور نداشتند!
3- انقلابیون یمن، درست مثل مقاومت لبنان، عراق و سوریه، متحدان ایران هستند، بنابراین پیروزی آنها یعنی پیروزی ایران. انقلابیون یمن روز شنبه با آن ضربه بیسابقهای که به صنعت نفت عربستان زدند، اولا به 4 سال جنایت هولناک آلسعود، آمریکا، اسرائیل و آن چند کشور اروپایی تامینکننده سلاحهای سعودی، «یک پاسخ محکم» دادند، ثانیا «یک شوک»، به اقتصاد کشورهایی که نزدیک به 5 سال است تمام زیرساختهای اقتصادی و غیراقتصادیشان را شخم میزنند، وارد کردند، ثالثا، خواسته یا ناخواسته، پاسخ محکمی به تحریمهای نفتی آنها علیه کشورمان دادند. آیا آمریکا بدون همراهی آلسعود میتواند به ایران فشارهای نفتی وارد کند؟! اینکه جیغ برخی کشورها بلند شده هم کمی «عجیب است». وقتی آنها 5 سال شبانهروز علیه ملتی جنایت میکنند و صدایی از کسی در نمیآید اما به محض اینکه همین ملت پاسخ یکی از آن جنایتها را میدهد، جیغها بلند میشود، «عجیب نیست؟». این جیغها هم عجیب است هم باعث رسوایی است. این جیغ یعنی، قیمت نفت برای ما از خون صدها هزار زن و کودک یمنی رنگینتر است.
4- روز دوشنبه یک روزنامهنگار عرب (ناصر الدویله) در واکنش به ضرب شست جدید انصارالله توییت زد: «ایران عطسه زد، فروش نفت عربستان به نصف رسید». همان روز موسسه انرژی «اسپکت» نوشت: «عربستان با این حمله از تولیدکننده نفت به واردکننده نفت تبدیل شد.» «ترامپ» هم تصریح کرد: «قصد رویارویی نظامی با ایران را نداریم» و واشنگتن این موضع رئیسجمهور آمریکا را تبیین کرد: «درگیری نظامی با ایران جان 17 هزار نظامی آمریکایی را به خطر میاندازد». این اتفاق (حمله به تاسیسات نفتی آلسعود) و موضعگیریهای مورد اشاره را بگذارید کنار یک اتفاق دیگر و موضعگیریهایی که درباره آن شد.
اتفاقی که 30 خرداد برای پهپاد فوق مدرن آمریکایی افتاد. دعوا بین آمریکا و ایران در آن ایام بر سر این بود که، این پهپاد چند متر وارد حریم ایران شده بود یا چند متر بیرون از مرزهای کشورمان بود که سرنگون شد؟! حالا همین دعوا را دوباره بگذارید کنار رفتاری که آمریکا با سایر کشورهای دنیا دارد. نه فقط با عربستان، افغانستان یا پاکستان نه! کنار رفتارهایی که با کشورهای صنعتی و غربی مثل انگلیس و آلمان دارد. آمریکا همه این کشورها را به شکلی «تحقیر» میکند.
سعودی را گاو شیرده میخواند و میدوشد، به پاکستان و افغانستان هر وقت دلش بخواهد و بدون اطلاع دولت مرکزی حمله پهپادی و غیرپهپادی میکند، به آلمان دستور میدهد با روسیه قرارداد گازی ببندد یا نبندد و تلفن همراه مرکل، رهبر قدرتمندترین اقتصاد اروپا را شنود میکند و در ریزترین مسائل سیاسی و اقتصادی انگلیس چنان دخالت میکند که، انگلیسیها را به خشم آورده به خیابانها میکشاند. ما نام شرایط امروز منطقهای و جهانی خودمان را میگذاریم «عزت»، یا به تعبیر رهبر باعزت کشورمان «جمهوری عزت».
همان اصطلاح زیبایی که ایشان دیروز از آن در ابتدای جلسه درس خارج فقه استفاده کردند. اما «این عزت چگونه حاصل میشود» این را هم رهبر انقلاب این طور پاسخ دادند: «به بیگانه نباید نگاه کرد، به فلان دولت و فلان دولت نباید امید بست، به نشست و برخاست با دیگران نباید اتکال کرد». این دقیقا همان کاری است که امثال «محمد مرسی» نکردند. او هم انقلاب بزرگ مصر را به شکست کشاند، هم جانش را از دست داد، هم باعث آزادی فرعونِ مصر و فرزندانش شد، هم مصر امروز را به «گنج استراتژیک اسرائیل» تبدیل کرد.(جکی خوجی/روزنامه معاریو)
5- طی 6 سال گذشته، در دو نقطه با دو فرمول با دشمن مواجه شدهایم. یکی مدل برجام با اهداف اقتصادی، و دیگری مدلی شبیه به آنچه، ما با پهپاد فوق مدرن آمریکا کردیم و سیدحسن نصرالله با نتانیاهو و انصارالله با آلسعود و آمریکا کرد با هدفِ، حفظ و تقویت موقعیت منطقهای. کدام مدل نتیجه داد؟ امروز اوضاع اقتصادی ما بهتر است یا وضعیت منطقهای و امنیتمان؟ پاسخ روشن است. اینکه چرا این پاراگراف را اینقدر تکرار میکنیم، برای این است که طی هفتههای گذشته، جریانی که تصور میکند «جمهوری عزت» با مذاکره حاصل میشود، مدام از مذاکره با ترامپ گفته و برای جا انداختن مجدد این فرمول شکستخورده، به دروغ متوسل و مدعی شده، برجام تصمیم نظام و رهبری بود! آنها طی دو ماه گذشته نیز تلاش زیادی کردند مذاکره با آمریکا در پاریس و نیویورک را توجیه و مثل برجام، پای رهبری بنویسند که با اظهارات دیروز رهبری «رسوا» شدند: «مذاکره نخواهیم کرد، نه دوجانبه و نه چندجانبه»!
6- این «عزت» امروز در مسائل منطقهای ما وجود دارد و «قطعا» با مذاکره به دست نیامده است. راه به دست آوردن این عزت در مسائل اقتصادی هم اول از همه، در داخل است: «زمام بهبود امور کشور به دست مردم و بهویژه جوانان است... عزم، تصمیم، بصیرت و ایمان مردم میتواند کشور را به نقطه مطلوب برساند و بر همین اساس است که مکرراً بر جدیگرفتن ظرفیتهای داخلی در همه بخشهای فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و امنیتی تأکید و تکیه میکنیم... البته این حرف به معنای بستن باب مراوده با دولتهای عالم نیست، ما اهل مراوده و گفتوگو و نشست و برخاست هستیم اما نباید کارهای کشور را به نشست و برخاست با دیگران موکول کرد. هرچه میتوانید از امکانات دنیا استفاده کنید اما علاج در داخل کشور، و حل مشکلات به دست مردم است.» (رهبر انقلاب/دیروز)
7- برجام و مذاکره با آمریکا اگر فقط یک «فایده داشت» این بود که نشان داد، مذاکره گاهی، هزینه بالایی دارد، خیلی بالاتر از مقاومت، به ویژه وقتی طرف مذاکره، شخصی در مختصات ترامپ باشد. چرا که هدف آنها از مذاکره نه آن چیزی است که میگویند و پادوهایشان در کشور آن را عینا تکرار میکنند بلکه، هدف «تحمیل خواستههای گستاخانه است.
قبلاً میگفتیم اما آنها اینقدر گستاخ شدهاند که امروز این واقعیت را خودشان هم به زبان میآورند... هدف آنها از مذاکره این است که به همه ثابت کنند فشار حداکثری جواب داد و مسئولان جمهوری اسلامی بر خلاف آنکه میگفتند مذاکره نمیکنیم مجبور شدند پای میز مذاکره بیایند، بنابراین تنها راه مواجهه با ایران، فشار حداکثری است... اگر دشمن توانست اثبات کند که فشار حداکثری علاج کار ایران و مؤثر بر روی ایران است، ایران و ملت عزیز ما دیگر روی آسایش را نخواهند دید، چون پشت سر همه سیاستهای مستکبرانه آمریکا این سیاست قرار خواهد گرفت و از این به بعد، هر چیزی را که قلدرانه از جمهوری اسلامی مطالبه کنند، اگر به آنها «چَشم» گفتیم، مسئله تمام است اما اگر «نه» گفتیم دوباره فشار حداکثری آغاز خواهد شد.»(همان)
بنابراین راه کاستن از فشارها و حفظ «جمهوری عزت» که آسان به دست نیامده، «مذاکره» و «چشم» گفتن نیست، «نه» گفتن است. راستی! از زمان حمله بزرگ انقلابیون یمن به عربستان تا لحظه تنظیم این یادداشت، ائتلاف سعودی تقریبا «ساکت» است و خبری از آن حملات وحشیانه شبانهروزی به یمن نیست و مردم یمن چند روزی است«روی آرامش» را میبینند! تردید نکنید با ادامه روندی که انقلابیون یمن شروع کردهاند، آلسعود مجبور به پایان جنگ خواهد شد چرا که دیگر گزینهای برای تحت فشار قرار دادن انقلابیون این کشور ندارد، اما در مقابل یمنیها تازه، گزینههای خود را «رو» کردهاند. ادامه این روند یعنی پایان تجاوز سعودی، و آغاز «آرامش مردم یمن».
جعفر بلوری